رفتن به محتوای اصلی

فرد دستگیر شده در هلند همسر من است
24.05.2014 - 21:02

تا نسیمی می وزد چون نی ستان                   زین سبک مغزان بپا خیزد فغان

روز و شب هیزم کش هر فتنه اند                  یارِ خشم کور و تیغ و دشنه اند

هر که او از عقل و دل مهجور شد                لاجرم از چشم حق بین کور شد

مردم  از نا مردمی  آزرده اند                     زخمها زین ژاژخایان خورده اند

خوشبختانه من علاقه چندانی به خواندن مطالب منتشره از طرف جمهوری اسلامی و مجاهدین ندارم ، نه فقط به خاطر ایدئولوژی آنها که دروغ گفتن را مجاز میکند ،بلکه به این دلیل که مربوطند به دنیای کهن. ادبیاتی مملو از نفرت و خشونت و بغض و مرده باد و زدن مشت محکم به دهان این و آن و نشان دادن علامت پیروزی و هزار نماد مشترک مربوط به دورانی که به سر آمده.

خبرهای مربوط به دستگیری همسرم را چپ و راست به نقل از "ایران گلوبال" شنیدم و تعجبم این بود که این اخبار چه ربطی می تواند به " جنبش آزادیخواهی مردم ایران " داشته باشدوچرا فارغ از اصول حرفه ای کسی با من یا منبع موثق دیگری تماس نمی گیردو بر آن شدم که توضیحاتی در این باره به همۀ انها که خبر را واژگونه شنیده اند؛ بدهم.

دستگیری همسرم و مشکلات قانونی اقامت ایشان به این مورد اخیر ختم نمیشود. قبل تر یکبار به خاطر شرکتش در عملیات مسلحانه و چریکی و آشنایی با سلاح در نزد مجاهدین از طرف ادارۀ مهاجرت هلند مشکلاتی برای اخذ اقامت ایشان ایجاد شد و یکبارهم بخاطراینکه ابتدا در فرانسه درخواست پناهندگی داده بود ؛ بازداشت شد تا به فرانسه برگردانده شود.گویا انوری شاعر هم به همین بدشانسی بوده که سروده است :

هر بلایی کز آسمان بارد                            گر چه بر دیگری قضا باشد

به زمین نارسیده می گوید                           خانه انوری کجا  باشد ؟

برخلاف اظهارات مثل همیشه بی پایه و اساسی که در بعضی وبسایتهای وابسته به مجاهدین درج شده ،هیچگونه شکایتی که ماهیت کیفری داشته باشد؛ بر علیه همسر من وجود ندارد.

نامۀ حاوی نظر(آ-ای-فی-دی) که آپریل 2013 به (ای-ان-دی) ابلاغ شد و متعاقباً در جوئن 2013 به دست ما رسید،فقط اشاره به باز پس گرفتن اقامت ایشان دارد.

در فاصله ماههای جوئن 2013 تا فوریه 2014 پرونده اقامت همچنان درجریان بود وسرانجام همسر من به خاطر اقامت غیر قانونی بازداشت و به مرکزی برده شد که صدها مهاجر غیر قانونی هر یک به دلایل متفاوتی در آن به سر میبرند.

به علاوه ایشان هیچگاه توسط پلیس هلند مورد بازجویی، آنهم برای مسایل امنیتی قرار نگرفت.

نیاز به بیان این نکته نمی بینم که مغلطه و تحریفِ حقایق؛ به نفعِ خود؛ جزئی جدایی ناپذیر از ماهیت وجودی مجاهدین است.

ظاهراً این عزیزان یا خود در بارۀ شیوۀ کار سیستم حکومتی هلند آگاهی ندارند و یا اینکه طبق معمول گمان میکنند که سایر مردم نا آگاهند.سالها زندگی در یک فرقه با تمایلات دیکتاتوری باعث جا افتادن فرهنگ دروغ پراکنی ، تهمت زنی و حاشیه زنی نزد ایشان شده است.

چنان به دروغ در بارۀ بازجویی های پلیس هلند نوشته اند که گویی آرزو داشته تند پلیس هلند هم به شیوۀ بازجویان رژیم ایران یا بازجویان اشرف ؛ همسرم را مورد بازجویی قرار میداد.

همانطور که گفتم شاکی نه شخص مدعی، و نه گروهی است که طبق تحقیق من در هلند به ثبت هم نرسیده است که بتواند شکایت کند و در حد همان گروههای فیس بوکی " عاشقان ولایت " و " بسیجیان اشرفی " است.

در ضمن قاضی و دادستان هم طبعاً هرگونه رابطه،قول دادن،سازش و یا زد وبند ادعا شده را تکذیب میکنند.

من البته از مجاهدین انتظار داشتم که برای حل این مشکل کمک کار هم باشند؛نه به دلیل ادعاهایشان در مورد پناهندگان و نه به دلیل اینکه همسرم بیش از بیست سال تمام وقت و تمام عیار به آنها خدمت کرده ،بلکه به خاطر نقدهایش و اشکالات درستی که به آنها گوشزد کرده که اگر شنیده بودندالان وضعشان این نبود.

یوسفی در چاه و این کنعا نیان                        بر سر چاه اند در سود و زیان

سود اول مجاهدین در این است که بعد از سالها بی عملی در مبارزه با جمهوری اسلامی ، حالا مشکل اقامتی یک پناهنده می تواند برایشان عملیات "فروغ جاویدان" باشد و حکم بالا رفتن بسیجیان از دیوار سفارت انگلیس را برایشان دارد وگرنه آرمان طلبی شان خواهد خشکید.(پیدا کنید بسیجی دهان گشاد را )

سود دوم البته ترساندن نیروهایی است که می خواهند جدا بشوند.

سود سوم ترساندن باقی منتقدان است تا بلکه خاموش شوند.

البته که ،مدعیان،ارتباط با مجاهدین را تکذیب می کنند. سعدی در فضیلت دانش می گوید: "همین بس که نادانان نیز آن را به خود می بندند" وباید در بدنامی مجاهدین هم گفت همین بس که هواداران و اعضا در مجامع عمومی و رسانه ها نیز تکذیبش می کنند.

سالهلست که مجاهدین با جاسوس و مزدور خواندن این و آن آب به آسیاب حکومت اسلامی در ایران ریخته اند.

عدم اطمینان و تفرقه در بین مخالفان  بزرگ نمایی قدرت جمهوری اسلامی و ترس مردم از مدعیان آلترناتیو بودن؛ همه حاصل این سیاستی است که میخواهد حتی شیوۀ مبارزه ،انحصاراً همان که او میگوید ، باشد.

منتشر شدن خبر دستگیری همسرم بخوبی روشن است که از کدام کانال بوده است . بک کار غیر حر فه ای و یک کار غیر اخلاقی که البته فعلاً قصد شکایت ندارم. چرا که بقول فردوسی :

به بیدادگر مر  ببایـد گریست                              که بیداد و گژی ز بیچارگیست

دیگر اینکه اتهاماتی نظیررفتن به ایران در این پرونده اصلاً مطرح نیست و این زاییدۀ تخیل مجاهدین است.چراکهدر تمام مدت اقامت در هلند شرکت در کلاسها،حضور در کمپ پناهندگی،کار روزانه؛و خلاصه جایی برای مطرح کردن این ادعا نیست؛اگرچه کاش مجاهدین خودشان بتوانند به ایران سفر کنند تا شایداطلاعاتشان به روز شود و بفهمند چرا چند فریم از یک رقص وچند عکس ؛ بیشتر از همه ادعاها و مبارزاتِ سالیان آنها ؛ هم افراطیون را در ایران به خشم آورده و هم انعکاس بین المللی داشته است. 

و البته بزرگترین اعتراضات اجتماعی را هم همیشه مردم ایران پدید آورده اند و آنچه که مجاهدین؛مبارزه می خوانند ،مردم بعنوان ستون پنجمی دشمن می شناسند.

به شخصه گمان نمی کنم حکومت اسلامی تا وقتی که مجاهدین هستند نیاز به جاسوس و مزدور در بین ایرانیان خارج کشور داشته باشد.چرا که ایجاد تفرقه، بی اعتمادی،پخش اخبارشخصی،تهمت و بزرگ نمایی جمهوری اسلامی و قلع و قمع دگراندیشان را اگر وظیفه جاسوسی بدانیم ، مجاهدین بخوبی در حال انجام آن هستند.

البته اینجا، خطابم با خوانندگان فهیم ومستقل است ،وگرنه با افراطیون دو طرف اگر حرفی می زدم لحنم دلسوزانه بود.چرا که:

جانوری را که بُوَد سنگ خوار                               طعمه دهی گر کنی اش سنگسار

این قضیه برای افراطیون جمهوری اسلامی هم که خواهان برگشت و محاکمه مجاهدینند تا جامعه را رادیکال کرده و رزق خود بخورند هم ، کم سود نیست.

مشکل ما حل شدنی است. برای همین دعایم خِرد و تفکر برای همه افراطیون است. 

اندکـی پیش تـو گفتم غـم دل  ترسیدم                      که دل آزرده شوی ورنه سخن بسیار است

قطعاً هرگونه خبری در مورد این پرونده شامل اتهامات ،زمان دادگاه و نتیجه و اسناد را در صورت تماس ؛ شخصاً به اطلاع عموم خواهم رساند.

و آخر اینکه جا دارد از همه دوستان عزیز اعم از ایرانی و هلندی که با نامه ویا ملاقات اظهار لطف نموده اند ؛ تشکرکنم و همچنین بنگاه تهیه کتاب و کتابفروشی سحر که کتابهای درخواستی همسرم را برایش تهیه کر ده اند ؛شایسته سپاسند.

گر فلک یک صبحدم با ما گران باشد سرش              شام  بیرون میرویـم چو آفتاب از کشـورش

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.