رفتن به محتوای اصلی

کشتن بن لادنها درد را دوا نمی کند ، باید بر روی آموزش سرمایه گذاری کرد
05.05.2011 - 17:14

امروز ازطرف ویکتوریای عزیز یک زن مبارز هم میهنم، ای میلی، همراه یک ویدئو و مطلبی دریافت کردم با این مضمون: "تا زمانی که قرآن کتابی آسمانی و مقدس خوانده می شود، امکان پرورش بن لادن های دیگر هست/برای حل مشکل تروریسم، باید برروی آموزش سر مایه گذاری کرد". این جمله کمی احساساتی است و با نفرت به بوجود آورنده ی تروریسم ابراز شده، اما واقعیتی را بیان می کند که انکار ناپذیر است. ویدئوی همراه این ای میل از سخنرانی یک محقق پاکستانی الاصل که در خلال صحبتهایش فیلم کوتاهی از مدرسه تروریست پروری طالبان را نشان می دهد، ارسال شده است که ویدئو را در زیر این مقاله کوتاه برای مشاهده خوانندگان می آوریم. در واقع در همه کشورهائی که افراطی گرائی و نا آگاهی و فقر مالی برای اکثریت، حاکم هستند، زمینه برای پرورش تروریسم آماده است و بدرستی باید بانفرت به تروریسم وتروریست پرور ودادن انگیزه برای بوجود آمدن تروریسم، نگریست. دراین نکته بنده و ویکتوریای عزیز و همفکران اش بدون شک هم عقیده ایم. من بارها در مقالات متعددی تأکید کرده ام که نا آگاهی عامل اصلی حاکمیت افراطی گرائی و دیکتاتوری مذهبی است و آز و حرص پول و مقام از انگیزه های حمایت از دیکتاتوری است. حالا فرق نمی کند، دیکتاتوری رژیم شاه و سکولارهای دیکتاتور طلب که امام زمان را در خواب دیدن و یا بظاهر برای عوامفریبی به حج رفتن و به زیارت مقبره امامان رفتن، باشد و یا رژیمهای افراطی مانند مذهبی خامنه ای باشد که رئیس جمهورش نامه برای امام زمان را به چاه جمکران بیاندازد! همه این رژیمها پشت روی یک مدال اند و یک هدف رادنبال می کنند. یعنی نا آگاه نگهداشتن توده ها و عبد و عبید بار آوردن آنها. این ها خود در نهایت به احساساتی برخورد کردن و افراطی گرائی می انجامد که تروریسم میوه تلخ آن است. ما باید بدانیم، و مطمئنا بر هیچ کسی که الفبای سیاسی را درک می کند، پوشیده نیست که سیستمهای سرمایه داری هار و رژیمهای دیکتاتوری خود رقابتهای بی رویه بوجود می آورند و آزمندی برای هرچه بیشتر داشتن را تقویت می کنند. در یک کلام اینها بوجود آورنده فرق فاحش طبقاتی اند و آن گونه که اشاره شد، این نکات عامل اصلی تولید شستشوی مغزی و تروریسم هستند. لذا باید برای جلو گیری ازگسترش تروریسم وریشه کن کردن آن بر روی این جمله تأکید ورزید که سرمایه گذاری برای آموزش و پرورش لازم وضروری است و آگاهی به مردم دادن ازمسایل حیاتی خواهدبود که ریشه نفوذسیاسی مذاهب درجامعه را می خشکاند و در راه نزدیک شدن نیروهای، از نظر عقیدتی مخالف، بزرگترین خدمت انجام می دهد و در نتیجه، این خود یک گام بس بزرگی به سوی دمکراسی است.

همین آقای اسامه بن لادن خود پرورده سیستم سرمایه داری هار بود و از بزرگترین قدرت دنیای سرمایه داری، یعنی آمریکا در سال 1982 بیش از 20 میلیون دلار، رقمی که در روز نامه ها نگاشته شده بود، حالا دیگر از پشت پرده آن چشم می پوشیم، برای بیرون راندن ارتش شوروی سابق از افغانستان، کمک دریافت کرد. او با این کمک همراه مجاهدین آن زمان افغانستان با ارتش شوروی جنگید و چون بعد از آن مجاهدین برای کسب قدرت، خود توی سرهم می زدند، بن لادن ازآنها برید و در سال 1988 گروه تروریستی القاعده با گرفتن تجربه ازهمان مجاهدین و از افکار طالبان، تأسیس نمود و چند سالی بعد هم با مراجعه به عربستان سعودی و دیدن ارتشهای 29 کشور اروپائی و در رأس همه آنها ارتش آمریکای، کمک دهنده به خود او، درنیم جزیره عربستان، برای حمله به صدام حسین و آزادی کویت، مخالفت علنی خود را با حکومت عربستان و آمریکای دوست و حامی سابق خودش، اعلام نمود.

آنگونه که دراین مقاله دریافتی آمده، بن لادن یک نفر نیست که باکشتن او، حالا قانونی یا غیر قانونی، مسئله را حل شده به حساب آورد. به نظر من و هزارها انسان دمکرات، باید با عامل بوجود آورنده بن لادنها یعنی افراطی گرائی مبارزه نمود. در اینجا واژه غیر قانونی بکار گرفته شده، اگر چه جنایتکاران بی رحمی که به دستور آنان، انسانها را برای انتقام جوئی با ارره سرمی برند. جرمشان بیش ازکشته شدن است، اما خود این شیوه کشتن یک نوع مقابله به مثل و انتقام جوئی است و با دمکراسی و حقوق انسانی در جهان، هم خوانی نمی تواند داشته باشد. اسامه بن لادن را می بایستی، اگر چه میلیونها دلار هزینه محافظت می توانست داشته باشد، آنگونه که ادعا می شود او مسلح نبوده است، دست گیر می کردند و تحویل دادگاه های بین المللی داده می شد ومحاکمه می گردید و ازدهان خود او شنیده می شد که همه بدانند که او چه جنایتهائی مرتکب شده است.

صاحب نظران و بی طرفان براین باور اند که سیستم سرمایه داری هار در جهان مدرن امروز نیاز مبرم به پرورش ترور و تروریسم دارد که به عنوان مترسک بر سر مردمان ملتهای جهان نگهدارد و همیشه به بهانه جلو گیری از تروریسم آنها را زیر کنترل داشته باشد. و گر نه، انسان از خود می پرسد، این همه بودجه و امکانات چگونه و تحت چه شرایطی تهیه می شود که مثلا طالبان با کم ترین تبحر و سواد و در بدترین شرایط، بیشترین ابزار جنگی را در اختیار دارند و درمقابل نیرویهای نظامی مجهز به سلاحهای مدرن ایستادگی می کنند و می توانند جوانان بی چیز را دهها سال اداره کنند و همه مخارج مسافرت آنها را برای ترور به اقصا نقاط جهان بپردازند و این همه امکانات را در اختیار آنان بگذارند؟! من ویدئو را همراه این مقاله می فرستم که مورد توجه خوانندگان گرامی قرار گیرد و عامل اصلی ترور یعنی مدارس آئینی طالبان را خوب تر بشناسند.

http://gomnamian.blogspot.com/2011/05/blog-post_0…

هایدلبرگ، آلمان فدرال 5.5.2011 دکتر گلمراد مرادی

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.