رفتن به محتوای اصلی

پند هائی از چند کشورِ فدرال در جهان سوم (بخش 3) اتحادیه کومور
13.05.2009 - 19:57

نیکخواهان دهند پند و لیک

نیکبختان بوند پند پذیر.

از کلیله و دمنه

این نوشته چکیده ای از بخشی هائی از کتاب « فدرالیسم در جهان سوم: از امارات تا ونزوئلا » است که امید است در سال نوی خورشیدی در ایران منتشر شود.

کشورهای فدرال جهان سوم عبارتند از: امارات متحده عربی – پاکستان – عراق– مالزی – هند – بوسنی و هرزه گوین – سِربی و مونتنگرو (که از هم جدا شده اند) – آفریقای جنوبی- اتیوپی – جزایر کومور – نیجریه – آرژانتین – برزیل – سنت کیتس و نِویس – مکزیک – ونزوئلا – میکرونزی.

فهرست کلی، نه تفصیلی، مطالب کتاب برای هریک از کشورهای یادشده عبارتست: شناسنامه – پیشینه تاریخی – بررسی فدرالیسم از دیدگاه اجتماعی- سیاسی –بررسی فدرالیسم از دیدگاه حقوقی – بررسی مسائل اقتصادی و مالی – دستآورد فدرالیسم و کتاب شناسی. نوشتار حاضر چکیده ای از بخش های یاد شده در مورد چند کشوراست .

پند، که در عنوان این نوشته آمده است، را به معنای عبرت بکار گرفته ام تا شاید بیشتر به کُنه فدرالیسم پی بریم . چنین باد

*****

3- اتحادیه کومور

نام رسمی این کشور اتحادیه کومورها (به انگلیسی Union of the Comoros، به فرانسوی Union des Comores، و در عربی آنان را جُزُر القمر می نامند). این جزیره ها در دوره ای کوتاهی به نام جمهوری فدرال اسلامی کومور (la République Fédérale Islamique des Comores (RFIC) ) خوانده می شد(1). در نوشتهء پیشِ رو، آن را به نام اتحادیه کومور، یا اتحادیه، می نامیم.

مساحت : جزیره های کومور مرّکب از چهار جزیره است اما تنها سه جزیره عضو اتحادیه کومورهستند که عبارتند:

1ـ موهلی ( Moheli یا Mwali) ـــ جمعیت 31,200 (بر اورد سال 2004) ـــ وسعت 290 km2

2ـ موهلی ( Moheli یا Mwali) ـــ جمعیت 363,200 (بر اورد سال 2004) ـــ وسعت 1 148 km2

3 ـ آنجوآن(Anjouan) یا نزوانی (Nzwani) ـــ جمعیت 252,000 (بر اورد سال 2004) ـــ 424 km2

کل جمعیت 646,400 کل وسعت 1862 km2

افزون بر سه جزیره نامبرده. جزیره مایوت (Mayotte یا Maoré )، نیز جزئی از جزیره های کومور بشمار می آید؛ اما، در سال 1976 مردم جزیره مایوت در یک همه پرسی خواستار باقی ماندن در کشور فرانسه شدند و از استقلال خود صرفنظر کردند. مساحت مایوت 375 کیلومتر مربع است.

برابر برآورد سال 2005 جمعیت جزایر 798000 است (2).

قوم های گوناگونی مانند انتالوت (Antalote)، کافْر(Cafre) اُیمات ساها (Oimatsaha)، ماکوآ (Makoa) و ساکالاوا (Sakalava) جمعیت کشور را تشکیل می دهند.

شمار با سوادان 5 /56% از جمعیت 15 سال به بالا است.

شیکومورو (Shikomoro) زبان ملی کشور است که به همراه زبان عربی و فرانسوی، هر سه، زبان های رسمی هستند.

98 % از مردم کومورسُنی (شافعی) مذهبند. 2 % بقیه مردم مسیحیانِ کاتولیک مذهب هستند.

اتحادیه در ششم ماه جولای 1975 به استقلال رسید.

جزیره های کومور ارزش استراتژیکی دارند زیرا در نیمه راه ماداگاسکار و کناره آفریقا قرار دارند، که راه ورودی به کانال موزامبیک است. از این راه آبی برای رفت و امد کشتی های نفتکش بزرگ، که نفت خاورمیانه را به اروپا از راه دماغه امید نیک حمل می کنند، استفاده فروان می شود.

نگاهی کوتاه به پیشینه تاریخی

نخستین ساکنان ِجزیره های کومور از بانتوهای (Bantou) آفریقا بودند که بنظر برخی از پژوهندگان، تمدن و فرهنگ سواحلیSawahili) ( را داشتند. در سده هفتم و هشتم میلادی، اُسترونزین ها (Austronésiens)، نیاکان مردم ماداگاسکار نیز به جزیره های کومور آمدند(3).

از سده دوازدهم میلادی، شیرازی ها، به جزیره های کومور رسیدند و اسلام را نیز به همراه خود بدانجا بردند. مرادِ از شیراز همه خلیج فارس است که مرّکب از مردمی مسلمان - ایرانی و غیر ایرانی - بود. از این روی همه شیرازی ها ایرانی نبوده بل، غیر ایرانی هم در میان آنان بود. بازماندگان شیرازی ها و عرب ها، که از ازدواج با آفریقائی ها بدنیا آمده اند، هنوز هم بخوبی قابل تشخیص از بانتو ها و بازماندگان برده های آفریقائی هستند. درمورد تاریخ آمدن شیرازی ها، به منطقه میان مورخان اختلاف است. برخی آن را در دوره آل بویه، سده دهم میلادی، و برخی دیگر آن را سده دوازدهم می دانند.اما، انچه مسلم است، شیرازی ها پیش از ورود پرتغالی ها ( سده شانزدهم میلادی) به کومور آمدند. از این روی، بیشتر پژوهندگان تاریخ، سده پانزدهم میلادی را تاریخ آمدن شیرازی ها می دانند(4). پیوندهای خانوادگی و سیاسی که در میان عربان و شیرازی ها با سرکردگان کوموری بوجود آمد ؛ نهادهای سیاسی جزیره ها را دگرگون ساخت و در نتیجه سلطان نشین هائی در آنان تاسیس شد.

در سده هژدهم میلادی، عرب های یمنی، که خود را از بازماندگان پیامبر اسلام قلمداد می کردند به جزیره های کومور، بویژه به کومور بزرگ و آنجوآن آمدند. از این زمان نوشته هائی به زبان سواحلی، عربی و کوموری در دست است.

از سده شانزدهم تا سده نوزدهم، اقیانوس هند و جزیره های آن بگونه مرکزِ تجارت برده در آمده بود. اروپائیان نیز، درجستجوی کارگران ارزان در قاره آفریقا و در ماداگاسکار از این تجارت بهره برداری می کردند.

در سده هژدهم میلادی، تخت و تاز راهزنان دریائی، سلطان نشین های کومور را تضعیف کرد و از این روی، آنان دربدر در پی حامیانی در میان قدرت های بزرگ آن زمان مانند: بریتانیا، فرانسه و آلمان بودند.

چهار جزیره کومور در سده نوزدهم میلادی شاهد جنگ های فراوانی میان سلطان نشینان بود. بدینگونه، ارتباط سیاسی میان چهار جزیره از میان رفت.

سلطانِ جزیره مایوت، در برابر دریافت کمک نظامی، درآمد سالانه ای برابر پنج هزار فرانک فرانسوی آن زمان و پرداخت هزینه آموزش فرزندانش در جزیره رئینیون بوسیله فرانسویان، جزیره را به آنان واگذار کرد. برابر پیمان 25 آوریل 1841، جزیره، از لحاظ حقوقی، بصورت تحت الحمایه فرانسویان درآمد. فرانسه، نیاز فراوانی به بندری در منطقه داشت تا از آن به عنوان پایگاهی برای جلوگیری از سلطه بریتانیائی ها و آلمانی ها استفاده کند. پنج سال پس از آن پیمان، سه جزیره دیگر کومور: آنجوآن، کومور بزرگ و موهلی، که استقلالکی داشتند، به اداره مقام های فرانسوی مقیم مایوت گردن نهادند. لوئی فیلیپ، پادشاه فرانسه، در فرمان 9 دسامبر 1846، برده داری در جزیره مایوت را قدغن کرد. در سال 1886، این سه جزیره نیزبا پیمانی هائی که بگونه ای اجباری به سلطان های آنان تحمیل شد تحت الحمایه فرانسه شدند.

تا پیش از آمدن فرانسوی ها، جزیره ها با سلطان هائی که در آن ها سلطنت می کردند بگونه ای نا متمرکز اداره می شدند؛ اما با آمدن فرانسوی ها ادا ره هر چهار جزیره به صورت متمرکز در آمد(5).

در سال 1890، توافقی میان فرانسه و بریتانیا انجام گرفت که بموجب آن، بریتانیا جزیره زنگبار ( تانزانی Tanzanie ) را بخود اختصاص داد و زبان انگلیسی را بمردم آن محل تحمیل کرد و فرانسویان هم جزیره های کومور و مادگاسکار را با تحمیل زبان فرانسوی از آن ِ خود کردند. پیش از دوره استعماری، سلطان نشینان برای آموزش از زبان عربی، وبرای بازرگانی از زبان سواحلی استفاده می کردند.

در سال 1912 دولت فرانسه،برابر قانونی، جزیره مایوت و سرزمین های وابسته به آن را ملحق به مستعمره دیگر خود یعنی ماداگاسکارکرد. در نتیجه همه جزیره های کومور و جزیره ماداگاسکار بگونه یک واحد مستعمراتی فرانسه درآمدند.

در دوران جنگ دوم جهانی، جزیره های کومور به تصرف بریتانیا در آمد. اما،در پایان جنگ جزیره ها به دولت فرانسه باز پس داده شد. پس از آن شورش هائی، علیه فرانسویان، در جزیره های کومور رخ داد. در سال 1946، دولت فرانسه به جزیره ها خود مدیری اداری را اعطا کرد و الحاق آنان به ماداگاسکار لغو شد. در نتیجه، مردم کوموری توانستند نمایندگان خود را برای شرکت در پارلمان فرانسه برگزیینند.

جنبش های استقلال خواهانه آفریقا در دهه 1960 و 1970، در جزیره های کومور هم اثر گذاشت. در سال 1970، سلطانزاده ای به نام سعید ابراهیم ( Saïd Ibrahim) از جزیره کومور بزرگ قدرت را بدست گرفت. پس از کشمکش ها و همه پرسی که در جزیره های کومور برگزارشد؛ سرانجام، در در ششم جولای 1975، استقلال جزیره های کوموراعلام شد. از این تاریخ کودتا های زیادی در کومور صورت گرفت که نخستین آنان یک ماه پس از استقلال و برگزیدن رئیس جمهوری بود. سپس تر مردم این جزیره ها انقلاب های مارکسیستی، انقلاب فرهنگی به شیوه چینیان و انقلاب اسلامی را هم تجربه کردند.

سرانجام در ماه اکتبر سال 1978، نخستین قانون اساسی کشور را بتصویب رساند. برابر این قانون اساسی کشور به نام « جمهوری اسلامی فدرال کومور» نامیده شد و ریاست جمهوری اختیارات زیادی را بدست آورد. این قانون اساسی، بی مشارکت مردم و یا نمایندگان پارلمان و با شیوه اداری متمرکزتهیه شده بود که تا سال 1989 پایدار ماند.

نقش جنگ بمزدان غربی در این جمهوری اسلامی چشمگیر بود. زیرا جمهوری را ششصد نفر سپاهیان جمهوری به رهبری بوب دونارد ( Bob Donard ( نظامی فرانسوی ) محافظت و حمایت می کردند. در آن زمان جزیره های کومور وسیله ای در دست دولت آفریقای جنوبی بود تا از مقررات تحریم اقتصادی سازمان ملل متحد فرار کند و اسلحه لازم را به چریک های موزامبیکی برساند. افزون بر آن، گروه گردشگری آفریقای جنوبی بنام خورشید بین المللی (Sun international ) امتیازانحصاری سرمایه گذاری درامر گردشگری در جزیره های کومور را بدست آورد که در وضع مالی جزیره ها نقش موثری داشت. بوب دونارد نیز اسلام آورد و نام سید مصطفی موآجو ( Mouadjou) را برای خود برگزید و « کشتزاری پیشرو» در کومور بنیاد نهاد.

اما رقابت، دشمنی و خواست جدائی خواهی هم چنان در این جمهوری اسلامی حکومت می کرد که فرجام آن در ماه آگوست 1997، فرا خواندن فاطمه جومبه ( Djombé) ملکه پیشین جزیره آنجوان به سلطنت بود(6). از آن پس تا سال 2001 جزیره ها بگونه ای مداوم در تنش و اعتصاب بسر می بردند وبا مداخله های فرانسویان و جنگ بمزدان روبرو بودند.

از ماه آگوست 2001 تا نوامبر همان سال، کودتا های دیگری برای به دست گرفتن قدرت و یا جدا سری صورت گرفت. در دسامبر سال 2001، جنگْ بمزدان، به عنوان ماموران اف بی آی امریکائی، برای متزلزل ساختن قدرت در جزیره ماهونی پیاده شدند. پس از مشارکت سازمان وحدت آفریقا، سازمان بین المللی فرانسوی زبانان، اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد برای آرام سازی جزیره ها، سرانجام. طرح قانون اساسی در 23 دسامبر 2001 در همه پرسی از مردم با اکثریت برابر با 99/76 % به تصویب مردم رسید و به عمر جمهوری اسلامی کومور و سلطنت پایان داده شد. به جای آن جمهوری اتحادیه کومور بوجود آمد و جزیره ها، هر یک خود مدیری خود را بازیافتند. ولی این پایان دوران تنش و سودای سروری سرآمدن نبود چرا که هریک از آنان خواهان سهم بیشتری در اداره کشور و یا در یکی از جزیره ها بودند. بگونه ای که سال 2003 اوج اختلافات میان فدراسیون با رئیس جمهوری محلی جزیره کومور بزرگ بود. در ماه آگوست همان سال، ارتش با هواخواهان ِ رئیس جمهوری محلی کومور بزرگ در گیر شد.

در ماه مه 2006، با نظارت اتحادیه آفریقا و با حضور نیروهائی از کشورهای آفریقائی، در انتخابات ریاست جمهوری،یکی از دینورزان مسلمان به نام احمد عبداله محمد سامبی ( Sambi) از جزیره آنجوآن به پیروزی دست یافت. وی از 26 مه رسما کار خود را آغاز کرد. سامبی را به طعنه آیت اله می نامند؛ چون هم خود را رهبر مذهبی می داند و هم بخشی از تحصیلات مذهبی خود را در ایران انجام داده است. وی در مصاحبه ای با رادیوی فرانسه، نظام اسلامی را شایسته اداره کشور دانست واظهار داشت چون مردم برقراری چنین نظامی را خواستار نیستند از این روی قابل اجرا در جزیره های کومور نیست. در همین مصاحبه او مخالفت خود را با تحمیل حجاب اسلامی به زنان اعلام کرد (7).

نگاهی به زمینه های اجتماعی و حقوقی

پیش از ورود فرانسویان، جامعه کوموری به سه طبقه تقسیم می شد که در هرم بالای آن سرکردگان(kabaïla) مرّکب از شیرازی ها ی ِ اصل و نسب دار قرار داشتند. برده های آفریقائی، می توانستند در صورت موافقت مالکان به مرتبه آزاد مردان در آیند. وضع این گروه بر حسب اینکه از بازماندگان آزاد مردان بوده و یا مالکان به آنان آزادی داشته باشند تفاوت داشت. در طبقه سوم جامعه هم بردگان قرار داشتند(8). امروزه نیز همان ساختار وراثت از نسب و تیره و همان تفاوت طبقاتی در دولت سرزمین کومور و بویژه در جزیره کومور بزرگ برقرار است.

سلطان نشین هائی که در این جزیره ها تشکیل شده بودند از راه تجارت و کشاورزی و فروش برده، بر اساس روش یرده داری عرب ـ اسلامی،در آمد خود را تامین می کردند. و هر یک از آنان از لحاظ نظامی و اقتصادی مستقل از یکدیگر بودند. روابط اجتماعی بر اساس روابط نسَبی و مالکیت بر اساس قدرت و توانائی بهره برداری از زمین قرار داشت؛ که در آن ساکنان هر منطقه حق بهره برداری و وظیفه دفاع از منطقه خود را داشتند. از این رو، بنای قلعه ها و برج و باروهای مستحکم رواج داشت. در داخل قلعه ها، سرکردگان با خانواده و برده های خود زندگی می کردند. آزاد مردان (Wangwana) و برده های آزاد شده در بیرون قلعه ها و در مزارع بسر می بردند.

مردم اتحادیه کومور، مخلوطی از دو رگه های آفربقائی: شیرازی- عرب و ماداگاسکاری هستند. بیشترین مردم کومور مسلمان هستند. 8 /96 % از مردم این کشور اززبان کوموری، که شیکومور ( Shikomor) نامیده می شود، استفاده می کنند. این زبان از زبان های وابسته به زبان سواحلی بوده و جزو خانواده زبانی بانتو است. با همه وابستگی میان زبان کوموری با زبان سواحلی، مردمی که از این دو زبان استفاده می کنند توانائی درک یگدیگر را ندارند.

با توجه به پیشینه حضور فرانسویان در جزیزه های کومور، امروزه در مجلس این کشور،نمایندگان از زبان فرانسوی و در موارد کمی از زبان کوموری استفاده می کنند ولی زبان عربی بکار گرفته نمی شود. قانون ها نیز تنها به زبان فرانسوی تهیه و تصویب می شود. ماده 26 قانون اساسی، مقرر می دارد که نامزدان نمایندگی مجلس باید قادر به خواندن، نوشتن و گفتار به هر سه زبان رسمی باشند.

در قوه قضائیه، مراجعه کنندگان به دادگاه ها از زبان های فرانسوی و کوموری،تنها برای بیان شفاهی، استفاده می کنند. بیشتر اسناد تهیه شده از سوی قوه قضائیه به زبان فرانسوی و شمار کمی از آنان بزبان عربی است. قضات نیز از زبان فرانسوی استفاده می کنند.

در مراجع اداری، خدمات بزبانهای کوموری و فرانسوی است ولی گرایش بیشتری به زبان فرانسوی وجود دارد. اسناد رسمی هم به همان زبان است و گاهی برخی اسناد، بویژه در شهرداری ها ـ موسسات بهداشتی و پلیس، بزبان کوموری تهیه و توزیع می شود.

آموزش عربی در حد ابتدائی و بیشتر برای یادگیری خواندن قرآن قرار دارد تا دانش آموزان بتوانند با اصول دین و مراسم دینی آشنا شوند. آموزشگاه های دینی نیز فراوان است که هر یک به روشی ویژه آموزش می دهند در سال 1978 برای همآهنگی روش تدریس در ششصد آموزشگاه دینی پراکنده در جزیره ها اقدام شد اما هنوز روش تدریس همان روش کهنه است.

در جزیره های کومور دانشگاه وجود ندارد و دولت گام هائی برای آموزش عالی جهت تربیت دبیران برای مدارس متوسطه، مدیران و افراد فنی برداشته است.

این جزیره ها از زمان استقلال تا کنون پنج قانون اساسی بخود دیده اند که سه تای آن ها بر اساس نظام فدرالی بود. فدرالیسم که قرار بود به همزیستی میان اقوام و ملت ها بیانجامد، در بسیاری از کشورهای فدرال جهان سوم، نتوانست کار آئی خود را نشان دهد و اتحادیه کومور یکی از آن کشورهاست. همانگونه که در پیش گفته شد، تاریخ جزیره های کومور، مملو از کودتاهای نظامی است. از سال 1974 تا سال 2005 میلادی، جزیره های کومور، نزدیک بیست و پنج کودتا و یا شروع به کودتا را بخود دیده است که سه تای از آنها بوسیله جنگْ بمزدان انجام گرفت. از این جهت کوموری ها گوی سبقت کودتا را از دیگر کشورهای جهان ربوده اند(9).

همانگونه که خواندیم آخرین قانون اساسی جزیره های کومور در 23 دسامبر 2001 با آرای اکثریت مردم در همه پرسی تصویب شد و از سال 2002 باجرا درآمد.

در بند دوم از مقدمه قانون اساسی کومور آمده است: « مردم کومور رسما اعلام می دارند که اسلام منبع همیشگی تدوین همه اصول و قواعدی است که به دولت و نهادهای آن حکومت می کند ».

قانون اساسی کومور تنها 37 ماده دارد؛ ولی در آن اشاره هائی به قوانین بنیادی شده است. به عنوان نمونه، برابر ماده 2، قانونن بنیادی، جزیره هائی را که نهادهای فدرالی در آن مستقر خواهند شد؛ تعیین می کند. ماده سوم قانون اساسی، حاکمیت ملی را از آن ِ مردم میداند که آن را بوسیله نمایندگان خود و یا از راه همه پرسی درهر یک از جزیره ها و در سرتاسر اتحادیه اِعمال می کنند.

برابر ماده 7، با توجه به حفظ وحدت اتحادیه و مرزهای برسمیت شناخته آن، بوسیله مراجع بین المللی، هر جزیره ای آزادانه حق ساماندهی و اداره امور داخلی خود را دارد. هر یک از آنان قانون اساسی خود را با توجه ورعایت قانون اساسی اتحادیه تهیه می کند. برابر ماده هشتم قانون اساسی، قانون های اتحادیه مقّدم بر مقررات جزیره بوده و در سرتاسر جزایر کومور قابل اجراست.

ماده نهم قانون اساسی، صلاحیت ها و اختیارات انحصاری اتحادیه را بر می شمارد که عبارتند از امور مربوط به: دین ـ ملیت ـ پول ـ روابط خارجی ـ دفاع خارجی و نمادهای ملی.

قوه مقننه نظام فدرالی کومور تنها از یک مجلس تشکیل می شود. این روش ممکن است صفت فدرالی را مورد تردید قرار دهد؛ اما، راه حل برگزیده، با توجه به شمار اندک مردم کشور، منطقی به نظر می رسد. زیرا مجلس نمایندگان اتحادیه هم نماینده همه مردم، برحسب جمعیت هر جزیره و هم نماینده همه حکومت های محلی عضو اتحادیه بگونه برابر است. نمایندگان این مجلس دو گونه اند: 5 نماینده برای هر جزیره که برگزیدگان انجمن های محلی هستند و 18 نماینده که با آرای مستقیم مردم برگزیده می شوند. به این ترتیب مجلس نمایندگان مرکب از 33 نماینده است که برای مدت پنج سال برگزیده می شوند ( ماده 20 قانون اساسی ). قانون انتخابات، روش انتخاباتی و حوزه های آن را تعیین می کند.

برابر ماده 12 قانون اساسی، رئیس جمهوری مظهر وحدت ملی کشور است. وی ضامن حفظ مرزهای کشور و حاکمیت ملی است. تعیین سیاست خارجی کشور، نمایندگی اتحادیه در روابط بین الملی و عزل و نصب سفیران کشور با اوست. ریاست جمهوری، ریاست دولت را نیر عهده دار است و از این روی، سیاست داخلی اتحادیه را تعیین می کند و حق نصب و عزل مقام های نظامی و غیر آن را دارد. فرماندهی کل قوای مسلح و مسئولیت دفاع خارجی با ریاست جمهوری است. رئیس جمهوری و معاونان او با آرای مستقیم مردم و برای مدت چهار سال برگزیده می شوند. رئیس جمهوری در هر دوره از یکی از جزیره ها برگزیده می شود.

برابر ماده 28 قانون اساسی، قوه قضائیه استقلال کامل دارد و ریاست جمهوری متعهد به حفظ آنست و از این رو، وی در شورای عالی قضات نیزمشارکت می کند. قانونی بنیادی ترکیب سازمانی قوه قضائیه اتحادیه را مشخص خواهد کرد.

دیوان عالی کشور بالاترین مرجع قضائی اتحادیه و جزیره ها در مسائل حقوقی و اداری است. افزون بر دیوان عالی کشور، دیوان دیگری بنام دیوان قانون اساسی برابر ماده 31 همان قانون ایجاد شده است. این دیوان حق نظارت و اظهار نظردرباره صحت همه انتخابات و همه پرسی ها، در داخل اتحادیه و در جزیره ها، را خواهد داشت. دیوان قانون اساسی ضامن و حافظ حقوق اساسی مردم و آزادی های عمومی است. شهروندان کوموری حق توسل به دیوان قانون اساسی، در صورت مطابق نبودن قانونی با قانون اساسی، را دارند. در چنین حالتی دیوان قانون اساسی در مدت سی روز نظر خود را اعلام می کند. ( ماده 31 )

افزون بر قوای سه گانه، برابر قانون اساسی، ارگان های مشورتی نیز در اتحادیه کومورایجاد شده است که زیر نظر ریاست جمهوری انجام وظیفه می کنند. شورای دینورزان (le Conseil des Ulémas)، شورای اقتصادی و اجتماعی که هر دوی آنان، در صورت نیاز، در تصمیم هائی که مربوط به موضوع های دینی و یا اقتصادی ـ اجتماعی باشد به دولت اتحادیه و یا حکومت جزیره ها یاری می رسانند. قانونی بنیادی چگونگی رایزنی و عملکرد این دو ارگان را تعیین خواهد کرد. ( ماده 36 قانون اساسی )

هر یک از جزیره ها، در امور مالی خود، خود مدیر هستند و بودجه خود را با توجه به اصول حاکم بر امورمالی عمومی تهیه می کنند. قانونی بنیادی، سهم هر یک از جزیره ها را از درآمد عمومی اتحادیه تعیین می کند.

بزرگترین منبع در آمد اتحادیه کومور محصولات کشاورزی است.. محصول های عمده جزایر کومور عبارتست از:

ـ وانیل ( دومین تولید کننده جهانی پس از ماداگاسکار )

ـ میخک

ـ لایلانگ ـ یلانگ (L’ylang-ylang ) گیاهی که در صنعت عطر سازی از آن استفاده می شود و جزایر کومور یکی از بزرگترین تولید کننده آن ( 50% ) در جهان است.

در نظام مالی کومور رقابت وجود ندارد. یک بانک تجاری و یک بانک توسعه در سرتاسر جزیره مشغول بکارند. مداخله دولت در امور بانکی منحصر به تعیین حداکثر سود و بهره است؛ بجز آن بانک ها در تعیین میزان بهره خود در چارچوب تعیین شده از سوی دولت آزادی کامل دارند(10).

اتحادیه کومور جزو کشورهای کمتر پیشرفته (Pays les Moins Avancés (PMA)) محسوب می شود که وابستگی زیادی به سرمایه گذاری و کمک های خارجی دارد. شمار مهاجران کوموری ها، بویژه در فرانسه و ماداگاسکار، بسیار زیاد است. این کشور از زمره ده کشوری است که سهم کالری آن برای هر فردی برابر 1760 کالری در روزاست. این دولتک فقیر و ناتوان در چنگال چند خانواده گرفتار است. نسبت افراد فعال به جمعیت کشور 6/29 % است(11).درآمد کوموری های مهاجر به فرانسه که به کشورِ مادر فرستاده می شود تقریبا برابر با همه در آمد دولت اتحادیه است. بخش کشاورزی 70 % جمعیت شاغل را بخود اختصاص داده است؛اما تولیدات کافی برای مصرف داخلی نیست. پس از محصولات نفتی، برنج دومین محصول وارداتی اتحادیه کومور است. در سال 2003 به سبب اختلاف میان اتحادیه با جزیره های عضو فدراسیون، جامعه بین المللی و سرمایه گذاران بیگانه اعتماد خود را به این کشور از دست دادند. امروزه اتحادیه کومور با توجه به درآمد خود یکی از وامداران مهم بین المللی است(12).

ضعف دولت فدرال کومور ناشی از ادامه ساختار فئودالی و فساد همگانی است. از سوی دیگر، تنش اجتماعی مداومی در میان شهرنشینان و کشاورزان، که از بازماندگان برده های پیشین هستند، وجود دارد و بیشتر فرزندان برده های پیشین در ارتش خدمت می کنند(13).

برخی بر این باورند که سی سال استقلال، کشوری ویران، و مردمی در ظاهر و باطن پریشان و جدا از هم ایجاد کرده است و از همان تاریخ واپسماندگی جزیره ها در همه عرصه ها هویدا شده است. گرایش های دموکراتیک کردن کشور تا کنون به جائی نرسیده و نه تنها حاکمیت ملی همچنان ناپایدار است بل، وحدت ملی نیز هنوز بوجود نیامده است. رهبران بی هر گونه آزرمی به چپاول وغارت دست می زنند و هیچ اصلاحی در هیچ زمینه ای در دستور کار آنان قرار ندارد(14).

رعایت نکردن اصول اولیه دموکراسی، مانند به تعویق انداختن انتخابات انجمن های محلی سه جزیره که قرار بود در ماه آوریل 2003 برگزار شود؛ و انتخابات مجلس نمایندگان اتحادیه که تاریخ آن برای ماه می 2003 تعیین شده بود از نمونه های نقض اصول اولیه دموکراسی است. سرانجام این بی اعتنائی ها اعتصاب و تنش های اجتماعی در ماه های فوریه و مارس 2003 بود.

رقابت و چالش در میان سرآمدان بدانجا کشیده شد که در ماه مارس 2003،پیشه وران و کارآفرینان به دولت مرکزی و حکومت محلی جزیره ها اخطار کردند تا در مورد دریافت مالیات یک مرکز را تعیین کنند که مشمولان مالیات از دوبار پرداخت معاف شوند. همه کوشش سفیر فرانسه و سازمان بین المللی دوستداران فرانسه تا نیمه ماه ژوئن 2003 برای خاموش ساختن نا آرامی ها بی ثمر ماند. اغتشاش، بهانه به ایالات متحده آمریکا داد تا مردم این جزیره ها را متهم به مشارکت در سوء قصد و خرابکاری ضد آمریکائی در نایروبی بسال 1998 قلمدادکند(15).

وجود کودتا های پیاپی و اختلاف در میان جزیره ها نشان می دهد که نظام فدرالی توانائی لازم برای ایجاد یگانگی در میان گوناگون ها را ندارد و گفتنی است که نظامی شدن دولت ها و گذاشتن نظامیان در سمت های بالای تصمیم گیری در کشورهای جهان سوم امری عادی است. در هر جامعه ائی که طبقه متوسط و سازمان های مدنی در آنها رشد لازم نیافته است این فرآیند کم و و بیش امری نا گزیر است.

یادداشت ها:

1 - http://www.imarabe.org/perm/mondearabe/pays/docs/…

2 - Francis Soler, Union de Comores, in L’état du Monde 2006, La Découverte, Paris, 2005, p. 191

3 - http://www.tlfq.ulaval.ca/axl/afrique/comores.htm

4 ـ در پژوهشی دیگر تاریخ اسلامی شدن جزایر کومور را در سده یازدهم میلادی آورده اند؛ بنگرید:

http://mayotte.rfo.fr/article45.html

5 - Faissoili Ben Mohadji, Comores, in Guide des pays féderaux 2005, McGill-Queen’s University Press, Montréal, 2005, p. 173.

6 ـ همان.

7 - Philippe Bernard, « L""ayatollah" Sambi élu président des Comores », in Le Monde, 18.05.06

Paris.

8 -http://www.malango-mayotte.com

Grill, Odile 9 -Bartholomäus Jolys et Armin Osmanovic. « L’archipel qui rêve d’Europe » In Die zeit, Courrier international - n° 764 , Paris, 23 juin 2005

10 - http://www.agendadescomores.com

11 -http://www.action-nationale.qc.ca/francophonie/co…

12 - http://www.diplomatie.gouv.fr; rapport: 23/07/04

13 - Jean-Mark Balancie, Arnaud de la Grange op.cit. p. 647 & s.

14 - http://www.comores-online.com

15 - Francis Soler, Comores, in, L’état du monde 2004, La Décoverte, paris , 2003, p. 199.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
تلاش آنلاین

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.