رفتن به محتوای اصلی

ضرورت ظهور تفکرات داعشی در خاورمیانه
14.12.2014 - 09:46

رشد تصاعدی نیروهای داعشی و شبه داعشی نماینگر وجود زمینه های اجتماعی در بطن توده مردم و ذهنیت پیشرو این جوامع است،

عواملی چون تهدید، ترس و نا امنی در محیط اجتماعی انسان، موجب پیدایش انگیزه برای تفکر و یافت راه حلهای جدید و بالا رفتن قدرت ریسک در انتخاب راه حل و متعاقباّ تکامل انسان و جهش به جلو تحقق می یابد،

ورود صنعت باعث دگرگونی عمیق اجتماعی و فرهنگی در جوامع رشد نیافته و عشیرتی خاورمیانه  گردیده  است، باسوادان این جوامع با برداشتی غیر واقعی، ظهور فرهنگ صنعت و یا مدرنیته را نفوذ فرهنگ غرب و غربزدگی تعبیر می کنند، در صورتیکه این تحولات فرهنگی در اثر تکامل صنعت درخود اروپا و آمریکا هم رخ داده است، منتها در آنجا صنعت و زایش فرهنگ مدرنیته از تکنولوژی، بصورت همگام و تدریجی بوقوع پیوسته، و باعث شوک فرهنگی در جامعه  نگردیده است، یعنی بموازات اختراع تلگراف، تلفن، ماشین بخار، اتومبیل، ریل، لوکموتیو و هواپیما وووو ، توده ها هم با فرهنگ استفاده از آنها رشد یافته و تلفیق محصولات جدید تکنولوژی را در زندگی روزمره خود آزموده و بتدریج با آن خو گرفته اند و فرهنگ مدرنیته مکمل زندگی آنها گشته، ولی در کشور های رشد نیافته وعشیرتی ورود سریع و پی در پی صنعت باعث شوک فرهنگی و عدم انطباق ذهنیت توده ها با فرهنگ مدرنیته صنعتی گردیده است،

دگرگونی سریع روابط اجتماعی تحت تأثیر رشد صنعت و تکنولوژی مدرن برای متفکرین معتقد بروابط اجتماعی سنتی کنسرواتیو غیر قابل هضم شده و آنها با توسل به تقدس دینی و رویاهای بهشت موعود و به بهانه حمایت از مستضعفین و مبارزه بر علیه مستکبرین و عروج شهدا به جامعه بی طبقه توحیدی بعد از عبور از پل صراط ، و یا با توسل به آرمانگرائی ایدئولوژیکی مثل کمونیزم و با مبارزه طبقاتی بر علیه سرمایه داری و حمایت از زحمتکشان جهت رسیدن به بهشت موعود جامعه بی طبقه پرولتری بعد از عبور از پل سوسیالیسم، هواداران خود را با وعده های شیرین بخواب سکتاریستی فروبرده و به بهانه مبارزه بر علیه بی بند و باری و استثمار و استعمار فرهنگی، آنها را بر علیه غرب و امپریالیسم یا استکبار جهانی  بدنبال خود می کشند و برای کسب قدرت، افراد مؤمن و معتقد را جلو توپ و تانک و آتش دشمنان خود می فرستند،  و یک حاکمیت خودکامه و سکتاریستی، مشابه  حاکمیتهای سلسله مراتبی روابط فئودالی برقرار می گنند، تنها فرق آرمانگرائی ایدئولوژیکی با تقدس دینی، در تغییر آدرس بهشت موعود از آن دنیا به این دنیا می باشد، طبعاّ حاکمان جدید تقدسگرا و یا آرمانگرا طبق قانون تکامل تاریخی اقتصاد، خود همین رهبران بناگزیر به انباشت سرمایه و تصاحب املاک و کارخانجات و تجارتخانه و به زندگی در کاخها روی می آورند و به مرور زندگی در کاخهای زمستانی و تابستانی و ساحلی و هواپیمای خصوصی عادت می کنند، نمونه های بارز آن استالین در روسیه و مائو در چین و خمینی در ایران که همگی معتقد بودند هر آنچیزی که از غرب می آید همانند هویج باید جویده شود آبش را غورت داده، تفاله اش را باید بیرون بریزند، یعنی صنعت غرب را استفاده بکنند ولی با فرهنگ غرب همانند تفاله هویج برخورد کنند، غافل از آنکه این فرهنگ جدید اجتماعی زایده صنعت و تکنولزژی مدرن است که زندگی انسانها را زیر ورو می کند، همانطور که همین تکنولوژی زندگی خود غربی ها را نیز زیر و رو کرده است، اینها خواهی نخواهی قدم بقدم مجبور می شوند فرهنگ و تکنولوژی جدید را همانند نوشیدن داروی تلخ برای معالجه عقب ماندگی خود سربکشند،

برای شناخت  بیشتر علل رشد تصاعدی داعش در سوریه و عراق بهتر است شرایط و اوضاع ایران ٦٠ - ٧٠ سال پیش ایران را مدّ نظر قرار دهیم، و با بیاد آوردن جریان سقاخانه که مردم برای مداوای مریض خود شمعی روشن کرده و در سقاخانه می گذاشتند و با پرداخت پولی به شیخ دعانویس یک کاغذی که به خط عربی غیر خوانا نوشته شده بود، برای شفای مریض خود می گرفتند،

وقتی آمریکائی ها آمدند و در کنار سقاخانه داروخانه احداث کردند و لیست داروها را به دیوار زدند، مثلاّ آسید سالیسیلیک یا همان آسپرین امروزی برای درمان سرماخوردگی، که آقا شیخ با عصبانیت و با جمع کردن مردم جلو داروخانه و با نشان دادن کلمه آسید و با تعبیر آن برای عوام که اینها آقاسید را به مسخره گرفتند، مردم را تحریک کرده و داروخانه آمریکائی را با خاک یکسان کردند، مردم در حمام های خزینه، خودشان را می شستند، آب کدری که بوی گند واجبی و مدفوع می داد، مردم سرشان را زیر آب می کردند و مراسم غسل در آب کرّ را بجا می آوردند، حمام مرکز شیوع انواع مختلف امراضی مثل کچلی، تراخم و امراض پوستی بود، با آب سبز کثیف حوض وسط حیاط وضو می گرفتند و  همان آب را هم به دهن گرفته قرقره می کردند،

 شپش از سر و روی مردم راه می رفت، زنان با روبنده در خیابانها راه می رفتند و اگر مجبور بودند در جائی حرفی بزنند انگشتشان را زیر لبشان می گذاشتند  تا نامحرمی صدای آنها را نشناسد، دانش آموزان پسر دارالفنون آنموقع از ترس اینکه در مسیر مدرسه مردان کوچه و بازار مزاحمشان نشوند لباده یا کت پالتو مانند می پوشیدند، تا برجستگی باسنشان باعث تحریک دکانداران و رهگذران نشود،

با ورود صنعت به ایران و نیاز شدید به نیروی کار در شهرها و متعاقب آن اصلاحات ارضی و هجوم روستائیان به شهرها و وحشت شاه از خانها بعد از این اصلاحات، شاه را بر آن داشت که خانهای اسکان یافته در شهرها را برای اینکه حکومت او را بخطر نیاندازند و در ضمن چون خانها و خانزاده ها ‌معمولاّ باسواد بودند، به اکثریت آنها مشاغلی در ادارات دولتی از قبیل ارتش، شهربانی، ساواک و آموزش و پرورش داده شد و چون خانها و روحانیت همیشه درکنار هم و مکمل هم بودند، ورود خانها به سیستم دولتی در پست های حساس شاه و دربار باعث جان گرفتن روحانیت به شکل نامرعی گردید، از آن تاریخ ساخت مساجد در تمام نقاط ایران سرعت گرفت و روحانیت در همه جا صاحب منبر میکروفن با بلندگوهای بزگ شیپوری در تمام نقاط شهر گردید،

متأسفانه اکثر نویسدندگان آن مقطع تاریخی تحت تأثیر نوشته های ضد غربزدگی آل احمد واقع شدند آنها نمی توانستند درک کنند که فرهنگ مدرنیسم زایده صنعت است نه غرب و حتی نوشته های ساعدی و بهرنگ هم تحت تأثیر  افکار آنتی مدرنیسم آل احمد در کتاب غرب زدگی واقع گردیده و در نوشتجاتشان او را الگوی خود قرار داده بودند، صمد در کتاب، کند وکاو در مسائل تربیتی کودکان، به نحوه نگارش کتابهای درسی انتقاد می کند آنهم از موضع  آنتی مدرنیسم، کودکان روستائی در آذربایجان که صورتشان را سر چشمه می شویند چه نیازی دارند در کتابهای درسی عکس دستشوئی و حوله و مسواک و خمیر دندان کشیده شود، در واقع نوعی عکس العمل منفی بر علیه ورود اولگوهای زندگی مدرن به روستا و بچه روستائی بهتر است در همان حالی که هست بماند و نهوه یک زندگی انسانی را یاد نگیرد و آقای چوخ بختیار نباید روی تختخواب گرم و نرم و در پیش همسرش بخوابد و باید مثل آن کودک، در کتاب بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری، در کنار خیابان و در روی زمین بخوابد و آرزوی داشتن آن مسلسل پشت ویترین را داشته باشد«« اسلحه و بدنبالش ترور، در این ارتباط چه توضیحی می شود به مجامع حقوق بشر و حقوق کودکان داد »»  و یا ساعدی در فیلم گاو، بشکلی گنگ غربیها را باعث مریضی گاو مشهد حسن نشان می دهد و از زمانیکه ورزیلیها یا همان مدرنیسم وارد ده شده همه چیز به هم خورده و در نهایت ساعدی در پاریس هم نتوانست با مدرنیته آشتی کند و آخرین کلمات او ایچنین بود،  پاریس از روبرو كه نگاه می كنی ماتیك زن است و از پایین گه سگ و یا من از مترو می ترسم، درست مثل جاروبرقی آدمها را تو می كشد و در ایستگاه دیگر خالی می كند،

در دانشگاهها هم دانشجو ها یا باید چپی می شدند یا مذهبی و یا ساواکی، جو آنتی مدرنیسم چنان در دانشگاهها حاکم بود که اگر دانشجوی تازه واردی با افکاری لیبرالی با لباسی تر و تمیز و کراوات وارد دانشگاه می شد چنان از نظر اجتماعی بایکوتش می کردند و عذابش می دادند که دانشجوی تازه وارد مجبور می شد خود را با جوّ موجود همساز کند و ناخواسته باید با یکی از گروههای چپ و یا مذهبی همکاری می کرد، در واقع وجه مشترک کلیه گروههای چپ و مذهبی و روشنفکر در ضدیت با مدرنیته شکل گرفته بود که بشکل شعارهای ضد غربی و ضد امپریالیستی خود را نمایان می ساخت، قبل از انقلاب همین دانشجوهای چپ و مذهبی با تشبیه کردن کروات به افسار الاغ و با تمسخر از گردن باز می کردند، و با ژستی انقلابی که از لباس مرد بوی باروت و عرق و خون باید بیاید، نباید همانند زنها بوی عطر و اودکلن بدهند،

و اولین مکانهائی که در تهران آتش گرفتند مکانهائی بودند که سمبل مدرنیته بودند از جمله سینما، بانک، مراکز رقص و موسیقی، بوتیک های لباسهای شیک، سوپرمارکتهای بزرگ، کافه رستورانها هتلهای مجلل،

زمینه رشد و قدرت گیری افکار حزب الله  در بین مردم و هم روشنفکران آنتی مدرنیسم آماده بود، علل کسب رأی ٩٨ درصدی جمهوری اسلامی در رفراندوم بعد از انقلاب ریشه درهمین افکار پس زدن مدرنیته و آنتی مدرنیسم  اجتماعی نهفته بود،

 روحانیت در زندانهای ساواک هم به شکل غیر مستقیم توسط خانهای شاغل در ساواک مورد اغماض و لطف واقع می شدند، در واقع خانها به شکل نامرعی نقش مؤثری در انقلاب  داشتند و به همین خاطر بود که اکثر خانهای شاغل در ساواک و پستهای حساس دولتی بعداز انقلاب در خانه های روحانیون در قم مخفی  شدند و بعد از اینکه آب ها از آسیاب افتاد، همگی آفتابی شده حتی کلیه حقوق معوقه اشان را هم گرفتند،

با توجه به علل ملموس قدرت گیری حزب الله در ایران، قدرت گیری داعش و داعش سانان در خاور میانه با توجه به مشابهت عقب ماندگی صنعتی و ورود غیر مطرقبه صنایع و تکنولوژی به این جوامع، باعث پیدایش عدم توازن فرهنگی و عدم انطباق آن فرهنگ جامعه و پس زنی و عدم توانائی هضم مدرنیسم، باعث ظهور داعش گردیده، و نسبت دادن ظهور پدیده داعش به غرب و امپریالیسم طبق معمول همیشگی کار چپها و مذهبی های معتقد به تئوری توطعه، می باشد و طبیعاّ تئوری توطعه هم کلیدی است که به هرقفلی می خورد،

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.