سرزمين ايران و جان و تن مردمان آن در آتش وحشتناك افروخته با دستهاي خونريز ملايان شرير و شقاوت پيشه مي سوزد و خودفروختگان شرور، بي اندكي شرم يا شرف، دست در دست همين شيطان صفتان، هيزم بيار اين فاجعه هولناك و غول آسا شده اند كه همه اعصار و قرون نيز با تمام فراز و فرودهاي تاريخي، نمونه يي نظيرآن را هرگز به خاطر نداشته است. البته از ملايان پليد تبهكار باسوء پيشينه سي ساله در جنايت، ترور و جنگ افروزي كه تراويده از ارتجاع ديني و فرودستي آرماني اين رژيم قرون وسطايي است، جز اين نيز تصور و توقع ديگري نمي توان داشت همچنان كه از انواع مزدوران ريز و درشت دست آموز گورزيستان. اما آن چه در اين ميان مي ماند تعريف و تصوير دولتمردان مدعي دموكراسي و مدرنيزم سياسي ـ فرهنگي و واسطه هاي به دوران رسيده اقتصادي و سياسي است كه آنها را نيز بايد به عنوان موجوداتي اگرچه بسيار زهرآگين و مزور اما ضمناً جالب و عجيب براي تحقيقات آزمايشگاهي و كالبد شكافي سياسي، مورد مطالعه و بررسي قرارداد. بديهي است سوء نيات استعمارگران مدرن و منافع اقتصادي ـ سياسي دولتهايي مانند فرانسه نيزكه امروزه همه انواع كارچاق كنها از نوع سناتورگرفته ـ طبق اظهارات خود خانم مزبورـ و انواع مهره هاي معلوم الحال كهنه و نو را به كارگرفته اند تا در درياي جاري خون و نفت مردم محروم ايران موج سواري كنند، نه فقط مقاصد سودجويانه اقتصادي و سرقت سرمايه هاي هنگفت ايران بلكه همچنين حفظ كيان فاشيسم ديني ملايان است (با توجه به اين كه ايران از موقعيت سوق الجيشي خاصي نيز برخورداراست) كه اين روزها مانند هميشه و بسا بيش از پيش با تحميل شنيع ترين و قساوت بارترين انواع جنايت و شكنجه در حق اقشار گوناگون مردم ايران مي خواهد ضربات دريافتي بر حق، پياپي و كمرشكن از سوي مقاومت و مردم به جان آمده را خنثي نموده و جلادان و جاشهاي مواجب بگير ريزشي را چند روزي بيشتر سرپا نگاهدارد . بديهي است همان طوركه ذكرشد، بهاي خونين هرگونه همدستي مماشات جويانه دولتهاي ريا كار و عوام فريب ازجمله بعضي سياست بازان فرانسوي و كارگزاران اقتصادي آنها با قصابان قسي القلب غاصب ايران، منجر به هارشدن بيشترحراميان حاكم گرديده و چنان بر ابعاد توحش آنها افزوده كه نمونه هاي اندكي از آن را اين روزها در اعدام دسته جمعي جوانان بي گناه، سركوب زنان و دانشجويان عاصي و محروم از آزادي، معلمان بي دريافت حقوق، كارگران گرسنه محروم، ضرب و شتم، دستگيري و شكنجه خانواده هاي مجاهدين مستقر در اشرف و يا هر انسان به جان آمده از ستم سم داران دوپا كه به عنوان طغيان و اعتراض پيكر تكيده خود را به آتش مي كشد، مي توان به چشم ديد و تازه اين همه غير از هزاران هزار جنايت و خيانتهاي عيان يا پنهان ديگري است كه حكومت نكبت بار و ننگين ملايان با اتكا به زدوبندهاي سياسي و مالي بسياري از دولتها با آن و چشم پوشي آنها در قبال چنين جناياتي در حق مردم ايران و جهان، همچنان با دست باز به آن ادامه مي دهد. در همين راستا مجموعه كارچاق كنهاي آنها از رسانه ها و خبرفروشان خودفروخته و خوش جيب؟! تا سياست بازان سياه پيشاني و سيه پيشينه و حتي خرده ريزه هاي بزدل گريخته از مبارزه تا مأموران گمنام و بد نام وزارت اطلاعات يك باره جملگي در«ميانه خيمه درهم ريخته نظام» گرد هم آمده و دل پريشان اشرفيان شده اند تا با دامن زدن به شايعات و دست يازيدن به انواع دسيسه و توطئه هاي رذيلانه، خشم افسارگسيخته خود را از مقاومت مقاوم و ديرپاي مردم ايران و پيروزيهاي بي نظير اخير آن و به خصوص پايداري و حضور اسطوره وار اشرفيان و شأن بي شبهه جهاني آنان، به هرشكلي كه باشد نشان دهند يا صلاي دلاوريهاي شيراوژن زنان و مردان اشرفي را بي فروغ جلوه داده و با باج‌ دهي به جرثومه هاي فساد و جنايت وطني يا اجنبي، دلاوران اشرفي را از شهرشان جاكن سازند. زهي رذالت و بي شرمي از اين همه توحش و شرارت ملايان و فرودستي دست آموزانشان كه در«خمارخواب پنبه دانه» خيا ل مي كنند آخرالامر اگر روزي بشود عزم و شرف پايمردي و شهامت تا مرز شهادت در راه وطن را كه گمنام‌ترين اسطوره هاي همه دوران تاريخ جهان، با صداقت و وفا حامل آنند، با تعاريف دگرگونه و تحريف معاني، واژگون جلوه دهند و سپس با توطئه هاي جاري شوم، نسل بي همتاي شيراوژن مردان و زنان اشرفي را ـ ناكرده خداي ـ از سرراه به كناري بزنند، آنوقت به آساني در همه جاي جهان نيز جولان داده و بيش از هر وقت باز با تجار سياست پيشه، نرد «نفت وسياست» خواهند باخت و تماشاي پنجه هاي خون آلودشان نيز وقت نابود ساختن نسل و فرهنگ بشرـ هيچ دولتمرد دكاندار را اصلا ً آزار نخواهد داد. اما.... حاشا ، حاشا .... كه اگر صد سال ديگر هم به درازا بكشد و به فرض در سرتاسر دنيا يك «اشرفي تنها» با چتر گسترده موجود از هواداران وفادار غيور و هم ميهنان دلشيفته آزادي باقي باشد، نه فقط جاشها و جاسوسان دست آموز گرك خون آشام جماران بلكه كل اركان رژيم نيزـ مثل ديروز.... امروز.... و پيوسته.... يك لحظه كوتاه نيز فرصت آسايش باز نخواهند يافت و از خوف حضور تك تك «گوهران شب چراغ شام تاريك وطن» در شهر فروزان و بي همتاي كوير، يا عين كژدم از هول محاط حلقه هاي آتش، برخود نيش زده و به هلاكت خواهند رسيد يا اگر نه، فرياد شعار و خرمن آتش خشم و قيام توده هاي مردم ايران ـ كه مثل ديروز.... مثل امروز.... و فردا بي شك ذهن و گوش عمامه داران را بيش از پيش گنگ و كر خواهد كرد، ريش و ريشه هاي همه سردمداران جهل و جنون را يك سره سوخته، خاكستر خواهد ساخت. اين آتش افروخته دائم ـ طي سه دهه سلطه گورزادان اما كه به جز تحميل فقر و فساد بر مردم ايران، بردن نسلي به قربانگاه، قتل عام پيشگامان آزادي و عدالت و ايجادجنگ و فساد و ويراني همراه نبوده و هنوز نيز پس از اين همه سال، ستمديدگان از رژيم جنايت و تباهي خود را به آتش كشيده و مي سوزانند ـ ، نه اگر امروز.... بي شك اما فردا.... و نه فرداي دير و دور.... فرداي شتابان در راه، با اوج و طغيان قيامت و قيام پيشآهنگان شجاعت و شرف، دانشجويان دلير، مردان و زنان آزاديخواه، و همه اقشار مردم بپا خاسته ايران، دفتر سنگين تباهي و جنايات گورزيستان را نيز در حفره ننگين و سياه خاطرات تاريخ سرنگون خواهدساخت تا ديگر هيچ كس محض رهايي از فقر يا ظلم و ستم ملايان، پيكر خويش را به آتش نسپارد بلكه هيمه هاي افروخته سركش در همه جا محض برپايي آئينهاي جشن و سرور و شادي«مثل جشن چهارشنبه سوري» باشد كه تا عرش خدا شعله كشد و زمين و آسمان ميهن را نيز يكسرآماده رويش و زايش سازد.

ارسال شده:

ساسان رحمت زاده