رفتن به محتوای اصلی

یادی از امیدرضا و کارهایش
30.03.2009 - 15:57

 

Missing media item. 

زنده یاد امیدرضا میرصیافی

قبل از اینکه مطلب امروزم را دوباره با دلگرفتگی بنویسم مطلب قبلی ام را که در مورد امید رضا به همراه پیام نوروزی نوشتم به اینجا منتقل می کنم چون این هم در ادامه همون هست.

(مطلبی که به رنگ آبی هست مطلب قبلی ست و مطلب جدید سیاه رنگ هست)

امسال نوروز برای من مثل هر سال و همیشه نبود. شب عید خبر مرگ مشکوک دوست راه دورم جوان ژورنالیست و وبلاگ نویس ایرانی در زندان اوین شوک بزرگی برای من بود و راستش دیگه حتی اصلا حوصله نوشتن تبریک های نوروزی را هم به دوستانم نداشتم. امیدرضا را سه سال بود که می شناختم.

 Missing media item.

عکسی از امید رضا

او بسیار مهربان بود و در زمینه موسیقی هم خیلی سواد خوبی داشت. امید رضا بیش از حد حساس و عاطفی بود. برای او هم مثل همه باور کردنی نبود و نمی تونست باور کنه که چطور ممکنه بخاطر یه مطلب که جنبه طنز داشته اون هم در وبلاگی که شاید بیست خواننده هم نداشت یک نفر را به جرم اقدام علیه امنیت ملی و توهین به رهبری متهم کنند و به دو سال و نیم زندان محکوم کنند او همیشه در تماس هاش می گفت من تحمل زندان را ندارم. بارها از اوین به من زنگ زد اولین بار باور نکردم که از اوین هست پرسیدم مگه ممکنه که از اوین زنگ بزنی؟ گفت بله من در بند مالی هستم و یه تلفن عمومی هست که میشه با کارت تلفن زنگ بزنی! خیلی تعجب کردم. این هم بخشی از پارادوکسی که در جامعه ایران هست. من از او خواستم که زنگ نزند چون ممکنه برای خود او مشکل ساز بشه ولی او نه تنها به من بلکه به دو سه دوست دیگر در خارج از کشور زنگ می زد.

 Missing media item.

عکس امیدرضا در مراسم بزرگداشت زنده یاد تورج نگهبان در مسجد تهران ـ

آخرین تلفن او چند روز قبل از مرگش بود. به من می گفت تقاضای مرخصی دادم که عید با خانواده ام باشم و همش می گفت دعا کن که عید به من مرخصی بدن. چون من تحمل ندارم عید را در زندان باشم. من هم که همش دلداریش می دادم و گفتم نگران نباش حتما عید مرخصی می گیری و امیدوارم که بتونی عید را با خانواده ات سپری کنی.... ولی متاسفانه عید را در خواب ابدی سپری کرد...جدا چه کسی مسئول این مرگ های مشکوک هست؟ مگر امید رضا چه کرده بود؟ بیشتر مطالبش در باره موسیقی بود. او عاشق تورج نگهبان بود و آرزوی دیدار او را از نزدیک داشت. بعد از مرگ تورج نگهبان خیلی دلمرده شد. این عکس ها را که اینجا گذاشتم به همراه چند عکس دیگه از مراسم بزرگداشت تورج نگهبان را برای من دو سه ماه پیش قبل از اینکه زندان بره فرستاد زمانی که حکم دادگاه را گرفته بود ...همراه عکس ها در ایمیل نوشت این عکس ها را می فرستم شاید یه روزی این عکس ها مورد استفاده قرار گرفتند! راستش نمی خواستم عکس ها را بذارم ولی فکر کردم او خودش عکس ها را داد و شاید به نوعی می دونست اگه بره زندان دیگه برنمی گرده و باید از عکس ها استفاده کرد... برای همین هم این دو تا را گذاشتم ...همش فکر می کنم من که با او از راه دور دوستی داشتم اینقدر این چند روز به من سخت گذشته بیچاره خانواده اش. امسال اگر به خاطر یه دوستی که یکی دو روز اول عید مهمانم بود، نبود حتی در جمع دوستانی که هر سال عید دور هم جمع می شوند هم نمی رفتم. عید خیلی بدی بود....من نمیدونم تا کی مردم ما باید هر سال مرگ و غم و اندوه را عیدی بگیرند. امیر حسین حشمت ساران هم یکی دیگر از همین مرگ های در زندان به دلیل عدم رسیدگی مسئولان زندان بود. واقعا نمیدونم چی بگم...

چه عید بدی بود... امیدوارم که عیدهای بعدی همه سرشار از شادی باشه .... امیدوارم که همه زندانیان عقیدتی ـ سیاسی آزاد شوند و واقعا سال 1388 سال صلح و دوستی، سال احترام به عقاید و مذاهب مردم سال آزادی بیان و سال بهتری برای مردم ایران باشد.

به امید آن روز

یاد امید رضا و همه کسانی که جان خود را به نوعی در راه میهن از دست دادند گرامی باد!

امروز درست یک هفته از مرگ مشکوک امید رضا میگذره. ضمن اینکه مرگ او و دو زندانی دیگه از ذهنم در این ایام عید نمیره به نوعی تازه تر هم میشه. واقعا به لینک ها و مطالب امیدرضا و سایت های موسیقی را که با چه عشقی درست می کرد نگاه کنید و بخونید چرا باید چنین کسی به زندان محکوم بشه و بعد به شکل عچیب و مشکوکی در زندان بمیره!

من مرگ وبلاگ نویس و روزنامه نگار امیدرضا میرصیافی دوست و همکارم را در زندان اوین کاملا مشکوک می دونم و از همه وبلاگ نویسان خواهش می کنم که در اعتراض به مرگ مشکوک امیدرضا و رسیدگی و بررسی علت مرگش در زندان اوین در وبلاگ خود او به نام تریبون آزاد اعتراضشان را بیان کنند.

http://persiantribune.blogspot.com/

 Missing media item.

عکسی از مراسم بزرگداشت تورج نگهبان ـ تهران

امید رضا یک بار وقتی از زندان زنگ زد پاس ورد فیس بوکش را به من داد تا نگاه کنم تا اگر اگه دوستانش براش پیامی گذاشتند بهش خبر بدم. اولین بار که تلاش کردم نتونستم وارد بشم و وقتی دوباره بعد از چند روز زنگ زد پرسید که آیا نگاه کردم گفتم نه نتونستم با نام تو رجیستر بشم بعد گفت اگر با ایمیل خودت که جی میل هست رجیستر هستی باید خارج بشی و بعد وارد بشی. دفعه بعد که خواستم این کار را انجام بدم پاس ورش را پیدا نکردم و چون روی یک تکه کاغذ نوشته بودم فکر کردم که اشتباهی دور انداخته شده. خیلی ناراحت شدم و در تلفن بعدی بهش گفتم. گفت اشکالی نداره. امروز دنبال چیزی در مدارک و کتابام می گشتم و دیدم که پاس ورد لای کتابی گذاشته بودم. با دیدن پاس ورد فیس بوک امید رضا دوباره دگرگون شدم ومرگش برام تازه تر شد. رفتم به سایتش در فیس بوک. خیلی غمگین بود دوستانش که بعضی ها هم احتمالا از دستگیری ش خبر نداشتند عید را بهش تبریک گفته بودند. عضو دو سه گروه در فیس بوک بود یکی به نام پرسپولیس که احتمالا طرفداران تیم پرسپولیس هستند و یکی هم به نام بچه های تهران! که برای کلاس زبان انگلیسی با هم در ارتباط بودند. خیلی دلم گرفت. به وبلاگ آخریش که در مورد موسیقی بود سرزدم ... این وبلاگ را همین اواخر دو ماه پیش درست کرده بود و همش از تورج نگهبان و یاحقی و ...نوشته بود. این هم عکس و آدرس وبلاگش :

Missing media item. 

آخرین وبلاگ او به نام تریبون آزاد که در باره موسیقی بود.

http://persiantribune.blogspot.com/

اسم این وبلاگ را تریبون آزاد گذاشته بود.

شعری از حمید مصدق چند روز قبل از دستگیری اش در وبلاگش گذاشته بود که اینجا کپی می کنم:

روزگار ما به روایت حمید مصدق

گفتم: بهار

- خنده زد و گفت:

- ای دریغ،

دیگر بهار رفته نمی آید

گفتم: پرنده؟

گفت:

اینجا پرنده نیست.

اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست.

گفتم:

- درونِ چشم تو دیگر...؟

گفت:

هرگز نشان ز باده مستی دهنده نیست.

اینجا به جز سکوت، سکوتی گزنده نیست.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
از هر دری سخنی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.