رفتن به محتوای اصلی

اسید پاشی؛ چالشِ جدیِ مشروعیت استبدادِ دینی
15.12.2014 - 08:54

فاجعه شنیع ؛ جنایت بار و سازمان یافته اسید پاشی بر سر و صورت زنان و دخترانِ هموطن در شهر اصفهان ؛ موجی از خشم و انزجار عمومی بر علیه آمران و عاملان این جنایت هولناک ــ که نقش شان در فجایع مشابه در گذشته بکرات به اثبات رسیده است ــ ؛ را برانگیخت . برای نظامی که در طول حاکمیت تاکنونی اش ؛ پرونده ای قطور و پیشینه ای سیاه در انجام این گونه جنایات دارد ؛ کتمان و پرده پوشی راه به جائی نمی برد .  

آخوندها و آیت الله های قم و تهران بیهوده فرا فکنی و فرار به جلو نکنند . مردم ایران ؛ بخصوص زنان میهن بخوبی میدانند که برای یافتن ردِ پا و سر چشمه هر  بلا و مصیبتی که بر آنها نازل شده و میشود ؛ را در کجا جستجو کنند. چون مشابه این جنایت بکرات در ایران اتفاق افتاده است . از همان سالهای اول پس از انقلاب مردم خوب بیاد دارند که  چگونه چماقداران حزب اللهی و اراذل و اوباش بسیجی با تیغ موکت بری ؛ با پونز کوبی و اسید پاشی بجان زنان و دختران کشورمان ؛ افتاده بودند .

هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات اش به تظاهرات موتور سواران حزب الله علیه بی حجابی زنان و مورد ضرب و شتم قرار دادن آنان و حمله به مغازه های مردم به بهانه رعایت نکردن شئونات اسلامی اشاره میکند . مینویسد در جلسه رؤسای سه قوه که در تاریخ چهارشنبه سوم مرداد 1363 با حضور آیت الله خمینی برگزار شد ؛ چه گذشت ؛ وی مینویسد :

" شب مهمان احمد آقا بودیم ؛ آقایان ولایتی ؛ اردبیلی ؛ خامنه ای و موسوی هم بودند ؛ امام هم در این جلسه شرکت کردند . در باره تظاهرات حزب الله علیه بی حجابی بحث شد ؛ بعضی فکر میکردند کار خوبی شده و انجام این تظاهرات تهدیدی برای بی حجاب ها بوده است " یعنی بالاترین مقامات کشور و سران قوا هم از این که تظاهرات علیه زنان بوده و آنان مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند ــ با اینکه وزارت کشور آن تظاهرات را غیر قانونی و بدون مجوز اعلام کرده ــ ؛ حمایت و پشتیبانی کرده اند و آن را تهدیدی علیه بی حجابی دانسته اند .

بعبارتی سرکوب ؛ آزار و اذیت ؛ تحقیر و تبعیض علیه زنان کشور امری است که روحانیت و مراجع ؛ و همه کارگزاران نظام بر روی آن توافق دارند و این امر ؛ ریشه در نگاه فقهی آنها به اسلام دارد . آنها حتی وضع قوانین و مقررات غیر انسانی و ظالمانه علیه زنان به اتهامهای آخوندِ ساخته بد حجابی و یا رعایت نکردن " شئونات اسلامی " و .... ــ که در مجلس رژیم تصویب میشود  ــ را کافی نمیدانند و علاوه بر آن ؛ دستور و توصیه به اقدامات خشونت آمیز علیه زنان را  صادر میکنند .

اما رابطه اسید پاشی علیه زنان و دیگر خشونتهای اجتماعی با احکام فقهی ؛ آموزه های شریعت و اصل " امر به معروف و نهی از منکر " که در مجلس تصویب شد ؛ چه میباشد ؟

  در اسلامِ فقهی و شریعت آخوندی برای جلوگیری از " منکر " ــ کار بد و خلاف شرع ــ سه مرحله " قلبی " ؛ " زبانی " و " عملی " ــ تنبیه و مجازات ــ در نظر گرفته شده است . بسیاری از مراجع و علمای شیعه مانند شیخ مفید ؛ محقق داماد و .... انجام مرحله سومِ ــ اجرای تنبیه و مجازات ــ نهی از منکر را به اجازه امام معصوم ؛ منوط کرده اند . شهید اول معتقد است که " گام عملی یعنی زخمی و یا کشتن نفر خاطی ؛ بایستی به امام واگذار شود "  .

بعد از تشکیل حکومت صفویه و ورود روحانیون به در بار و ادغام دین در سیاست ؛ بدلیل ضروری شدن بکارگیری این اهرمِ سرکوب ــ برای کمک به بقای حکومت و تثبیت موقعیت روحانیت ــ ؛ تعداد نسبتا" زیادی از فقها و علمای شیعه اعلام کردند : " فقیه جامع الشرایط می تواند دستورِ اقدام عملی علیه منکر صادر کند " .

تا قبل از انقلاب بهمن سال 57 و تشکیل حکومت اسلامی ؛ قریب به اتفاق علما و مراجع شیعی مقیم ایران به درکی از " نهی از منکر " معتقد بودند که اجازه اقدام عملی علیه منکر را نمی داد . حتی فراتر از آن بسیاری از آنها " ممانعت از منکر در غیاب امام معصوم را مجاز نمی دانستند " . یعنی نه تنها توصیه به نهی از منکر نمی کردند ؛ بلکه معتقدند بودند ؛ نباید مانع اجرای منکر شد .

با پیروزی انقلاب و بقدرت رسیدن خمینی و آخوندها ؛ درکی از اصل " امر به معروف و نهی از منکر " در جامعه رواج داده شد که برای نهی از منکر ؛ انجام هر عمل و جنایتی را مجاز میدانست . بر اساس این درک ؛ فتواها و سخنان تحریک آمیز آخوندها و عربده کشی های امامان جمعه در مراسم نماز جمعه ها و ...... راهنمای عمل بسیجیان و عناصر حزب اللهی در برخورد با زنان  گردید . عاملی که ؛ منشاء بسیاری از سرکوبها ؛ ضرب و جرح ها و جنایات دیگر علیه مردم و بویژه زنان میباشد .

آیت الله مصباح یزدی در نماز جمعه تهران در مرداد 1378 میگوید : " در قران ما دستور " غلظت و ارهاب " ــ ترساندن ــ داریم ؛ برای چه کسی ؟ برای کسانی که منطق سرشان نمی شود ؛ راه را برای هدایت پیغمبر باز نمی کنند . آگاهانه و از روی عناد با اسلام می جنگند . با اینها نمیشود گفت شما به دین خودتان ما هم به دین خودمان ؛ بیائید با هم دوستانه و مسالمت آمیز زندگی کنیم ...... باید درشتی و خشونت شما را لمس کنند " .

آیت الله جوادی آملی ؛ مفسر قرآن ؛ عضو سابق مجلس خبرگان و امام جمعه مستعفی قم ؛ معتقد است که " اگر کسی به پیامبر و امامان معصوم دشنام دهد ؛ شنونده شرعا" مجاز است او را به قتل برساند " یعنی احتیاج به رسیدگی قانونی و دادرسی عادلانه ندارد .

از همان فردای پیروزی انقلاب در 15 اسفند 1357 خمینی در جمع طلاب قم اعلام کرد " وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود . در وزارتخانه های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند ؛ آنها بروند اما با حجاب باشند ؛ مانعی ندارد بروند ؛ اما کار بکنند ؛ لکن با حجاب شرعی باشند ؛ با حفظ جهات شرعی بیایند " ( صحیفه امام جلد 6 ص 323 ) . یعنی خمینی مسئولیت و تکلیف نظام را در برابر آزادیهای زنان و  پوشش آنان ؛ مشخص کرد .

بنابراین حتی اگر فرض کنیم اسید پاشی این بار اصفهان ربطی به تفاسیر فقهی آخوندها از اسلام و توصیه های دینی آنها در مورد حجاب و امر به معروف و نهی از منکر نداشته و با بستر سازی آنها صورت نگرفته است ؛ اما نمی توانیم منکر شویم که بیش از 37 سال ضرب و جرح زنان توسط حاکمیت و اسید پاشی های گذشته ؛ با برداشت رایج آخوندها از اسلام بی ارتباط بوده است .

یعنی از اهداف سیاسی سرکوب علیه زنان که بگذریم ؛ همین برداشت های متحجرانه و قرون وسطائی از اسلام است که زمینه ساز این جنایت هولناک علیه زنان کشورمان شده است . به سخنان تحریک آمیز و عربده کشیهای دیوانه وار امامان جمعه که منشاء بسیاری از ضرب و جرح ها و جنایت علیه زنان بوده و میباشد ؛ توجه کنید .

آخوند علم الهدی امام جمعه مشهد در نماز عید فطر سال 91 در حرم امام هشتم شیعیان گفت " فرد فرد جامعه نسبت به توسعه ناهنجاری که در جامعه در حال افزایش است ؛ مسئول اند . چطور در کنار خیابان از جلوی اندام نا بکار و کثافت بار یک زن بد حجاب و بی حجاب میگذرید و حاضر باعتراض نیستید ؟ این عنصر بد حجاب با قیافه نکبت بارش به همه اصول دین و ارزشهای انقلاب دهن کجی میکند و تمام تبار شهدا را به مسخره گرفته است . نباید از کنار این منظره بی تفاوت رد شویم " .

آخوند احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران و عضو مجلس خبرگان " برای حل مسأله حجاب باید خون ریخته شود " .

آیت الله علم الهدی امام جمعه دزد و فاسد مشهد و عضو مجلس خبرگان میگوید " زنان بد حجاب ؛ خفاشان شب و گرگان درنده روز هستند " وی در ادامه میگوید " گناه بی حجابی و بد حجابی از سرقت و آدم کشی هم بدتر است " .

حجت الاسلام علی برهانی امام جمعه مهریز یزد معتقد است " زنان بد حجاب مانند الاغ های پالان دار هستند " .

یوسف طباطبائی امام جمعه اصفهان و تحریک کننده اصلی جنایت اسید پاشی میگوید " مسأله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بد حجابی باید " چوب تر " را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد " وی ادامه میدهد که " امر به معروف و نهی از منکر هم از زمان قدیم به صورت افرادی بنام محتسب بوده که ؛ شلاق بدست بوده اند " .

اینها بخش ها بسیار ناچیزی از اراجیف مسخره و مواضع ضد زن و تحریک آمیز امام جمعه های پوک مغز و جیره خوار نظام است ؛ که از تریبون های نماز جمعه علیه زنان کشور به خورد مردم ایران داده میشود. این امام جمعه های کودن و حقیر آنچنان علیه زنان  به بهانه حجاب و یا تفکیک جنسیتی ؛ یقه پاره میکنند که گوئی هر چه بیشتر علیه زنان و دختران بتازند ؛ بیشتر مشمول عنایات ولی فقیه قرار میگیرند . راستی اگر فرمان امام جمعه اصفهان در " بالا بردن چوب تر " و " استفاده از نیروی قهریه " ، فراخوانی برای انجام جنایت اسید پاشی نیست ؛ پس چه میباشد ؟

رد یابی اوباش حزب اللهی و بسیجی ای که زنان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و یا در روز 27 مهر در اصفهان بروی آنان اسید پاشیده اند ؛ کار چندان سخت و پیچیده ای نیست و مثل روز روشن است . امامان جمعه از " ستاد ائمه جمعه " خط و فرمان میگیرند ــ این ستاد که تحت نظارت ولی فقیه است ؛ مشخص میکند که ائمه جمعه چه بگویند و چه نگویند ــ .

بنابراین اول ائمه جمعه فرمان حمله به زنان و دختران باصطلاح بد حجاب را از بیت رهبری میگیرند . بعد آنها این فرمان را از تریبون های نماز جمعه  به گوش مخاطبان خود و یا افراد تحت امر خود که مشخص است چه کسانی میباشند ــ اوباشان حزب اللهی ؛ بسیجی ها و لات و لمپن های لباس شخصی ــ ؛ میرسانند . و در نوبت آخر نیروی های تحت امرِ امامان جمعه ؛ این فرامین را به اجرا میگذارند .

بنابراین اگر بطور واقعی ؛ اراده ای برای دستگیری و مجازات مسببین اسید پاشی و مرتکبین این اقدام رذیلانه وجود داشته باشد ؛ آمر و عامل ــ دستور دهنده و اجرا کننده این جنایت ــ مشخص است و به آسانی میتواند شناسائی ؛ دستگیر و مجازات شود . ضمن اینکه دو تن از روحانیون بلند پایه شهر اصفهان در روزنامه ها تائید کرده اند که اسید پاشی های اصفهان به قانون " امر به معروف و نهی از منکر " که در حال تصویب در مجلس است مرتبط میباشد و از سوی چند جوان و با تحریک چند روحانی صورت گرفته است .

اما از آنجا که آخوندها و کارگزاران نظام از طریق انجام این اقدامات شنیع و جنایتکارانه هم باصطلاح وظیفه شرعی و دینی خود را انجام داده اند و هم ادامه سلطه و حاکمیت نکبت بار خود را ممکن کرده اند ؛ نباید و نمی  توانند با دستگیری و مجازات عاملان این جنایت ها ؛ اسباب تضعیف و سرنگونی خود را فراهم کنند .

در طول حاکمیت 37 ساله آخوندها ؛ همواره پروژه های سرکوب با تقسیم کار نانوشته ای میان مراجع ؛ آیت الله ها و دیگر آخوندها با مجلس نظام ــ ارگانِ قانونی کردن سرکوب ــ  و نیروهای مجری ــ چماقداران حزب اللهی ؛ لباس شخصی ها ؛ بسیجی ها و ... ــ ؛ اجرا شده است . مراجع و آیت الله ها ؛ کار صدور فتوا و دینی کردن امر سرکوب را برعهده دارند ؛ مجلس به سرکوب لباس قانون می پوشاند و مزدوران حزب الله و بسیج به خیابانها و اماکن عمومی برای سرکوب گسیل میشوند .

اما جنایت اسید پاشی ؛ هم آخوندها و کارگزاران نظام را در مخمصه ای جدی قرار داده و باعث فواران خشم و انزجار مردم به آمران و عاملان آن شده است و هم نفس این جنایتِ رذیلانه ؛ ظرفیت جنایت و وحشیگری رژیم را در جلوی دیدگان مردم و جهانیان ؛ افشا نموده است . بطوریکه آخوندها و سردمداران نظام مجبور شده اند ولو صوری و ظاهری از آن فاصله بگیرند .

بنابراین فرافکنی آخوندها و سردمداران نظام در باره اسید پاشی و انتساب این حادثه به کشورهای خارجی و یا توطئه گروههای سیاسی مخالف ؛ تنها نشانه وحشت و دستپاچگی رژیم از گسترش اعتراضات مردم است . اما مردم در تجمعات اعتراضی خود در اصفهان و تهران با شعارهای " ننگ ما ؛ امام جمعه الدنگ ما ــ الدنگ را خودم اضافه کرده ام ــ " ؛ دادستان حیا حیا " ؛ " قوانین ضد زن ؛  ملغی باید گردد " ؛ " اسید پاشی قطع نشه ؛ ایران قیامت میشه " و ..... صراحتا" انگشت اتهام خود را بسوی حاکمیت نشانه رفتند .

اما چرا رژیم در شرایطی که در باتلاق بحرانهای لاعلاج گرفتار شده با ارتکاب این جنایت به خشم و نارضایتی مردم دامن می زند ؟! جواب در بن بست سرکوب نهفته است ؛ چگونه ؟

سرکوب وحشیانه و بی وقفه رژیم نمیتواند علی غیرالنهایه با صبر و بردباری مردم مواجه شود . چنانکه ؛ در سالهای اخیر شاهد بوده ایم ؛ سرکوب رژیم در مواردی با مقاومت و واکنش اعتراضی مردم مواجه شده است . یعنی سرکوب رژیم به مرحله ای نزدیک شده است که ادامه و تشدید آن به ضد خودش یعنی به عصیان اجتماعی ؛ تبدیل میشود . از طرف دیگر این رژیم نمیتواند سرکوب را متوقف کند زیرا که ؛ اگر رژیم از ادامه و تشدید سرکوبها دست بردارد در همان روزهای اول ؛ خشم انفجاری جامعه بساط حکومت آخوندها را جارو میکند و به زباله دان تاریخ میسپارد .

یعنی رژیم خود را با بن بست و بی اثر شدن شیوه های کلاسیک و علنی سرکوب در خیابانها مواجه می بیند و بناچار باید به شیوه های جدید برای رعب آفرینی و برای اینکه مردم در لاک خود فرو بروند ؛ روی آورد. آخوند زرگر رئیس ستاد " احیای امر به معروف و نهی از منکر " ضمن اعتراف به درماندگی رژیم در تحمیل هنجارهای عهد بوقی و ناتوانی نظام در وادار کردن مردم به اطاعت از گشت های سرکوب ــ ناهیان از منکر ــ ؛ میگوید :

" ما هر چه تلاش کردیم دیدیم ؛ بحث تذکر لسانی خیلی استقبال نمیشود " . وی ضمن اشاره به وحشت گشتهای سرکوبگر ــ " ناهیان از منکر " ــ از بحث و درگیر شدن با سوژه ها به مقاومت مردم بویژه زنان شجاع کشور در برابر گشتیهای نهی از منکر ؛ اعتراف میکند و میگوید " ما هر چه کوتاه می آئیم ؛ آنها ده قدم می آیند جلو ( تلویزیون رژیم 5 آبان 1393 ) " .

 همین مقاومت و ایستادگی مردم و بعضا" گوشمالی دادن مزدوران سرکوبگر رژیم است که آنها مجبور شده اند به شیوه های جدید ؛ یعنی جنایت اسید پاشی روی بیاورند ؛ طرح جنایتکارانه ای که اکنون بر سرشان آوار شده و هنوز از پیامدهای آن خلاصی نیافته اند .

 

طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر :

هدف اصلی از تصویب طرح " آمران به معروف و ناهیان از منکر " ؛ حمایت قانونی از مجریان حزب اللهی سرکوب مردم ؛ جوانان و بویژه زنان میباشد و این امر چیزی نیست به جز تدارک و سازماندهی سرکوب بیشتر . چرا که در این 37 سال هیچ وقت امر به معروف و نهی از منکر ؛ تعطیل نبوده است . پس تصویب قانون برای چه ؟ ضمن اینکه قبلا" طرحهای سرکوبگرانه " صیانت از حریم و حجاب " و " تفکیک جنسیتی " در مجلس تصویب شده بود . علاوه بر این ؛ قانون مجازات اسلامی وجود دارد که تصریح کرده است " اگر مسلمانی به تصور آنکه شخصی مهدورالدم است و او را به قتل برساند ؛ بدون تردید قصاص نمیشود " .

آنان همچنین با تصویب این طرح ؛ ضمن دلگرمی بخشیدن به نیروهای سرکوبگر حزب اللهی ــ تحت عنوان نیروهای خود سر ــ ؛ میخواهند با وارد کردن دستجات غیر دولتی و غیر مارک و نشاندار ــ حزب الله و لات و لمپن های لباس شخصی هوادار رژیم ــ ؛ رد جنایات نظام را کور و غیر قابل پی گیری نمایند و با دستی بازتر از گذشته در حالی که دم به تله نداده اند ؛ بهر جنایتی دست بزنند . و بعدش هم بتوانند بازی " کی بود ؛ کی بود ؛ من نبودم " را در بیاورند .

بهرحال هدف نهائی و  اصلی رژیم از هر شکل و شیوه ای از سرکوب ؛ همانطور که مهره ها و کارگزاران رژیم میگویند پیشگیری از طغیان اجتماعی و حفظ نظام میباشد . آخوند صدیقی امام جمعه موقت تهران ناخود آگاه اعتراف میکند که تصویب طرح " امر به معروف و نهی از منکر " ؛ امنیت نظام است و میگوید " امر به معروف حفاظت عمومی ــ از نظام ــ است ؛ نظارت عمومی و پاسداری همگانی ــ از نظام ــ است " . و احمد خاتمی امام جمعه تهران و عضو مجلس خبرگان میگوید " تقویت ولایت " معروف " است و ولایت ستیزی " منکر " است " . و تلویزیون رژیم در 8 آبان 1393 میگوید : مهمترین " معروف " حفظ حکومت است .

آخوند زرگر رئیس ستاد " امر به معروف و نهی از منکر " در باره ضرورت تصویب این طرح برای حفظ نظام میگوید " اگر کاری با منکرات نداشته باشیم ؛ ممکن است در آینده طولانی لطمات سنگینی به نظام وارد شود " . بنابراین در حالیکه " معروف " های این رژیم به عنوان آموزه های تربیتی ؛ برای تربیت جامعه نا موجه و فساد انگیز است ؛ مجلس رژیم با تصویب طرح و قانونی کردن سرکوب ؛ میخواهند به زور این معروف ها را به مردم و جامعه ایران تحمیل کند .

اما از طرف دیگر ؛ از آنجا که در این رژیم هر گاه ظلم فاحشی صورت گرفته است ؛ قربانی اول آن زنان بوده اند می توان گفت ؛ داستان اسید پاشی به سر و صورت زنان هر چه هست ؛ داستان هجوم فقیهان و آیت الله ها به زنان آزاده میهن است که هر روز دامنه آن گسترده تر و وحشیانه تر میشود . و این امر بر میگردد به انتقام دیوانه وار آخوندها از 35 سال مقاومت و ایستادگی شیر زنان ایران در دفاع از شأن و کرامت انسانی خود در برابر تحقیر ؛ توهین و تبعیض آخوندها و آیت الله ها .

در آخر اما آنچه که روشن است ؛ زنان دلیر و آزادیخواه ایران علیرغم تمام فشارها ؛ ایستادگی میکنند و تسلیم آخوندها نمی شوند . یعنی فارغ از دست و پا زدنهای بی فایده ایادی و کارگزاران سرکوبگر رژیم ؛ اسید پاشی و شیوه های دیگر سرکوب ؛ نه تنها مردم و بویژه زنان شجاع و دلیر ایران را ــ که هدف اصلی این سرکوب هستند ــ ؛ مرعوب نمیکند ؛ بلکه بر عزم آنان برای مبارزه و سرنگونی این رژیم ؛ افزوده تر میشود .

 

15.12.2014

24 آذر 1393

arezo1953@yahoo.de

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.