در آن دور دستها و پشت دیوارهای بلند و سیاه ،دستان خون آلودی کنار هم توافقاتی پنهانی داشته اند،اما باز هم بابا نان نداد،چون بابا در زندان است و بابا جان میسپارد ولی تو امروز در گذری خجسته و دلخوش پای میکوبی بر زمین چون عروسک گردان اینگونه میخواهد تو را،مزدوران فقط امشب بر صندلی تماشاچیان تکیه میزنند ولی فردا همانها به جرم زن بودنت تحقیرت میکنند،به جرم راست گویی اسیرت و به جرم داد خواهی گلولهای به قلب ندایت مینشانند،این بغض دشنه گلوی تشنهام را درید، پری روز فرزادها را به چوبه دار آویختند،دم که نزدی هیچ بلکه با سکوتت لگد زدی به زیر چهار پایه دار ،روز بعد در کنار صندوقهای رأی به دوربینها لبخند زدی،غافل از آنکه بدانی هر رأی تو طنابی است به پای خودت و گردن ریحانه ها، النگوی سبز و نرمش قهرمانانه،توافق هستهای و کلید بنفش سر انجام نه از دردی میکاهد و نه شمعی بر سفره دردمندان میافروزد، جز تاراج و ویرانی میهن و شرم ساری بیهوده برای آنان که خواهند گفت :من که نبودم،ما که نبودیم اما غافل از آنکه همه چیز در تاریخ میماند و در فردای آزادی رو سیاهی از آن آنان میشود که در گمراهی خود به آب و خاک مردم ایران زمین چوب حراج زدند.
چرا برای مسئلهای که به منافع ملی و حتی سرنوشت سیاسی کشور ما گره خورده است،یکی از شهروندان ایران نپرسیده است که آیا انرژی هستهای را ضرورت ملی خود میداند ؟
پاسخ این سوال روشن است چگونه میشود درباره موضوعی تخصصی که کمترین اطلاعات در مورد آن به افکار عمومی داده شده است ، نظر خواهی کرد ، حق مسلّم ما داشتن اطلاعات درباره انرژی هسته پیش از هر شعاری است.
حال با تفکر و مطالعه بیشتر در این زمینه باید جامعه مدنی ایران را از خواب غفلت و نادانی آگاه کنیم تا با رسیدن به فضایی مناسب در کشور پایههای استبدادی رژیم جنایتکار اسلامی را از میان برداریم و با ایجاد رابطهای امن با جامعه جهانی به ایرانی آباد و آزاد در یکپارچگی کامل و به دور از شهوترانی سیاسی در منطقه و تروریسم جهانی به جایگاه حقیقی ایران زمین برسیم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید