رفتن به محتوای اصلی

توافق اتمی لوزان؛ سوپاپ اطمینان برای حفظ نظام «بخش دوم؛ پایانی»
22.04.2015 - 08:39

بخش نخست مقاله به ماهیت مذاکرات اتمی و تفاهم نامه لوزان و همچنین مفاد تفاهم نامه اختصاص داشت ؛ در آن بخش نوشتم که این مذاکرات چیزی جز چانه زنی وزیر خارجه آخوندها بر سر دامنه عقب نشینی و شرط و شروط تسلیمِ ذلت بار نبوده است . همچنین توضیح دادم که این توافق ؛ توافقی میان قدرتهای برتر جهان با رژیمی ضعیف ؛ منزوی و ورشکسته بود که به تفاهمی ذلت بار منجر شده است و روز 13 فروردین ــ روز رسیدن به توافق ــ ؛ بعنوانی روزی تلخ و سیاه در تاریخ ایران ثبت خواهد شد . روزی که ولی فقیه و نظام آخوندی ؛ کشور ما را با شدیدترین نظارتها و تفتیش های آمرانه قدرتهای غرب مواجه کرده و استقلال و حاکمیت ملی کشور را خدشه دار نموده است .   ........ اکنون ادامه مقاله

 

ج ــ ضرر و زیان اقتصادی پروژه اتمی و سئوال مردم :

اقدامات رژیم در جهت تضعیف و تخریب موقعیت کشور ؛ هدر دادن ثروت و سرمایه های ملی ؛ تضعیف و ضایع ساختن حقوق مردم ؛ گسترش فقر و فساد ؛ تجاوز به آزادیهای سیاسی و اجتماعی و ...... در ارتباط با پروژه اتمیِ که با دروغ و فریب آن را " حق مسلم " مردم ایران معرفی کرده بود ؛ بسیار زیاد است که در اینجا صرفا" به وجه اقتصادی آن یعنی به هزینه ها و هدر رفتن صدها میلیارد ثروت مردم ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای ؛ اشاره میکنم .

بر اساس گزارش " مرکز پژوهش های مجلس " فقط در دوره تشدید تحریمهای اقتصادی ؛ 60 در صد صنعت ایران با ظرفیت حداکثر 30 در صد فعالیت کرده و بگفته وزیر صنعت ؛ معدن و تجارت حداقل 2200 واحدهای تولیدی و صنعتی از کار افتاده اند . علاوه بر این حداقل 72 هزار پروژه صنعتی و عمرانی بدلیل عدم تأمین اعتبار و کسری بودجه ؛ نیمه تمام رها شده اند .

تنها از سال 2012 و پس از تشدید تحریمهای نفتی و بانکی ؛ ایران حداقل نیمی از درآمدهای نفتی خود را از دست داده است ؛ ارزش برابری ریال حداقل به نصف کاهش یافته و میزان سرمایه گذاری در حوزه نفت و گاز به کمترین میزان در این 36 سال رسیده است . بر اساس گزارش دو مؤسسه سر شناس امریکائی ــ " مؤسسه کارنگی برای صلح بین الملل " و " انجمن دانشمندان امریکا " ــ ایران بخاطر تحریمهای مرتبط با برنامه هسته ای خود بیش از 100 میلیارد دلار ؛ زیان دیده است . این فقط بخش ناچیزی از ضرر و زیان اقتصادی ناشی از برنامه اتمی رژیم ؛ آنهم فقط در سالهای آخر و در دوران تشدید تحریمها است که در دو پاراگراف بالا مورد توجه قرار گرفته است ؛ و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .

اگر چه با توافق نهایی فرصت برای بهتر شدن شرایط اقتصادی مردم و کشور فراهم میشود ؛ اما با توجه به ماهیت رژیم و عملکرد 36 سال حکومت آخوندها ؛ نه از پول آزاد شده ــ  100 تا 150 میلیارد دلار پول مسدود شده مربوط به فروش نفت در بانکهای خارج ــ و نه از لغو احتمالی تحریمها سهم چندانی عاید مردم و پیشرفت کشور نمی شود و پولها و درآمدهای ناشی از لغو تحریمها ؛ کما فی السابق وارد چرخه غارت و چپاول کارگزاران نظام خواهد شد .

اما سئوال مردم ایران از ولی فقیه و کار گزاران دزد ؛ فاسد و نا لایق نظام این است : چرا چیزی را که امروز بعد از اینهمه ضرر و زیان به مردم و کشور ؛ در اوج ذلت و خواری امضاء کرده اند ؛ در  سالهای پیش امضاء نکردند ؟! و اصلا" برای کشوری که بر دریا نفت و گاز نشسته است ؛ چه نیازی به اینهمه مخارج و هزینه برای راه اندازی تأسیسات اتمی ؟!!! پاسخ ولی فقیه به هزینه های سرسام آورِ پروژه اتمی و بعد ؛ عقب نشینی خفت بار و از دور خارج کردن تأسیسات و انهدام تجهیزات و لوازم کار ؛ چه میباشد ؟!

 

د ــ تفاهم لوزان ؛ لغو تحریمها و آثار اقتصادی :

یکی از موضوعات دعوای باندهای داخل رژیم بعد از تفاهم سیاسی لوزان ؛ دعوا بر سر لغو تحریمها میباشد . بعضی از اصولگرایان و بخصوص معروفین به " دلواپسی " اعتقاد دارند که این تفاهم سیاسی چشم اندازی در مورد لغو تحریمها نمیدهد و در مقابل ؛ باند رفسنجانی ـ روحانی نه تنها وعده لغو تحریمها را به مردم میدهند بلکه میگویند با لغو تحریمها ایران گلستان میشود .

اما در حالیکه ولی فقیه ؛ رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده ایران همه خفت و خواریها را برای لغو سریع و یکجای تحریمها بجان خریده اند ؛ و مدعی اند که در مذاکرات لوزان توانسته اند امتیاز لغو همه تحریمها را ــ یکجا و در همان روز پس از اجرای توافق نامه ــ از 5+1 بگیرند ؛ وزیر انرژی امریکا در یک برنامه تلویزیونی پر بیننده میگوید " تحریمهای ایران نه لغو ؛ بلکه کاهش می یابد و این روند هم پس از عمل کردن ایران به تعهداتش آغاز خواهد شد " .

بعد از موضع گیری اخیر ولی فقیه در مورد تفاهم لوزان هم  ــ که گفته بود با نتیجه مذاکرات نه موافق است و نه مخالف ــ که ؛ توافق اتمی میان ایران و 5+1 را به لغو سریع و یکجای همه تحریمها مشروط کرد ؛ آقای " جف رتکه " سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پاسخ خبرنگاران ؛ که در مورد لغو تحریمهای ایران از او سئوال کرده بودند ؛ گفت لغو تحریمهای وضع شده علیه ایران " به شکلی فاز بندی شده " اجرا خواهد شد .

وزیر خارجه انگلستان هم در مورد لغو تحریمها گفت : " تحریمها تا رسیدن بیک توافق کامل و اینکه رژیم ایران تعهداتش را اجرا کند ؛ بر قرار خواهند ماند " . و سوزان شیلی سخنگوی وزارت خارجه آلمان هم در این باره گفت " تحریمها زمانی لغو خواهند شد که ایران به مفاد توافق نهائی متعهد باشد و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز اجرای این تعهدات را تائید کند " .

اما حتی در صورت موفقیت مذاکرات و کسب توافق نهائی و لغو همه تحریمها هم ؛ مشکلات اقتصادی مردم ایران و کشور بر طرف نخواهد شد و بهبودی در وضعیت معیشتی مردم ؛ فقر و فاقه ؛ بیکاری و گرانی و .... حاصل نمیشود . چرا که اقتصادِ رانتی و دلالی ایران و اقتصادی که در اثر فساد ؛ غارت و چپاولهای نجومی سپاه ؛ بیت ولی فقیه ؛ آخوندها و باندهای دزد و فاسد سهیم در قدرت از نا و رمق افتاده و متلاشی شده است ؛ بسادگی و در کوتاه مدت و بدون تغییرات بنیادی در ساختار ؛ امکان بازسازی و نوسازی ندارد .

البته در شرایط لغو تحریمها ؛ یقینا" گشایشی در زمینه اقتصادی محقق میشود که این گشایش مانند گذشته ؛ رو بسوی باندهای دزد و غارتگر حاکم و تسهیل غارت بیشتر برای آنان دارد و نه مردم فقیر و بی پناه ایران . یعنی اگر از لغو تحریمها منافعی هم حاصل شود ؛ قبل از همه کسانی که در اقتصاد سایه ایی و در دولت پنهانِ ولی فقیه فعال هستند را ؛ بهره مند میکند .

علاوه بر این بسیاری از کارشناسان اقتصادی که از نزدیک شاهد وضعیت اسف بار اقتصادی کشور هستند ؛ معتقدند اوضاع بحرانی اقتصاد ایران ربط چندانی با تحریمها ندارد و تأثیر لغو تحریمها بر اقتصاد کشور در خوش بینانه ترین محاسبات ؛ حداکثر 30 در صد میباشد . و معتقدند اقتصاد بیمار ایران ؛ برای تجدید حیات نیاز جدی به تغییرات ساختاری دارد .

حتی روزنامه جمهوری وابسته به باند رفسنجانی می نویسد " نگاهی دقیقتر به شرایط اقتصادی کشور نشان میدهد ..... بخش عمده ای از مشکلات اقتصاد کشورمان ارتباط مستقیمی با تحریمهای چند سال اخیر نداشته است ( 26 فروردین 1394 ) " . سعید لیلاز کارشناس اقتصادی وابسته به باند رفسنجانی میگوید " با امضای توافق هسته ای در اقتصاد ایران شق القمر نمی شود " .

و یحیی آل اسحاق رئیس اتاق بازرگانی تهران میگوید " نباید همه سرنوشت اقتصاد ایران را به مذاکرات اتمی گره بزنیم . رفع تحریمها فقط تا 20 در صد در اقتصاد ایران تأثیر دارند ــ کیهان 16 فروردین 93 ــ " .

 

ه ـ تفاهم لوزان و چند نکته :

اول ــ احتمال شکست توافق نهائی :

اگر چه هم اوباما و هم ولی فقیه شدیدا" به پیروزی توافق اتمی نیاز دارند ؛ اما از آنجا که سرنوشت نهائی این توافق به مؤلفه های مهم داخلی ؛ منطقه ای و جهانی بشکلی گره خورده و مرتبط است ؛ هریک از این پارامترها ممکن است سرنوشت آن را تغییر داده و آنرا با شکست مواجه سازد ؛ بخصوص اینکه در همین قدم اول ؛ درک واحدی از تفاهم نامهِ بدست آمده وجود ندارد و هر کدام از طرفین آن را بگونه ای تفسیر می کند .

کنگره مخالف اوباما در امریکا ؛ دشمنان منطقه ای رژیم و مخالفین داخلیِ توافق در ایران ؛ سدهایی هستند که در حال حاضر این توافق با آن مواجه میباشد ؛ بخصوص اینکه دو طرف مذاکره درک واحدی از  چگونگی لغو تحریمها و بازرسی مراکز هسته ای در ایران ؛ ندارند .

بعلاوه کوتاه آمدن و تسلیم تمام عیار رژیم در مذاکرات اتمی در حال حاضر ؛ به معنای پایان بلند پروازیهای اتمی و قدرت طلبی های منطقه ای رژیم نمی باشد ــ کما اینکه پذیرش آتش بس در جنگ با عراق هم پایان جنگ طلبی های رژیم نبوده است ــ و ممکن است دوباره و در شرایط دیگر بفکر ادامه پروژه اتمی و ..... بیافتد . از طرف دیگر افزایش قدرت گیری رژیم در کشورهای منطقه نشان میدهد ؛ رژیم قصد کاهش نقش خود در ایجاد بحرانهای منطقه ای را ندارد ؛ موضوعی که با سرنوشت توافق اتمی با امریکا و غرب گره خورده است .

رئیس جمهور امریکا در بیانیه ای که بعد از تفاهم نامه لوزان منتشر کرد ؛ گفت " ایران بعنوان حکومتی که همچنان از تروریسم حمایت میکند ؛ دستهایی در بی ثباتی خاورمیانه دارد و هم پیمانان و دوستان امریکا مانند اسرائیل را تهدید میکند .

علاوه بر موارد بالا ؛ رژیم دوباره بفکر خرید " سامانه موشکی اس ــ 300 " افتاده است ؛ سامانه دفاعی که در گذشته ؛ برای دفاع از تأسیسات هسته ای در مقابل حملات احتمالی اسرائیل ؛ می خواست از کشور روسیه خریداری نماید . آقای " جاش ارنست " سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید در مورد تصمیم روسیه برای فروش این سامانه هشدار داده است ؛ وی گفته است  " تصمیم روسیه برای ارسال سامانه موشکی اس ــ 300 به ایران میتواند برنامه بلند مدت گروه 5+1 برای لغو تحریمها علیه ایران را به خطر بیاندازد " .

 

دوم ــ پس لرزه های توافق اتمی ؛ تشدید اختلافات جناحها :

مدیریت پس لرزه های بعد از توافق اتمی برای ولی فقیه و نظام آخوندی ؛ بسیار مشکل تر از رسیدن به توافق است . بعد از توافق احتمالی ؛ ولی فقیه با چالشها و بحرانهای ویرانگرِ جنگ باندها و دستجات ناراضی از توافق اتمی مواجه خواهد بود . بعلاوه خطر بالا رفتن مطالبات و انتظارات مردم در صورت لغو تحریم و خطر اعتراضات اجتماعی ؛ خطری است که موجودیت رژیم را بیش از گذشته تهدید میکند . بخصوص اینکه ؛ بعد از توافق بدلیل خوار و ذلیل شدن و زیر پا گذاشته شدن همه خط قرمزهای ولی فقیه در روند تفاهم لوزان ؛ مردم ایران با ولی فقیه بشدت ضعیف شده تری مواجه هستند ؛ که قادر به مدیریت و کنترل بحرانها نخواهد بود .

ضمن اینکه بعد از توافق اتمی ؛ دیگر هیچکس در جایگاه گذشته اش قرار ندارد . اعتبار ؛ مشروعیت و قَدر قدرتی ولی فقیه نظام بشدت آسیب میبیند . بخصوص تکرار بهانه جویانه مسئله " نادیده گرفته شدن خط قرمزهای ولی فقیه " از طرف جناحی از اصولگرایان تند رو تر که با دولت و تفاهم بدست آمده مخالفند بیش از پیش ؛ هیبت و اقتدار پوشالی ولی فقیه را متزلزل میسازد و ولی فقیه شاخ شکسته در چشم مردمان ؛ به سکه یک پول بی ارزش تبدیل میشود .

همچنین تعادل قوا به نفع باند پیش برنده مذاکرات ــ باند رفسنجانی ـ روحانی ــ چرخش خواهد کرد و اصولگرایان بخصوص بخش محافظه کار تر و هار تر آن ــ اصولگرایان معروف به " دلواپسان " ــ به حاشیه میروند ؛ دلواپسانی که این روزها رهبری و هدایت اخلال و مانع تراشی برای دولت باصطلاح  تدبیر و امید ؛ را بعهده دارند .

 ادامه این روند منجر به جدائی بخشی از اصولگرایان که با توافق اتمی و باند رفسنجانی ـ روحانی مخالف اند از اصولگرایان موافق با توافق اتمی میشود . بخصوص که از این پس مخالفت با توافق لوزان و تیم مذاکره کننده ؛ مخالفت با ولی فقیه ایی محسوب میشود که این توافق را مدیریت کرده و اکنون نیز از آن حمایت میکند .

همچنین بخشها و لایه های معینی ــ عمدتا" سپاه ؛ نیروهای امنیتی و بعضی از  کارگزاران نظام ــ از رژیم که از قِبل تحریمها و شرایط ناشی از آن سودهای نجومی به جیب می زده اند ؛ هم در راه تداوم توافق کار شکنی های بسیار خواهند کرد و هم به صف مخالفان توافق خواهند پیوست . بنابراین شکاف و شقه ای که در درون باند ولی فقیه از قبل هم وجود داشت ؛ اکنون سر باز میکند . یعنی آشکار شدن شقه در درون باند ولی فقیه و بارز شدن آن  از عوارض دیگر توافق نامه اتمی است که در آینده بر شدت آن افزوده خواهد شد .  

مهدی کوچک زاده عضو مجلس رژیم ــ از باند دلواپسان ــ به محمد جواد ظریف وزیر خارجه نظام حمله کرده و در وبلاگ خود نوشته " او ما را تحقیر کرده است " و مهمتر اینکه غیر مستقیم ولی فقیه را مسخره کرده و گفته های او در مورد سوابق مذاکره کنندگان را زیر سئوال برده است . وی در وبلاگ اش نوشته است " مسئولانی که البته فرزندان ملت و انقلابند ولی با توجه به سوابق شان در میزان انقلابی بودنشان به شدت تردید است " . این اولین بار است که ولی فقیه در خبرگزاریها و شبکه های اجتماعی آشکارا مورد تمسخر باصطلاح طرفدارانش قرار می گیرد .

ضمن اینکه ولی فقیه با شریک شدن و حمایت از توافق نامه اتمی ؛ دیگر نمی تواند چون گذشته بر سر بسیجی ها و پیروان ولایت شیره بمالد و ژست بدبینی به غرب و شیطان بزرگ بگیرد . بخصوص که به نظر میرسد برای رابطه بیشتر با امریکا هم چراغ سبز نشان داده است . ولی فقیه اگر چه در اولین موضع گیری در مورد تفاهم لوزان ؛ موضعی خنثی داشت اما در مورد رابطه با امریکا ؛ حرف کاملا" جدید و بی سابقه ای بیان کرد .

برای اولین بار در طول حیات جمهوری اسلامی رهبر نظام ؛ از امکان رابطه بیشتر ایران و امریکا صحبت کرد ؛ ولی فقیه گفت : " البته مذاکرات در خصوص موضوع هسته ای یک تجربه است . اگر طرف مقابل از کج تابی های خود دست بردارد ؛ این تجربه را میتوان در مسائل دیگر هم ادامه داد " .

خلاصه اینکه ؛ شکست رژیم در گسترش پروژه اتمی و تسلیم تمام عیار در برابر اراده جامعه جهانی ؛ اتوریته داخلی و بین المللی نظام دینی و بخصوص ولی فقیه را بشدت تضعیف و تنزل میدهد . یعنی از این پس هم مردم ایران ــ حتی باند اصولگرای وابسته به ولی فقیه ــ و هم کشورهای دیگر ؛ با یک رژیم تو سری خورده و تسلیم پذیر مواجه میباشند . بویژه اینکه ؛ این شکست و عقب نشینی خفت بار با نام ولی فقیه و " نرمش قهرمانانه " گره خورده است .

در نتیجه این وضعیت ؛ ولی فقیه اقتدار لازم برای مهار و کنترل جنگ و دعوای هر دم فزاینده باندها از یکطرف و اعتراضات و عصیانهای اجتماعی از طرف دیگر را از دست خواهد داد . در اینصورت بیشتر از هر زمانی ؛ امکان اینکه سیر اوضاع از دست سران نظام خارج شود و اختلافات ؛ خارج از کنترل و مدیریت ولی فقیه ؛ ادامه پیدا کند وجود دارد .

اگر چنین شود ؛ جامعه ایران وارد یک دوران تعیین کننده و سرنوشت ساز میشود . یعنی وارد مرحله ای میشود که وقوع هر احتمالی ــ از جمله سناریوهای سیاه مانند فروپاشی ؛ جنگ داخلی ؛ درگیری نظامی باندها و ..... ــ در آن امکان پذیر است . اما در این وضعیت شانس وقوع یک قیام اجتماعی بیشتر از هر سناریوی دیگری میباشد . بنابراین مخالفین رژیم ؛ اپوزیسیونِ ملی و مردم پسند باید هوشیار باشند و از فرصت پیش آمده در جهت سازمان دادن اعتراضات اجتماعی در راستای سرنگونی رژیم استفاده و کار سرنگون کردن رژیم را به پایان برساند . امری که ولی فقیه بخاطر فرار و به تأخیر انداختن آن به سوپاپ اطمینان عقب نشینی روی آورده است .

 

سوم ــ اصلاح طلبان و توافق اتمی لوزان :

در ادامه استراتژی گذشته ؛ از آنجا که برای اصلاح طلبان ــ بدلیل بی مرزی و بحران اخلاق ــ توسل به شخصیتها و افراد وابسته به همین نظام ــ موسوی ؛ کروبی ؛ رفسنجانی ؛ روحانی و ...... ــ یک پرنسیب است ؛ با انتخاب شدن حسن روحانی بعنوان رئیس جمهور نظام ــ آخوند اصولگرائی که خود را در برابر حوزه و شریعت بیشتر از مردم ؛ کشور و منافع ملی ؛ متعهد میداند ــ یک شبه وی به قهرمان تغییر و اصلاح نظام ؛ تبدیل میشود .

اکنون هم در آستانه تفاهم نامه سیاسی لوزان از آنجا که ؛ هم این تفاهم بوسیله باند رفسنجانی و روحانی حاصل شده و هم برای اینکه از نمد این تفاهم برای خود کلاهی دست و پا کنند ؛ به جای افشای توافق خیانت بارِ ولی فقیه و هدر دادن صدها میلیارد دلار از دارائیها و ثروت ملی به پای پروژه های غیر ضروری اتمی ــ آنهم در بزنگای خیانت ــ ؛ به حمایت و قدردانی از ولی فقیه ؛ رئیس جمهور و تیم مذاکره کننده پرداخته  و به آنها تبریک میگویند و از هم اکنون هم برای گرم کردن تنور انتخابات آینده رژیم ــ انتخابات مجلس و خبرگان رژیم  ــ اعلام آمادگی میکنند .

امری که اتفاقا" با اشتیاق اوباما و همکاران دمکرات او برای رسیدن به توافق اتمی با دولت حسن روحانی هم بی ارتباط نمی باشد  . باراک اوباما فکر میکند رسیدن به توافق اتمی با ایران ؛ کمک میکند تا وزن و اعتبار دولت باصطلاح اعتدال و تدبیر ــ دولت حسن روحانی ــ بالاتر برود . در اینصورت فضای سیاسی در ایران باز تر میشود و آلترناتیو اصلاح طلبی فرصت عرض و اندام می یابد .

 

اما در آخر ؛ اگر برای ولی فقیه ؛ سران و کارگزاران ضد ایرانی این رژیم و باندها و دستجات گوناگون آن و از جمله باند از قدرت راندهِ اصلاح طلب ؛ ذره ای از حس مردم دوستی ؛ میهن پرستی و عِرق ملی وجود میداشت ؛ بجای تسلیم و زبونی در مقابل خواستهای غرب و امریکا ؛ از همان ابتدا از " حق مسلم هسته ای " کوتاه میآمدند و تسلیم اراده مردم و مصالح ملیِ کشور میشدند و صادقانه و با پوزش خواهی از درگاه مردم شریف ایران به آنها میگفتند ؛ که از اول هم حق مسلم شما مردم عزیز ایران نه انرژی هسته ای ؛ بلکه آزادی ؛ صلح ؛ امنیت ؛ رفاه و عدالت بوده است . ولی چه میشود کرد که ضدیت با منافع ملی و منافع مردم ؛ ذاتی و ساختاری این نظام است .

به آقای باراک اوباما رئیس جمهور و کشورهای غرب و امریکا هم باید گفته شود ؛ که بر خلاف آنها مردم ایران در مواجه با برنامه اتمی رژیم ؛ خود را تنها با دو انتخاب ــ " حمله نظامی " و یا " تفاهم لوزان " ــ مواجه نمی بینند ؛ بلکه برای آنان راه حل سومی نیز وجود دارد و آنهم سرنگونی این رژیم و استقرار حاکمیتی ملی ؛ دمکراتیک و سکولار است که آنهم در چشم انداز قرار دارد . یعنی راه جلوگیری از دست یابی نظامِ تروریست پرور و بنیادگرای جمهوری اسلامی به بمب اتم ؛ از سرنگونی این رژیم میگذرد ؛ نه مماشات و دادن تضمین هائی برای بقاء .

 

22.04.2015

2 اردیبهشت 1394

arezo1953@yahoo.de

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.