رفتن به محتوای اصلی

تمدید مذاکرات؛ در جا زدن در مرز خطر سیاسی و اجتماعی «بخش پایانی»
06.01.2015 - 12:43

در بخش نخست مقاله در باره شکست مذاکرات اتمی در آخرین دقایق به دستور خامنه ای نوشتم و در ادامه به تمدید مذاکرات  برای 7 ماه دیگر اشاره کردم  ؛ و در مورد مواضع و اهداف هر کدام از طرفین مذاکره و همچنین  به چانه زنیهای طرفین مذاکره در باره میزان کاهش برنامه های اتمی رژیم و تعیین کردن محدوده بی خطری اشاره کردم و در آخر در باره مانع اصلیِ مصالحه و توافق ؛ یعنی اصرار رژیم به حفظ محدوده ای از برنامه اتمی که امکان گسترش برنامه های اتمی در آینده  را با مشکل مواجه نسازد توضیح دادم   و ..... .   اکنون ادامه مقاله

 

ج ــ برزخ چرا ؟ ! :

بر اساس اخبار و گزارشاتی که ــ از طریق خبرگزاریها ــ از گفتگوهای اتمی میان مذاکره کنندگان به بیرون درز کرده بود ؛ علی خامنه ای در آخرین دقایق جلوی امضاء توافقنامه اتمی را گرفته و مانع امضاء توافق نهائی شده است  . اما چرا مذاکرات اتمی این بار هم به نتیجه نرسید ؟ در یک کلام چرا ولی فقیه نمی تواند از برزخ عبور کند ؛ جام زهر اتمی را سر بکشد و بن بست  توافق با 5+1 را باز  و پروسه مذاکرات اتمی را از حالت رکود خارج کند ؟

 

یکم ــ به قول آقای " گری سیمور " معاون مرکز تحقیقات در امور بین الملل در دانشگاه هاروارد " ایران سلاح اتمی میخواهد و ما ــ غرب و امریکا ــ این را نمی خواهیم " یعنی برای غرب و بخصوص امریکا خطر دست یابی رژیم ایران بسلاح اتمی ؛ مرز سرخ و مسئله ای استراتژیکی است . بنابراین مشکل اصلی و گره کار در اینجاست .

در حالی که نا امنی و بی ثباتی در منطقه و خطر داعش در عراق و سوریه ؛ شرایط را برای کاستن از اختلافات و رسیدن به توافق ؛ بیشتر از هر زمانی ــ به نفع رژیم ــ مهیا کرده است و علیرغم اینکه ولی فقیه و کارگزاران نظام بخوبی میدانند که در صورت شکست مذاکرات علاوه بر تشدید تحریمها ؛ خطر نا امنی و سرایت بحرانهای منطقه به ایران تشدید میشود . اما ولی فقیه نظام و دوستداران بمب اتم در ایران تاکنون نتواسته اند ؛ این برزخ ــ یا بمب اتم و یا لغو تحریمها ــ را پشت سر بگذارند و هنوز مایل و قادر به سازش نهائی نشده اند .

 سلاح هسته ای هم در استراتژی امنیتی و هم در بقای نظام ؛ نقشی مهم و غیر قابل چشم پوشی دارد . بعبارتی برای خامنه ای مشکل است که  آرزوهای شوم اتمی خود را به گور بسپارد و از ماجراجوئی های خیانت بار خود دست بکشد ؛ چرا که ولی فقیه و دستگاه نظامی و امنیتی نظام  بمب اتم را جان مایه و عامل اصلی حفظ و بقاء نظام خود میدانند و میدانند که توافق نهائی که به معنای چشم پوشی از بمب اتم است ؛ به معنای شکست و عقب نشینی در برابر فشارهای خارجی است و نتایج بعدی و پیامدهای آن ؛ تضعیف داخلی و منطقه ای رژیم است که در شرایط نارضایتی گسترده مردم برای رژیم خطرناک است .

آیت الله علم الهدی ؛ امام جمعه دزد و فاسد مشهد به صراحت به ترس از آینده زهر خوردن ولی فقیه اشاره میکند و میگوید : این مردم یکبار نوشیدن جام زهر را در زمان امام خمینی ( ره ) تجربه کردند و یک سال بعد امام بیشتر زنده نماند . لذا مردم ایران تحمل ندارند شرایط جوری تنظیم شود که رهبرشان بار دیگر جام زهر را بنوشد ..... این مردم با همه قدرت و نیرو مقابل دشمنان ایران و انقلاب می ایستند و نمی گذارند جام زهر بار دیگر به رهبرشان نوشانده شود .  

علاوه بر این ؛ سیاست ولی فقیه و سپاه پاسداران اساسا" با چارچوب سیاست خارجی و برنامه " توسعه " باراک اوباما رئیس جمهور امریکا ــ و حزب دمکرات ــ در سطح جهانی ؛ همخوانی ندارد و شاید علت اینکه خامنه ای در برقراری رابطه با خارج ؛ دولتهایِ نظامِ دینی را مجبور به اولویت دادن به تعامل با کشورهای اروپائی میکند ؛ همین مسئله باشد .

آنها خوب میدانند که در صورت رسیدن به توافق اتمی با امریکا دوران جدیدی در رابطه ایران و امریکا آغاز میشود که بناچار جامعه مدنی در ایران تقویت میشود ؛ طبقه متوسط مدرن رشد میکند و فعالیت های سیاسی حول مطالبات این طبقه گسترش می یابد و دیگر نه تنها جایگاه خامنه ای ــ بعنوان ولی فقیه ــ و بیت او به لحاظ سیاسی و کارکردی موضوعیت خود را از دست میدهد و دچار بحران میشود ؛ سپاه و بسیج و لباس شخصی و .... هم از موضوعیت وجودی خود تهی میشوند و کشور باید مثل کشورهای دیگر با یک ارتش و یک پلیس اداره شود .

بنابراین بسیار طبیعی است که ولی فقیه و سپاه و کارگزارانِ فاسد ؛ دزد و غارتگر نظام از بازسازی رابطه ایران و امریکا که مستلزم توافق اتمی هم میباشد ؛ وحشت داشته باشند .

 

دوم ــ خطر برقراری نظم جدید منطقه ای ؛ برای رژیم :

از طرف دیگر ؛ در تحلیل نهائی تصمیمی که دو کشور ایران و 5+1در رابطه با مذاکرات اتمی برای رسیدن به توافق باید بگیرند یک تصمیم سیاسی است . یعنی ولی فقیه میداند که ؛ در صورتی ایران و امریکا به توافق اتمی دست می یابند که ؛ ایران از تلاش برای کسب هژمونی منطقه ای و دخالت های تروریستی در کشورهای منطقه دست بکشد .

در جریان مذاکرات اتمی این دوره در وین شاهد بودیم و همه خبرگزاریها نیز گزارش دادند که ؛ علاوه بر حضور علنی و مستقیم وزرای خارجه عربستان و عمان در کشورِ محل مذاکره و تماس و مشورت با جان کری وزیر خارجه خارجه امریکا ــ پیش از این هم " یوسف بن علوی " وزیر خارجه عمان در لندن با جان کری ملاقات کرده بود ــ ؛ جان کری در طول مذاکرات اتمی هم با دولت های اسرائیل ؛ عربستان ؛ بحرین ؛ قطر ؛ کویت و حتی ترکیه ؛ تماس تلفنی مستمر داشته و آنها را در جریان روند مذاکرات و پیشرفتهای آن قرار میداده است . خبر این تماسها در آن زمان هم مستمرا" از جانب اکثر خبرگزاریهای دنیا ؛ اعلام میشد .

بنابراین رقابت های منطقه ای و اختلاف کشورهای منطقه با ایران ؛ ارتباط مستقیم با مذاکرات ایران و  5+1 دارد و قطعا" جلب موافقت و رضایت این کشورها بخصوص کشور قدرتمند و نفت خیز منطقه ــ عربستان ــ برای امریکا اهمیت ویژه دارد ــ کشور اسرائیل هم که جای ویژه خود را دارد و دوست و هم پیمان استراتژیک امریکا در منطقه است ــ .

یعنی راه توافق نهائی اتمی میان ایران و امریکا از جاده تنش زدائی ؛ حل اختلافات با کشورهای منطقه و بر قراری نظم جدید منطقه ای میگذرد . ولی فقیه نظام میداند ؛ شرط نهائی برای رسیدن به توافق اتمی میان ایران و 5+1 قبل از هر چیز به این امر سیاسی وابسته است و کم و زیاد بودن تعداد سانتریفیوژها و یا تغیرات در کارخانه آب سنگین اراک و ..... مسائل فرعی و آب و روغن این غذای لذیذی است که در حال آماده شدن  میباشد .

اما نظام ایران و ولی فقیه نظام ؛ بسختی میتواند از تعادل استراتژیک گذشتهِ ــ اگر چه با حوادث جدید منطقه و ظهور داعش و بمب بارانهای امریکا در سوریه بطور جدی آسیب دیده است ــ مورد نظر خود ؛ چشم بپوشند و بقول خامنه ای از " عمقهای استراتژیک " منطقه ای و خصومت با کشورهای دوست امریکا در منطقه چشم بپوشد .

 

سوم ــ تشدید روند دو قطبی شدن نظام :

روند دو قطبی شدن نظام که از فردای پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شروع شده است ؛ نه تنها سر ایستادن ندارد بلکه با شروع مذاکرات اتمی ایران و 5+1 ؛ شدت بی سابقه ای هم گرفته است . چرا که باند اصولگرایان وابسته به ولی فقیه خوب میدانند که اگر مذاکرات اتمی با غرب با موفقیت بپایان برسد ؛ توازن قوا و آرایش قدرت به نفع باند پیش برنده مذاکرات ــ باند رفسنجانی ؛ روحانی ــ تغییر خواهد کرد و از سهمیه آنان در قدرت در آینده کاسته خواهد شد یعنی ؛ این باند آینده سیاهی برای خود پیش بینی میکند .

این مخالفت ها و موانعی که کارگزاران اصولگرا و باند سپاهی ؛ امنیتی  در مسیر حرکت دولت روحانی و تیم مذاکره کننده اتمی قرار میدهند ؛ راه هر تغییر و پیشرفتی در خارج و از جمله در زمینه اتمی را سد میکند . یعنی دولت روحانی و باند او بدون غلیه بر چالش اصولگرایان باند ولی فقیه نمی تواند بر چالش های خارجی ــ از جمله پرونده و مذاکرات اتمی ؛ انزوای بین المللی و تنش زدائی با کشورهای منطقه و ..... ــ ؛ فائق آید .

بعبارتی دولت حسن روحانی تا به وضعیت پایداری در زمینه سیاسی نرسد ــ مستلزم غلبه بر موانع اصولگرایان و حامیان ولی فقیه است ــ که مستلزم همراهی و حمایت ولی فقیه میباشد نمیتواند سیاستِ گشایش در رابطه با امریکا و جهان خارج را پیش ببرد . جنتی دبیر شورای نگهبان رژیم و امام جمعه تهران ؛ میگوید : مستنداتی در اختیار دارم که نشان میدهد برخی ــ منظور باند رفسنجانی و روحانی ــ بدنبال آن هستند که پس از حل و فصل مسئله هسته یی ؛ مجلس را در اختیار بگیرند .

و یا علم الهدی امام جمعه موقت تهران و عضو مجلس خبرگان ؛ میگوید : اگر مذاکره کنندگان بتوانند به نتیجه مطلوب دست یابند ؛ یک جریان سیاسی ــ منظور باند رفسنجانی ؛ روحانی ــ حق ندارد این قضیه را بنام خود تمام کرده و حیات سیاسی خود را تجدید کند . که نشان میدهد این باند تا کجا از تأثیر توافق هسته در بهم زدن توازن قوای درونی نظام وحشت دارد . یعنی باند مخالفِ روحانی بسادگی میدان رقابت را ترک نمی کند .

تمامی شواهد موجود حاکی از آن است که ؛ برای جنگ و دعوای باندهای رژیم نه تنها راهی برای برون رفت متصور نیست و فعلا" هیچ امکان مصالحه ای در میان آنان وجود ندارد ؛ بلکه روز به روز اختلافات شدیدتر میشود بطوریکه شرایط به گونه ای پیش میرود که ممکن است ؛ یکی از همین مناقشات درونی میان باندها ؛ با محاسبه ای غلط و غیر دقیق ؛ نا خواسته جرقه را به انبار باروت نارضایتی های مردم برساند و قیام سرنوشت ساز برای سرنگونی تمامیت رژیم استارت بخورد و مردم ایران از ننگ و نکبت همه جناحهای رژیم نجات یابند و حل و فصل برنامه اتمی ایران و غرب به مردم ایران ــ که هیچ منافعی در این کشاکش ها ندارند ــ و نظام بر آمده از انقلاب مردم ؛ محول شود .

 مطابق اطلاعاتِ گزارشگران داخلی و خارجیِ این عرصه ؛ هزینه هر سال دیر کرد در رسیدن به توافق اتمی 54 میلیارد دلار است . اگر چه این رژیم سرانجام تسلیم اراده جهانی خواهد شد و به توافق اتمیِ ذلت بار با 5+1  تن میدهد ؛ ولی با استناد به این گزارشات ؛ یکروز و یک ساعت دیرتر در رسیدن به توافق ؛ به قیمت فلاکت و سیه روزی بیشتر مردم ایران تمام میشود .

 

د ــ آینده مذاکرات اتمی :

نه ایران و بخصوص نه غرب و امریکا راضی به شکست مذاکرات اتمی و از دست دادن دستاوردهای تا کنونی نیستند ؛ بخصوص اینکه غرب و امریکا با ایجاد انجماد و راکد کردن برنامه اتمیِ رژیم و تقلیل غنی سازی به زیر 5% در ایران ؛ آنهم فقط در ازاء گشایش بسیار ناچیزی در تحریم ها ؛ برنده اصلی مذاکرات تاکنونی هستند .

 یعنی امریکا بهیچوجه نمیخواهد وضعیت هسته ای رژیم به حالت سابق خود برگردد و مثل گذشته این برنامه از زیر کنترل آنها خارج شود و رژیم هم ــ بخصوص در این روزها که ؛ هر روزه شاهد افت بیشتر قیمت نفت میباشد و میداند سرنوشت قیمت نفت بشکلی با نتیجه مذاکرات با 5+1 وابسته است ــ نمیخواهد مذاکرات به بن بست برسد ؛ چرا که میخواهد هر طور شده از فشارها تحریمها نجات پیدا کند . ضمن اینکه هر دو طرف مذاکره ــ ایران و امریکا ــ میدانند که زمان کنونی بهترین فرصت برای رسیدن به توافق است و گذشت زمان علیه دست یابی به توافق عمل خواهد کرد .

در ادامه مذاکرات در دوره تمدید 7 ماهه ؛ امریکا کماکان خط عقب نشینی کامل رژیم در برنامه هسته ی اش را دنبال خواهد کرد و برنامه خلع سلاح اتمیِ رژیم را تا به آخر ؛ پی میگیرد و رژیم هم در شرایط افت  شدید بهای نفت چاره ای جز عقب نشینی و تمکین ندارد . بنابراین شعار برد ـ برد حسن روحانی و وزیر خارجه رژیم  و .... یک شعار توخالی است و سرپوشی است برای عقب نشینی های فضاحت بار در برابر امریکا .

نتیجه توافق احتمالی ؛ یعنی قرار دادی که دیر یا زود میان ایران و 5+1 امضاء میشود علیرغم هر شکل ظاهری که داشته باشد ؛ قرنطینه و محدود کردن کامل برنامه اتمی رژیم و به کنترل در آمدن آن بوسیله امریکا و هم پیمانانش میباشد . در این چهارچوب کلی ــ عقب نشینی کامل ایران ــ البته چانه زنی در مورد ابعاد برنامه و کم و زیاد شدن تعداد سانتریفیوژ ها و یا بحث و مذاکره در مورد کم و زیاد کردن دامنه کنترل و ..... به وفور صورت میگیرد که در ماهیت نتیجه تغییری ایجاد نمی کند . تحریم ها هم ؛ نه یکباره بلکه بگونه ای لغو خواهد شد که شمشیر داموکلس تحریم بر سر رژیم باقی بماند تا دست از پا خطا کند .

بعلاوه این توافقِ احتمالی همچنین باید گره مشکلات سیاسی فی مابین ایران و امریکا را هم باز کند و پای بندی رژیم به قواعد و مقررات جهانی را تضمین نماید . یعنی امریکا به آسانی اجازه نخواهد داد که تحریمها بر طرف شده و ایران از نعمت برقراری رابطه با بازار جهانی سود ببرد و در عین حال علیه سیاستها و منافع آنها ؛ در منطقه مزاحمت ایجاد کند .

درصورت دست یابی طرفین به توافق ؛ رژیم ایران تلاش میکند با تبلیغات بسیار ؛ خود را پیروز این مذاکرات معرفی کند و سعی میکند ماهیت توافقی که سرنوشت کشور و توسعه اقتصادی ایران را تا اطلاع ثانوی به زیر نظارت و کنترل آمریکا برده و به روند لغو تحریمها سنجاق شده است را ؛ از مردم مخفی نگهدارد ؛ امری که دیر یا زود برای مردم ایران روشن میشود . 

 

06.01.2015

16 دی 1393

arezo1953@yahoo.de

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.