رفتن به محتوای اصلی

اهمیت نظریه در مبارزات سیاسی
18.08.2010 - 15:01

پر واضح است که فعالیت سیاسی بر اساس نظریه صورت می گیرد. به دیگر سخن، تئوری راهنمای عمل می باشد. عدم شناخت درست از ماهیت نظریه و پیروی کورکورانه از آن می تواند برای ملتی فاجعه آمیز باشد. برای مثال آیت الله خمینی با اتکا به نظریه حکومت اسلامی، رهبری حرکت مردمی را در ایران در دست گرفت و نهایتا با بر قراری حکومت مطلقه ولایت فقیه باعث شد ملل ساکن ایران خصوصا روشنفکران، بهای سنگینی برای نادانی خود بپردازند. به اعتقاد پاره ای از جامعه شناسان، مردم کشوری که در وضعیت دشوار اقتصادی بسر می برند و در عین حال از امنیت روانی و جانی بر خوردار نیستند به تغییرات بنیادی سیاسی، تمایل پیدا می کنند. در چنین شرایطی آلترناتیوهای حکومتی که از طرف اپوزیسیون داده می شود مورد توجه افکار عمومی قرار می گیرد. البته مردم در انتخاب آلترناتیو حکومتی هم، بهتر شدن وضعیت اقتصادی و تامین امنیت جانی وروانی را اساس تصمیم گیری خود قرار می دهند. اگر مردم در مبارزات سیاسی خود برای به حکومت رساندن آلترناتیو بهتر، بارها فریب بخورند این خطر وجود دارد انرژی مثبت انقلابی مردم تخلیه شده و جای آنرا انرژی منفی بدبینی بگیرد و افکار عمومی مبتلا به افسردگی شود و کم کم این باور جا بیفتد که امکان اصلاحات وجو ندارد وحتی این باور منفی سیاسی به نسلهای بعدی هم منتقل شود. برای مثال در بعضی از کشورهای آفریقائی، مبارزات سیاسی بی حاصل و احیانا جنگهای داخلی باعث شده است انگیزه های میهن پرستانه در مبارزات سیاسی مردم تضعیف شود و خصوصا جوانان بجای فراگیری علوم وفنون و کار سخت برای آبادانی کشور، در اندیشه فرار و رساندن خود به یک کشور اروپائی باشند. متاسفانه خصوصا در صد سال گذشته در ایران مبارزات سیاسی مردم به نتایج مطلوب نرسیده است و تکرار تجارب منفی گذشته می تواند افکار عمومی را در ایران دچار افسردگی کرده و شیرازه جامعه مدنی را مورد تهدید قرار دهد. از اینرو حائز اهمیت است که ملل ساکن ایران خصوصا روشنفکران بتوانند نظریه های علمی را از نظریات غیر علمی تمییز دهند.

تئوری علمی چگونه توضیح داده می شود؟

می گو یند روزی برتراندراسل برای عموم درباره ستاره شناسی سخن رانی می کرد. او توضیح می داد که چگونه زمین به دور خورشید می چرخد و چطور خورشید به دور مرکز مجموعه ی وسیعی از ستارگان بنام کهکشان راه شیری می گردد و حضار با دقت به او گوش می دادند. در پایان سخنرانی، پیرزن کوچک اندامی از انتهای اتاق برخاست وگفت: « چرند می گویی. راستش را بخواهی، دنیا یک بشقاب تخت است که بر پشت یک سنگ پشت غول آسا قرار گرفته دارد.» این گفته باعث خنده و شوخی حضّار شد. اگر دقت کرده باشید سخنان برتراندراسل و پیر زن هر دو بر اساس نظریه بنا شده است. گفته های برتراندراسل چون براساس نظریات علمی بنا شده است در افکار عمومی، جدی گرفته می شود اما سخنان پیر زن مذکور چون بر اساس حدس و گمان بنا شده است باعث خنده و شوخی می شود. در واقع تئوری علمی بر اساس حدس گمان بنا نمی شود بلکه نوعی مدل توضیح است که بر اساس فاکت و اسناد قانع کننده ساخته می شود.

چگونه می توان به نادرستی یک نظریه پی برد؟

برای پی بردن به صحت وسقم یک نظریه دو راه وجود ارد

١- یک نظریه علمی از دو بخش اساسی تشکیل می شود. به عبارت ساده می توان گفت تئوری علمی عبارت است از نتیجه گیری معین بر اساس فاکت های معین. اگر ما موفق شویم براساس اصول منطق، فاکتهایی را که در یک نظریه مورد استفاده قرار گرفته اند اساس قرار داده و نتیجه ای متفاوت بدست آوریم این به آن معنی است که نظریه قبلی اعتبار علمی خود را از دست داده و تئوری جدید جای آنرا می گیرد. برای مثال آیت الله خمینی با استناد به نظریه حکومت اسلامی، وعده ی زندگی بهتر می داد حتی او تا آنجا پیش رفت که وعده ی آب و برق مجانی به مردم داد. اما خمینی در توضیح تئوری حکومت اسلامی که عبارت از سیزده سخنرانی اوست او دنیا پرستی و مال اندوزی را صفتی مذموم می شمارد حتی او تا آنجا پیش می رود که علم اقتصاد را متعلق به چهار پایان می داند. بدیهی است یک تئوری با این خصوصیات نمی تواند باعث رشد و توسعه اقتصادی شود چون با اصول شناخته شده ی پیشرفت، خصوصا با علم اقتصاد در تضاد است. بنابراین اگر گفته شود تئوری حکومت اسلامی یا ولایت فقیه مانع رشد و توسعه ی اقتصادی می شود این نظر، یک نظریه ی علمی است اما اگر گفته شود تئوری حکومت اسلامی خمینی باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود این نظر، یک نظریه غیر علمی است.

٢- برای پی بردن به صحت وسقم یک تئوری علمی باید آنرا مورد آزمون قرار داد. در کشور های پیشرفته صنعتی بعضی از نظریات سیاسی و یا اقتصادی به دلیل اهمیتی که دارند ابتدا مورد باز بینی کارشناسان و متخصصین قرار می گیرند بعد از اصلاحات لازم با موازین علمی تطبیق داده می شوند و نهایتا در محیطی بسته مثل حوزه یک شهرداری یا در سطح یک شهر به اجرا گذاشته می شوند اگر نتیجه حاصله رضایت بخش بود نظریات مذکور به پارلمان برده شده و بصورت قانون مورد تصویب قرار می گیرند و در سطح کشور به اجراگذاشته می شوند. در چنین مواردی حتی کشورهای دیگر نیز آن تجربه های موفق را الگو قرار داده در کشورهای خود عملی می کنند. بدیهی است وقتی نظریه به این طریق مورد آزمون قرار می گیرد اگر نتیجه ی عملی با پیش بینی های آن نظریه همخوانی نداشته باشد نظریه اعتبار علمی خود را از دست می دهد. تئوری حکومت اسلامی لازم نبود در ایران مورد آزمون قرار گیرد و ما نتایج فاجعه آمیز آنرا تجربه کنیم. چونکه در مقاطع مختلف تاریخی در کشورهای گوناگون حکومتهای دینی برپا شده گردیده و در عمل، نتایج ناخوشایندی را سبب شده اند با وجود این تجارب چه لزومی داشت ما حکومت دینی را برای چندمین بار در ایران تجربه کنیم به قول معروف آزموده را آزمودن خطاست.

تئوری های سیاسی خالص نیستند

مبارزات سیاسی به منظور کسب قدرت سیاسی صورت می گیرد بنابراین در پشت هر نظریه سیاسی منافع فردی، گروهی ویا عامه ی مردم نهفته است. هر تئوری سیاسی در بین دو گرایش متضاد اومانیسم و اپورتونیسم قرار دارد هر اندازه که یک نظریه سیاسی منافع فردی و گروهی را به منافع عموم مردم ارجحیت می دهد به همان اندازه آن نظریه، اپورتونیستی است و بر عکس هر تئوری سیاسی هر اندازه که منافع عموم مردم را به منافع فردی و گروهی مقدم می شمارد به اندازه آن تئوری، اومانیستی است.

در بررسی تئوری های سیاسی کدامین شاخصها را باید در نظر گرفت؟

منظور اساسی از تئوری های مختلف سیاسی، شیوه اداره ی جامعه است. در اوضاع نابسامان سیاسی ایران که احتمال حمله ی نظامی نیز به آن وجود دارد آلترناتیو های حکومتی مورد توجه ملل ساکن ایران قرار گرفته است. برای برسی این آلترناتیو ها باید کشورهای پیشرفته ی صنعتی را الگوی کار خود قرار دهیم چون موفق ترین مدل اداره ی جامعه در این کشورها عملی شده است. ما با بررسی خصوصیات اصلی سیستمهای سیاسی حاکم در کشورهای غربی به چهار شاخص تعیین کننده دست می یابیم.

١- حاکمیت ملی

تمامی تجارب چه در گذشته و چه در حال، نشان می دهد ملتی که حاکم بر مقدارت سیاسی خود نباشد و تحت قیمومت ملتی دیگر اداره شود وضعیت فلاکت باری خواهد داشت. در واقع یکی از دلائل پیشرفت در غرب هم حاکمیت ملی است. افزون بر این تجربه حکومت ملی یکساله به رهبری سید جعفر پیشه وری بخوبی نشان داد که آذربایجان جنوبی در صورت دستیابی به حاکمیت ملی با شتابی شگفت انگیز پیشرفت خواهد کرد بنابراین هر آلترناتیو حکومتی در ایران که ناقض حاکمیت ملی آذربایجانیها باشد باید از آن دوری جست.

٢- منافع

و نیستون چرچیل می گفت در سیاست، دوستی و دشمنی ابدی وجود ندارد تنها پاسداری از منافعمان ابدی است. همانطور که خودمان شاهد هستیم کشورهای غربی در راستای حفظ منافع عمل می نمایند نه بر اساس اصول اخلاق. ما نیز باید پاسداری از منافع خود را در محاسبات سیاسی در نظر داشته باشیم صد البته اصول اخلاق نیز دارای اهمیت هستند اما نقش حاشیه ای ایفا می کنند. بعد از دهمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ما شاهد تظاهرات توده ای خصوصا در نواحی فارس نشین بودیم. متاسفانه ماموران رژیم ایران، تعدادی از مردم بی دفاع را به قتل رساندند. شخصیتها و تشکیلاتهای فارس با دستاویز قرار دادن اصول اخلاق، قصد تحریک احساسات مردم آذربایجان را داشتند. آنان آذربایجانیها را مخاطب قرار داده و از آنان می خواستند در برابر خونهای ریخته شده سکوت اختیار نکنند. بدیهی است هر نوع همکاری سیاسی بین نیروهای مختلف، نیازمند آنست که پایه حقوقی آن مشخص شود و منافع طرفین تضمین گردد برای عملی شدن این منظور، باید که آنان پلاتفرم مشخصی را برای ائتلاف نیروی های سیاسی ارائه می دادند. اما امتناع آنان از انجام این کار در فعالین حرکت ملی آذربایجان این سوء ظن را تقویت می کرد که آنان قصد دارند حرکت ملی آذربایجان را در درون حرکت فارس سالار جنبش سبز استحاله کنند.

٣- دمکراسی

تمام تجارب نشان می دهد شیوه های غیر دمکراتیک مدیریت و اداره جامعه باعث نتایج فاجعه آمیز می شود و یکی از موانع اصلی بر سر راه رشد و توسعه اقتصادی محسوب می شود. باید که آلترناتیوهای حکومتی در ایران خصوصیات دمکراتیک داشته و با نرمهای بین المللی در رابطه با حقوق انسان در تضاد نباشند

٤- علم

باید که هر نظریه ی سیاسی خصوصیات علمی داشته باشد اما در کشور استبداد زده ایران، نگاه ایدولوژیک به مسائل سیاسی امری طبیعی است. باید توجه کرد که ایدلوژی ها معلول علم و تکنولوژی هستند در واقع پیشرفت علم و تکنولوژی باعث انقلاب صنعتی شد و در نتیجه ماهیت جوامع بشری تغییر پیدا کرد و زمینه برای زایش ایدولوژیهای متفاوت فراهم شد. باید در نظر داشت پروسه ی پیشرفت علم وتکنولوژی متوقف نشده است. باز ما با پیشرفت علم و تکنولوژی شاهد گذار از تمدن صنعتی به تمدن فرا صنعتی هستیم. در جامعه فراصنعتی یا جامعه اطلاعات، ایدولوژیها کمرنگ شده و جای آنرا دانش انسانی می گیرد بنابراین اگر نگاه ما به آینده است باید که آلترناتیو ما برای اداره جامعه بر اساس اسلوب علمی بنا شود.

باید که این چهار شاخص اساسی در بررسی تئوری های سیاسی خصوصا در رابطه با آلترناتیوهای حکومتی مورد استفاده ما قرار گیرد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.