رفتن به محتوای اصلی

جنبەهای تاریخی شکست انقلاب ١٣٥٧، قسمت دوم و پایانی
07.02.2015 - 14:51

تقریبا ١١٠ سال از پیدایش نفت در ایران میگذرد. نفت یا طلای سیاە در کشورهای نروژ و مکزیک بە پایەهای دموکراسی و رفاە در آن دو کشور کمک نمودە است اما در اکثر کشورهای نفت خیز بویژە حوزە خلیج نفت  یکی از عوامل بروز دیکتاتوری بودە است. نفت در دورە زمامداری مظفرالدین شآە قاجار کشف اما با روی کارآمدن رضاخان نفت عامل مهمی در استقرار حکومتداری ایشان بود. بریتانیا کە در رقابت شدید با روسیە بر سر ایران بود معقولترین راە حفظ ایران را نظامی متمرکز در ایران می پنداشت و با طرحهایی نظیر نوسازی ایران، راەاندازی راە آهن و متصل کردن  شمال و جنوب ایران بهم، مدرنیزە کردن آرتش ایران با پول نفت نظامی متمرکز را بنیان نهاد و بهترین فرد برای تسلط بر این چارچوب در مقابل روسها رضاخان بود. در دورە زمامداری محمد رضاشاە پهلوی نفت عامل شدت بخشیدن بە  دیکتاتوری  ایشان بود و هراندازە کە قیمت نفت صعود میکرد شاە بر یکەتازی خود می افزود. برخی کارشناسان أمور ایران سقوط رژیم پهلوی دوم را بە دلیل بالا بردن قیمت نفت از طرف و میدانند.

در رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز با اقتصاد نفتی کشور ادارە شدە و دولت بی نیاز از وابستگی بە مردم و نظام مالیاتی بودەاست. در نتیجە نظام خود را در مقابل مردم پاسخگو ندانستە است. بگفتە عباس عبدی اندک فضای باز سیاسی در دورە خاتمی بە پایین بودن نرخ نفت بر میگردد کە در دورە ریاست ایشان اقتصاد کشور بر اساس نفت ١٠ دلاری می چرخید اما قیمت نفت در دورە احمد نژاد بە دە برابر رسید و در نتیجە دیکتاتوری نیز ١٠ برابر شد.

نفت ایران در قسمت عربستان ایران قرار دارد و این سرمایە بلحاظ ژئوپولیتیک در منطقە حساسی قرار دارد. حفظ آن بدون یک اقتدار شدید بر آن منطقە امکان پذیر نیست و عرب زدایی یکی از روشهای جاری از دورە رضاخان تا بە امروز بودە است. می بینیم کە از  نفت تنها دود آن بچشم مردم منطقە خوزستان می رسد و پول آن در مناطق مرکزی صرف برج و کاخسازی و نوسازی میگردد کە بعدا بدان خواهم پرداخت. 

تشیع: یکی از مهمترین عامل ناکامی مردم ایران بە دموکراسی در مذهب و اعتقادات مذهبی آنان میباشد. مذهب شیعی با ساختار جمهوری و مردمسالاری سازگار نیست و ساختار آن با نظام سلطانی منطبق است. شیخ ابراهیم زنجانی از فراماسونهای دورە قاجار در کتاب خاطرات خود نیز دین شیعی را با نظامهای سلطانی سازگار می بیند. هویت ملی ایرانیان بدون مذهب شیعی معنی ندارد و بی جهت نیست کە اخیرا آقای مسعود بهنود بطور شفاف  روشنفکر ایرانی را بدون داشتن مذهب شیعی بی معنی دانستە است.  تمام ستیزهای اجتماعی، سیاسی و مدنی با استفادە از مبانی شیعی و فتواهای آن انجام میگیرد و برخورد با موضوع مهم داخلی و خارجی بە آموزەهای شیعی مراجعە میشود. برای تسلط تشیع بر ایران چند قرن کار شدە، بعنوان دین رسمی پذیرفتە شدە و هیچ نظامی قادر بە رویارویی با این پدیدە نیست. خانم دلارام مشهوری در کتاب خود " رگ تاک " می نویسد: تشیع شورەزاریست کە هیچ بذر دگراندیشی در آن نمی روید.

نخبە کشی: فرهنگ حذف در ایران ریشە دیرینە دارد و اینکە این فرهنگ از جامعە بە حکومت منتقل شدە و یا از حکومت بە جامعە انتقال یافتە مشخص نیست اما فرهنگ حذف هم در بطن جامعە هم در فرهنگ حکومتی بطور عریان اعمال میشود. امیرکبیر کە خود یکی از عاملان قتل علیمحمد باب و یا  اعدام میرزاآقخان کرمانی و سید احمد دشتی بود متعاقبا خود نیز حذف گردید. نخبە کشی شیوەهای متفاوتی دارد کە می توان فرار مغزها از ایران کە گاهی أوقات ارزش  آنرا بیشتر از درآمد نفت می دانند نوعی نخبە کشی نامید. تئوری رعب و وحشت برای سکوت نخبگان جامعە شگرد روش حکومتداری در ایران بودە است. سکوت روشنفکران و نویسندگان در مقابل موضوعات مهم ناشی از حذف آنان است. رضاشاە در دوران زمامداری خود بر اساس پروژە حذف سیستم خود را بنیاد نهاد. ایشان ابتدا افرادی چون سیدضیاء طباطبائی و عبدالحسین تیمورتاش را کە از عاملان روی کار اوردن ایشان بودند حذف نمود. بعدا با تثبیت موقعیت خود جناح چپ ایران را ممنوع الفعالیت و آنانرا زندانی نمود. روشنفکران و منتقدین سیاسی خود نظیر واعظ قزوینی و میرزادە عشقی را بشیوەهای فجیع بقتل رساند. یک روز بعداز بریدن سر واعظ قزوینی در سالن مجلس شورای ملی توسط طرفدارن رضاشاە میرزادە عشقی کە اصالتا از کوردهای سنندج بود در تقبیح این جنایت شعری با این عنوان سرود کشتە شد.  " بعداز این بر وطن و بوم و برش باید رید | بر چنین مجلس و کروفرش باید رید ـ پدر ملت ایران اگر این بی پدر است | بر روح پدرش باید رید ـ بە مدرس نتوان جسارت کرد اما | آنقدر هست کە بر ریش مثل خرش باید رید" .  میرحسین موسوی کە اینک در حصر است تئوری رعب و وحشت را برای بقای نظام اسلامی تجویز کرد. خارج از اینها حلقە فرهنگ حذف تحت لوای بیگانە ستیزی تنگتر و تنگتر شدە است. غرب ستیزی، عرب ستیزی، یهودی ستیزی، بهایی ستیزی و ... موضوعاتی هستند کە ریشە در فرهنگ جامعە ایران دارد.

کثیرالمللگی: کشورایران از دورە صفوی  تا دورە قاجار ممالک محروسە نام داشتە است. با انقلاب مشروطە و ظهور ناسیونالیسم ایرانی بر مبنای تمرکززدایی در چارچوب تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی کە بە همت نمایندگان تورک آذربایجانی در مجلس شوری ملی تصویب شد، این طرح همانند دیگر مسیرهای پیشرفت ایران بە انحراف کشاندە شد و تمرکزگرایی بە جای تمرگززادیی بە سیاست مرکز درآمد. در موضوع اجرای تمرکزگرایی  از همە اهرمهای  نفت، مذهب، کشتار نخبگان، تغییر دربافت دموگرافی ، فرهنگ و تحریف تاریخ ملتهای غیر فارس استفادە شدە است. در سطح نیروهای سیاسی و تمام جریاناتی کە خواستار دستیابی بە قدرت در مرکز بودەاند در ارتباط با قضیە ملی و حفظ چارچوب کنونی ایران با زور در ایران متفق و مثل هم می اندیشند.

نگاهی بە تاریخ معاصر ایران میدهد کە مبارزە برای آزادی و استقرار دموکراسی در ایران از نواحی متعلق بە ملتهای غیرفارس شروع شدە اما این مبارزە در مرکز ایران نابود شدە است. مرکز ایران کانون ارتجاع و تحجر است. بعداز ماجرای استبداد صغیر و بە توپ بستن مجلس شورای ملی  کوردها برهبری یارمحمد خان کرماشانی، تورکها بە رهبری ستارخان و باقرخان و گیلکها مهمترین نقش را در احیای مشروطە ایفا نمودند و دیکتاتوری مرکزی را بە زانو درآوردند. در جریان تاسیس حکومت ملی آذربایجان برای اولین بار در تاریخ ایران زنان از حق رای بهرەمند شدند کە درست ٢٠ سال بعد در ایران این حق بە زنان واگذار شد. إصلاحات ارضی در آذربایجان یکی دیگر از اقدامات مهم حکومت آذربایجان بود کە ٢٠سال بعداز آن و در جرین انقلاب سفید این طرح اجرا شد. در حکومت جمهوری آذربایجان پروژە تربیت و سرپرستی کودکان بی سرپرست یکی دیگر از کارهای آن جمهوری بود اما اینک بعداز هفتاد سال هزاران کودک بی سرپرست و کارتن خواب در ایران وجود دارند.  در جریان انقلاب ١٣٥٧ تنها کوردستان بود کە آگاهانە  بە رفراندوم جمهوری اسلامی پاسخ منفی داد. اینها نشاندهندە این است کە مناطق ملی همیشە مدرنتر از مرکز عمل کردەاند.

حفظ ساختار چند ملیتی ایران بدون یک قدرت خشن قادر بە ادامە خود نیست. با پول نفت مناطق عربی ایران، نیروی کار مجانی و ارزان کوردستان،  نیروی کار متخصص تورک کە  چرخە صنعت کشور را میگرداند و منابع زیرزمینی بلوچستان و مسیر ترانزیت آن بسوی  ممالک شرق آسیا در انحصار حکومتی است کە این همە سرمایەها با زبان دموکراتیک قابل نگهداری نیست. مذهب عمل مهمی برای نگهداری آن است و فتوای مراجع دینی در صورت نیاز مهمترین روش حفظ مناطق ملی است. برای نمونە حکم فرمان جهاد خمینی علیە مردم کوردستان.

در خاتمە،  در آستانە سالروز انقلاب ١٣٥٧ آیندە نگران کنندەای در انتظار ایرانیان است. شکاف ملی در ایران جدی است. آمار آسیبهای اجتماعی در ایران بیداد میکند، چپاول و غآرت در اوج خود است اما با این وجود آنچە ایران فعلی را از ایران سال ١٣٥٧ متفاوت نشآن میدهد ین است کە آنهمە بیماریها و معضلات اجتماعی بە انقلاب انجامید اما معضلات فعلی جامعە را بە اختگی و سیەروزی کشاندە است. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

هادی صوفی زادە

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.