روبرو: هیاهویِ تیتر ها در چشمِ کورِ فِکر
پُشتِ سر: سکوتِ سرخِ تیر؛
در پیشانی ی پریشانِ پیشمرگ.
چه گفتی؟
پیشمرگ؟...
ای واژه ی قدیمی ی بومی؛
ای واژه ی فدایی ی انسان!
ای پیرمردِ کُرد!
به "گِریلا"* سلام کُن!
زردی ی سبکِ واژه هایِ سربی را؛
با سُربِ آتشِ سلاحِ این دخترِ زیبا:
سبک تر کن!
"کوبانی" را به خاطر بسپار.
ای میزبانِ روز و شبِ عشق و شعر و مهر؛
ای دوخته چشمِ شکیبا؛
بر بامدادِ خِرد:
بانگِ سُرخِ خروسِ را می شنوی؟
خاموشی ی تیراژه را در انفجارِ تیراژِ این همه غولِ زرد بنگر:
اگر که بیداری،
وگر به سعادتِ انسان نظر داری:
رسوایی ی واژه را تاب نیاور.
ای دلسپرده به داد؛
این نسترنِ مغرور و مسلح را ببین:
به "گِریلا" سلام کن!
گونه ی عاشقش را:
به بوسه مهمان کن.
و... "داعش" ... ای واژه ی پلید!
"کوبانی" را به خاطر بسپار.
مرداد ۱٣۹٣ - اِسِن
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید