چهارمین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر، روز دوشنبه هفتم مهرماه (۲۹ سپتامبر) در شهر «آستراخان» روسیه تشکیل شد. حسن روحانی، رییس جمهور ایران نیز به دعوت ولادیمیر پوتین، در این اجلاس حضور داشت. در شرایط تشدید اختلافات میان روسیه و کشورهای غربی در بحران اوکراین و از سوی دیگر بهبود نسبی مناسبات ایران با غرب، بسیاری از کارشناسان ایرانی، اجلاس چهارم رهبران کشورهای ساحلی دریای خزر را فرصتی برای ایران در جهت دفاع از منافع ملی خود در این حوزه ارزیابی کردند.
اولین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر، ۱۲ سال پس از فروپاشی شوروی، در سال ۲۰۰۲ در پایتخت ترکمنستان تشکیل شد، دومین اجلاس در سال ۲۰۰۷ در تهران و اجلاس سوم در سال ۲۰۱۰ در باکو برگزار شده بود.
دریای خزر، یک دریای بسته است و از نظر حقوقی تابع مقررات معمولی «حقوق بینالملل دریاها» نمیشود و تا پیش از فروپاشی شوروی، بر اساس دو قرارداد در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ بین ایران و شوری تقسیم شده بود. قرارداد ۱۹۲۱ برای اولین بار ضمن الغای تمام معاهدات، قراردادها و مقاولهنامههای منعقده بین روسیه تزاری و ایران، از جمله فصل هشتم عهدنامهی ترکمانچای، "که حق داشتن بحریه در دریای خزر را از ایران سلب میکند، ملغی اعلام کرده و متعهد میشود که هردو کشور بالسویه حق استفاده و کشتیرانی آزاد زیر بیرق خود را در خزر داشته باشند".
در حال حاضر نیز در حالی که بر اساس تعهد روسیه و کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق، تا تنظیم یک نظام حقوقی جدید، مبنای نظام حقوقی دریای خزر باید همان قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ باشد، در سال ۱۳۸۰ روسیه با قزاقستان و آذربایجان قراردادهای دوجانبهای امضا کرد که با وصل کردن دو سر نقاط ساحلی این کشور، حدود ۲۷درصد دریا سهم قزاقستان، ۱۸ درصد سهم آذربایجان و ۱۹درصد سهم روسیه میگردد. بر اساس این تقسیمبندی، سهم ایران ۱۳درصد خواهد بود. ایران و ترکمنستان تاکنون این تقسیمبندی را نپذیرفتهاند. حسن روحانی در اجلاس چهارم رهبران کشورهای ساحلی دریای خزر، حقوق تاریخی ایران در خزر را تا پیش از فروپاشی شوروی مورد تاکید قرار داد. در عین حال، ایران خواستار تقسیم دریای خزر، شامل سطح آب و کف دریا بر پایهی «منصفانه» است که بر اساس آن حدود ۲۰درصد از خزر، سهم ایران خواهد شد.
اما تنها موردی که تاکنون در اجلاسهای سران کشورهای ساحلی دریای خزر مورد توافق همهی کشورها بوده، محدود ماندن این دعوی حقوقی بین پنج کشور ساحلی دریای خزر و همچنین ممنوعیت حضور نیروهای نظامی کشورهای غیرساحلی در دریای خزر است. این موافقت عمومی در چهارمین اجلاس، با تلاش ایران و روسیه در اعلامیهی پایانی گنجانده شد.
مذاکرات هستهای و اوضاع منطقه
در هفتهی گذشته نیز تاثیر بروز قائلهی داعش بر روی مذاکرات هستهای و روابط ایران و غرب و گمانهزنیها در این باره که آیا خطر «داعش» ممکن است دو طرف را به لزوم همکاری بیشتر با یکدیگر برای رفع این خطر و سازش بر سر مسئلهی هستهای برساند، در لابهلای اخبار و تفسیرهای مربوط به مذاکرات هستهای دیده میشد. جان آلن ژنرال بازنشستهی ارتش امریکا که از سوی این کشور مسئولیت هماهنگی ائتلاف بینالمللی علیه داعش را بر عهده دارد، در گفتوگویی با شبکهی سیانان، در رابطه با نقش ایران در مقابله با داعش، هرچند تاکید کرد امریکا با ایران ائتلافی در این زمینه ندارد، اما با اشاره به نقش سیاسی ایران در عراق، خواستار آن شد که ایران از نفوذ سیاسی خود در عراق استفاده کرده و کمک کند که دولت عراق، دولتی باشد برای همهی عراقیها و نه فقط شیعیان.
از سوی دیگر، زمان زیادی تا پایان مهلت تعیین شده برای رسیدن به توافق جامع باقی نمانده است. عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره کنندهی هستهای ایران، در روز دوشنبه ۱۴ مهر اعلام کرد که دور جدید مذاکرات هستهای طی دو هفتهی آینده آغاز خواهد شد. و «ایسنا» در گزارشی، به نقل از سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه، از احتمال و در حقیقت لزوم دیدار کاترین اشتون و محمد جواد ظریف نوشت. بر اساس همین گزارش، ریابکوف معتقد است که تا مهلت تعیین شده در ۲۴ نوامبر رایزنیهای بیوقفه لازم است و روسیه در حال ترغیب شرکای خود برای برگزار کردن دور بعدی مذاکرات هستهای است.
«نگرانی» همزمان ایران و نمایندگان مجلس امریکا
در همین زمینه، مقامهای ایرانی از انتشار زودهنگام خبر سفر هیأتی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران که قرار است روز دوشنبه چهاردهم مهرماه وارد تهران شوند ابراز نگرانی کردند. رضا نجفی نمایندهی دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در گفتوگو با ایرنا از رعایت نشدن حفظ اطلاعات طبقهبندی شده در آژانس انرژی بینالمللی اتمی ابراز تاسف کرده و گفت: "این موضوع یک بار دیگر نگرانی ایران در مورد وجود جاسوسی در آژانس را تایید میکند".
اما از آن سو، در آستانهی سفر این هیأت به ایران، ۳۵۴ عضو مجلس نمایندگان امریکا (که مجموعاً ۴۳۵ عضو دارد)، در نامهای خطاب به جان کری، خودداری ایران از پاسخ دادن به تمام پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای را «عمیقاً نگران کننده» خواندند و آن را نشانهی آن دانستند که ایران "واقعاً چیزهایی برای پنهان کردن دارد". اشارهی نمایندگان کنگرهی امریکا به آخرین گزارش یوکیو آمانو در ماه گذشته است که در آن از عدم پاسخگویی ایران به دو پرسش از پنج پرسش این سازمان در بارهی فعالیتهای هستهای ایران در گذشته، انتقاد شده بود. در این ارتباط، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران گفته بود که ایران پیش از ۲۵ اوت به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که برای پرداختن به موضوعات هستهای نباید چهارچوب زمانی تعیین کرد و یا چهارچوب زمانی باید معقول باشد.
ردپای «اهداف انتخاباتی» در مذاکرات هستهای؟
در روز سهشنبه هشتم مهر، شش سینماگر ایرانی در اقدامی بیسابقه، با راهاندازی سایتی به زبان انگلیسی با عنوان «نه به عدم توافق»، کارزاری اینترنتی در حمایت از به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای میان ایران و غرب به راه انداختند. پوستری با عکسهای رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی، عباس کیارستمی، مجید مجیدی، رضا میرکریمی و محمد مهدی عسگرپور بر روی این سایت و شبکههای اجتماعی با شعار هر "هر توافقی بهتر از توافق نکردن است"، انتشار یافت. این سینماگران اعلام کردهاند که آنان زیان عدم توافق و تحریمهای ناشی از آن را متوجه مردم عادی ایران میدانند و معتقدند با توافق میتوان از روند صدمه دیدن مردم ایران جلوگیری کرد.
اما این کمپین و به ویژه شعار «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» دستآویزی شد برای «دلواپسان» داخلی و رسانههایی مانند فارس، رجانیوز، کیهان، وطن امروز و.... برای حمله به سیاست دولت و وزارت خارجهی ایران در پیشبرد مذاکرات هستهای و زیر سئوال بردن دیپلماسی ایران در این زمینه. یکی از اولین واکنشها را آیتالله سید احمد خاتمی در خطبههای نماز جمعهی تهران از خود نشان داد و این شعار را «پذیرش ذلت» نامید.
روزنامهی کیهان نیز با استناد به سخنان برخی امضا کنندگان این کمپین، وزارت خارجه و شخص محمد جواد ظریف را مبتکر این حرکت و به ویژه شعار «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» مینامد و مینویسد: سیاست خارجی کشور به سمت جملهی کلیدی «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» حرکت میکند و هرچند اکثر امضا کنندگان بیانیهی فوق با فحوای استفاده شده از آن مخالفت کردهاند، ولی آنچه دستگاه تبلیغاتی در پی آن است، آمادهسازی افکار عمومی برای جملهی کلیدی توافق به هر قیمتی است".
دو سوم صفحهی اول روزنامهی «وطن امروز» منتسب به «جبههی پایداری» در روز دوشنبه چهاردهم مهر نیز به انتقاد از محمد جواد ظریف و سیاست دولت ایران در مذاکرات هستهای، اختصاص داده شده است. از یک سو مجتبی اصغری با استناد به نظرات ظریف در کتاب «گفتوگو با جواد ظریف» مینویسد: "هیچ توافقی بدتر از عدم توافق با غرب نیست"، ناشی از نگاه وزیر امور خارجهی ایران به مسائل جهانی و مذاکره است. تاکید ظریف بر این که "چندجانبهگرایی به این معناست که ناگزیرید منافع همگان را در نظر بگیرید" و یا این که "کشورها نمیتوانند بازی برد- باخت داشته باشند"، از مواردی است که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است. مهدی محمدی از این هم فراتر میرود و ضمن تاکید بر ضعیف بودن امریکا در حال حاضر، معتقد است نه تنها تیم مذاکره کنندهی ایران از این ضعف امریکا درست استفاده نمیکند، بلکه در پی توافق به هر قیمت، آن هم برای "اهداف سیاسی و انتخاباتی در داخل کشور" است.
زهره طیبزاده عضو فراکسیون جبههی پایداری در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگویی با «رجانیوز» دلیل عدم استیضاح تاکنونی محمد جواد ظریف را ترجیح دادن «مصالح عالی نظام بر مصالح دیگر» از سوی نمایندگان مجلس مینامد.
کمپین حمایت فعالین مدنی ایران از کوبانی
چهارده فعال جنبش مدنی ایران با انتشار بیانیهای اعلام کردند که ضمن محکوم کردن جنایات داعش در کوبانی، برای همدلی و همراهی خود با مردم بیدفاع در کوبانی و شنگال، از دوشنبه چهاردهم مهر تا چهارشنبه شانزدهم مهرماه دست به اعتصاب غذا خواهند زد. آنان در این بیانیه، سکوت و انفعال در برابر جنایات هولناک داعش را گناهی نابخشودنی مینامند. در میان همراهان این کمپین از استاد دانشگاه تا روزنامهنگار و هنرمند تئاتر به چشم میخورند. روز دوشنبه شهرام ناظری و صدیق تعریف، دو هنرمند دیگر ایرانی، اعلام کردند که به این اعتصاب غذا پیوستهاند.
نسرین ستوده یکی از امضا کنندگان این بیانیه، در گفتوگویی با سایت «دویچهوله» میگوید که ابتکار کمپین ابتدا از سوی تعدادی از کردهای ایران بوده، اما غیرکردها هم به آن پیوستهاند. چون مسئلهی داعش فقط مسئلهی کردها نیست، بلکه موضوعی است که صلح کرهی زمین را تهیدید میکند". وی در همین گفتوگو ابراز امیدواری میکند که کمپین توجه جهانی را به این موضوع جلب کند "تا برای توقف این توحش گسترده، کاری انجام دهند"
بازتاب نشستهای خبری روحانی در نیویورک
در شرایطی که هنگام حضور حسن روحانی در نیویورک و در مجمع عمومی سازمان ملل، محسن امیراصلانی به اتهام بدعت در دین اعدام شد، تجمع دراویش در مقابل دادستانی، با خشونت مامورین امنیتی روبرو شد، حصر خانگی رهبران جنبش سبز همچنان ادامه دارد، فشار بر فعالین جامعهی مدنی و تشکلهای صنفی و صدور و اجرای احکام اعدام بر مبنای آمار در یک سال گذشته افزایش داشته است، و در حالی که حداقل انتظار شهروندان ایرانی از رییس قوهی مجریه پذیرش مسئولیت خود در همهی زمینههای مربوط به حقوق شهروندان و اذعان به وجود مشکلات موجود و تلاش برای رفع آنها است، حسن روحانی رییس جمهور ایران در نشستهای خبریاش از وجود آرامش و بهبود اوضاع در کشور سخن گفت و بر استقلال قوهی قضاییه در ایران تاکید کرد و گفت که فکر نمیکند کسی در ایران به خاطر فعالیتهای روزنامهنگاریاش بازداشت شده باشد.
این سخن روحانی، با توجه به اینکه هماکنون دهها تن از روزنامهنگاران ایرانی در زندان به سر میبرند، یا مدتی را در زندان گذرانده و اینک یا به قید وثیقه آزادند و یا از کار کردن در حرفهی خود محروم، واکنش جامعهی مدنی ایران را برانگیخت. از جمله، ۱۳۵ روزنامهنگار ایرانی طی نامهای سرگشاده، به انکار «وجود روزنامهنگاران زندانی» از سوی او، اعتراض کردند و انکار این واقعیت را از نظر حرفهای و اخلاقی توجیهناپذیر خواندند. امضا کنندگان این نامه، یک بار دیگر وعدهی حسن روحانی مبنی بر بازگشایی «انجمن صنفی روزنامهنگاران» و عملی نشدن آن با گذشت یک سال از ریاست جمهوریاش را یادآور شدهاند و بر این واقعیت انگشت گذاشتهاند که در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی، بر تعداد روزنامهنگاارن زندانی افزوده شده است.
در بخشی از نامه، پس از اشاره به روزنامهنگارانی که " به دلیل ایفای وظایف حرفهای خود در حوزهی اطلاعرسانی، گردش آزاد اخبار، انتقال اطلاعات و افکار در ایران، با دخالت نهادهای امنیتی و به شکلی غیرقانونی زندانی شده و از حقوق قانونی، حرفهای و انسانی خود محروم شدهاند"، آمده است: "بر عهدهی شماست که به عنوان مجری و ناظر بر قانون اساسی و بر اساس وعدههای خود، تغییر مؤثری در وضع فعلی روزنامهنگاران زندانی و رسانههای کشور ایجاد کنید و از انکار واقعیت و پاک کردن صورت مسئله بپرهیزید".
وبسایت «خبرنگاری جرم نیست!» نیز که از سوی سایت «ایران وایر» راهاندازی شده است، واکنش دیگری است به اظهارنظر حسن روحانی نسبت به وضعیت روزنامهنگاران در ایران. در این وبسایت، اسامی روزنامهنگارانی که از سال ۸۸ به بعد زندانی شدهاند، همراه با شرح مختصری از زندگی حرفهایشان آمده است.
زندانیان سیاسی: آزادی و اعتصاب غذا
چند روز پس از انتشار نامهی اعتراضی روزنامهنگاران، خبر رسید بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار اقتصادی که با نشریاتی مانند سرمایه، جامعه، توس، شرق و... همکاری داشت و در خرداد ماه ۸۸ بازداشت شده و قرار بود روز دهم مهر ماه با پایان محکومیتش آزاد شود، با دو روز تاخیر آزاد شد. ژیلا بنییعقوب، همسر وی که خود روزنامهنگار است و تیرماه سال گذشته پس از سپری کردن یک سال حبس از زندان آزاده شده بود، علت این تاخیر را عدم ارسال نامهی رسمی دادستانی مبنی بر آزادی بهمن امویی به زندان رجایی شهر خواند.
در همین هفته، اعلام شد که غنچهی قوامی که در اعتراض به ممنوعیت ورود زنان ایرانی به ورزشگاه برای تماشای والیبال، همراه با تعدادی از فعالین جنبش زنان در برابر استادیوم آزادی تجمع کرده و سپس بازداشت شده بود، در اعتراض به بلاتکلیفی خود دست به اعتصاب غذا زده است. وی که به گفتهی وکیلش به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده است، حدود ۱۰۰ روز است که در زندان اوین، در «بازداشت موقت» به سر میبرد.
در روز جمعه ۱۱ مهر، سازمان عفو بینالملل خواهان آزادی سعید شیرزاد، فعال حقوق بشر و عضو «انجمن دفاع از کودکان کار و خیابان» شد. سعید شیرزاد که روز دوازدهم خرداد بازداشت شده است، بر مبنای این بیانیه، دو ماه در سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده، تحت فشار برای اعترافهای ویدئویی قرار دارد و تاکنون اجازهی ملاقات با خانوادهی خود را نداشته است. سعید شیرزاد که به «تبانی و تجمع علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام» متهم شده، پیشتر نیز از جمله کسانی بود که هنگام کمکرسانی به زلزلهزدگان آذربایجان شرقی در اهر، بازداشت و پس از حدود سه هفته، با قید وثیقه آزاد شده بود.
روز جهانی معلم
از سال ۱۹۹۴، روز پنجم اکتبر برابر با ۱۳ مهر، از سوی یونسکو «روز جهانی معلم» نامگذاری شده است. طی این مدت، هر ساله با انتخاب یک شعار محوری، در کشورهای مختلف مقام معلم گرامی داشته میشود. امسال سازمان جهانی معلمان «تکریم معلم، سرمایهگذاری روی آینده است» را برگزیده است. ایران نیز از جمله کشورهایی بوده که در اجلاس وزرای آموزش و پرورش به این پیشنهاد رأی مثبت داده است، اما با این حال، نسبت به این روز بیتوجه است و روز دوازدهم اردیبهشت را به عنوان روز معلم نامگذرای کرده و به رسمیت میشناسد. از سوی دیگر، روز ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰، اولین سالروز اعدام فرزاد کمانگر معلم کرد نیز، طی فراخوانی از سوی بسیاری از فعالان و نهادهای مدنی و سیاسی، به عنوان «روز معلم آزاده» نامیده شد.
اما در حال حاضر، کمترین دغدغهی معلمان ایرانی «روز معلم» است. در حالی که آمارهای رسمی حاکی از آنند که ایران حدود ۱۲ میلیون دانشآموز و یک میلیون معلم دارد، معلمان ایرانی علیرغم شعارهای زیادی که در مناسبتهای گوناگون در باب بالا بودن مقام آموزش و معلم سر داده میشود، از کمترین حمایتهای اجتماعی و فرهنگی برخوردارند و پایین بودن دستمزد، استخدامهای حقالتدریسی و غیررسمی، مشکلات معیشتی، عدم امنیت شغلی و... از دغدغههای اساسی آنان به شمار میرود. در کنار مشکلات روزمرهی معیشتی و نگاه امنیتی به تشکلهای صنفی معلمان، سیستم آموزش، محتوای کتابهای درسی، تقسیم ناعادلانهی امکانات آموزشی در مناطق مختلف و... از جمله انتقادهایی است که از سوی معلمان و جامعهشناسان به نظام آموزشی ایران وارد میشود.
پیشتر، بیش از ۱۰۰ معلم ایرانی در پیامی به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۳، ضمن تاکید بر اینکه جدا از مشکلات ساختاری در نظام آموزشی در طی سالهای پس از انقلاب، هشت سال بیمدیریتی و بیبرنامگی در عرصهی آموزش در دورهی احمدینژاد، نظام آموزشی را با چالشهای جدید روبرو کرده بود، مینویسند که دولت جدید نیز یک سال پس از روی کار آمدن، نه تنها بر مشکلات پیشین فائق نیامده که مشکلات جدیدی را بر حجم مشکلات آموزش عمومی، مشکلات معلمان، دانشآموزان و خانوادهها افزوده است. آنان در این بیانیه، به عدم رعایت استاندارد جهانی در تعداد دانشآموزان یک کلاس، عزم دولت کنونی برای خصوصی سازی آموزش که "آموزش عمومی و رایگان را به مخاطره انداخته، تدوین محتوای آموزشی بدون توجه به نیاز دانشآموزان و نظرات معلمان و... انتقاد کرده و ضمن طرح نگرانی خود نسبت به آیندهی آموزش در ایران، خواستههای خود را در ۱۰ بند کردهاند.
مدارس ابتدایی و «طرح ملی حجاب»
خبرگزاری «ایرنا» در روز دوشنبه چهاردهم مهرماه از قول محمد باقی معاون فرهنگی «مرکز حجاب ریحانهالنبی» که از سال ۱۳۸۴ در قم تشکیل شده، از اجرای «طرح ملی حجاب» در مدارس پایهی ابتدایی در ۱۸ استان ایران خبر داد. به گفتهی محمد باقی، این طرح ویژهی دختران هفت تا ۱۴ سال است که در مدارس شهرهایی مانند قم، تهران، ساری، ارومیه، مشهد، اصفهان، شیراز و کاشان شروع شده است. مجریان این طرح «طلاب خواهر» با عنوان «مربی حجاب» خواهند بود. بر مبنای این خبر، باقی "برگزاری مسابقات علمی، هنری و ورزشی، برگزاری مراسم ویژهی صبحگاه حجاب، تشکیل شورای حجاب و جشن حجاب و عفاف" را از مهمترین برنامههای اجرایی این مرکز برای دانشآموزان نامید.
بازیهای آسیایی اینچئون
بازیهای آسیایی اینچئون کرهی جنوبی روز شنبه ۱۲ مهرماه پایان یافت و ورزشکاران ایرانی با کسب ۲۱ مدال طلا ۱۸ مدال نقره و ۱۸ مدال برنز به مقام پنجم آسیا رسیدند. گرچه تیم ایران نسبت به دورهی پیشین بازیهای آسیایی یک پله سقوط کرد، اما از نظر میزان کسب مدالها موفقتر بود. همچنین با وجود کاهش ۹۰ نفرهی ورزشکاران ایرانی در این دوره از بازیها، در مجموع مدالها، تنها دو مدال کمتر از قبل نصیب ایران شد. در این میان تیم والیبال ایران برای اولین بار در تاریخ والیبال میهنمان موفق به کسب عنوان قهرمانی آسیا شد.
در عین حال زنان ورزشکار ایرانی در این بازیها خوش درخشیدند و ۵۸ ورزشکار زن ایرانی که در ۱۰ رشتهی ورزشی در این رقابتها شرکت داشتند، دو مدال طلا، هفت نقره و هفت برنز را از آن خود کردند.
زنان ایرانی با به دست آوردن این موفقیتها، یک بار دیگر پشتکار و توانایی خود را در رد شدن از انواع و اقسام محدودیتها، تبعیضها و کمتوجهیها به اثبات رساندند. موفقیتهای ورزشکاران زن ایرانی با وجود کمبود امکانات و به ویژه حجاب سنگینی که در رقابتهای ورزشی، بر آنان تحمیل شده و عملاً آنها را در موقعیت نامناسبتری نسبت به رقبایشان قرار میدهد، قابل تقدیر است. این درخششها از نگاه رسانهها و کارشناسان ورزشی ایران نیز دور نماند و بسیاری از آنان در کنار تحلیل عملکرد کاروان ورزشی ایران در این بازیها، از رکوردشکنی ورزشکاران زن در کسب مدال و عنوانهای قهرمانی تقدیر کرده و در عین حال بر لزوم توجه بیشتر به «ورزش بانوان» و فراهم کردن زیرساختهای لازم در زمینهی آموزش مربیان و کارشناسان ورزشی تاکید کردند.
سلامتی شهروندان ایرانی در گرو «پارازیتها»
سالهاست کارشناسان ایرانی در مورد امکان آسیبرسانی امواج پارازیتیای که ایران برای اختلال در کار رسانههای ماهوارهای ایجاد میکند، بر سلامتی شهروندان ایران هشدار میدهند. برخی از پزشکان ایرانی حتی از امکان تاثیر این پارازیتها بر افزایش سرطان و سقط جنین در ایران نوشته و گفتهاند. معصومهی ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران که پیشتر به عنوان عضو شورای شهر تهران هم به تاثیر این پارازیتها بر سلامتی شهروندان تهرانی توجه نشان میداد، از همان ابتدای حضورش در این سازمان، از عدم نظارت دولتی بر فرستندههای امواج پارازیتی و غیراستاندارد بودن آنها ابراز نگرانی میکرد. پنجشنبهی گذشته، سعید متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست، اعلام کرد که "سازمان محیط زیست از کمیتهی رسیدگی به وضعیت پارازیتها درخواست کرده که با توجه به سرطانزا بودن پارازیتها تصمیم دیگری برای مقابله با تهاجم فرهنگی اتخاذ شود". به گفتهی وی: "پیشنهاد سازمان محیط زیست حذف کامل پارازیتهاست".
یک روز بعد، یعنی جمعه ۱۱ مهر، به گزارش خبرگزاریهای ایرانی، در حالی که هواشناسی بارش باران را در تهران پیشبینی کرده بود، آسمان این شهر مملو از ذرات غبار شد. نیروهای امدادی به حالت آمادهباش درآمدند و به سالمندان، کودکان و بیماران ریوی توصیه شد از رفتوآمدهای ضروری خودداری کنند. در همین روز رییس هواشناسی ایران در گفتوگویی با خبرگزاری ایرنا، علت پیشبینیهای نادقیق سازمان هواشناسی را پارازیتهای ارسالی نامید. وی از تاثیر پارازیتها بر روی رادار هواشناسی خبر داد و گفت که این موضوع یک سوم تصاویر هواشناسی این شهر را نامفهوم کرده است و عدم پیشبینی طوفان تهران در خرداد ماه سال جاری نیز میتواند به دلیل همین نامفهومی تصاویر باشد.
خاموشی «روح سرکش» دوتار
هفتهی گذشته موسیقی محلی و مقامی ایران یکی از پیشکسوتان این عرصه را از دست داد. صدای گرم غلامعلی پورعطایی «دوتار زن» و خوانندهی موسیقی مقامی خراسان در روز شنبه ۱۲ مهر برای همیشه خاموش شد. هادی پورعطایی، فرزند غلامعلی پورعطایی، پیش از مرگ پدر و هنگامی که او در بیمارستان بستری بود، در گفتوگوهایی با ایسنا، از نوع برخورد کادر بیمارستان با پدرش گلهمند بود و گفته بود که پس از انتشار خبر بیماری پدرش، نهاد ریاست جمهوری برای او در بخش ویژه (VIP) اتاق گرفته است، اما پس از رفتن نمایندگان این نهاد از مشهد، مسئولان بیمارستان پورعطایی را به بخش معمولی منتقل کرده و نسبت به او بیتوجهی نشان دادهاند. وی همچنین نسبت به نوع برخورد «خانهی موسیقی» با موسیقدانان محلی معترض است و میگوید «خانهی موسیقی» آنطور که شایسته است، به این استادان و پیشکسوتان موسیقی توجه نمیکند.
هرچند که قطعهی «نوایی» را پیش از غلامعلی پورعطایی، عثمان خوافی خوانده بود، اما بسیاری پورعطایی را آفرینندهی «نوایی» مینامند. شاید به این دلیل که ایرانیان را صدای گرم او و شیوهی خاص خواندن و نواختناش، با این قطعه آشنا کرد. اولین معلم پورعطایی در آواز، مادرش لیلی توکل بوده است. خود او میگوید که از سن ۸-۹ سالگی ابتدا در محضر مادرم مقدمات آواز و مقداری دوتار آموختم و سپس با اشعار محلی و نیز غزلیات و سرودههای بزرگانی چون فظ، سعدی و فردوسی و نیز عبدالرحمان جامی و... آشنا شدم".
پورعطایی دوتار را «ساز دل» مینامید و معتقد بود که دوتار را بر خلاف سازهای دیگر «نمینوازند»، بلکه «میزنند»: "اما این زدن به معنای خشونت نیست، بیشتر جوشش و عصیان روحی است. روال دوتار زدن اینگونه است که از یک دعوا شروع میشود و به آشتی ختم میشود". پورعطایی با وجود اینکه در بسیاری از جشنوارههای داخلی و خارجی شرکت کرده بود و باور داشت که از این طریق میتوان تا حدی توجهها را به موسیقی مقامی جذب کرد، اما این جشنوارهها را محل مناسبی برای شنیدن نوای ساز دوتار نمیدانست و معتقد بود که "این ساز را باید در منطقهی خودش، در خراسان شنید، با وقت شنید". از نظر او، "زدن دوتار یک روح سرکش میخواهد، یک جور عصیان و شوریدگی".
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید