رفتن به محتوای اصلی

مصاحبه ایران گلوبال با مزدک لیما کشی در باره مسئله ملی _ قومی
10.11.2010 - 17:08


- 1-
بنظر شما ،آیا در ایران مشکل تبعیض ملی _ فرهنگی وجود دارد؟ و یا به عبارتی دیگر، آیا ما مشکلی بنام مسئله ملی _ قومی و اتنیکی _ فرهنگی در ایران داریم؟ اگر آری چگونه و اگر خیر چرا؟

در دمکرات ترين کشورهای جهان با آن که قوانينی برای جلوگيری از تبعيض فرهنگی وجود دارد متاسفانه تبعيض فرهنگی از طرف اکثريت جامعه بر اقليت انجام می گيرد. از ديدگاه حقوق بشری هيچ خشونتی بدتر از تبعيض فرهنگی در جهان نيست. در کشور ما در اين زمينه اساسا برنامه ای برای جلوگيری از تبعيض فرهنگی وجود ندارد و تبعيض فرهنگی به امری عادی تبديل شده است .

در باره تبعيض ملی با توجه به اينکه در مناطق مرزی کشور اقوامی زندگی می کنند که نيمه ديگرشان در کشور ديگری هستند مساله حساس تر می شود. آذربايجانی ها نيمه ديگر خود را در جمهوری آذربايجان و ترکيه ، کردها نيمه ديگر خود را در ترکيه و عراق ، بلوچ ها نيمه ديگر خود را در پاکستان و افغانستان دارند. هر چند هر سه اين اقوام با فارس ها تاريخا از يک قوم و مذهب هستند اما از جنبه زبانی از هم فاصله گرفته اند.

در مورد عرب ها و يا عرب زبان ها ، ارمنی ها ، ترکمن ها باز مساله تا حدی متفاوت است. به طور مثال از تبعيض ملی در باره ارمنی ها کسی حرف نمی زند. بغرنجی مساله ملی در ايران با توجه به هم زيستی هزاران ساله اقوام ساکن ايران زمين بيشتر از هر جای ديگری است. در عراق کسی از مشابهت فرهنگی و قومی عرب ها و کردها حرف نمی زند و در ترکيه بحثی از هم قوم بودن کردها و ترک ها نيست و لذا يک خط روشن بين دو قوم مستقل از هم در عراق و ترکيه وجود دارد. به دليل ويژه گی های قومی در ايران است که ستارخان ، باقر خان ، سنجابی ها و فروهرها و مصدق رهبرانی ملی ما هستند.

مساله ملی در ايران يک کمپلکس است که اين مشکل به قول ما رياضی دان ها يک مشکل خطی نيست. در پاسخ به اين پرسش شما مبنی بر تبعيض ملی بايد به چهار نظريه ای که در ايران در برخورد به اين مساله وجود دارد رجوع نمايم. نظريه اول متعلق به کمونيست ها است که معتقد به وجود ملت ايران نيستند و بر اين عقيده اند که ايران از تعدادی از مليت های متفاوت تشکيل شده و از طرف حکومت مرکزی ستم ملی بر خلق های ايران روا می شود و با اين پيش فرض با استفاده از تجارب حزب کمونيست شوروی سابق خواهان ايجاد يک جمهوری فدرال در ايران هستند و پيشاپيش حق هريک از خلق های ساکن ايران برای جدايی را به طور آشکار يا پنهان به رسميت می شناسند. نظريه دوم متعلق به احزاب و گروه های ناسيوناليستی و پان ايرانيستی و سلطنت طلبان است که اساسا وجود تبيض فرهنگی و ملی را کتمان می کنند و حتی تدريس به زبان مادری را خطری برای تجزيه ايران می دانند. نظريه سوم متعلق به دسته جات افراطی اسلامی است که هم منکر ملت ايران و هم منکر ديگر اقوام ايرانی هستند و طرفدار امت اسلامی می باشند. اما نظريه چهارمی نيز وجود دارد که معتقد به وجود ملت ايران و همچنين اقوام ديگری در ايران است و بر اين باور است که تعيض فرهنگی ، ملی ، مذهبی در ايران وجود دارد و برای حل اين مشکلات راه های ديگری را پيشنهاد می کنند. به گمان من نيروهای هودار دمکراسی بدون داشتن پيش فرض ها بايستی به مساله حقوق شهروندی مردم در چهار چوب اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون جهانی حقوق مدنی و سیاسی و پیمان جهانی خقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل متحد راه حل های جديدی را برای مشکلات موجود جستجو نمايند.

2- آیا در صورت حاکم شدن یک حکومت دمکراتیک در ایران فردا و برقراری حقوق شهروندی در کشور؛ مشکلات اتنیکی – ملی ما قابل حل هستند؟ اگر پاسختان منفی ، چرا؟

به قول مولانا "در خانه اگر نتوان نشست"، اما از آن جا که آينده از همين امروز ساخته می شود و ملاتش نتيجه بحث های همين امروز است نظرم را اينگونه فرموله می کنم. اگر پايه انديشه ما ايجاد يک دمکراسی در ايران باشد امکان برای هم زيستی بين همه ايرانی ها مسلما بيشتر خواهد شد. اما از آن جا که نبايد گفت حتما مسائل اين گونه يا آن گونه پيش خواهد رفت. بايد بگذاريم و ببينيم که سير وقايع چه خواهد شد و نقش هواداران دمکراسی در آن چه خواهد بود. واقعيت اين است که مساله ملی صرفا مبتنی بر تبيض ملی نيست زيرا در بلژيک آن ها که تبعيض گرند می خوهند از خير ديگران خود را رها کنند. فلاماندرهای پولدار، فرانسوی زبان های کمتر پولدار را نمی خواهند. ما نبايد مسايل را ساده کنيم. قدم اول ايجاد دمکراسی است و قدم های بعدی ، گفتگو برای چگونه زيستن در دمکراسی و حق و حقوق هر جمعی برای چگونه زيستن است. در دمکراسی ها حتی جدا شدن از هم نيز با گفتگو حل و فصل می شود نه با جنگ و کشتار و اين است پاسخ من به پرسش دوم شما.

3- - آیا تقسیمات کشوری بر اساس اقوام و مناطق اتنیکی وهمچنین تدریس زبان مادری در مدارس کشور، می تواند قدمی در جهت حل مشکلات ملی – قومی در ایران باشد؟

مسلما اداره کشور بزرگی چون يران با تقسيمات کنونی امری غير ممکن است و اما اينکه اين تقسيمات چگونه باشد نياز به به يک کار کارشناسی و تحقيقی با استفاده از تجارب ديگر کشورها می باشد که می شود از هم اکنون اين کار را آغاز کرد. تا آن جا کی می توان با اطمينان گفت اين است که تقسيم کشور به استان های کوچک سبب خواهد شد که اين استان های کوچک از لحاظ اقتصادی و دانش تخصصی نتوانند خود را اداره کنند. به طور مثال ، استان مازندران به دو استان گلستان و مازندران تقسيم شده و اگردر غرب مازندران ، از رامسر تا نوشهر يک استان و در مناطق ترکمن نشين نيز يک استان ديگر تشکيل شود ، ظاهرا به خواست مردم اين مناطق در کوتاه مدت پاسخ داده ايم اما تجربه ثابت کرده که اين استان های کوچک کارآيی ندارند و به گمان من تشکيل ايالتی از چهار استان(در صورت ايجاد دو استان ديگر) شمال شرقی ايران، شايد ايده بهتری باشد.

من موافق تقسيم مناطق بر اساس قومی اتنيکی و مذهبی نيستم و فکر می کنم که اين ايده کمونيستی در شوروی سابق فجايع بزرگی را آفريد که کماکان ادامه دارد. من موافق بر رسی جداگانه و ايجاد ايالاتی هستم که خواست مردم آن مناطق را مدح نظر قرار دهد و از راهی دمکراتيک اين تقسيمات صورت گيرد و از بالا به مردم ديکته نشود.

برای آموزش زبان مادری نيازی به تقسيمات جغرافيايی نيست شما در تهران هم می توانيد به زبان مادری خود حرف بزنيد و آموزش ببينيد. مشکل ملی پيچده تر از آن است که بتوان با ايجاد يک منطقه جغرافيايی و تدريس زبان مادری آن را حل کرد. اين را هم متذکر شوم که شايد در مناطقی شرايط به گونه ای باشد که تقسيم جغرافيايی و زبانی ، مليتی همسان شود و ايرادی به اين کار نيست.

4- نظرتان در باره جریانات هویت طلبی آذربایجان و جنبش کردان ، بلوچها ، عرب ها ، ترکمن ها چیست؟

ايجاد انجمن ها و تشکل های منطقه ای برای پاسخ گويی به خواست های مردم يک تمرين دمکراسی است . اين تشکل ها فقط محدود به اين مناطق نيستند به طور مثال در شمال ايران نيز می توان حزب منطقه ای تشکيل داد بدون اينکه مساله قوميتی مطرح باشد. به گمان من بين ادعاهای برخی از اين تشکلها و واقعيت های جامعه ما يک دنيا فاصله وجود دارد. تنها در باره کردها که احزاب با سابقه ای دارند می توان قضاوت عادلانه تری داشت. هرچند اکنون احزاب کردی نيز دچار انشاق های بزرگی شده اند. همکاری احزاب ، تشکل های مدنی سياسی نبايد منوط به مسايل اتنيکی ، مذهبی شود. همه تشکل هايی که طرفدار دمکراسی در ايران هستند می توانند با يکديگر وارد همکاری شوند.

- 5- به نظر شما چه رابطه‌ای می تواند میان جنبش سبز و جنبش های اتنیکی در سراسر ایران به وجود آید؟

جنبش سبز ، جنبش حق رای مردم است و يک حزب سياسی نيست که با احزاب سياسی ديگر متحد شود. جنبش سبز از حق رای مردم جدا از قوميت ، مذهب و منطقه جغرافياي دفاع می کند. نگاهی به برخی از شخصيت های معروف جنبش نشان از آن دارد که قوميت نقشی در اين امر ندارد. موسوی آذربايجانی ، کروبی لر و خاتمی يزدی می باشند. حمايت از جنبش سبز دمکراسی خواهانه و مدنی ايران به نفع همه گروه ها می باشد.

- 6- نظر شما در باره سیستم فدرال چیست؟ آیا سیستم فدرال تضمینی برای تمامیت ارضی ایران فرد است و یا منجر به تجزیه کشور خواهد شد؟

ـ بحث گروه های چپ نه سيستم فدرال و يا ايالتی بلکه جمهوری فدرال است . ايجاد جمهوری فدرال برای کشورها و مناطق متفرق و در حال تاسيس شايد ايده خوبی باشد اما برای کشوری که بيش از دو هزار سال سابقه تاريخی دارد نه تنها ايده خوبی نيست بلکه ايده خطرناکی است.

کشوری که يک پارچه است تقسيم کردنش به چند جمهوری فدرال و آن هم از بالا ناشی از تفکری افراطی است که جايگاهی در مليون ها مردم ايران ندارد و حتی مردم ايران خبری از چنين ايده ای ندارند. ما تا ايجاد يک جمهوری پارلمانی نياز به چند دهه مبارزه داريم و طرح جمهوری فدرال نه تنها در خدمت ايجاد جمهوری پارلمانی نيست بلکه آن را به عقب انداخته و راه را بر يک اتحاد گسترده نيز می بندد. برای اداره غير متمرکز کشور نياز به کار کارشناسانه علمی و دراز مدت می باشد. گروه هايی چون حزب توده ، سازمان اکثريت و ... در مقابل طرح ايجاد يک جمهوری پارلمانی ايده ايجاد يک جمهوری فدرال را پيشنهاد می کنند که من با آن کاملا مخالفم.

تنطیم پرسش ها توسط کیانوش توکلی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.