رفتن به محتوای اصلی

داعش میدان زورآزمایی ایران و غرب
12.11.2014 - 17:42
شاید از ابتدای پیدایش گروه های تند رو و ایدوئولوژیک اسلامی در چند سال اخیر و در خاورمیانه کمتر سیاست مداری پیش بینی به قدرت رسیدن و نیرو گرفتن آنها در مقیاس بالا را میکرد . اما همانگونه که شاهد بودیم طالبان ، القاعده و در این اواخر دولت اسلامی عراق و شام ((داعش)) نه تنها منطقه بلکه تمامی قدرتهای بزرگ را نیز به چالش کشیده و امنیت کشورهای غربی را نیز تحت تاثیر قرار دادند . بسیار ساده لوح نگری است اگر پیدایش این دست گروه ها را به شیوه خود جوش و بدون پشتیبانی یکی از قدرتهای منطقه و یا جهانی بپذیریم . همواره این گروه ها برای توازنه قوا و نفوذ از سوی یکی از جناحهای قدرت منطقه ای و یا برای اهداف کوتاه مدت بازار تسلیحاتی و حضور فیزیکی در قالب مبارزه با تروریسم حمایت پنهانی شده اند و اکثرا" برای حذف در هنگام اتمام ماموریت و تاریخ مصرف حامیان اولیه رودروی این گروه ها قرار گرفته اند . 
 
در خاورمیانه و در چند دهه اخیر تقسیم بندی جناحهای قدرت به ترتیبی که یک طرف آمریکا و هم پیمانانش در سطح منطقه و جهان بوده اند و در طرف دیگر ایران با اتحاد با کشورهای شیعه منطقه و به پشتوانه رقیب دیرین غرب یعنی روسیه بوده است . در این سالها ایران هماوره با اتکا بر نیروهای مخربی که مور حمایت قرار داده و خصوصا" گروه های اکتیو تروریستی اش در همسایگی اسرائیل و تامین تسلیحاتی توانسته است این موازنه را حفظ نماید . از طرفی با شروع فعالیت های بحث برانگیز هسته ای اش جبهه دیگری نیز در مقبل اسرائیل و در کل غرب گشود و تا به امروز نیز دست کم از این برنامه به عنوان اهرم فشاری در این موازنه استفاده نموده است . تلاش این سالهای غرب در جهت متوقف نمودن فعالیت های هسته ای که به تحریم های گسترده اقتصادی و حتی پایه های اصلی اقتصاد ایران یعنی فرآورده های نفتی رژیم آخوندی منتهی گشت نتوانست موازنه  قوا و روند غنی سازی ایران را تغییر دهد.
 
تصور رژیم اسلامی اتمی نه تنها برای اسرائیل و کشور های منطقه بلکه برای کشورهای اروپائی و غربی نیز قابل تحمل نخواهد بود . از این رو طرف مقابل با اعمال فشارهای اقتصادی و تحریم های گشترده جبهه ای را برای گفتگو و چانه زنی از راه دیالوگ در جهت متوقف کردن برنامه های اتمی در نگاه اولیه و نزدیک شدن با اران و حذف روسیه از این موازنه در بلند مدت بازنمود . با توجه به مصلحت طلبی بودن رژیم آخوندی میتوان در نگاه اولیه در قبال امتیازدهی مقطعی غرب رسیدن به توافق نهایی را قابل پیش بینی دانست . از سویی با شکست سیاست های جنگ طلبانه آمریکا در کشورهای همسایه ایران یعنی افغانستان و عراق ، طبیعی است که مصالحه در الویت قرار گیرد .
 
سال 2003 نیرو های آمریکایی و هم پیمانانشان با حمله نظامی به عراق و حذف صدام حسین و رژیم سنی اش که از رقبای اصلی ایران در منطقه بوده ، شاید ناخواسته کمک بزرگی را به تاخت و تازهای منطقه ای رژیم تهران نمودند . تغییر رژیم در عراق راه را برای نفوذ ایران با توجه به پیش زیمنه شیعه بودن اکثریت جمعین این کشور حتی بهتر از دیگر حکومت شیعه منطقه که متاثر قدرت ایران است یعنی سوریه هموار نمود و در نهایت عراق نیز حیاط خلوت معادلات ایران و غرب گردید . غرب در این شرایط موازنه را در عراق و سوریه به نحوی به رژیم ایران باخت و همواره با متوقف سازی برنامه اتمی شان میبایست برنامه ای را برای کاستن قدرت و نفوذ منطقه ای شان نیز پی ریزی کنند . با توجه به اینکه بافت سه قسمتی این دو کشور یعنی تکه های مذهبی سنی و شیعه در کنار کردها غیر قابل انکار میباشد میتوان زمینه را برای تقسیم بندی هر کدام از این کشورها به سه قسمت کوچک گزینه ای در دسترس تر از دیگر گزینه ها دید و در سوریه که نزدیک تر به اسرائیل میباشد . 
 
با توجه به اکثریت غیر قابل انکار میزان سنی ها نسبت به تشیع قدرت اقلیت هر اندازه که باشد باز هم به نسبت کشور فعلی سوریه قابل مقایسه نخواهد بود و محدوده نفوذ ایران نیز در مساحتی محدودتر از سوریه فعلی خواهد بود . این قضیه در عراق نیز به همین روال میباشد و اگر مناطق شیعه نشین این کشور را در مقایسه با مساحت فعلی در نظر بگیریم ، باز هم در نتیجه غرب محدود کردن نفوذ ایران را در قسمت کوچکتر ترجیح خواهد داد . در مورد کردهای این دو کشور باید در نظر داشت که با توجه به این ک در سوریه این مناطق تحت کنترل نیرو های وابسته به حزب کارگران کردستان ترکیه میباشد میتوان نفوذ ایران را بیشتر تصور نمود و این قضیه در تردید نیروهای غربی برای مداخله در جنگ نیروهای دولت اسلامی و مدافعان شهر کوبانی بخوبی نمایان شد چرا که غرب علاقه ای به پشتیبانی و کمک به هم پیمانان ایران در شرایط فعلی ندارد مگر در شرایط استثنا و این باز نیز اولین پشتیبانی هوایی آمریکا از مدافعان کوبانی مصادف بود با پایان مسافرت حسن روحانی به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در حاشیه این اجلاس میتوان توافقات پشت پرده ای را در راستای توافقات قبلی پس از (( ژنو )) متصور شد . 
 
البته در کنار این افزودن فشارهای غرب به ترکیه نیز برای نرمش به نسبت کمک رسانی به کوبانی را نیز باید در نظر داشت . منطقه کرد ستان عراق نیز با توجه به روابط قبلی و فعلی حسنه ای که با آمریکا و غرب داشته خصوصا" در شرایط کنونی که حزب دمکرات کردستان با رهبری آقای بارزانی قدرت را نیز در دست دارد در این معادله جایگاهش در طرف غربی به نحوی تعریف شده میباشد . نیروهای دولت اسلامی یا همان (( داعش )) با توجه به ایدئولوژی اسلامی جهادی و هدفی که دنبال مینمود یعنی برقراری خلافت اسلامی از نوع سنی اش در مدت کوتاهی در پهنه جغرافیایی سنی نشین این دو کشور پیشروی نمود و رشدی قارچ گونه را از خود نامیان ساخت . این گروه در مدت کمی مرزهای مابین این دو کشور را فتح و اعلام خلافت نمود . نکته قابل توجه در این میان این است که قسمت های سنی نشین این دو کشور به وسیله این گروه به اتحادی رسیده است که نه کردها و نه شیعه های این مناطق شاید تا سالها نتوانند به این شکل یک صدا و متحد شوند . با توجه به مساحت تحت تسلط داعش از سوئی و میزان پیوستن افراد تندرو و افراطی از سراسر دنیا به این گروه از دیگر سو ، واضح است که از دو تیکه شیعه نشین و دو منطقه کرد نشین قدرتمند خواهد بود . 
 
میزان درآمد های نفتی و کمک های مردمی نیز به این گروه همانند یارگیری سریع اش توانست از لحاظ برتری قوای نظامی این گروه را یک درجه بالاتر از تمامی گروه های درگیر در این دو کشور قرار دهد . گرایش رادیکال سنی داعش احتمال نفوذ ایران بر این گروه تند رو را تقریبا" غیر قابل باور و به صفر می رساند. از طرفی همواره برای رژیم ولایت مدار تهران که دارای ایدئولوژی شیعه تندرو و مطلقه میباشد پیدایش این پدیده تهدیدی به مراتب بزرگتر از رژیم صدام حسین خواهد بود و این را شاید شانسی برای جبرا حذف رژیمی تند رو در مقابل آخوندها توانست تلقی نمود . در مورد چگونگی پیدایش نیروی نظامی منسجم و آموزش دیده داعش تنها به نکته ای بسنده میکنیم که شاید کمتر به آن اشاره شده باشد . 
 
در جریان رقابت های انتخاباتی سال گدشته ترکیه همواره احزاب رقیب حزب حاکم یعنی حزب عدالت و توسعه عکس ها و فیلم هایی را از اموزشگاه هایی برای نیروهای جهادی اسلامی در خاک ترکیه را در پارلمان به عنوان وزنه فشاری در جهت انتقاد و کاستن میزان محبوبیت آک پارتی پخش مینمودند که بعد ها فاش نمودند مربوط به نیروهای منسوب به دولت اسلامی فعلی بوده است . شاید حکومت ترکیه در خیال و برنامه خود به دنبال سقوط بشار اسد به هر قیمت که باشد و هیچگاه این را انکار ننموده بباشد ، اما همپیمان غربی ترکها می تواند بدنبال هدفی دیگر هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت باشد . مناطق تحت کنترل داعش از لحاظ استراتژیک دارای اهمیت بسیاری است چرا که با قرار گرفتن در قلب خاورمیانه و نقطه مقابل رژیم ولایت مطلقه فقیه آخوندی در اصل شاه راه ارتباطی ایران تا غزه و مرزهای اسرائیل را نیز قطع نموده است . 
 
از طرفی از سخنان مقامات اسرائیلی که خطر ایران را بیشتر از داعش می دانند پیداست که هدف اصلی این گروه در بلند مدت کمکی به اسرائیل می باشد و ایران را که بر شیپور دشمنی با اسرائیل همواره دمیده است نشانه خواهد گرفت . بعضی سیاستمداران بر این باورند که شرایط کنونی منطقه همانند وضعیت سالهای پس از جنگ جهانی دوم می باشد و نقشه خاورمیانه دستخوش تغییرات جدی خواهد شد . این نظریه را میتوان صحیح دانست چرا که در شرایط فعلی بصورت غیر رسمی این اتفاق افتاده است و کشورهای عراق و سوریه به پنج منطقه از لحاظ قدرت سیاسی یعنی شیعه نشین  هر دو کشور که تحت فرمان حکومت های مرکزی دو کشور میباشد در کنار دو منطقه کردنشین که از بابت تقسیم بندی سیاسی کاملا" مجزا میباشند و یک منطقه متحد تحت فرمان دولت اسلامی تقسیم بندی شده است. حتی اگر این مناطق هیچگاه رسمیت پیدا نکنند در واقع این اتفاق افتاده است و میتوان به نوعی نظریه را واقعی خواند . 
 
این تحولات از چند جهت در راستای منغعت ابر قدرتهای غربی می باشد. درجه اول در کشورهای تحت نفوذ جمهوری اسلامی توانسته سهمی را برای خود جدا سازد . دوم : نیرویی تند رو و رادیکال سنی را در مقابل ولایتمداران تهران قرار داده است که در همان آغازین روزهای ظهورش صدای عکس العمل تمامی مقامهای عالی رتب رژیم ایران را درآورد . سوم : حضور نظامی خود را برای مدت چند سال در منطقه از دید جامعه داخلی اش و همچنین کشور های منطقه مشروعیت بخشید . چهارم : بازار فرو مستقیم و غیر مسقیم تسلیحات را در منطقه به طور چشمگیری از دست رقیب دیرین اش یعنی روسیه خارج نمود در این مدت همواره نیروهای درگیر جنگ با داعش درخوات سلاحهای آمریکایی و غربی را دارند . پنجم : در صورت نتیجه گرفتن از مذاکرات هسته ای با ایان که بسیار هم متحمل میباشد برای مبارزه با داعش با ایران در یک طرف قرار گرفته و جای روسیه را برای اولین بار پس از انقلاب سال 57 گرفته و مقدمات حضور آمریکا و همپیمانانش در کارزار سیاسی اقتصادی ایران فراهم شود . در چند سال اخیر زورآزمایی غربی ها و رژیم آخوندی هیچ گاه در داخل مرزهای ایران نبوده و غرب توان کشاندن این کارزار را به داخل ایران نداشته است . در عراق و سوریه این کارزار به نفع جمهوری اسلای بود و تلاش های غرب جهت کاستن قدرت ایران نتیجه ای را به همراه نداشت و همانگونه که در سه سال گذشته مردم سوریه بالاترین هزینه  را که قربانی شدن صدها هزار نفر از مردم مدنی اسن کشور بود پرداخته است ، در سالهای آینده نیز باز هم مردمان مناطق مورد بحث بزرگترین هزینه را خواهند پرداخت و بالاترین قربانی را د این زورآزمایی خواهد داد . با ظهور داعش و رسیدن به شرایط فعلی تنها موازنه قوا در جغرافیایی این مناطق تغییراتی را در خود شاهد بوده است و برا مردم این کشورها جنگ و ویرانی افزون گشته اما برای سیاست مداران رویه سیاسی عوض شده.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

سمانه گرمرودی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.