همه شمااز پلیس شریعه خبردار هستید، ما در اینجا علیه پلیس شریعه تظاهرات میکنیم . ما امروز اینجا آمده ایم علیه یک جنبش اسلامی تظاهرات کنیم . جنبشی که سعی دارد زندگی ما در اینجا را نیز سخت کند.

این یک میتینگ است برای حقوق برابر بین زن و مرد، میتینگی است در دفاع از حقوق انسانی . این یک میتینگ در دفاع از آزادی بیان و عقیده است . در دفاع از حقوق انسانی همه ساکنین آلمان مستقل از مذاهب و یا تعلقات فکری و سیاسی آنها . علیه بربریت اسلامی علیه جنبشی ضد زن، ضد انسان و هولناک که جنایت میکند و رعب و وحشت ایجاد میکند.

امروز در این میتینگ تعداد زیادی از کشورهای اسلام زده اینجا هستند . ما میخواهیم با تجارب خودمان و با سرگذشتهایی که داشتیم اعلام کنیم که هر جا جنبش اسلامی قدرت بگیرد ، مشکلات جدیی برای همه ایجاد میشود. در آلمان نیز اگر اینها قدرت بگیرند و بتوانند خود را اعمال کنند مشکلات عدیده ای خواهیم داشت.

این میتینگ برای اعلام همبستگی با همه مردم آلمان است، فرق نمیکند مهاجریان و پناهندگان و مردمی که سالیان سال ساکن این کشورهستند.

ما آمده ایم بگوییم یک مشکل در آلمان هست و باید در این مورد در کمال آرامش حرف زد. من قصد پرووکاسیون و تهییج کردن ندارم بلکه با قلبم حرف میزنم . وقتی با دقت نگاه کنیم می بینیم در آلمان یک جنبش اسلامی وجود دارد، جنبشی سیاسی که به اینجا نیز پا گذاشته و میخواهد بر زندگی میلیونها نفر پناهنده و مهاجر از کشورهای اسلام زده و یا حتی مردم بیشتری   خشونت اعمال کند. سازمانهای اسلامی با هر اسمی که فعالیت کنند مثلا دیتیب یا شورای مسلمانان و یا سلفی ها همه سعی میکنند با استفاده از اسلام، سیاست کنند و این بسیار خطرناک است.

به ما نگاه کنید اگر اسلامیها قدرت بگیرند و در گوشه ای از این جامعه بتوانند قدر قدرتی کنند زنان همه حقوق خود را از دست خواهند اد .

منتقدین مذهب همه حقوق خود را از دست خواهند داد این یک میتینگ در دفاع از آزادی مطلق عقیده و بیان است.

ما باید در آلمان حق داشته باشیم بگوییم به هیچ مذهبی اعتقاد نداریم این نباید تابو باشد – باید حق داشته باشیم یک جنبش یک فرد یک حزب و یا یک مذهب را نقد کنیم. این نباید خطرناک باشد.

امروز صدای ما در آلمان مهم است حرفها و جهتی که ما نمایندگی میکنیم مهم است اولین نکته اینست که ما میخواهیم همه باهم در آلمان در کنار هم در آرامش زندگی کنیم ما جنگ مذاهب نمیخواهیم.

یک عده سلفی آمده و با پلیس شریعه به مردم میگویند نمیتوانید هر طور که میخواهید زندگی کنید . یک دختر ۱۸ ساله از ایران و یا عراق و ترکیه که در آلمان زندگی میکند واینجا دوست پسر دارد نباید از کسانی بترسد. رابطه بین دختر وپسردر اینجا نباید خطرناک باشد.

یک جنبه دیگر از انتقاد ما در این میتینگ متوجه دولت آلمان است. سیاست دولت و احزاب سیاسی در آلمان فرق نمیکند راست و یا چپ ، سوسیال مسیحی و سوسیال دمکرات و سبز و چپ همکاری و مماشات با جنبش اسلامی است. منافع سیاسی و اقتصادی و یا ترس از این جنبش وحشی باعث میشود که در وهله اول میلیونها نفر فراری از دست جریانات اسلامی را دو دستی در اینجا به جنبش اسلامی تقدیم کند. دولت آلمان میگوید ٣ یا ۴ میلیون “مسلمان” در آلمان زندگی میکنند که همه آنها را با گشاده رویی به سازمانهای اسلامی هدیه میدهد، این درست نیست .

سازمانها اسلامی فناتیک و ضد زن به عنوان نماینده مردم مسلمان از این رسانه به آن رسانه دعوت میشوند و مردان مسئول سازمانها ی اسلامی از طرف میلیونها نفر حرف میزنند و رسانه ها و احزاب و دولت آلمان بدون انتقاد این حرفها ر می پذیرند. اینها نماینده مردم نیستند نمایندگان جنبش اسلامی هستند که سر هر کدام اینها به یک دولت دیکتاتور و فاشیست بند است.

دولت آلمان با سازمانهای اسلامی کنفرانس اسلام سازمان داد به آنها پول و بودجه و توجه رسانه ای تقدیم کرد و اعلام کرد که با ساختن مسجد میخواهد انتگراسیون و ادغام در جامعه را پیش ببرد . این سیاست کاملا غلط است.

در بین مهاجرین و پناهندگان از کشورهای اسلام زده به اندازه کافی مردم مترقی و سکولار و مدرن وجود دارند که جنبش اسلامی را ابدا قبول ندارند. اصلا ما از ایران و افغانستان و عراق و سوریه و غیره به این دلیل فرار کرده و اینجا آمده ایم که جنبش اسلامی را قبول نداشتیم .

همه میدانیم که تعلق مذهبی یک امر موروثی است متاسفانه . ما هیچکدام تصمیم نگرفته ایم که مسلمان و یا یهودی و مسیحی باشیم. از من بشنوید ٣ میلیون انسان از کشورهای اسلام زده در آلمان زندگی میکنند که بسیاری از اینها نمیخواهند ابدا با جنبش اسلامی رابطه ای داشته باشند. این یک حقیقت است.

دولت آلمان با مسجد ساختن میخواهد کمک به مردم پناهنده و مهاجر بکند، در حقیقت با این کار به سازمانهای اسلامی کمک میکند واین سیاست بغایت غلط و خطرناک را توجیه هم میکند.

امروز با پخش وسیع خبر پلیس شریعه در وپرتال کسانی که همه چیز را بی ضرر جلوه میدهند ، میگویند فقط چند نفربودند، این مهم نیست، یا اینکه این فقط یک “شو” هست زیاد مهم نیست.

از نظر ما این واقعه بسیار مهم است. راه افتادن یک عده با لباس پلیس شریعه یک زنگ خطرجدیی است. این نوک یک کوه یخ است که باید به آن توجه کرد این یک موضوع مهم برای همه ما است.

دولت و احزاب سیاسی در آلمان سعی میکنند یک جنبش وحشی و انسان ستیز اسلامی را بی ضرر جلوه دهند.

دولت سعی میکند که اعلام کند این اسلام واقعی نیست و یا سلفی ها رادیکال هستند بقیه اسلامیها خوبند.

شورای مسلمانان در آلمان یک مسئول دارد. یک مرد که همیشه در رسانه ها است ما اینرا درست نمیدانیم این همه امکانات به سازمانهای اسلامی دادن درست نیست.

بدلیل همین سیاستهای غلط و همکاری با سازمانهای اسلامی است که ما به اینجا رسیده ایم. که پلیس شریعه به خیابان می آید و فرزندان ما را در اینجا نیز میترسانند.

حضار گرامی!

یک نکته را فراموش نکنید! از اینها نباید ترسید! ما اینها را می شناسیم. ما کسانی که از ایران و افغانستان و تونس و عربستان سعودی و غیره به اینجا آماده ایم اینها را می شناسیم. به اینها باید فقط تعرض کرد!

در ایران در سال ۱۹۷۹ وقتی خمینی دستور داد زنان باید حجاب را رعایت کنند، ما علیه این فرمان بودیم و دختران زیادی میگفتند حجاب نمیخواهیم و به همدیگر می گفتیم این مرد احمق است و حجاب راقبول نداریم. با پلیس شر یعه در آنجا نیز به ما حمله کردند. من در شهری که دانشگاه میرفتم به اسم تبریز در مقابل فرمان خمینی میتینگ سازمان دادیم که ۲۰۰۰ نفر آمدند و اولین باردر آنجا علیه حجاب سخنرانی کردم. من گفتم اینها ارتجاعی هستند و میتینگ اول خوب پیش رفت در میتینگ دوم پلیس شریعه به ما حمله کرد و آنها کاملا شبیه این هایی بودند که اینجا در وپرتال به خیابان آمدند مردان با ریش و پشم و بتدریج مردانی با اسلحه و چاقو و قمه که به ما حمله میکردند.

پلیس شریعه در وپرتال میخواهد فضای وپحشت ایجاد کند، هیچکس نباید از اینها بترسد.

ما امروز وپرتال را با این میتینگ خودمان “منطقه عاری از شریعه ” اعلام میکنیم. هیچ جا احتیاج به شریعه ندارد نه وپرتال و نه هیچ جای دیگر درد نیا!

از سلفی های ضد زن و ضد انسان نترسید از اسلامیها نتریسید !

باید متحدانه به خیابان برویم و در مقابل اینها بایستیم این وظیفه همه ما است .

ما میخواهیم در آلمان فورا:

برقعه ممنوع شود.

حجاب کودکان ممنوع شود ،

ما میخواهیم که مدارس در آلمان پرنسیپ های سکولار داشته باشند. کودکان احتیاج به تدریس مذهب ندارند. میتوان تاریخ مذاهب را به همه کودکان آموزش داد.

ما خواهان قطع فوری سوبسید دولتی به سازمانهای اسلامی هستیم. مسجد ساختن و مسجدها را بزرگ و بزرگتر کردن درمان هیچ دردی نیست. ما میخواهیم دولت آلمان توجه اش به افراد و سازمانهای سکولار و مدرن و پیشرو باشد و نه به فناتیکهای اسلامی .