رفتن به محتوای اصلی

دفاع از حقوق بشر به شیوه آلمانی
15.03.2009 - 19:57

سخنگوی دولت آلمان روز پنجشنبه 12 مارس اعلام کرد که دفتر خانم مرکل کاردار سفارت حمهوری اسلامی ایران در برلین را در اعتراض به "نفض حقوق بهائیان" در ایران فراخوانده و اعتراض دولتش را به نماینده ایران اعلام کرده است.در همین زمینه رادیوی دویچه وله، رادیوی دولت آلمان دو روز پیش ضمن پخش گزارشی در باره سرکوب افلیت مدهبی بهائیان در ایران، اعلام کرد که خانم آنگلا مرکل،صدر اعظم ‌آلمان،نیز از جمله مقام‌هایی بود که به این دستگیری‌ها اعتراض کرده.بر اساس اخبار کریستوف هویس‌گن مشاور مرکل در امور سیاست خارجی و امنیتی،در ماه فوریه‌،کاردار ایران در آلمان را احضار کرد و خواستار "محاکمه‌‌ی علنی بهاییان" بازداشت‌شده است.

در واکنش دیگری سخنگوی دولت آلمان در باره اعتراض دفتر خانم مرکل به اذیت و آزار و محاکمات بهائیان توسط جمهوری اسلامی تاکید کرد که:این وظیفه دولتش است که از حق و حقوق "اقلیتهای دینی" نظیر بهائیان دفاغ نماید چرا پاسداری از "آزادی مذاهب و احترام به ادیان" از سیاستهای رسمی دولت آلمان می باشد!

دولت آلمان بالاخره بعد از جند سال سکوت و مماشات در برابر ابعاد سرکوب مبارزات مردم ایران و موج اعدام ها و سنگسارها، بالاخره متوجه" آزادی مذاهب و ادیان و لزوم احترام به ادیان .." شده و در همین رابطه است که دستگیری و محاکمات رهبران بهایی توسط جمهوری اسلامی را محکوم و خواهان آزادی شان شده است. ابعاد جنایات و وحشیگریهای جمهوری اسلامی، زندان، اعدام و شکنجه بالاخره دولت آلمان را مجبور کرد برای حفظ ظاهر سیاست "دفاع از حقوق بشرش" هم که شده از "اقلیت دینی بهایی" که مورد سرکوب و اذیت جمهوری اسلامی واقع شده است،دفاع کرده و خواهان پایان دادن به این سیاستهای رژیم بشود. این هم فی نفسه بدک نیست. بالاخره جان انسانها و دفاع از حق حیات انسان هم مهم است.اما دفاع این چنینی و در این مقطع زمانی شاید برای وجهه دولت آلمان هم که شده بد نباشد، اما این موضعگیریهای دولت آلمان ذره ای از سکوت و مماشات این دولت در برخورد به جنایات جمهوری اسلامی در سرکوب، زندان و اعدام هزاران نفر از مردم ایران کم نکرده و نمی کند.

دولت آلمان و سیاست کنار آمدنش با جانیان اسلامی در طول سه دهه که از حکومت جانوران اسلامی در ایران می گذرد،از نظر مردم ایران و قربانیان تروریسم دولتی ایران، و هزاران بازمانده اعدام ها توسط رژیم محکوم می باشد.دفاع این چنینی از حقوق بشر دقیقا در راستای همان سیاست رسمی دولت آلمان می باشد.

در این شکی نیست که جمهوری اسلامی رژیم صدهزار اعدام و سنگسار و سرکوب است. در این هم شکی نیست که باید به این سرکوبها و وحشیگریهای جانیان اسلامی حاکم در ایران اعتراض کرد. هر انسان آزادیخواه و شریفی که اخبار اعدام ها و نقض مستمر حقوق بشر و اعدام ها توسط دولت ایران را می بیند،آزرده خاطر می شود و این جنایات را محکوم می کند.اما در این میان دولتهای تاکنونی که در آلمان بر سر کار آمده اند سیاستهای مماشات جویانه و بخشا سکوت را در برخورد به سرکوب مردم و مبارزات مردم توسط جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند.

سیاست دولت آلمان تابعی از روابط اقتصادی و سیاسی اش با ایران بوده و می باشد.جهت گیری عمومی این دولتها حمایت"بی طرفانه" از رژیم جمهوری اسلامی بوده است. بویژه بعد از کنفرانس برلین در سال 2001 روابط این کشور در دو دره خاتمی در بالاترین سطح بوده است. گسترش روابط سیاسی و افتصادی با رژیم اسلامی،تلاش برای از انزوا خارج کردن جمهوری اسلامی،حمایتها و روابط گسترده سیاسی واقتصادی دولتهای آلمان از جمهوری اسلامی،گرفتن نقش واسطه در روابط رژیم ایران با اتحادیه اروپا و آمریکا،باز کردن کانال ها و مجراهای حمایتی از ادامه روابط اقتصادی و بارزگانی ایران با کشورهای اتحادیه اروپا بویژه در دور زدن تحریمهای سازمان ملل و... مجموعه از سیاستهای حمایتی و همسویی دولتهای آلمان در برابر رژیم اسلامی بوده است.

دولتهای حاکم با گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با جمهوری اسلامی در برابر سیاست نقض حقوق بشر، اعدام ها و سنگسار، دستگیریهای فعالین کارگری و دانشجویی و... رسما سکوت اختیار کرده و بی شرمانه این سیاست خود را "عدم دخالت در امور داخلی رژیم" نامگذاری کرده و بدین وسیله در برابر این همه جنایات جمهوری اسلامی "متمدنانه" سکوت اختیار کرده اند.

سیاستی که چشم بر اعدام و سنگسار ها می بندد، دستگیریهای فعالین کارگری و دانشجویی را می بیند و دم بر نمی آورد،سیاستی که دست عوامل و دیپلمات – تروریستهای اعزامی را در سازماندهی تهدید و ترور مخالفین و نیروهای اپوزیسیون باز می گذارد، سیاستی که نشست و برخاست کردن با سران جمهوری اسلامی را "ارزنده" می داند، سیاستی که با هر بی شرمی و وقاحتی در برابر جمهوری اسلامی و سیاستهای سرکوبگرانه اش به بهانه "عدم مداخله در امور داخلی ایران" ساکت شده و....

علنا و آشکارا معنایی جز حمایت از یکی از وحشیترین حکومتهای دیکتاتوری مذهبی نداشته و ندارد.

این سیاست نه جدید بوده و نه چیز تازه ای دارد.

همسویی و همکاریها و گسترش روابط دولتهای آلمان با رژیم جمهوری اسلامی بسیار استراتژیک تر از بحث حقوق بشر می باشد.حقوق بشر برای دولت آلمان معنای اقتصادی و سیاسی "ویژه ای" دارد. این ویژه گی بازار ایران و حجم تبادلات افتصادی و قراردادهای میلیاردی می باشد که تعیین می کند دولت های آلمان چرا باید در برابر نقض مستمر حقوق بشر توسط حمهوری اسلامی ساکت شده و سیاست مماشات را در پیش بگیرند.مردم ایران هنوز یادشان نرفته که گنشر به عنوان وزیر خارجه وقت آلمان اولین مقام غربی بود که در معیت ژورنالیست های نان به نرخ روز خوری چون پیتر شالاتور به دیدار خمینی رفته و با این سیاست خود عملا رژیم بر آمده از سرکوب انقلاب ایران را به رسمیت شناختند. در طول سه دهه گذشته تفربیا همه سیاستمداران مطرح آلمان از چپ و راست سیاست کنار آمدن با جمهوری اسلامی را تیلیغ کرده و در سیاستهایشان منظور کرده اند.مورد آخر اینگونه برخورد ها سفر گرهارد شرودر صدر اعظم سابق آلمان در اوایل ماه فوریه امسال به ایران و دیدار با خامنه ای و احمدی نژاد و خاتمی و مذاکره با سران حکومت برای انعقاد قراردادهای مربوط به صدور گاز ایران به اروپا و همکاریهای امنیتی و سیاسی دو طرف می باشد.این دیدارها در شرایطی انجام شد که احکام اعدام دهها نفر صادر شده بود و فعالین کارگری و دانشجویان در زندانها تحت شکنجه بودندو جناب شرودر به اعتراف خودش سفرش را با رضایت وزارت خارجه دولت آلمان انجام می داد، و فرار نبود هیچ جایی سخنی از حقوق بشر به زبان بیاورد چرا که ایران اسلامی از نظر دولت آلمان یک"گلوبال پلییر" منطفه ای است که بدون آن نمی شود کاری را پیش برد؟؟.

سیاست دولت آلمان و نوع "دفاع آلمانی از حقوق بشر" نه ربطی به حقوق بشر داشته و نه قرار است مشکلی از قربانیان سرکوب و زندان و اعدام حتی مورد بهائیان دستگیر شده به دنبال داشته باشد.دولت فعلی آلمان نظیر دولت های سه دهه گذشته کماکان سیاست نزدیکی به جمهوری اسلامی و گسترش روابط سیاسی و افتصادی با این رژیم می باشد.با این سیاستها دولت آلمان

عملن و علنن حمایت از رژیم اسلامی و کنار آمدن با این جانیان و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی را ادامه می دهد.از نظر مردم ایران سیاستهای دولتهای تاکنونی آلمان در حمایت و همسویی با جانیان اسلامی حاکم بر ایران محکوم بوده، چرا که همین سیاستها جانیان اسلامی حاکم بر ایران را تقویت کرده و دست شان را در سرکوب مبارزات مردم باز گذاشته اند.مردم ایران با به زیر کشیدن جمهوری اسلامی جواب این سیاستها را خواهند داد.

24 اسفند 1387 برابر با 14 مارس 2009

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.