رفتن به محتوای اصلی

شگفت‌زده از این که چقدر به رسوایی نزدیک و این نزدیکی چقدر لذیذ
28.12.2010 - 14:22

بی ادب

برای

چرا آسانژ به میل حکومت اسلامی افشاء نمی سازد؟

کسی که عامدانه و پنهانی جُرمی مرتکب می‌شود سرشار از این لذت است که سوراخی مطمئن پیدا کرده تا آگاهی ِ همگانی و بالتبع، نظام ِ مسلطِ وابسته به آن را ریشخند کند به خطرات تن داده و برایِ لحظه‌ای توانسته فراتر از قانون و اصل بایستد، فراتر از آن‌چه دیگران مجبور اند به آن تن دهند این لذتِ کمی نیست درخشان‌ترین توهم ِ فردیت تنها از دلِ تخطی و خیانت خودنمایی می‌کند چنین لذتی برایِ این که به بیش‌ترین حد برسد و مدام شعله‌ور نگه داشته شود، می‌بایست سرنخ‌هایی در اختیار ِ آگاهی ِ همگانی بگذارد

مجرم باید به طور دائم حماقتِ ذاتی ِ حیطه‌یِ همگانی را به او یادآور شود و از این یادآوری، از این که او خود را از معدود کسانی می‌داند که از این حماقت رَسته‌اند، غرق ِ لذت شود برایِ مثال، مجرم شواهدی در اختیار می‌گذارد تا بازی‌اش با دیگران فرم ِ پایاپایی به خود بگیرد. به عبارتِ دیگر، از دیگران، از آن احمق‌هایِ ماشینی ِ تن به نظم داده می‌خواهد تا اگر می‌توانند دستگیرش کنند و به سزایِ اَعمال‌اش برسانند. فورانِ لذت درست آن زمان است که مجرم با چهره‌ای کاملاً مصمم و غریزی دارد شرح ِ دقیقی از نحوه‌یِ انجام ِ جُرم و جزئیاتِ سوراخ کردن و فراتر رفتن می‌دهد و دیگران همه‌یِ آن توضیحات و شواهد را به شکلی استعاری و غلط‌انداز می‌فهمند و تحتِ تأثیر ِ قدرتِ تخیل ِ صادقانه و بی‌آلایش ِ او قرار می‌گیرند. در حالی که او – مجرم – با چهره‌ای برافروخته دارد به عجز ِ آنان و کوتاهی ِ دست‌شان می‌خندد و در عین ِ حال، دارد عملی رسوا را با نگاهی جزئی باز می‌گوید تا آن را درست مقابل ِ چشم ِ دیگران پنهان کند. شگفت‌زده است از این که چقدر به رسوایی نزدیک است و این نزدیکی چقدر لذیذ. شگفت‌زده از این که می‌تواند این بازی را تا جایی ادامه بدهد که حتا صریح‌ترین اعتراف‌اش نیز با تأیید و خنده و شگفتی ِ دیگران همراه شود؛ دیگرانی که لحظه‌ای قبل از چند‌ـ‌و‌ـ‌چونِ آن عمل ِ مجرمانه اعلام ِ انزجار کرده‌اند و مجرم در کمالِ کنجکاوی و شفقت با این انزجار همراهی کرده و از ذاتِ خبیثِ آن، درست مقابل ِ همگان، ابراز ِ تعجب کرده است. این دروغ و تعجبی ست که هر انسانِ مجرم و شریف لااقل یک بار به آن تن داده و با این کار به توانایی ِ عجیبِ انسان در صحنه‌سازی و نیرنگ پی بُرده. همین توانایی ست که مجرم ِ حساس را به جایی می‌رساند که به هر نوع شور و اشتیاق ِ زیاد از حد در خود و دیگران بخندد.

خلاصه آن که، کسی که از سوراخ ِ تخطی لذت می‌برد، معمولاً خودش مقدماتِ گیر افتادن‌اش را فراهم می‌کند. لذت همواره مسیری ست برایِ لذتِ بیش‌تر. داستان‌هایِ کارآگاهی در شکل‌هایِ کلاسیک‌اش، اغلب رویِ هوش و ذکاوتِ جسور و جست‌وجوگر ِ پلیس/کارآگاه بنا شده‌اند و لذتِ کشفِ شواهدِ مجرمانه و غلبه بر مجرم را به شکل ِ لذتی اصیل جا زده‌اند. اما حقیقت این است که کارآگاه اگر هم در این کار لذتی ببرد، جیره‌خور ِ لذتِ مجرم است. مجرم آن شواهد را آن‌جا گذاشته و از بودنِ خطرناکِ آن‌ها سرمست شده. کارآگاه‌ها معمولاً ته‌مانده‌یِ مشروبِ مجرم را می‌نوشند و به همین دلیل غالباً تظاهر به سرمستی می‌کنند؛ چون حیطه‌یِ خطرپذیری‌شان در پیوند با نظم ِ نمادین و آگاهی ِ همگانی ست و بنابراین، کم‌خطر است. این احتمالِ قوی وجود دارد که تنها آن مجرمی هرگز گیر نمی‌افتد، و اصولاً در این وادی‌ها سیر نمی‌کند که از جُرم لذت نمی‌برد و بیرون از چهارچوبِ لذت، جُرم برای‌اش بدیلی برایِ میل ِ برتری‌جویی نیست. در این‌جا ست که شاید بشود از جُرم به شکل ِ گونه‌ای خطا یا اشتباه نام بُرد؛ چیزی که آدم‌هایِ معمولی برایِ آن که کارشان راه بیافتد زیاد به آن تن می‌دهند بی آن که خود را مُجرم بدانند

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.