هر سال همین ایام شور و حال خاصی در اکثریت خانواده ها ایجاد می شود گویی که طوفانی از خواسته ها جامعه را در برگفته و بیشتر مغازه ها فروش مناسبی خواهند داشت البته هر ساله و براساس شرایط اقتصادی نامناسب مردم به لطف آنانی که تحریم ها را کاغذ پاره ای بیش نمی دانستند قدرت خرید مردم پایین آمده و البته می توانیم بگویم خط فقر رو به رشد است وگرنه آنان که حاضر بودند جهان را مدیریت کنند و هنوز بحث مدیریت اقتصادی را براساس مدیریت بخچه ای عصر دائی جان ناپائون قبول داشته اند؛ بدون شک اشتباه نکرده اند.
صدای زنگ مدارس را در کشور می توان به عنوان ترویج خون تازه ای از تکاپو در جامعه دانست و رکود خاصی برای کلاس های تابستانی؛ متأسفانه والدین در نظر دارند کمبودهای خودشان را با بچه هایشان جبران کنند به نحوی که اکثریت دانش آموزان فعلی بدون شک در املا و انشاء فارسی نمره خوبی نخواهند گرفت اما برای خانواده اشان مهم است زبان خارجی یاد بگیرند آنهم بر مبنای اصل اشتباه نظام آموزشی کشور، در خود کشورهای انگلیسی زبان، عرب زبان و...به اندازه ایران بر روی بحث گرام تأکید ندارند و اصل را بر مکالمه می دانند.
باری به هر جهت؛ خرید کیف و کفش و...برای خانواده ها هزینه های کلان را به ارمغان آورده و از همه اینها مهم تر هزینه خرید کتاب است که نسبت به سال گذشته در حدود صددرصد افزایش داشته و کسی را میل اعتراض نیست که این از ویژگی های بارز ما ایرانی ها است. بدبختانه ما حافظه تاریخی بدی داریم اصلا با تاریخ قهر هستیم؛ گویا در این دیار یکی از نخست ویزران اسبق نظام شاهنشاهی از افتخاراتش این بوده که اجازه نداده بود قیمت خودکار بیک از پنج ریال به شش ریال افزایش یابد. حالا افتخارات مسئولین چه می باشد که ما از آن بی خبریم؟
معیارهای نظام آموزشی بر چه اصلی است که هرسال یکبار قابل تغییر است؟ در ایام تحصیل ما هر ساله بر حجم کتاب ها افزوده می شد هر ساله میزان نوشتار ما از دروس روبه ترقی بود اما الان هر سال از حجم کتاب ها کاسته می شود و خبری از حضور تکنولوژی در نظام آموزشی نیست و حجم کتاب ها رو به کاهش است به عنوان نمونه می توان از برخی دانشگاه ها موجود مدرک لیسانس گرفت و همه جزوه ها آن به 200 صفحه نمی رسد.
پاییز است و باد باران در پی ریزش برگ درختان اقدام می کنند و پروسه امکانات از ضروریات هر مکان آموزشی است بدبختانه در جوامعی که نظام اداری به صورت هرمی اداره می شود هرچه از متن(مرکز) به سمت حاشیه حرکت می کنیم میزان امکانات رفاهی به میزان صفر می رسد و هر سال شاهد اتفاقات ناگواری همچون آتش سوزی مدرسه شین آباد، قطع شدن انگشت کودکان مدرسه به دلیل استفاده از وسایل غیر استاندارد برای عبور از آب خواهیم بود و مسئولین امر هرباره با وعده های بی عمل در جلو رسانه ملی حاضر می شوند و خوشبختانه برای مسئولین که مردم ایران حافظه تاریخی کوتاه مدتی دارند و زود اتفاقات را به فراموشی می سپارند.
یا اینکه ما هیچ چیزی از معنی کلمات نمی دانیم یا اینکه مهر در باور مسئولین به نامهربانی تعبیر شده است که حتی به مواد قانون اساسی کشور دال بر حق تحصیل رایگان برای همه تا پایان مقطع دبیرستان عمل نمی کنند و هنوز ماه مهر نیامده است درخواست کمک های مردمی از زبان مسئولین بیان می شود. هر ساله رسم براین بوده که قبل از شروع سال تحصیلی به تعمیر و تجهیز مدارس پرداخته شود بدبختانه چند سالی است که کل تجهیز و تعمیر مدارس به چند نوشته و نقاشی روی دیوار مدارس خلاصه می شود.
مهر نیامده اکثر مسئولین امر پیام های تبریک سال تحصیلی جدید را آماده دارند کاش بجای پیام تبریک کمی واقع بین می بودند و درک می کردند مهر دیگر ماه مهربانی نیست. حضور تکنولوژی و...قبل از آنکه فرهنگش در جامعه نهادینه شود حاصلی جز بی بند و باری برای جامعه نداشته است غالبا رسم براین است که مکان های آموزشی محلی برای ترویج دانش باشد بدبختانه چند سالی است رویه تغییر کرده و دانش آموزان راه را اشتباه می روند. سن اعتیاد به میزان قابل چشم گیری کاهش یافته، تمایل به قلیان و سیگار هر روزه رو به افزایش است و مسئولین هنوز می گویند مهر ماه مهربانی است.و...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید