فائزه هاشمی رفسنجانی باید در مصاحبه با روزنامه فیگارو با اشاره به زندانی شدنش به مدت 6 ماه گفته باشد: زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ ایرانی، بهائیها، اعضای مجاهدین خلق، اصلاحطلبان و کسانی آشنا شده که برای باورهایشان مبارزه میکنند.
فائزه رفسنجانی میگوید: «در ایران آزادیها بیش از پیش پس رفتهاند».
فیگارو در آغاز گفتگو از او میپرسد، یک سال و نیم پس از رسیدن حسن روحانی به قدرت در ایران، ایرانیان چه احساسی دارند؟ فائزه رفسنجانی میگوید: «مردم انتظارات بسیاری از حسن روحانی داشتند. آنها امروز کاملن ناامید نشدهاند؛ اما بر این باورند که او نخواهد توانست به همه خواستهای آنها پاسخ گوید.
دختر هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از مصاحبه میگوید: فراموش نکنیم که رئیسجمهور در ایران چندان قدرتی ندارد. قدرت در دست رهبر جمهوری اسلامی است که توسط محافظهکاران حمایت میشود.»
فائزه رفسنجانی در اشاره به زندانی شدنش به مدت 6 ماه در سال 2012 میگوید که زندان تجربه بسیار خوبی بود چرا که با زنان و مردان بزرگ ایرانی، بهائیها، اعضای مجاهدین خلق، اصلاحطلبان و کسانی آشنا شدم که برای باورهایشان مبارزه میکنند.
چکیده تفسیر روزنامه حسین شریعتمداری چنین است:
...که فائزه هاشمی در دوره اصلاحات از آنجاییکه مدیرمسئول روزنامه زن بود، برخی از عناصری که با انقلاب در تعارض قرار داشتند را دور هم گرد آورده است؛ بدون آنکه توضیحات مستدل بیشتری در این زمینه در اختیار خوانندگان خود قرار بدهد و بنویسد که منظور چه کسانی هستند. جای تعجب نیست که کیهان تهران مصاحبه روزنامه زن در آن دوره را نیز با فرح پهلوی جانبدارانه و مشکوک تلقی میکند. از دید این روزنامه، گناه نابخشودنی دیگر فائزه هاشمی این است که او از نیروهای سازمان مجاهدین خلق که با آنها در زندان آشنا شده است، به دفعات مختلف تمجید به عمل آورده و گناه دیگر او همچنین مشارکت در قیام مردمی ( جنبش سبز سال 88 ) و هم مسیر شدن با اصلاحطلبان حکومتی است. این روزنامه در خبر ویژه خود بهائیت را دشمنانه یک حزب تلقی میکند که ساخته ی دست استعمار انگلیس میباشد و مدعی است بهائیان پیوند عمیق با صهیونیسم و فراماسونری جهانی دارند. همچنین این ارگان ولی فقیه مدعی میشود که جمهوری اسلامی با بهائیت که ریشه در انحراف و جعل دارد، صرفن مشکل عقیدتی ندارد بلکه مسئله اقدام علیه امنیت ملی مطرح است (؟!) و در جایی دیگر نیز به منبع مالی بهائیان اشاره میکند که در «تروریسم اقتصادی» نقش دارد. عیسی سحر خیز نیز در این تفسیر وقیحانه و موذیانه ی کیهان تهران بی نصیب نمی ماند زیرا که او از حق بهائیانی که از شیعیان افراطی در ایران ستمدیده اند و همچنین شجاعانه از حقوق شهروندی دگرباشان جنسی دفاع کرده است که در مورد دسته ی آخر آنگونه که انتظار میرود از واژه بیمایه و رکیک «همجنس بازان» جهت تنزل شخصیتی این افراد استفاده میکند. البته ادبیات رکیک اسلامی که بر علیه مخالفان مذهبی-سیاسی در ایران اسلام زده استفاده میشود و از جنس کیهان تهرانی هستند، بر هر فرد خردمند ایرانی روشن و آشکار است.
پایان گزارش./.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید