رفتن به محتوای اصلی

صدمین سالگرد نسل کشی فجیع ارامنه توسط عثمانی ها
24.04.2015 - 06:01

صدمین سالگرد نسل کشی فجیع ارامنه توسط عثمانی ها گرامی باد

نسل‌کشی ارامنه (به ارمنی:Հայոց Ցեղասպանություն، به ترکی استانبولی:Ermeni Kırımı) که گاهی با عناوین دیگری چون هولوکاست ارامنه، کشتار ارامنه و نیز توسط خود ارمنی‌ها با عنوان جنایت بزرگ (به ارمنی:Մեծ Եղեռն) شناخته می‌شود، به نابودی عمدی و از پیش برنامه‌ریزی شده (نسل‌کشی) جمعیت ارمنی ساکن سرزمین‌های تحت کنترل امپراتوری عثمانی در خلال و درست پس از جنگ جهانی اول (۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ میلادی) توسط دولتمردان عثمانی و رهبران قیام ترکان جوان اطلاق می‌شود. عملیات در قالب کشتارهای دسته‌جمعی و نیز تبعیدهای اجباری در شرایطی که موجبات مرگ تبعیدشدگان را فراهم آورد، انجام می‌پذیرفت. امروزه تعداد کل قربانیان نسل‌کشی ارمنیان به طور عام بین یک تا یک و نیم میلیون نفر برآورد شده‌است. در طی این دوران دیگر گروه‌های قومی منطقه، از جمله آشوریان و یونانیان، نیز به طریقی مشابه مورد حملهٔ ترکان عثمانی قرار گرفتند به گونه‌ای که برخی از محققان این رویدادها را نیز بخشی از همان سیاست نابودسازی قومی دولت‌مردان ترک دانسته‌اند. امروزه این رویداد به طور گسترده به عنوان یکی از اولین نسل‌کشی‌های قرن بیستم شناخته می‌شود.

Armenian civilians are marched to a nearby prison in Mezireh by armed Ottoman soldiers. Kharpert, Ottoman Empire, April 1915

Armenian civilians are marched to a nearby prison in Mezireh by armed Ottoman soldiers. Kharpert, Ottoman Empire, April 1915

علاوه بر دستگیری و اعدام ارمنی‌ها، جمعیت بسیار زیادی از مردان، زنان و کودکان ارمنی از خانه و کاشانه خود تبعید، بدون هیچ دسترسی به آب و غذا به قصد مرگ وادار به راهپیمایی در مسیرهای طولانی و بیابانی شدند. تجاوز و آزار و اذیت جنسی قربانیان توسط نیروهای متخاصم در طول تبعید به دفعات گزارش شده‌است.
پژوهش‌های بسیار زیادی درباره نسل‌کشی ارمنیان انجام شده و می‌شود. که قریب به اکثریت آنها وقوع چنین نسل‌کشی را واقعی و انکارناپذیر می‌دانند. امروزه کشور ارمنستان خواهان به رسمیت شناختن این نسل‌کشی است اما دولت ترکیه علی‌رغم عدم انکار وقوع چنین واقعه‌ای از پذیرفتن این واقعه با عنوان «نسل‌کشی» خود داری کرده و وجود سیاست سیستماتیک برای نابودی ارمنیان را قبول ندارد. ترکیه معتقد است که در آن سالها علاوه بر ارمنی‌ها ترکهای بی دفاع نیز قربانی آشفتگی‌ها شده‌اند.

موزه نسل‌کشی ارمنیان در دیرالزور

موزه نسل‌کشی ارمنیان در دیرالزور

اخراج ارمنی‌ها اغلب اوقات با غارت، تجاوز و کشتار همراه بود. خیلی از اخراج شدگان کشته شدند، یا از گرسنگی و بی سرپناهی در راه ارودگاههای نزدیک استان دیرالزور جانشان را از دست دادند. چندین هزار نفر از گرسنگی و بیماری در ارودگاه‌های اسرای جنگی –که در آنجا ساخته شده بود- جانشان را از دست دادند.
جماع نظری در مورد علت‌ها و هدف‌های اخراج ارمنی‌ها ممکن است هرگز بدست نیاید. صاحب منصب‌های تُرک اجازه وارسی آرشیو تاریخ جنگ را به گروه مستقل تحقیقاتی تاریخ را ندادند و هدف دولت عثمانی از اخراج ارمنی‌ها حل نشده باقی‌مانده‌است. خاطره این واقعه به عنوان جنبه بسیار مهم بر هویت ملی ارمنیان تا به امروز باقی‌مانده‌است و بسیاری از ارمنیان ادعا می‌کنند که هیچ سازشی با جمهوری ترکیه تا زمان به رسمیت شناختن عمل نسل‌کشی امکان ندارد.
دانشنامه ایران در این مورد نوشته است: «بزرگ‌ترین رویداد مصیبت‌بار در تاریخ ارمنیان با آغاز جنگ جهانی اول روی داد. در ۱۹۱۵م دولت «ترکان جوان» تصمیم گرفت همهٔ جمعیت ارمنی ۰۰۰‘۷۵۰‘۱نفری کشور را به سوریه و بین‌النهرین انتقال دهد. آنان ارمنی‌ها در امپراتوری عثمانی را به رغم تعهد بسیاری از آنان به وفاداری ـ عناصر خطرناک خارجی و شریک در توطئهٔ دشمن مسیحی‌گرای تزاری برای برهم زدن فعالیتهای عثمانی در شرق می‌دانستند. در آنچه بعدها «نخستین نسل‌کشی» سدهٔ ۲۰م خوانده شد، صدها هزار ارمنی که از خانه‌های خود رانده شده بودند، یا قتل‌عام شدند، یا در خلال جابه‌جایی قومی، آن قدر پیاده راه پیمودند تا جان باختند. شمار کشته‌شدگان ارمنی در ترکیه طی سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۳م بین ۰۰۰‘۶۰۰ (در منابع رسمی ترکیه) تا ۰۰۰‘۵۰۰‘۱ تن برآورد شده است. علاوه بر این، طی این مدت دهها هزار تن از آنان به روسیه، لبنان، سوریه، فرانسه و ایالات متحده مهاجرت کردند.»

گروهی از ارمنیان در حال تبعید از ترکیه، و نزدیک شدن به خطوط بریتانیا منتشر شده توسط:موزه جنگ بریتانیا

گروهی از ارمنیان در حال تبعید از ترکیه، و نزدیک شدن به خطوط بریتانیا منتشر شده توسط:موزه جنگ بریتانیا

 

استخوانهای باقی‌مانده از نسل‌کشی ارمنی‌ها در ارزنجان

استخوانهای باقی‌مانده از نسل‌کشی ارمنی‌ها در ارزنجان

 

اجساد ارامنه

اجساد ارامنه

 

تاریخچه

در سال ۱۴۵۳ میلادی سپاهیان محمد دوم شهر مسیحی «کنستانتینوپولیس» را با نام اسلام گشودند و به عمر امپراتوری روم شرقی (بیزانس) که از مراکز فرهنگی اروپا بود، پایان دادند. به این ترتیب امپراتوری عثمانی توسط تُرک‌های مهاجری که وارد آسیای صغیر شده بودند ایجاد شد. عثمانی‌ها با آمیخته‌ای از فرهنگ تُرکی-اسلامی به حذف مسیحیان پرداختند. نخستین کار آنها برداشتن نام کنستانتین و گذاشتن کلمه اسلام به جای آن بود که نام پایتخت به اسلامبول (استانبول) تغییر یافت.

گرچه دولت عثمانی در شرق با برخورد به صفویان و جنگهای طولانی به نتیجه‌ای نرسید، لیکن در اروپا به پیشروی ادامه داده و تا دروازه‌های وین پیش رفتند. پس از شکست قطعی در برابر نیروهای متحد اروپایی درسال ۱۶۸۳ میلادی، دولت عثمانی تدریجاً شروع به عقب‌نشینی نموده و ظرف چند قرن تقریباً کلیه متصرفاتشان را در اروپا از دست دادند. از این گذشته امور داخلی امپراتوری نیز از هم گسیخته شده و کلیه تلاشهای داخلی و بین‌المللی برای ترمیم امور بی‌نتیجه ماند، به طوری که دولت عثمانی به (مرد بیمار اروپا) معروف گشت.

از اواخر قرن نوزدهم میلادی، ظلم و ستم دولت عثمانی نسبت به اتباع ارمنی آن امپراتوری شدت یافت. عبدالحمید به دو طریق می‌کوشید ارمنستان غربی را از سکنه بومی آن خالی سازد:

  • از طریق بستن مالیاتهای سنگین، که نهایتاً منجر به مهاجرت روستاییان می‌شد.
  • با تحریک احساسات مذهبی عشیره‌های کُرد و چرکِس علیه ارمنی‌ها و تشویق آنها به حمله به روستاهای ارمنی نشین و غارت و چپاول سکنه ارمنی، قتل و یا وادار کردن آنها به کوچ اجباری.

بعد از خلع سلطان عبدالحمید، توسط ترکان جوان که ارمنی‌ها نقش به سزایی در انقلاب داشتند، دولت جدید همه وعده‌های خود را فراموش کرده و اقدامی در جهت بهبود اوضاع عمومی کشور و به خصوص ترمیم وضعیت ارمنیان به عمل نیاوردند. تدریجاً معلوم شد که منظور ترکان جوان از شعار (اتحاد و برادری) مستحیل شدن ملل غیر تُرک امپراتوری درمیان تُرکها و تشکیل دولت یکدست تُرکی بود. به همین جهت، راجع به حقوق داخلی – قومی ساکنان غیر تُرک به هیچ وجه حاضر به گفتگو نبودند و به عکس، با خشونتی که یادآور اعمال سلطان عبدالحمید بود شروع به سرکوب اعتراضات مردمی نمودند.

دولتهای اروپایی، از جمله روسیه و انگلستان، گرچه هشدارهایی در رابطه با ارمنی‌ها به دولت جدید می‌دادند، لیکن منافع خود آنها، به خصوص انگلستان، در امپراتوری عثمانی و نیز رقابتهای فیمابین خودشان مانع از اقدام جدی برای اجبار تُرکها به پایان دادن به مظالم علیه سکنه ارمنی می‌شد. ترکان جوان با علم به این موضوع، درصدد برآمدند که مسئله ارمنی را با قلع و قمع کامل آنان درسطح امپراتوری حل نمایند، به نحوی که، به زعم خودشان، دیگر مدعی و موجبی برای درخواست اصلاحات وجود نداشته باشد. عاملی که به ویژه آنها را به سوی این راه حل سوق می‌داد، این بود که سردمداران حزب اتحاد و ترقی، با الهام از ایده‌های پان‌ترکیسم – پان تورانیستی، هدف دوردست احیای امپراتوری عثمانی را دنبال می‌کردند.

علت‌های نسل‌کشی ارمنیان

  • نخست دلیل جغرافیایی چرا که ارمنیان همچون دیواری آهنین میان تُرکهای عثمانی و ترک زبانان قفقاز که هیچگونه پیوست نژادی با آنان ندارند و تُرکان آن سوی دریای خزر بودند، قرار گرفته بودند.
  • دوم اینکه مسیحی بودند و باوجود فشار و تعقیب و تجاوز حاضر نمی‌شدند که دین خود را عوض کرده به اسلام بگروند، ازاین رو از میان برداشتن این سد و نابودی ارمنی ها امری ضروری می‌نمود.
  • سوم، ترک سازی کلیه اقلیت‌های ملی
  • چهارم، اشغال سرزمین باستانی ارمنستان

جنگ جهانی اول چنین فرصت مناسبی را به ترکان جوان داد. سرانجام در سال ۱۹۱۵ طی یک برنامه از پیش ریخته شده، نسل‌کشی ارمنیان را به مرحله اجرا درآوردند — برنامه‌ای که الگویی برای آلمان نازی در جنگ جهانی دوم شد. نابودی  ارامنه توسط دولت وقت ترکیه (ترکان جوان) به شکلی دقیق و محرمانه طرح ریزی و اجرا شد. در راس این طرح محمد طلعت پاشا وزیر کشور، اسماعیل انور (انور پاشا) وزیر دفاع و احمد جمال پاشا وزیر دریاداری ترکیه قرارداشتند و ازاعضای حزب اتحاد و ترقی بودند. اینان برای پیشبرد هدف‌های خود به دولت آلمان وابسته شده بودند. دولت ترکیه برای اجرای این طرح کمیته‌ای سه نفره تشکیل داد که اعضای آن بهاءالدین شاکر، علی شکری و دکتر ناظم بودند. این طرح در سال‌های ۱۹۲۳–۱۹۱۵ در ارمنستان غربی که تحت اشغال امپراتوری عثمانی بود، به اجرا در آمد و طی آن یک و نیم میلیون از مردم بی‌دفاع ارمنی از زن و مرد و پیر و جوان قربانی شدند و حدود هشتصد هزار نفر دیگر در سراسر جهان پراکنده شدند.

بنا بر این طرح نخست کلیه مردان ارمنی از ۱۵ سال تا ۵۰ سال را که توان داشتند، به بهانه بردن به جبهه‌های نبرد به ارتش فرا خوانده شدند. در آنجا آنها را خلع سلاح کرده و به گردانهای بیگاری در پشت جبهه منتقل کردند.

ارمنیان در دوران دولت عثمانی

جمعیت استانبول در اوایل قرن نوزدهم یک میلیون نفر تخمین زده می‌شود که شامل پانصد هزار مردمان ترک، چهارصد هزار ارمنیان و یونانی و صد هزار اروپایی بوده است. یونانی‌ها به دلیل عدم آشنایی با زبان ترکی عثمانی و فرهنگ محلی قادر نبودند بر جامعه تأثیر گذارند. در میان این اقوام، تنها ارمنیان بودند که به دلیل آشنایی کامل به زبان و فرهنگ تُرکی علاوه بر تأثیرگذاری بر فرهنگ و اقتصاد منطقه توانسته بودند به درجات معتبر حکومتی، در سطوح بالا، دست یابند و نقشی مؤثر در ارکان حکومتی داشته باشند.

نظامی ارمنی در ارتش عثمانی سرکیس طروسیان

نظامی ارمنی در ارتش عثمانی سرکیس طروسیان

 

 

حکومت مرکزی، پاشاها (نمایندگان حکومتی) را به منظور ادارهٔ امور به ایالت‌های مختلف گسیل می‌داشت. در کنار هرکدام از این پاشاها یک ارمنی مسلط به امور مالی و اداری جمع‌آوری مالیات و نگهداری از حساب‌ها را بر عهده داشت. به این فرد امیر می‌گفتند. امیرها، که از مناطق مختلف و از میان مردم انتخاب می‌شدند، تسلط و قدرت فراوانی در منطقهٔ خود داشتند. از جملهٔ این امیرها می‌توان از امیرسِغبوس، بازرگان معروف (۱۷۲۰م) یا امیر شِنورک، که برای اولین بار در۱۷۹۰م مراکزی آموزشی در مناطق مختلف قسطنطنیه تأسیس کرد و آموزشگاه‌هایی را نیز برای دختران در نظر گرفت، نام برد.

مسؤلیت خزانه اختصاصی دربار در عهد عثمانیان به طور کامل بر عهده ارمنیان بود. امور مالی حکومتی را نیز امیر هوانس چلبی[پانویس ۳] و امیر مگردیچ جزایریان[پانویس ۴] اداره می‌کردند.

امور خزانه نیز بر عهدهٔ هاروطون پزچیان بود که نزدیک به ده سال امور مربوط به ضرابخانه و ضرب سکه را با جدیت اداره می‌کرد. پزچیان در دوران خدمت خود خدماتی شایسته انجام داد که از جملهٔ آنها ساخت مراکز علمی و مذهبی بود.

مدیریت و ادارهٔ دانشکدهٔ پزشکی سلطنتی به طور کامل در اختیار ارمنیان قرار داشت. از پزشکان معروف و اساتید آن زمان می‌توان از نیکوقوس روسینیان، آندرانیک بیک کوچینیان و استپان پاشا اصلانیان نام برد.

هاروطون پزچیان،تاجر،مشاور امور مالی دولت عثمانی،امور خزانه بر عهده او بود

هاروطون پزچیان،تاجر،مشاور امور مالی دولت عثمانی،امور خزانه بر عهده او بود

 

از دیگر تخصص‌های عمدهٔ ارمنیان در امپراتوری عثمانی کشاورزی، علوم و صنایع غذایی و همچنین صنایع دستی از جمله منبت‌کاری، صنایع نقره سازی و جواهرسازی بود. اولین دستگاه اطفای حریق در دربار عثمانی به دست نیکوقوس پاشا ساخته و نصب شد و مورد بهره‌برداری قرار گرفت. صنایع پرورش کرم ابریشم و تولید ابریشم طبیعی نیز در انحصار ارمنیان و متعلق به شخصی به نام تورگومیان بود.

واگذارکردن کلیهٔ امور مملکتی به ارمنیان چندان هم باب میل حکومت نبود اما چاره‌ای جز این هم نداشتند لذا حکومت به این فکر افتاد که در کنار هر وزیر تُرک یک ارمنی را به کارگمارد تا ظاهر موضوع حفظ شود. پس از این تصمیم در کنار هر وزیر تُرک امیری ارمنی ادارهٔ امور را در دست داشت. از جمله در کنار رشاد پاشا، امیر کوچیکیان، در کنار علی پاشا، امیر هوسپ وارتان و در کنار محمود پاشا، آرتین پاشا تاتیانادارهٔ امور را برعهده داشتند.

مسئله ارمنی

 

مسئله ارمنی مسائلی است که نه تنها حکومت ارمنستان، بلکه ارمنی ها خواستار احقاق حقوق پایمال شده خود می‌باشد. مسائل ارمنی که در جوامع بین‌المللی مطرح می‌باشد را می‌توان به:

معاهده سور، پیمان سن استفانو و برلین و مسئلهٔ نسل‌کشی ارمنیان و کشتار ارمنیان توسط جمهوری باکو را می‌توان نام برد.

استقلال ارمنستان اعتماد به نفس ملی ارمنیان را تقویت کرد و به مبارزهٔ آنان برای ادامهٔ حیات کیفیت تازه‌ای بخشید. ارامنه این حق را یافت، که بدون قید و شرط، بار دیگر به سرچشمه‌های تاریخی خود نزدیک شود. پس از استقلال، تمامی ارامنه امکان منحصر به فردی به دست آورد تا از طریق دولت خود مسائل گوناگون مربوط به هویتش را مطرح سازد و در این راستا از منافع حیاتی خود دفاع کند. از این حیث به طبع، از مهم‌ترین مسائلی که در برابر حکومت ارمنستان قد بر افراشته بود مسئلهٔ نژادکشی ارمنیان بود که در ضمیر ناخودآگاه ارمنیان ریشه دوانیده و جزء جدایی ناپذیر هویت ملی ارمنیان شده است.

کشتار ارمنی‌های ارزروم، عکاس ویلیام لوئیس ساچتلبن نوامبر ۱۸۹۵

کشتار ارمنی‌های ارزروم، عکاس ویلیام لوئیس ساچتلبن نوامبر ۱۸۹۵

 

 

کشتار حمیدیه

 

کشتار حمیدیه مقدمه کشتارهای ۱۸۹۴–۱۸۹۶ با کشتارهایی که در ساسون (شهر) صورت گرفت آغاز شد. ارمنی‌های این منطقه کوهستانی به ویژه از تبهکاریها و تجاوزهای کردانی که از زمان تشکیل افواج حمیدیه سرتاپا مسلح بودند رنج می‌بردند. ارامنه علاوه بر مالیاتهایی که می‌بایست به دولت بپردازند مجبور بودند باج و خراجی غیرقانونی به روسای عشایر کُرد نیز پرداخت کنند. در ۱۸۹۳ ارامنه ساسون (شهر) از تن دردادن به این زورگوئیها، یعنی از پرداختن این باج و خراج غیر قانونی به کُردها ورشکستشان می‌کرد سرباز زدند. برعکس به پرداخت بدهی‌های خود به خزانه دولت عثمانی همچنان ادامه می‌دادند. کُردها که به خشم آمده بودند به ارامنه ساسون حمله‌ور شدند لیکن این کوه نشینان غیور آنان را پس راندند.آنگاه کُردها از مقامات تُرک کمک خواستند و آنان فوراً سربازان مسلحی به منطقه اعزام داشتند. این سربازان که به فرماندهی ژنرال زکی پاشا بودند، به کُردها ملحق شدند.

منطقه ساسون را اشغال کردند و دست به یک کشتار فجیع زدند (اوت ۱۸۹۴). این کشتارها که نخستین حلقه از یک زنجیر دراز جور و جنایات بود و می‌بایست از ۱۸۹۴ تا ۱۹۲۲ ادامه پیدا کند، شاید از نظر وحشتناک بودن از تمام کشتارهایی که بعداً صورت گرفت بدتر بود، به طوری که از دوازده هزار نفر ساکن ارمنی ساسون ۳۵۰۰ نفر کشته شدند.

قتل‌عام آدانا

 

اجساد ارمنی‌ها در کشتار شهر آدانا

اجساد ارمنی‌ها در کشتار شهر آدانا

قتل‌عام آدانا، قتل‌عامی بود که در سال ۱۴ آوریل ۱۹۰۹ میلادی به مدت ده روز علیه ساکنین ارمنی شهر آدانا توسط کودتاچیان و واحدهای نظامی سلطان عبدالحمید دوم انجام گرفت. در طی این قتل‌عام ۳۰٬۰۰۰ ارمنی و ۱۳۰۰ آشوری به قتل رسیدند. ترکان جوان که کمیته‌ای به نام کمیته اتحاد و ترقی تشکیل داده بودند و علیه سلطان عبدالحمید دوم مبارزه می‌کردند سرانجام در ۱۹۰۸ میلادی طی کودتایی سلطان را به پذیرش مشروطیت و تشکیل مجلس ملی وا داشتند و خود راس زمام امور را در دست گرفتند.

یک سال بعد (۱۹۰۹میلادی) سلطان دست به ضد کودتایی زد و مدتی نیز موفق شد تا بر اوضاع مسلط شود اما بار دیگر تُرک‌های جوان زمام امور را دست گرفتند و این بار سلطان عبدالحمید برای همیشه از سلطنت خلع شد. زمانی که ارمنیان می‌پنداشتند با برکناری سلطان عبدالحمید همه بدبختی‌ها و دوران ترس و وحشت به پایان رسیده ناگهان یک بار دیگر در ۱۹۰۹ میلادی سیمای خشونت بر آنان ظاهر شد.

این کشتار بازتاب گسترده‌ای در اروپا داشت و لطمه شدیدی به حیثیت سلطان وارد آورد و القابی مانند سلطان سرخ، هیولای ایلدیز و … به او داده شد؛ سیاست‌مداران و روشنفکران اروپا نیز کشتار ارمنیان عثمانی را به شدت محکوم کردند.

مقاومت موسی داغ

مقاومت موسی داغ اشاره به مقاومتی است که اهالی ۶ روستای ارمنی نشین اطراف کوه موسی داغ در استان هاتای (موسی داغ یعنی کوه موسی) به مدت ۵۳ روز از (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۵م تا ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۵م) در مقابل یورش نیروهای منظم و نامنظم دولت عثمانی ایستادگی نمودند.

 

مقاومت وان

مقاومت وان یا گاهی محاصره وان یا دفاع از وان هم نامیده می‌شود. مقاومت وان دو بار صورت گرفت.

مرتبه اول در طی کشتار حمیدیه از ۳ ژوئن تا ۱۱ ژوئن به مدت یک هفته، و مرتبه دوم در طی یک رشته عملیات جنگی در قفقاز که به مدت چهار سال به طول انجامید که مقاومت وان از ۱۹ آوریل تا ۱۷ مه ۱۹۱۵ به مدت ۲۸ روز صورت گرفت.

مقاومت موسی داغ

مقاومت موسی داغ اشاره به مقاومتی است که اهالی ۶ روستای ارمنی نشین اطراف کوه موسی داغ در استان هاتای (موسی داغ یعنی کوه موسی) به مدت ۵۳ روز از (۲۱ ژوئیه ۱۹۱۵م تا ۱۲ سپتامبر ۱۹۱۵م) در مقابل یورش نیروهای منظم و نامنظم دولت عثمانی ایستادگی نمودند.

رزمندگان ارمنی در موسی داغ تعداد آنان بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر بودند.

رزمندگان ارمنی در موسی داغ تعداد آنان بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر بودند.

 

 

ارمنی‌ستیزی

ارمنی‌ستیزی نیز به عنوان احساسات ضد ارمنی و ارمنی هراسی، اشاره به دشمنی با سیاستها و فرهنگ ارمنی، و کشور ارمنستان و همچنین اشاره به حسادت، تبعیض، تعصب، نژادپرستی، به ارمنیان به عنوان یک گروه نژادی، قومی، زبانی، مذهبی پذیرفته‌شده در سراسر جهان دارد. ارمنی‌ستیزی مدرن، معمولاً مخالفت با اقدامات و موجودیت کشور ارمنستان، انکار نسل‌کشی ارمنیان و مخالفت با مسئله ارمنی و افکار ناسیونالیستی بر ضد ارامنه می‌باشد.

کشتار سفید

 

روش‌های مورداستفاده توسط ترکان عثمانی در نسل‌کشی یونانیان و ارمنیان که منجر به مرگ غیر مستقیم قربانیان می‌شدند -که از آن جمله می‌توان به تبعیدهای اجباری قربانیان که بدون آذوغه و در مسافت‌های طولانی انجام می‌گرفت و نیز گرسنگی دادن به قربانیان در اردوگاههای کار اجباری اشاره کرد- امروزه با عنوان کشتار سفیدشناخته می‌شوند.

ارمنیان ساکن ارمنستان غربی که در نهایت یا مجبور به مهاجرت و یا به وسیله نیروهای عثمانی تبعید شدند که یکی دیگر از تلاشهای دولت عثمانی برای نسل‌کشی سیستماتیک ارمنیان بوده است.

دانشمند علوم سیاسی اهل آلمان کریستُف زورخِر در کتاب خود به نام جنگهای اتحاد جماهیر شوروی-شورش، درگیری‌های قومی و ملیتی در قفقاز می‌نویسد:

<<نسل‌کشی یک کلمه کلیدی است که چند معنی مختلف دارد. نسل‌کشی سفید یا قتل‌عام سفید به معنی: سرکوب، تبعید اجباری قربانی بدون آذوغه، مهاجرت اجباری ارمنیان از سرزمین آبا و اجدادی خود که به مراتب بزرگتر از جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی و قره باغ و همچنین مناطق متعلق به ترکیه معاصر می‌باشد>>.

این اصطلاح نسل‌کشی سفید توسط ارمنیان هم به کار برده شده برای توصیف تبعیض ارمنی‌های قره باغ، نخجوان و جاواختی.

قربانیان ارمنی قتل‌عام شده در یک گور دسته جمعی در گورستان ارزروم به خاک سپرده می‌شوند.

قربانیان ارمنی قتل‌عام شده در یک گور دسته جمعی در گورستان ارزروم به خاک سپرده می‌شوند.

 

وضع ارمنیان در ارمنستان عثمانی

خط مشی ای که زمامداران عثمانی دنبال می‌کردند بیش از پیش بر شدت وضع دردناکی که ارمنیان درآن بسر می‌بردند افزود. مالیاتهای غیرقانونی، چپاولها، خلع ید از اراضی ملکی، سوء قصدها، کشتارها، تجاوزها و تعدیها و آدم ربایی‌ها اعمال اصلی رژیم و وحشت و ستمی بود که ارامنی‌ها در زیر یوغ آن بسر می‌بردند. زجر و آزارها و ستمهایی که یک حکومت فاسد و عاری از هر گونه احساس مسئولیت در حق ارامنه روا می‌داشت، حکومتی که تعصب تند ساکنان غیر مسیحی را تحریک می‌کرد و از توحش کردهای چادرنشین برای عملی کردن نظرات خود سوء استفاده می‌نمود.

 

علاوه بر مالیاتهای سنگینی که مقامات دولتی عثمانی از ارمنیان می‌گرفتند این ملت مجبور بود باجهای غیرقانونی هم به بزرگان عشایر کُرد بپردازد. اگر در کشورهای متمدن دو نوع مالیات متمایز به نام مستقیم و غیر مستقیم گرفته می‌شود برای دهقانان ارمنی ترکیه این تقسیم بندی به صورت دیگری بود، بدین معنی که آنان نیز دونوع مالیات می‌پرداختند، مالیاتهای قانونی و غیرقانونی. علاوه بر این روستاهای ارمنی نشین مجبور بودند زمستانها افراد عشایر کُرد را که در آخر پاییز چراگاههای کوهستانی را ترک می‌گفتند و به دشت سرازیر می‌شدند مجاناً در خانه‌های خود مسکن بدهند. بعدها وقتی سیاست دولت عثمانی درضدیت با توده‌های ارمنی به اوج شدت خود رسید عمل (دراگوناد) یا (تحمیل سرباز) صورت گرفت، بدین معنی که دولت سربازان تُرک را به زور درخانوادهای ارمنی سکنی می‌داد.

این وضع از ۱۸۷۸ تا ۱۸۹۴ موجب شد که ده‌ها هزار ارمنی به سرزمین قفقاز جنوبی و به آمریکا مهاجرت کنند. لیکن توده انبوه ارامنه که سخت به سرزمین زادگاهشان دلبسته بود در کشورش باقی ماند. ارمنیان حس می‌کردند که این مهاجرت مسلماً همان هدفی است که سیاست عثمانی دنبال می‌کند و آنان باید با ماندن و آویختن به خانه و زمین خود نقشه آنان را نقش بر آب کنند.

نارضایی عمیقی درمیان ارمنیان پیدا شد و موجب بوجود آمدن انجمنها و حزبهای ارمنی گردید که هدف و مرام همه آنها بهبود بخشیدن به وضع زندگی ارمنیان ترکیه و دفاع از ملیت ارمنی بود.

در ماه ژوئن ۱۸۹۰ حادثه خونینی در ارزروم به وقوع پیوست. معموران انتظامی عثمانی بر مبنای یک گزارش بی اساس و دروغین در کلیسای حواری ارمنی ارزروم برای کشف اسلحه به تجسس و تحقیق پرداختند. ارمنیان که از این هتک حرمت و تجاوز به مکان مقدسشان به خشم آمده بودند به رهبری یکی از مردان سرشناس خود به نامهاروتیون پاسدرماجیان در صدد دفاع از کلیسای خود برآمدند ولی نیروی مسلح ترکان همه آنان را درجا تیرباران کردند.

ویکتور برار در کتاب خود می‌نویسد: «تفتیش و بازرسی در کلیسا با ناشیگری و خشونتی که عمال تُرک معمولاً در این گونه عملیات از خود نشان می‌دهند انجام گرفت. کلیسای جامع که ارمنیان از آن دفاع می‌کردند به زور تسخیر شد و از طرف سربازان تُرک مورد بی حرمتی و توهین قرار گرفت. بازرسی و تفتیش ثابت کرد که نه اسلحه‌ای در کار بوده و نه باروتی، ولی بیست ارمنی به قتل رسیده و بیش از سیصد نفر مجروح شده بودند.»

سیاست کمالیست‌ها و ترکیه امروزی

 

بعد از تأسیس رژیم جمهوری ترکیه توسط مصطفی کمال آتاتورک، سیاست دولت کمالی مبنی بر ایجاد وطن خالص تُرک در نواحی شرقی ترکیه که هنوز تعدادی از ارمنی‌ها در آنجا ساکن بودند آغاز شد؛ که در اوایل دهه ۱۹۲۰ تعدادی ارمنی در جنبش کمالی وجود داشته که حتی به صورت فعال وی را در جنبش ملی تُرکی یاری رسانده و از ایدولوژی کمالیست و جنبش سکولار وی حمایت کردند.

ارمنی‌ها می‌پنداشتند که در این سکولاریسم اظهار شده از سوی آتاتورک راهی برای بقای باقی‌مانده ارمنیان در ترکیه وجود خواهد داشت.

طولی نکشید که این بار هم ارمنی‌ها امیدهای خود را مانند دوران انقلاب ترکان جوان برباد رفته دیدند، چرا که ایدئولوژی کمالیسم به رغم تأکید بر اصل دموکراتیک بودن حکومت، در حقیقت در امتداد حکومت ترکان جوان و مبتنی بر حذف حداکثری غیرترکان و ایجاد دولت ملت ترکیه است. این سیاست را آتاتورک در همان اوایل ایجاد نظام جمهوری با مهاجرت دادن اتراک بلغار و یوگسلاوی به مرزهای شرقی آناتولی برای تقویت تُرک‌های آن نواحی عملی کرد. وی هزاران تُرک را از بلغارستان و یوگسلاوی به منظور تُرکی سازی این مناطق در این نواحی اسکان داد تا هم حامی تُرکان آن نواحی باشند و هم ضریب امنیتی مرزهای شرقی را در برابر ارمنیان بالا ببرند.

این اقدام بخشی از برنامه تُرک گردانی این مناطق از لحاظ هویتی، تاریخی و نژادی بود که با تخریب اموال و آثار تاریخی ارمنیان و دیگر اقوام مسیحی پیگیری شد. هدف از این عمل ویرانی یادگارها و شواهد تاریخی حضور ارمنی‌ها در آسیای صغیر بود.

سربازان تُرک در کنار جمجمه‌های باقی‌مانده از قربانیان ارمنی

سربازان تُرک در کنار جمجمه‌های باقی‌مانده از قربانیان ارمنی

این سیاست تا به امروز کماکان ادامه دارد. در سالهای اخیر ترکیه برای کاهش فشارهای بین‌المللی درخصوص قتل‌عام ارمنیان برنامه‌ای را تدوین کرده است تا با گرجی نشان دادن محل سکونت ارمنیان را در قارص و اردهان و وانمود کردن این نکته که مناطق فوق در هیچ دوره تاریخی محل سکونت ارمنیان نبوده، در تحت‌الشاع قرار دادن مسئله کشتار ارمنیان توسط دولت عثمانی سعی دارد.

در همین راستا کلیساهای به جامانده از ارمنی‌ها در ترکیه در حال واگذاری به گرجی‌ها می‌باشد، علاوه بر این ترکیه از جایگزینی ترک‌های مسختی به جای ارمنی‌ها در جاواختی به دلیل اینکه به نوعی ارمنی‌ها را از مرزهای این کشور دور می‌کند و ضریب امنیتی این کشور را بالا می‌برد. حمایت می‌کند. ضمن اینکه با استقرار مسختی‌ها به جای ارمنیان، محاصره ارمنستان به وسیله تُرک زبانان کامل تر می‌گردد.

اظهارات و عقاید رهبران فاشیستی و پان ترکیسمی تُرک‌ها

سلطان عبدالحمید سال ۱۸۹۹م اشاره به مسئله ارمنی‌ها: <<در آناتولی تنها ما باید باقی بمانیم، خدا را شکر که ما توانستیم این آخرین پناهگاه را برای برادران مسلمان خود که از همه سو رانده شده‌اند، حفظ کنیم.>>

دکتر ناظم عضو کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی:

<<بگذار عناصر غیر تُرک از هر ملیت و دینی که هستند، نابود شوند، این کشور را باید از عناصر غیر تُرک پاک کرد.>>

رضا علی دیوان بیگی، از سیاست مداران آن روز ایران در یادداشت‌های دوران زندگی سیاسی خود درباره مرام فرقه تُرکان جوان می‌نویسد:

<<حفظ مملکت پهناور عثمانی. اجرای پان ترکیسم یعنی احیاء و اشاعه فرهنگ تُرکی در مناطق تُرک زبان و سرانجام انضمام آن مناطق به امپراتوری عثمانی. گسترش نفوذ خلیفه عثمانی در ممالکت اسلامی.>>

حسین جاهد یالچین صاحب امتیاز روزنامه طنین، نشریه رسمی ترکان جوان بود، از ایده سلطه و حاکمیت تُرک‌ها دفاع کرد و نوشت:

<<هر چه می‌خواهید بگویید، ولی ملت حاکمه این کشور تُرک‌ها هستند و خواهند بود. جوامع مسیحی هیچ هدف و مقصودی جز نابودی کشور ندارند. این کشور سرزمین پدری تُرک‌ها بوده است؛ لذا اساساً حق اداره و تعیین سرنوشت کشور و گرفتن تصمیمات مهم و بنیادی باید در دست تُرک‌ها باشد.>>

تورک گوجو از تشکیلات ناسیونالیست تُرک بود که هدفش را نجات نژاد تُرک از نابودی می‌دانست و از زبانی تند و شدیداً نژادپرستانه برای بیان دیدگاه‌هایش بهره می‌برد. شعار آنان این بود (قدرت تُرک برای هر کاری کافی است) این تشکیلات اهدافش را در راستای پیش برد تفکر تورانی تنظیم کرده بود که:

<<همه دنیا را از سیل خروشان خود خواهد پوشاند. همگان را به کرنش واخوهد داشت و هیچ شمشیری را نشکسته و هیچ قلعه‌ای را فتح نشده باقی نخواهد گذاشت. نگهبان قدرت تُرک، پاسدار اجاق تُرک، مدافع میهن تُرک اینان پیش قراولان توران خواهند بود. مشت آهنین تُرک بار دیگر زمام دنیا را در دست خواهد گرفت، و جهان دیگربار در برابر قدرت آنان به خود خواهد لرزید.>>

اعضای پارلمان ناسیونالیسم تُرک پس از جنگ، حتی با درک این وقایع، مسببان نسل‌کشی را ستوده‌اند:

<<شما آگاهید که موضوع اخراج واقعه‌ای بود که در جهان غوغا به راه انداخت و همه ما را قاتل قلمداد کردند. ما حتی قبل از انجام آن هم می‌دانستیم که جهان مسیحی ساکت نمی‌ماند و آنها خشم و غصب مسیحیان را علیه ما برخواهند انگیخت. اما ما چرا باید خود را قاتل بخوانیم؟ چرا باید مسئولیت این موضوع بزرگ و دردسر آفرین را بپذیریم؟ این کارها برای تأمین میهن مان صورت پذیرفتند، وطنی که آنرا حتی از جان مان مقدس تر می‌دانیم.>>

اظهارات مقامات آلمانی

یاکوب کونتسلر، مبلغ مذهبی گزارش کرده از حزب اتحاد و ترقی:

<<زندگی کردن در کنار ارمنیان غیر ممکن است. جنگ به ترکیه این فرصت را داده که یا از شر ارمنیان خلاص شود یا از کشور بیرونشان کند.>>

یوهان لپسیوس، مبلغ مذهبی:

<<ارمنیان ارزروم از اقطار مسلمانشان از یک قتل‌عام محتمل الوقوع باخبر شده‌اند.>>

اشتانگه افسری آلمانی که با یگان‌های تشکیلات مخصوصه در جبهه قفقاز همکاری می‌کرد، می‌نویسد:

<<از آنجا که تصمیم اخراج ارمنیان را ارتش گرفته بود انتظار تلاش چندانی برای حفظ جان و مال تبعیدیان نمی‌رفت. صدها هزار نفر کشته شدند. مقامات همه چیز را از خانه و مغازه گرفته تا اموال و کالاها را از آن خود کردند. دارایی‌های کلیسای ارمنی صدوپنجاه هزار لیر برآورد می‌شد. مصادره اموال به غیرانسانی‌ترین وجه انجام می‌شد و خانواده‌ها و زنان به هیچ محافظتی بیرون انداخته می‌شدند. گمان موجهی است اگر فکر کنیم ملاحظات نظامی در درجه دوم اهمیت بودند و هدف اصلی استفاده از این فرصت عالی برای اجرای نقشه درازمدت تضعیف، اگر نه نابودی، ارمنیان بوده است، آنهم در حالی که هیچ اعتراضی از جانب دول خارجی متوجه عثمانی‌ها نبود. ترکان جوان در قسطنطنیه تصمیم به اخراج و نابودی ارمنیان و آنرا با کمک ارتش و شبه نظامیان داوطلب سازماندهی و عملی کرده بودند.>>

شوبنر ریشتر بر اساس گفتگوهای خود با مقامات متعدد گزارش کرده است که نقشه نابودی ارمنیان بسیار پیشتر از آنچه تصور می‌شود طرح ریزی شده بوده است. او از افراد زیادی شنیده بود که (امپراتوری باید بر بنیانی اسلامی و پان ترکیستی باز تأسیس شود) اقلیت‌های غیر مسلمان یا باید به زور مسلمان یا در غیر این صورت معدوم شوند.محمود کامل پاشا، فرمانده ارتش سوم در آن زمان، از جمله کسانی است که به او گفته بود پس از جنگ خبری از مسئله ارمنی نخواهد بود.

مورتمان،[پانویس ۱۴]سر کنسول آلمان در استانبول، در گزارش ۳۰ ژوئن ۱۹۱۵ می‌نویسد:

<<اسماعیل جنبلات، از حزب و اتحاد ترقی و رئیس نظمیه استانبول، با اشاره به نقشه آناتولی گفت:اخراج ارمنیان شامل تمام مناطق آناتولی خواهد بود. مورتمان می‌نویسد:این را نمی‌توان به استلزامات نظامی نسبت داد و توجیه کرد و یادآوری می‌کند که چند هفته پیش طلعت به او گفته بود: بحث ما برسر نابود کردن ارمنیان است.>>

فون میکوش، سرگرد آلمانی شرح داده اعضای یک دسته تشکیلات مخصوصه متشکل از محکومان، چگونه کشتارهایی را که دستور فرماندهان خود مرتکب شده بودند، با لذت تمام برای او تعریف می‌کردند. این سرگرد اجسادی را دیده بود که درحالی که به هم بسته بودند به فرات افکنده می‌شدند.

سفیر آلمان وانگنهایم در ششم مه (ماه) می‌نویسد:<<اخراج ارمنیان از مناطق پرجمعیت ارمنی نشین ادامه دارد.>>

والتر روسلر، کنسول آلمان در حلب در گزارش روز دهم می می‌نویسد:

<<به دنبال اخراج‌های زیتون و دورتیول، دامنه اخراج‌ها به ماراش هم کشیده شد. وی افزوده است:از کشتارهای وسیعی که اتفاق افتاده به نظر می‌رسد مقصود نابودی همه ارمنیان منطقه است.>>

 

نقش تشکیلات مخصوصه در نسل‌کشی ارمنیان

 

ترکان جوان تشکیلات مخصوصه را بنیان گذاشتند.کوشچوباشی اشرف، یکی از چهره‌های مرکزی کمیته، ادعا می‌کند که این تشکیلات مابین سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۳ ایجاد شد.جمیل دبیر اتحاد و ترقی می‌نویسد بحث برسر موضوع پس از شکست بالکان آغاز شد، و این که تشکیلات مخصوصه درواقع در ژوئیه ۱۹۱۴ تأسیس شد.

توفیق بیک اوغلو[پانویس ۱۵] (مورخ) گزارش داده است که تشکیلات مخصوصه در پی فرمان محرمانه اسماعیل انور در آگوست سال ۱۹۱۴ تأسیس شد. برخی معتقدند که این تشکیلات در سال ۱۹۱۱ ایجاد شد.جمال پاشا در خاطراتش گفته است فعالیت تشکیلات مخصوصه در زمان جنگ‌های بالکان آغاز شد.

با این حال آنها مدعی شدند که تشکیلات مخصوصه به عنوان واحدی در درون وزارت دفاع مشغول فعالیت بوده است. طلعت پاشا در خاطراتش می‌نویسد: «تشکیلات مخصوصه یک اداره دولتی بود.» طی دادگاه‌های پس از جنگ استانبول، مدعی العموم سعی داشت ثابت کند که تشکیلات مخصوصه در پی مصوبه کمیته مرکزی ترکان جوان تأسیس شده است. این به نوبه خود ثابت می‌کرد که اخراج ارمنیان و کشتار آنها به تحریک و ابتکار ترکان جوان انجام شده است.

در جریان نسل‌کشی ارمنیان همکاری بسیار زیادی میان تشکیلات مخصوصه و کمیته مرکزی و نیز تشکیلات محلی ترکان جوان وجود داشت. در دادگاه سال ۱۹۱۹ رهبران حزب اتحاد و ترقی، اسناد و شهادت‌های بسیاری ارائه شد، مبنی بر این حقیقت که تشکیلات مخصوصه حتی زمانی که رسماً به وزارت جنگ وصل بود، دست در دست ترکان جوان فعالیت می‌کرده است.

بهاءالدین شاکر، یکی از اعضاء کمیته مرکزی ترکان جوان و یکی از سردستگان تشکیلات مخصوصه در نامه مورخ پانزدهم مارس به کمال بیگ، نماینده مخصوص اتحاد و ترقی در آدانا چنین نوشت:

<<این کمیته همواره برای پاک کردن میهن از این قوم ملعون (یعنی ارمنیان) بدنام آماده است. عزم ما بر این است که دست هایمان را از شر این لکه ننگ که سراسر تاریخ عثمانی را آلوده کرده است، پاک کنیم.>>

کمیته مرکزی ترکان جوان دستورهایی درباره تشکیل یگان‌های تشکیلات مخصوصه در شرق آناتولی ابلاغ کرد. عصر همان روزی که فرمان بسیج عمومی اعلام شد (دوم آگوست)، جلسه مهمی در کمیته مرکزی ترکان جوان تشکیل شد که در آن تصمیم جامعی که باید در آینده نزدیک اجرایی می‌شد، اتخاذ گردید. هدف از این تصمیم تشکیل یک (تشکیلات مخصوصه) بود که عملیات‌های نظامی ما در خاک دشمن را تسهیل کند، خواه ما وارد جنگ شویم خواه نشویم. در صورت آغاز جنگ وظیفه این گروهای نامنظم که تشکیلات مخصوصه باید آنها را مسلح می‌کرد، حمله‌های ناگهانی در قلمرو دشمن خواهد بود.

این طرح شامل برانگیختن شورش‌هایی در مصر، قفقاز، ایران و هند بر ضد انگلیسی‌ها و روس‌ها می‌شد. تلگرافی که حلمی، بازرس اتحاد و ترقی در ارزروم، برای بهاء الدین شاکر فرستاده نیز موید آن است:

<<افرادی در داخل کشور هستند که باید از میان بروند، این دیدگاهی است که دنبال می‌کنیم. این افراد ارمنیان بودند.>>

یک کمیسیون اجرایی برای تشکیلات مخصوصه که مجدداً سازماندهی شده بود، متشکل از نمایندگانی از وزارت داخله، وزارت جنگ و کمیته مرکزی ترکان جوان، در وزارت جنگ تشکیل شد. در طول محاکمات بعد از جنگ،عاطف بیگ شهادت داد که وزارت جنگ به کمیسیون مذکور اختیار و قدرت بخشیده بود و ما با اداره تدارکات و کمیته دفاع ملی، کمیته اتحاد و ترقی و همه وزارت خانه‌ها و نهادهای ملی هماهنگ بودیم. هماهنگی میان وزرای دولت، کمیته مرکزی ترکان جوان و شاخه متعدد ایالتی به این کمیسیون محول شده بود.

وظیفه اصلی این کمیسیون اجرایی تشکیل یگان‌های تشکیلات مخصوصه برای عملیات در روسیه و ایران بود.

وظیفه سازماندهی دارودسته‌های مسلح در منطقه به بهاءلدین شاکر محول شد. او همچنین به شمال قفقاز نیز فرستاده شد، در حالی که عمر ناجی بیگ و روشنی بیگبه ایران گسیل شدند؛ و رئوف بیگ و عبید الله افندی به افغانستان رفتند. اما اقدامات تحت شرایط کاملاً سری انجام می‌شد.

سه منبع عمده نیروی انسانی تشکیلات مخصوصه برای انجام وظایف محوله بدین قرار بود:

طوایف کُرد، محکومان محبوس، مهاجران اخیر قفقاز و روملیا (الجزایر).حلمی، دبیر حزب اتحاد و ترقی در منطقه ارزروم، عهده دار ترکیب و ترتیب این دسته‌ها در منطقه خود بود.

احمد رفیق (احمد رفیق شاعر، نویسنده، مورخ و استاد تاریخ) مدعی است که:

<<این دسته‌ها از قاتلان و سارقانی بودند (محکومان محبوس) که از حبس آزاد شده بودند. آنها دستورهای هفتگی خود را در محوطه وزارت جنگ دریافت کردند و سپس از طریق عامل واسطه تشکیلات مخصوصه به مرز قفقاز گسیل شدند. در طول قساوت‌هایی که در حق ارمنیان شد این دسته‌ها بودند که بزرگترین جنایات را مرتکب شدند.>>

در محاکمات رهبران ترکان جوان در سال ۱۹۱۹ و در دادگاه‌های منطقه‌ای یوزگات و ترابزون نیز اسناد و ادله‌ای مبنی بر نقش مستقیم یگان‌های تشکیلات مخصوصه در قتل‌عام‌ها به دست می‌دهند. برای نمونه در دادگاه یوزگات خلیل رجایی و سحاب الدین، هر دو از افسران ارتش، شهادت دادند که این کشت و کشتار به دست دسته‌های نظامی انجام می‌شد و خود آنها دستور داشتند که مداخله نکنن. در خلاصه نهایی محاکمه آمده است:

<<دسته‌های مستحفظِ ستون‌های تبعیدیان، متشکل از جنایتکاران و تبهکاران سابقه دار، با کمک ژاندارم‌های همکارشان، ارمنیان بی دفاع را ظاهراً به قصد تبعید از شهرها بیرون می‌کردند. وقتی که به قدر کفایت از شهرها فاصله می‌گرفتند جای خود را به دسته‌های راهزن می‌دادند؛ که آنها نیز پس از غارت اموال اخراج شدگان، آنها را می‌کشتند.>>

دستگیری و قتل‌عام مشاهیر ارمنی

 

تعدادی از مشاهیر ارمنی که در استانبول به قتل رسیدند

تعدادی از مشاهیر ارمنی که در استانبول به قتل رسیدند

 

 

در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵، بین ۲۳۵ تا ۲۷۰ نفر از متفکران، نویسندگان، رهبران، و سیاست‌مداران ارمنی از جمله دانیل واروژان، سیامانتو، و روبن سواک در استانبول دستگیر و پس از انتقال به کشتارگاه‌ها بطرز فجیعی به قتل رسیدند. همچنین در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارمنی‌های بی دفاع را در استانبول به کشتارگاه فرستادند که این سرآغاز قتل‌عام دسته جمعی مردم بی دفاع ارمنی بود به ویژه مردانی که به‌عنوان سرباز در پشت جبهه به بیگاری کشیده شده بودند.

ترکان عثمانی در ۲۷ ماه مه ۱۹۱۵ قانون تبعید ارمنیان به موصل و سوریه را منتشر کردند. مأموران دولت، ساکنین شهرها و روستاهای ارمنی نشین را مجبور به جا به جایی کرده و به دروغ به آنها گفته می‌شد که چون در منطقه جنگی قرار دارند می‌بایست برای حفظ جانشان به جاهای امن‌تری منتقل شوند. به آنها حتی فرصت نمی‌دادند که غذا و لوازم ضروری را با خود بردارند. آنان گروه‌های ارمنی را که بیشتر شان زنان، کودکان و سالخوردگان بودند، به طرف صحرای مرکزی سوریه در نزدیکی استان دیرالزور راندند که تعداد زیادی از کودکان، پیرزنان و پیرمردان در مسیر راه در اثر گرما، گرسنگی و تشنگی طاقت نیاورده و مردند. از سوی دیگر برای اجرای کامل کشتار ارمنیان مردان را از زن و بچه یشان جدا کرده، به طرز فجیعی قصابی می‌کردند و زنان و دختران جوان را برای نیات جنسی با خود می‌بردند. آنهایی هم که از خود مقاومت نشان می‌دادند، بطور وحشیانه‌ای می‌کشتند.

نمونه ایی از تلگراف‌های محرمانه رمز شده طلعت پاشا

نمونه ایی از تلگراف‌های محرمانه رمز شده طلعت پاشا

جنرال قنسول دولت ایران در استانبول شرح این واقعه را در ۱۸ جمادی‌الثانی ۱۳۳۳ به وزارت خارجه ایران چنین گزارش می‌کند:
<<از روز شنبه ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۳۳۳ حکومت عثمانی بعضی از ارمنی‌های اتباع عثمانی و اجنبی مقیمین اسلامبول را شب و روز علی الاتصال یک دفعه در اقامتگاه و تجارتخانه و در دکان هایشان دستگیر و در محبس توقیف نمود و به طور یقین هنوز کیفیت معلوم نشده که مقصود ضابطه حکومت محلی از توقیف ارمنی‌ها چه بوده و تقصیر اشخاص موقوفین چیست؟ حکومت عثمانی اغلب این اشخاص را برای تأمین و استقرار آسایش از اسلامبول نفی و به سمت شهرهای آناطولی فرستاده است و اشخاصی که تا حال توقیف شده عده آنها تا هفتصد الی هزار نفر رسیده و در میان آنها از معتبران ارمنی از قبیل وزیر سابق پست و تلگراف و غیره هم می‌باشد.>>

 

جمعیت و آمار کشته شدگان و مهاجرت ارمنیان از ارمنستان غربی

 

درباره تعداد کشته شدگان ارمنی اختلاف نظر است. مآخذ تُرک شمار ارمنیان مقتول را ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر نوشته‌است. مآخذ فرانسوی در اینباره اتفاق نظر ندارند؛ برخی تعداد کشته شدگان را ۵۰۰ هزار نفر و برخی ۱٫۵ میلیون نفر ذکر کرده‌اند. حتی در دانشنامه شوروی نیز شمار کشته شدگان و تبعید شدگان یکسان نیست. در چاپ دوم این دانشنامه تعد ارامنه مقتول و بی‌جا شده ۱ میلیون نفر و در چاپ سوم این دانشنامه تعداد کشته‌ها ۱٫۵ میلیون نفر و بی‌جا شدگان ۶۰۰ هزار نفر ذکر شده‌است.

در دانشنامه تمدن مسیحیت، تعداد کسانی که به قتل رسیدند یا آواره گشته‌اند تا بمیرند را بین ۱ تا ۱٫۵ میلیون ارمنی – بیش از نصف جمعیت ارمنی در امپراتوری عثمانی آن زمان – ثبت شده‌است.

به گفته ریچارد هووانسیان تعداد ارمنیان کشته شده در این کشتار، ۱٫۵ میلیون نفر ذکر شده است

نقشه‌ای از مکان‌های قتل‌عام و مراکز تبعید و مرگ ارمنیان

نقشه‌ای از مکان‌های قتل‌عام و مراکز تبعید و مرگ ارمنیان

در دانشنامه بریتانیکا تعداد ارامنه در سال ۱۹۱۵ را ۱٫۷۵ میلیون نفر تخمین زده‌است

در ۱۸۶۳ دولت عثمانی فرمانی صادر کرده بود که به موجب آن به ارامنه آزادیهایی در چهارچوب (خط همایون) می‌داد.

زمامداران عثمانی بویژه در وجود ارمنیان تهدیدی نسبت به تمامیت ارضی کشور خود می‌دیدند، و ارمنستان به نظرشان بلغارستان دومی می‌آمد که می‌بایست به موقع کلکش را بکنند. از ۱۸۷۸ ببعد تمام سیاست عثمانی بیشتر در اطراف این نقشه دور می‌زد که پایه‌های خودمختاری آتی ارامنه را خراب کند، و این کار را با تقلیل عمدی نفوس ارمنیان و تبدیل به یک اقلیت نژادی بسیار ناچیز انجام دهد.

یکی از نخستین کارهای دولت عثمانی در اجرای آن نقشه دستکاری ارضی در شهرستانهای ارمنی نشین بود. مرزهای تازه به نحوی تعیین شد که از اهمیت نسبی عنصر ارمنی می‌کاست. با جداکردن اراضی ارمنی نشین به اجبار و با الحاق زمینهای تازه‌ای به آنها که مسلمانان در آنها اکثریت داشتند دولت عثمانی موفق شد ساختار نژادی بسیاری از ولایات ارمنی نشین را تغییر دهد.

“این نکته را نیز باید خاطرنشان نمود که قتل‌عام اکثر ساکنان ارمنی مناطق الشکیرت و دغوبایزید در ۱۸۷۷–۱۸۷۸ قبلاً” بین ارمنستان روسیه و مناطق موش و وان که در آنها ساکنان ارمنی اکثریت زیادی داشتند، یک نوار ارضی با اکثریت کُرد فاصله انداخته بود.”

ساموئل کوکس سفیر آمریکا در قسطنطنیه بین سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۶ جمعیت ارمنیان در امپراتوری عثمانی را ۲٬۴۰۰٬۰۰۰ نفر ذکر کرده است.

پروفسور جاستین مک‌کارتی در کتاب (مسلمانان و اقلیتها) مهاجرین ارمنیان از ارمنستان غربی به کشورهای دیگر را ۸۱۰٬۸۸۰ نفر تخمین زده است.

بر اساس سند وزارت امور خارجه آمریکا جمعیت کل ارمنیان جهان در سال ۱۹۲۲ را ۵٬۰۰۴٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.

بر اساس سند وزارت امور خارجه آمریکا جمعیت کل ارمنیان جهان در سال ۱۹۲۲ را ۵٬۰۰۴٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.

بر اساس سند وزارت امور خارجه آمریکا جمعیت کل ارمنیان جهان در سال ۱۹۲۲ را ۵٬۰۰۴٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است و در این آمار قید شده است که در طول کشتار ارمنیان از ۱۸۹۴م تا ۱۹۲۱م، ۸۱۷٬۸۷۳ نفر مجبور به مهاجرت و فرار از ارمنستان غربی به کشورهای دیگر شدند.

<<جمعیت ارمنیان در قسطنطنیه و منطقه آناتولی ۲۸۱٬۰۰۰ نفر، در اولین جمهوری ارمنستان ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ نفر، در گرجستان ۴۰۰٬۰۰۰ نفر، در جمهوری باکو ۳۴۰٬۰۰۰ نفر، در روسیه و مناطق دیگر قفقاز ۲۵۵٬۰۰۰ نفر، در ایران ۵۰٬۰۰۰ نفر، در هند و آسیای شرق و استرالیا ۱۲٬۰۰۰ نفر، در کشورهای عربی مانند سوریه، مصر، فلسطین ۱۳۲٬۰۰۰ نفر، در اروپا ۲۰۶٬۰۰۰ نفر، در قاره آمریکا ۱۲۸٬۰۰۰ نفر تخمین زده شده است.>>

کتاب رسمی تُرکی اثر (صلاح الدین بیگ) در نمایشگاه بین‌المللی تاریخ، در فرانسه ساکنان شرق امپراتوری عثمانی را در ۱۸۶۷م را این گونه نوشته است:

<<۱٬۹۰۶٬۰۰۰ نفر در (وان، ارزروم، خارپرت و منطقه کردوئنه) زندگی می‌کردند که ۱٬۳۰۰٬۰۰۰ نفر ارمنی، ۶۰٬۰۰۰ نفر دیگر اقوام مسیحی، ۵۴۶٬۰۰۰ نفر تُرک، کُرد، تُرکمن، چرکس و غیره بودند.>>

ویتال کوینت، جغرافیدان فرانسوی در کتاب (ترکیه آسیایی، موقعیت جغرافیایی وآمار)، به بررسی مناطق و تعداد جمعیت ساکنین تحت کنترل امپراتوری عثمانی پرداخت ولی به دلایل زیر موفق به تکمیل کردن تحقیق خود نشد. «۱:محدودیت‌های اعمال شده توسط مقامات ترکیه تحقیقات او ناتمام ماند. ۲:به دلیل عدم کنترل مقامات ترکیه برای استانهای دورتر، برای تکمیل کردن تحقیقات خود غیر ممکن بود.» کتاب ویتال کوینت،منتقدانی هم داشته و منتقدان کتاب ویتال کوینت، ادعا می‌کردند آمار تهیه شده توسط او آمار درستی نمی‌باشد. ویتال کوینت جمعیت ارمنی‌های شرق آناتولی را در سال ۱۸۹۱–۹۲ را ۸۴۰٬۰۰۰ نفر و کل جمعیت ارمنیان را ۱٬۴۷۵٬۰۱۱ نفر برآورد کرده است. ویتال کوینت در تحقیقات مستقل خود ارمنیان شش ولایت را در سال ۱۹۱۴م ۱٬۴۷۵٬۰۰۰ نفر برآورد کرده است.

پروفسور آلمانی هرمان وامبری، جمعیت ارمنیان شش ولایت را در سال ۱۸۹۶، ۱٬۱۳۰٬۰۰۰ نفر برآورد کرده است.

هنری لینچ، محقق انگلیسی جمعیت ارمنیان شش ولایت را در سال ۱۹۰۱، ۱٬۳۲۵٬۰۰۰ نفر برآورد کرده است. هنری لینچ به مانند جغرافیدان فرانسوی ویتال کوینت تحت فشار شدید مقامات دولت عثمانی قرار داشت. دولت عثمانی سعی داشته است که با فریب دادن هنری لینچ مناطقی که ارمنیان و مسلمانان در کنار هم زندگی می‌کردند ارمنیان آن مناطق را هم به عنوان مسلمان شمارش قرار بگیرند.

مارسل لیرت مورخ فرانسوی جمعیت ارمنیان آناتولی شرق را در سال ۱۹۱۲م این گونه سرشماری کرده است:<<ارمنی‌ها در ارزروم ۲۱۵٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۲۴۰٬۰۰۰ نفر، ارمنی‌ها در وان ۱۸۵٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۴۷٬۰۰۰ نفر، ارمنی‌ها در بیتلیس ۱۸۰٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۴۰٬۰۰۰ نفر، ارمنی‌ها در خارپرت ۱۶۸٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۱۰۲٬۰۰۰ نفر، ارمنی‌ها در دیاربکر ۱۰۵٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۴۵٬۰۰۰ نفر، ارمنی‌ها در سیواس ۱۶۵٬۰۰۰ نفر در مقابل تُرکها ۱۹۲٬۰۰۰ نفر می‌باشند در مجموع ارمنیان در شش ولایت ۱٬۰۱۸٬۰۰۰ نفر و تُرکها ۶۶۶٬۰۰۰ نفر برآورد شده‌اند. در این آمار قزلباش ۱۴۰٬۰۰۰ نفر، کُردها ۴۲۴٬۰۰۰ نفر، مردم زازا ۷۷٬۰۰۰ نفر، یزیدیان ۳۷٬۰۰۰ نفر برآورد شده‌اند.>>

آمارکشته شدگان ارائه شده توسط کشیش یوهان لپسیوس مبلغ مذهبی آلمانی:

  • کیلیکیه و سوریه شمالی کل جمعیت ۲۴۲٬۹۵۰ نفر. تعداد کشته‌ها و تبعیدی‌ها ۲۳۸٬۹۵۰ نفر
  • آناتولی شرقی (شش ولایت ارمنی ترکیه)، کل جمعیت ۱٬۸۵۰٬۰۰۰ نفر، کشته‌ها ۸۱۷٬۶۰۰ نفر
  • آناتولی غربی (بروس، ازمیر، آنکارا، قونیه)، کل جمعیت ارمنی ۳۳۷٬۰۰۰ نفر، کشته‌ها ۳۰۹٬۸۰۰ نفر
  • بخش اروپایی ترکیه (استانبول، ادرنه)، کل جمعیت ارمنی ۱۹۴٬۰۰۰ نفر، کشته‌ها ۳۰٬۰۰۰ نفر
  • سوریه، فلسطین، بغداد. تعداد کشته شدگان:۱۳٬۵۰۰ نفر

<<کل ارمنیان کشته شده فقط در سال۱۹۱۵. ۱٬۳۹۶٬۳۵۰ نفر>>

سرشماری جمعیت ارمنستان غربی بر اساس داده‌های آرنولد جی. توینبی در سال ۱۹۱۲م.

گروههای نژادی بتلیس دیاربکر ارزروم الازیغ سیواس وان مجموع %
ارمنیان ۱۸۰٬۰۰۰ ۱۰۵٬۰۰۰ ۲۱۵٬۰۰۰ ۱۶۸٬۰۰۰ ۱۶۵٬۰۰۰ ۱۸۵٬۰۰۰ ۱٬۰۱۸٬۰۰۰ ۳۸٫۹
ترکها، ۱ ۴۸۰۰۰ ۷۲٬۰۰۰ ۲۶۵٬۰۰۰ ۱۸۲٬۰۰۰ ۱۹۲٬۰۰۰ ۴۷٬۰۰۰ ۸۰۶٬۰۰۰ ۳۰٫۸
کردها، ۲ ۷۷٬۰۰۰ ۵۵٬۰۰۰ ۷۵٬۰۰۰ ۹۵٬۰۰۰ ۵۰٬۰۰ ۷۲٬۰۰۰ ۴۹۹٬۰۰۰ ۱۹٫۱
اقوام دیگر، ۳ ۳۰٬۰۰۰ ۶۴٬۰۰۰ ۴۸٬۰۰۰ ۵٬۰۰۰ ۱۰۰٬۰۰۰ ۴۳٬۰۰۰ ۲۹۰٬۰۰۰ ۱۱٫۱
مجموع ۳۸۲٬۰۰۰ ۲۹۶٬۰۰۰ ۶۳۰٬۰۰۰ ۴۵۰٬۰۰۰ ۵۰۷٬۰۰۰ ۳۵۰٬۰۰۰ ۲٬۶۱۵٬۰۰۰ ۱۰۰
1 شامل قزلباش
2 شامل مردم زازا
3 آشوری‌ها (نسطوری، کلیسای کلدانی), چرکس، مردم یونانی، ایزدیان، فارسی‌زبانان، لازها، کولی

 


ارمنی‌های پنهان یا کریپتو

 

در طی نسل‌کشی ارمنیان تعدادی از کودکان یتیم ارمنی از سوی خانواده‌های مسلمان محلی به فرزند خواندگی پذیرفته شدند که برخی اوقات نام آنها را تغییر داده و آنها را به دین اسلام درآوردند. یک منبع رقم ۳۰۰۰۰۰ نفر را ذکر می‌کند.

هنگامی که ارمنی‌های باقی‌مانده شروع به جستجو و ادعای برگرداندن این کودکان یتیم را بعد از جنگ جهانی دوم نمودند تنها درصد کوچکی از آنها پیدا شدند و به خانواده هایشان پیوستند در حالی که بقیه به زندگی خود به عنوان مسلمان ادامه دادند. علاوه بر این تعدادی از خانواده‌های ارمنی نیز به منظور فرار از نسل‌کشی مسلمان شده‌اند.

تعداد نامعلومی از افراد با اصلیت ارمنی در ترکیه وجود دارند که امروزه از تبار خود آگاه نبوده و چیزی حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر هستند که ارامنهٔ نهانی هستند که مسیحیان کریپتو یا پنهان نامیده می‌شوند. رقم ۳۰۰۰۰۰ نفر ممکن است متعلق به سال ۱۹۱۵ باشد اما چندین نسل از آن ماجرا گذشته است و بنابراین این ارقام می‌بایست بسیار بیش از این بویژه بر اثر ازدواجهای مختلط باشد. به علت تصاعد طبیعی جمعیت، تعیین رقم دقیق تعداد ارامنه در ترکیه به شدت مورد نزاع و بحث می‌باشد. اما برخی برآوردهای محافظه کارانه نشان می‌دهند که تعداد آنها در اواخر قرن بیستم از مرز یک میلیون نفر گذشته است.

عده‌ای نیز تبار ارمنی ارامنهٔ نهان را انکار می‌کنند به این دلیل که این تبار ممکن است زمانی بر اثر ترکی کردن بر اثر ازدواج با جمعیت ترکی یا کردی تغییر کرده باشد و ارمنی بودن آنها ممکن است مورد تردید قرار گیرد و تعدادی از آنها ممکن است به طور بالفعل در زمان کنونی بیشتر خود را ترک احساس کنند تا ارمنی.

در سال ۱۹۶۰ تعدادی از این خانواده‌ها به مسیحیت برگشته و نامهای خود را نیز تغییر دادند.

راکل دینک، بیوه هرانت دینک، در سخنرانی افتتاحی کنفرانس، که توسط بنیاد هرانت دینک برگزار شده بود، چنین اظهار داشت:

«دیگر کسی این گروه از افراد را به نام‌های اصلی خودشان صدا نمی‌کرد. آنها مجبور بودند خودشان را انکار و وجودشان را نفی کنند تا قادر به ادامه حیات باشند».

طبق گرازش عایشه گل آلتینای، عضو فرهنگستان، تخمین زده می‌شود که حدود ۲۰۰۰۰۰ نفر از ارمنیان با تغییر دین از کشتارها و تبعیدها جان سالم به در بردند. طبق گمانه زنی وی، چندین میلیون نفر از نفوس ترکیه امروز فرزندان، نوه‌ها، نوادگان، خویشاوندان نزدیک نسبی یا سببی ارمنیان مسلمان شده می‌باشند. تعدادی از اشخاص که هویت اصلی خود را دریافتند یا هویت اصلی آنان فاش شد با وجود گذشت نزدیک به صد سال از نسل‌کشی:

  • فتحیه چتین

فتحیه چتین یک اقلیت ارمنی پنهان او دانش آموز بود وقتی به راز سحر مادر بزرگ خود پی برد. فتحیه چتین نویسندهٔ کتاب مادربزرگ من در سال۱۹۵۰م در شهر کوچک معدن در استان الازیغ دیده به جهان گشود. در سال۱۹۸۰ با روی کار آمدن نظامیان، فتحیه چتین بازداشت و به سه سال حبس در زندان نظامی آنکارا محکوم شد. در حال حاضر فتحیه چتین در استانبول اقامت دارد، از وکلای بنام و مبارز ترکیه و عضو انجمن وکلای استانبول است، عضو کمیتهٔ اجرایی حقوق بشر استانبول و سخنگوی گروه کاری حقوق اقلیت هاست. او وکالت هرانت دینک، را در دادگاه‌های ترکیه برعهده داشته و پس از کشته شدن او وکالت خانوادهٔ دینک برعهدهٔ اوست.

کتاب مادربزرگ من در سال۲۰۰۴ در ترکیه انتشار یافته، در مدتی کوتاه به چاپ هفتم رسیده و به زبان‌های انگلیسی، فرانسه، یونانی، ایتالیایی و ارمنی ترجمه شده است.

مادربزرگ که همه او را زنی ترک با نام سحر می‌دانستند به امید یافتن کسان خود در آمریکا نزد نوه اش زبان به اعتراف می‌گشاید و می‌گوید ارمنی است و تا سال۱۹۱۵ مسیحی بوده است. مادربزرگ از کشتار ارمنیان، تخلیهٔ روستاها و تبعید و کوچ اجباری مردم که خود نیز از آنها بی نصیب نمانده سخن می‌گوید.

  • صبیحه گوکچن یا گویکچن

در تاریخ ششم ژانویه سال ۲۰۰۴م. مقاله‌ای در هفته نامه آگوس چاپ استانبول به قلم هرانت دینک، تحت عنوان (معمای صبیحه گویگچن دختر خوانده کمال آتاتورک) به چاپ رسید. این مقاله گزیده‌ای از کتاب کوه و سرنوشت نوشته سیمون سیمونیان که در سال ۱۹۷۲م در بیروت به چاپ رسیده بود را شامل می‌شد. نویسنده در این کتاب برای اولین بار از صبیحه گویکچن دختر خوانده مصطفی کمال آتاترک صحبت و فاش ساخته بود که صبیحه گویکچن یک دختر یتیم ارمنی و از بازماندگان نسل‌کشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵م. است و نام واقعی او خاتون سیبلیجیان می‌باشد.

این مقاله بازتاب گسترده‌ای در جامعه ترکیه یافت و به نوعی جامعه ترکیه را به شوک فرو برد. برای اولین بار بود که شخصی در ترکیه به چنین موضوعی پرداخته و قداست آتاتورک و خانواده اش را زیر سؤال برده بود. آنهم در خصوص شخصی که تا آن زمان قهرمان ملی و مظهر قدرت برای زنان ترکیه بشمار می‌رفت.

بدنبال این خبر و افشاء گری هفته نامه آگوس ،حریت (روزنامه) در تاریخ ۲۱ فوریه همان سال مقاله‌ای از ارسین کالکان تحت عنوان (صبیحه گویکچن یا خاتون سیبلیجیان) چاپ نمود که بلافاصله و در همان روز تمام شماره‌های این روزنامه از طرف مقامات امنیتی ترکیه جمع‌آوری گردید.

تأثیر این خبر تا حدی بود که علاوه بر کاهش روحیه ملت، تأثیر زیادی نیز بر دولتمردان ترکیه گذاشت.

  • یاشار کورت

یاشار کورت، از خوانندگان معروف سبک موسیقی راک در ترکیه، در سن ۴۰ سالگی دریافته است که ارمنی می‌باشد.

 

یتیمان ارمنی

 

در حد فاصل سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ میلادی بر اثر نسل‌کشی ارمنیان در امپراطوری عثمانی بیش از ۵۰۰ هزار کودک ارمنی کشته شده‌اند. اکثر آنها تیرباران، مسموم، خفه و یا از گرسنگی و بیماریهای مختلف جان سپردند، عده‌ای نیز که جان سالم بدر بردند اما نتوانستند از ترکیه فرار کنند، بزور مجبور به ترک دیانت شده و بعنوان برده به خانواده‌های تُرک و کُرد فروخته شدند.

در جنگ جهانی اول ترکان جوان و حزب اتحاد و ترقی بهترین فرصت را مهیا دیده و برنامه از پیش طراحی شده خود برای کودکان یتیم ارمنی را اجرا کردند.

این برنامه چنین بود: «همه کودکان باید جمع‌آوری و به یتیم خانه‌های دولتی در چند مکان معین فرستاده می‌شدند، همه این کودکان باید تَرک دیانت شوند. بر اساس گزارش‌های سازمانهای بین‌المللی حمایت از زنان و کودکان که پس از جنگ جهانی اول منتشر شده بعلت آنکه یتیم خانه‌های سراسر امپراتوری عثمانی گنجایش آن همه یتیم را نداشت بیش از سی هزار کودک ارمنی در بازار برده فروشی معامله شده تا بعنوان نوکر در حرم‌سراها و کارگر بکار گرفته شوند در این خصوص زندگی نامه بیش از دو هزار دختر و پسر یتیم که بعدها از خانه‌های مردم تُرک و کُرد جمع‌آوری و از ترکیه منتقل شدند در سازمان ملل متحد ثبت شده است».

گروه دیگری از کودکان یتیم در پی به قدرت رسیدن کمالیستها در سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ میلادی موفق به نجات و مهاجرت از امپراطوری عثمانی می‌شوند.

همچنین در سپتامبر ۱۹۲۲م بیش از ۵۰۰۰ یتیم ارمنی و یونانی بر اثر آتش‌سوزی عمدی کمالیستها در شهر ازمیر توسط سازمان پناهندگان آمریکایی و شخص سارا کورنینگ نجات یافتند که توسط کشتی جنگی آمریکایی به یونان منتقل شدند.

بر طبق آمارهای ارائه شده از سوی جان بارتون در حد فاصل سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۳ میلادی و بر اثر تلاش سازمانهای آمریکایی بیش از ۳۰۰۰۰ هزا یتیم و کودک ارمنی از اقصی نقاط امپراتوری عثمانی نجات و به سوریه، لبنان، یونان و اورشلیم منتقل شده‌اند.

کودکان ارمنی یتیم شده در مرزیفون ۱۹۱۸

کودکان ارمنی یتیم شده در مرزیفون ۱۹۱۸

 

کودکان یتیم در شهر بعقوبه

کودکان یتیم در شهر بعقوبه

 

ایران

 

در سرتاسر تاریخ، ملت ایران معمولاً خود را حامی ارمنستان در نظر می‌گیرد. با این وجود در این مورد، هیچ مقاومتی از جانب سربازان اغلب مسلمان ایران مشاهده نشد. پس از عقب‌نشینی سربازان روس از شمال غرب ایران، ترک‌های مسلمان به شهر سلماس در شمال غرب ایران هجوم آوردند و مسیحیان ارمنی ساکن در آن شهر را به فجیع‌ترین وضع ممکن، شکنجه و قتل‌عام کردند. گر چه باید توضیح داد که در آن زمان ایران در ضعیف‌ترین درجه از تاریخ خود بسر می‌برد و حکومت ایران کمترین تسلطی بر مرزهایش نداشت. چنانچه نیروهای عثمانی تا پایان سال ۱۹۱۸ در بخشهایی از خاک ایران حضور داشتند.

نسل‌کشی ارمنیان و مطبوعات وقت ایران عملیات قتل‌عام ارمنیان از سوی حکومت عثمانی تقریباً در تمامی روزنامه‌های عمده و دیگر نشریات وقت ایران بازتاب یافت. مطالب و گزارش‌های خبری مندرج در آن از جراید وقت ایران به نام‌های رعد، عصر جدید، ایران، تبریز، ندای وطن، حبل المتین، شمس و شفق سرخ، در فاصلهٔ سال های۱۹۰۴–۱۹۲۲م /۱۲۸۳–۱۳۰۱ ش، برگرفته شده‌اند.

شماره ۱۲ عصر جدید – ۱۲ اکتبر ۱۹۱۵ – کشتار از ارامنه – ولی همه کس از رفتار ترکها بر ضد ارامنه متفق است. از قراری که تصور می‌کنند زمامداران امور را قصد این است که ریشه ارامنه را کنده از ۸۰۰٬۰۰۰ الی ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ آنها را بقتل رساندند. عیسویها بقبول آئین اسلام از قتل نجات می‌یابند ولی فی الوفور تمام اعضا اثاثیه خانواده وی را از زن و خواهر و دختر که بحد رشد رسیده باشند به حباله ازدواج ترکها در می‌آورند که نتوانند کیش اسلام را ترک گویند. از قراریکه می‌گویند وزیر مختار آمریکا مقیم اسلامبول بتازگی پروتست سختی بر ضد قتل ارامنه کرده و گفته است که این مسئله کشیشهای آمریکا را تهدید می‌نماید. تنها جوابی که به این مسئله دادند این بود که روز بعد بیست نفر ارمنی در خیابانهای اسلامبول بدار آویختند.

شماره ۱۶۹ رعد – ۴ مه ۱۹۶ – اعدام ارامنه در عثمانی – بوکارست ۲۱ آوریل – روزنامه ابوک اشعار می‌دارد که از منابع موثقه خبر می‌دهند که ترکها از ابتدای جنگ تاکنون متجاوز از ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ ارمنی را قتل‌عام نموده‌اند در ضمن ۱۰۰٬۰۰۰ نفر هم ارامنه کاتولیک مذهب معدوم شده‌اند جد و جهد حکومت آمریکا برای جلوگیری از اعمال شنیعه ترکها نتیجه حاصل نکرده است.

ایران – ۸ مارس ۱۹۲۰ – لندن ۲۷ – تلگراف رئیس مذهبی ارامنه از اسلامبول می‌گوید روز نهم فوریه قشون فرانسوی ماراش واقعه در سیلیسی را تخلیه نمود یک روز بعد از آن تاریخ میلیون عثمانی سه هزار نفر ارامنه را مقتول نمودند. فقط ۱۵۰۰ نفر ارمنی فراراٌ باصلاحیه رسیدند در حالیکه عده کثیری در عرض راه بواسطه سرما منجمد شدند از بیست هزار نفر ارامنه سابق ماراش شانزده هزار نفر مقتول گردیده‌اند مخبر جریده تایمس [ تایمز] از اسلامبول بیانیه مزبور را نقل نموده و بعلاوه می‌گوید: میلیون عثمانی سیاست اخراج و نفی بلد نمودن ارامنه را تهدید نموده و عده از دستجات تبعید شده را با همان مظالم و قساوت معمول مقتول ساخته‌اند.

مقاله‌های محققین ایرانی

 

  • اسماعیل رائین در کتاب قتل‌عام ارمنیان

«جنایت بطرزی بسیار اصولی انجام گرفت، زیرا از بیش از پنجاه محل، مدارک و شواهد اقداماتی یکسان در دست است… نقشه بسیار هوشمندانه و زیرکانه تدوین شده بود، زیرا تردیدی نیست که اجرای چنین طرحی، قطعاً با عکس‌العمل و مقاومت متشکل یا پراکنده ارمنیان مواجه می‌شد. بدین جهت باید ترتیبی داده می‌شد، که نخست احتمال هرگونه مقاومتی از میان برود، یعنی همه نیروهای مقاوم فلج شوند، و این نیرو طبعاً مردان – و مخصوصاً جوانان – هستند. وقتی در نخستین فرمان، عنوان (کلیه مردهای ارمنی که دارای قدرت جسمانی هستند) را می‌بینیم، بیشتر بر این واقعیت آگاه می‌شویم».

«در آن زمان در قسطنطنیه (استانبول) و در بسیاری از شهرهای بزرگ ارمنستان غربی مسیون‌های مذهبی و کالج‌های آمریکائی دارای سابقه خدمت طولانی بودند و زنان و مردان ارمنی بسیاری در این مراکز تحصیل کرده و با فرهنگ و تمدن غربی تربیت شده بودند. علاوه بر این در بین ارمنی‌های تحصیل کرده دانشگاه‌های غربی نیز کم نبود. این قشر از ارمنیان که از نزدیک‌ترین تماس با تمدن غربی برخوردار بودند، درست در نقطه مقابل جامعه عقب ماندهٔ عثمانی و رهبران و عمال نژادپرست حاکم بود. علی‌رغم تلاش رهبران پان ترکیست، قتل‌عام‌ها از چشم خارجی‌ها که در قلمرو عثمانی، مشغول کار و خدمات بودند، مخفی نماند. به همین دلیل دولت عثمانی در توجیه جنایات خود مدعی بود که ارمنی‌ها با روس‌ها و دیگر کشورهای درگیر جنگ با عثمانی تبانی کرده و با آنها همکاری می‌کنند».

  • نسل‌کشی ارامنه جنایت بی‌کیفر امپراتوری عثمانی (به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران جوان)

<<نسل‌کشی ۱٫۵ میلیون ارمنی در راستای تحقق اهداف ملی‌گرایی، پان‌ترکیسم همچنان از سوی ترکیه انکار می‌شود اما ارامنه جهان که همواره متأثر از تأثیرات و پیامدهای این فاجعه بوده‌اند، تمامی تلاش خود را وقف اثبات واقعیت تاریخی نسل‌کشی ارامنه و جلوگیری از تحریف تاریخ توسط دولت‌های متوالی ترکیه کرده و خواسته ارمنیان همواره احقاق حقوق حقه خود و اجرای عدالت بوده و هست.

 

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ در سال ۱۹۱۵ میلادی (برابر با ۱۲۹۴ شمسی) در خلال جنگ جهانی اول و با فرصتی که جنگ فراهم آورده بود، امپراتوری عثمانی با برنامه‌ای از پیش تعیین شده در شب ۲۴ آوریل صدها تن از رهبران سیاسی و روشنفکران ارمنی را دستگیر و به قتل رساند>>.

  • ارامنه، فریاد عدالت‌خواهی:مجله اندیشه جامعه

<<در حالی که مردم بالکان آخرین امید خود به برادری را از دست داده بودند، حاکمان ترکیه در حاشیهٔ شرقی میدان جنگ به یک تسویهٔ تاریخی با ارمنی‌ها می‌اندیشیدند. شاید ارمنی‌ها کهن‌ترین نژادی باشند که در آسیای غربی استقرار یافته بودند. موطن آن‌ها کوه‌های پر پیچ و خمی است که از دریای خزر تا دریای مدیترانه و دریای سیاه ادامه دارد. قلمرو ارمن‌ها نخستین مرکز تمدن جهانی بود که مسیحیت را به عنوان مذهب ملی برگزید. نخستین کشتار تاریخی ارمنی‌ها در ۱۸۹۵ – ۱۸۹۶ توسط سلطان عبدالحمید به وقوع پیوست. او در این کشتار، قبایل کُرد را به عنوان مبارزان (حمیدیه) به کار گرفت. پس از سرنگونی عبدالحمید در سال ۱۹۰۸، (کمیتهٔ اتحاد و پیشرفت) قانون اساسی را بر پایهٔ حقوق مدنی یکسان برای شهروندان عثمانی اعلام کرد. اما امید به روزهای بهتر چندان نپایید. در این میان قتل‌عام آدانا پیش آمد و شد لکهٔ سیاهی در پروندهٔ ترک‌های جوان. اما فاجعهٔ اصلی هنوز در راه بود. جنگ جهانی اول آغاز شده بود. ترک‌های جوان، شاید با احساس خطر از وجود ارامنهٔ هم‌کیش با دشمن در پشت جبهه و یا شاید بر اساس یک نقشهٔ تاریخی برای محو یک ملت (آن گونه که ارامنه می‌گویند) در یک فرصت تاریخی، قتل‌عام ارامنه را در ابعادی وسیع آغاز کردند. وگنر انسان‌دوست آلمانی که خود شاهد کشتار بود طی نامه‌ای به توماس وودرو ویلسون رئیس‌جمهور وقت آمریکا می‌نویسد: از ارامنه‌ای که بیش از ۲۰۰۰ سال ساکن مناطق بومی خود بوده‌اند…>>

تانر آکچام در کتاب اقدام شرم‌آور

Taner_Akçam  دکتر تانر آکچام تاریخدان و جامعه‌شناس تُرک تباری که کشتار ارمنیان را در ۱۹۱۵م، به دست دولت ترکیهٔ عثمانی، نسل‌کشی نامید و خواستار احقاق حق ارمنیان از سوی دولت ترکیه شد. تانر آکچام در ۱۹۵۳م، در روستای اولچک، از توابع استان اردهان متولد شد. در دانشگاه فنی خاورمیانه، آنکارا، در رشتهٔ اقتصاد تحصیل کرد و در ۱۹۷۶م از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

از ۱۹۸۸م در مؤسسهٔ تحقیقات اجتماعی هامبورگ وابسته به بخش جامعه‌شناسی، به منزلهٔ محقق شروع به فعالیت کرد. او در این سالها همچنین به تحصیل در رشتهٔ جامعه‌شناسی پرداخت و در ۱۹۹۵م با درجهٔ دکتری از دانشگاه هاناور هامبورگ فارغ‌التحصیل شد. عنوان پایان‌نامهٔ وی (جنبش ملی ترکیه و نسل‌کشی ارمنیان در دادگاههای نظامی استانبول طی ۱۹۱۹–۱۹۲۲م)[۱۲۵] و موضوع اولیهٔ تحقیق او (تاریخ خشونت سیاسی و شکنجه در اواخر دوران عثمانی و سالهای اولیهٔ جمهوری ترکیه) بود. آکچام از ۱۹۹۰م تحقیقات خود را بر روی ملی گرایی ترک و نسل‌کشی ارمنیان متمرکز ساخت و تا کنون یازده کتاب و چندین مقاله در این خصوص منتشر کرده است. بخشی از کتاب تانر آکچام:

<<مسیحیان در معرض تحقیر و توهین نیز قرار داشتند. آنان از برگزاری مراسم دینی شان به گونه‌ای که مسلمانان را ناراحت کند منع شده بود. به صدا درآوردن ناقوس کلیسا و ساخت کلیسا یا کنیسه ممنوع بود. تعمیر کلیساهای موجود به اخذ مجوز حکومت نیاز داشت. علاوه براین، مسیحیان از اسب سواری و حمل اسلحه منع شده بودند، و هنگام عبور مسلمانان باید کنار می‌کشیدند. رنگ لباس و کفش مسیحیان و کیفیت جنس آنها باید قابل تشخیص از مسلمین می‌بود. از چندین حکم حکومتی که به دست ما رسیده است، مثل این نمونه از سده شانزدهم پیداست که زمانی پوشیدن خفتان های یقه دار، پارچه‌های گران‌قیمت، برای غیر مسلمانان ممنوع بود. همچنین رنگ لباس مسیحیان متفاوت بود، کفش و سربند ارمنی‌ها باید قرمز باشد، در حالی که یونانیان سیاه و یهودیان فیروزه‌ای می‌پوشیدند. باید خانه‌های آنان رنگ متفاوتی از مسلمانان می‌داشت و حتی در حمام‌های عمومی غیر مسلمانان باید زنگوله‌ای به لنگ حمام خود وصل می‌کردند.>>

<<شاهدان عینی کشتارهای شانلی‌اورفه گزارش داده‌اند که پیش از کشتار ارمنی‌ها، که دست‌ها و پاهایشان بسته شده بود، مسلمانان آیاتی از قرآن را از حفظ خوانده و نماز گذارده بودند. یوسف کمال تنگیر شنک که یکی از اعضای کمیسیون تحقیق و تفحصی بود که مجلس عثمانی پس از کشتارهای آدانا در سال ۱۹۰۹م تشکیل داد و بعدها دومین وزیر خارجه جمهوری ترکیه شد می‌گوید:

به عقیده من اکثریت آنان عمیقاً معتقد بودند که حکومت، حیات و دین شان در خطر است. دلیل دیگر عطش چپاول است. در زمان حکومت عبدالحمید دوم نجواهایی به گوش می‌رسید که خواهان حل مسئله ارمنی‌ها یک بار برای همیشه و از طریق کشتار یکجای آنها بود.>>

<<در یازدهم نوامبر ۱۹۱۴م دولت عثمانی وارد جنگ شد و اعلامیه‌ای صادر نمود(آرمان کشور و مردم ما، ما را به سوی نابودی دشمن روسی مان هدایت می‌کند تا بدین طریق به همسایه‌ای طبیعی برای امپراتوری ما که باید تمام شاخه‌های نژاد ما را در برگیرد و متحد کند، دست یابیم)

اسماعیل انور در ششم دسامبر ۱۹۱۴ گفت:(می‌خواهد از طریق افغانستان به هند برود)

ارمنیان مهمترین مانع منطقه‌ای در راه تحقق این هدف بودند. تبعید بی رحمانه ارمنیان را می‌توان تاحدی برخاسته از آرزوی از میان برداشتن مرز میان ترکیه و اقوام تُرک روسیه که کنار مرز می‌زیستند، دانست. در اکتبر ۱۹۱۸م انور پاشا به برادرش نوری پاشا فرمانده نیروی عثمانی در باکو دستور داد به منظور دست یافتن به پیوستگی و یکدستی جمهوری باکو را از روس‌ها و ارمنیان پاک کند.>>

نظرات محققان و نویسندگان ترک زبان

 

  • اورهان پاموک

اورهان پاموک، به اتهام (توهین به ملیت ترک) در برابر دادگاه قرار گیرد. وی در فوریه گذشته در مصاحبه‌ای با یک نشریه سوئیسی اعلام کرده بود:

«در ترکیه سی هزار کُرد و یک میلیون ارمنی کشته شده‌اند در حالی که به غیر از من هیچ‌کس جرئت بیان این مطلب را ندارد».

  • حسن جمال

«حسن جمال (نوهٔ جمال پاشا از طراحان کشتار ارمنیان در ترکیهٔ عثمانی)، که در میزگرد دانشمندان ارمنی و تُرک در زالتسبورگ در مقام ناظر حضور یافته بود، طی مصاحبه‌ای با روزنامهٔ ترکیه‌ای رادیکال اعلام کرد چنانچه ترکیه اصرار دارد که در موضوع کشتار ارمنیان تاریخ را باید به تاریخ دانان واگذاشت در این صورت باید با این موضوع نیز موافقت کند که تمامی تاریخ دانان شرکت داده شوند نه تنها تاریخ دانانی که از طرف دولت نماینده شده‌اند و دارای خط فکری هم سو با دولت هستند. ترکیه نباید این حقیقت را انکار کند که نسبت به ارمنیانی که شهروندان ترکیه عثمانی محسوب می‌شدند بی عدالتی، تسویه‌های قومی، کشتار و قتل صورت گرفته است. وی با ناراحتی به این موضوع اشاره کرد که تاریخ ترکیه بر دروغ بنا شده است و مخالفان با این اندیشه دشمنان ملت قلمداد می‌شوند».

  • اوغور اومیت اونگور

اوغور در زمرهٔ آن دسته از اندیشمندان و متفکران جوان تُرک محسوب می‌شود که در مورد نسل‌کشی ارمنیان دارای تحقیقات وسیع علمی، کتاب، مقالات تخصصی و پژوهش‌های فراوان است (سه کتاب و بیش از بیست مقاله و پژوهش علمی). دکتر اونگور در حال حاضر در سمت استادیار دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه اوترخت واقع در استان اوترخت و نیز در مؤسسهٔ مطالعات جنگ و نژادکشی در همین شهر مشغول تدریس و پژوهش است.

<<به نظر من مردمان بسیاری در دنیا هستند که باید از نسل‌کشی ارمنیان به دست تُرکان آگاه شوند. کشورها و جوامع بزرگ و مطرحی نیز در دنیا هستند که متأسفانه در مورد نسل‌کشی ارمنیان اطلاعات زیادی ندارند؛ همه و همه باید بدانند که تُرک‌ها در پی نابودی ارمنیان بوده‌اند. از نظر علمی نیز باید مردم دنیا آگاه شوند. باید در کتاب‌های درسی مدارس ابتدایی و دبیرستان این مسئله گنجانده شود. در سطح دانشگاهی نیز باید کشتار ارمنیان تدریس شود. به نظر من مخصوصاً دانشگاه‌های کشورهای منطقهٔ خاورمیانه باید به تدریس و تحقیق در مورد کشتار ارمنیان در امپراتوری عثمانی بپردازند.>>

 

قتل‌عام ارمنیان و مطبوعات وقت خارجی

 

روزنامه واشنگتن هرالد به تاریخ ۱۹ دسامبر ۱۹۱۵

روزنامه واشنگتن هرالد به تاریخ ۱۹ دسامبر ۱۹۱۵

 

 

اخبار منتشر شده در روزنامه‌های انگلیسی زبان وقت جهان، روزنامه‌های انگلیسی زبانی که در سالهای قبل و بعد از ۱۹۱۵ اخبار قتل‌عام در آنها منتشر شده عبارتاند از:نیویورک تایمز، هالیفکس هرالد، واشینگتن پست، لس‌آنجلس تایمز، تورنتو استارز، مونترآل گازت و شیکاگو تریبون.

در دورهٔ حکومت سلطان حمید، در پایان قرن نوزدهم و سالهای قبل از آغاز جنگ جهانی اول، زمانی که قدرتهای اروپا و ایالات متحدهٔ آمریکا هنوز روابط دوستانه‌ای با حکومت عثمانی داشتند اخبار امپراتوری عثمانی از زبان جهانگردان، کنسولگریها و سفارتخانه‌ها به روزنامه‌های غرب می‌رسید.

همزمان با آغاز جنگ جهانی، در ۱۹۱۴م، سفارتخانه‌های نیروهای متفقین از جمله بریتانیا، کشورهای مشترک‌المنافع، ایتالیا، ژاپن و فرانسه یکی پس از دیگری تعطیل شدند و اغلب اتباع خارجی خاک امپراتوری را ترک کردند. سفارت آمریکا در سه سال اول جنگ و پیش از ورود این کشور به صحنهٔ جنگ همه گیر جهانی ناظر اتفاقات داخلی امپراتوری عثمانی بود اما پس از قطع کامل روابط دیپلماسی با دول متفق، بار خبررسانی بر دوش مسافرها، معلمها، پزشکها و ندرتاً، مأموران سیاسی خارجی افتاد؛ یعنی، برعهدهٔ افرادی که در سرزمینهای دور ناحیه آناتولی شرقی از نزدیک شاهد قتل‌عام‌ها بودند.

  • پوشش مطبوعات خارجی در طی نسل‌کشی ارمنیان در روزنامه نیویورک تایمز
  • بوستون، ۲۲ دسامبر ۱۹۱۵
  • «اعتراض آلمان به قتل‌عام»
  • یادداشت دکتر بارتن به دولت ترکیه، مورخ ۹ اوت ۱۹۱۵

دکتر بارتن، رئیس کمیتهٔ حمایت حقوق ارمنیان و صرب‌ها، متن اعتراضیهٔ خود و دولت آلمان را نسبت به قتل‌عام ارمنیان، که در قسطنطنیه ثبت کرده بوده، فاش ساخت.

سفیر آلمان در قسطنطنیه، حامل پیام اعتراض دکتر جیمز بارتن، توجه همگان را به نظریهٔ کنت ارنست رِونتلاو، کارشناس نیروی دریایی آلمان، در دفاع از راهبرد ترکیه در قتل‌عام ارمنیان برای موفقیت بیشتر عملیات نظامی جلب کرده است. نظریهٔ این کارشناس نیروی دریایی آلمان در روزنامهٔ تاگس سایتونگ به چاپ رسیده و به اطلاع آمریکا رسیده بوده.

دکتر بارتن می‌افزاید که آیا کنت ارنست رِونتلاو می‌داند که پیشنهاد او نزد انقلابیهای ترک (که تفاوتی در ماهیت حکومت سلطان پیشین ایجاد نکرده‌اند) تبدیل به حمله وحشیانه، کشتار و تبعید صدها هزار زن بیوه و طفل خردسال به بیابان‌های مرگ شده است؟ آیا کنت رِونتلاو میداند که بیش از نیمی از تبعیدشدگان از گرسنگی، تشنگی و بیماری تلف شده‌اند؟

او مطمئناً به گزارشهای متعدد مبلغان مذهبی، کارشناسان نظامی و مسافران آمریکایی، ایتالیایی، انگلیسی و آلمانی، که حاکی از سرنوشت تلخ زنهایی است که یا مجبور به ترک دین و یا به خاطر فریادهایشان برای آب و غذا سرکوب می‌شدند، توجهی نداشته.

او حتماً گزارش زنانی را که ترجیح می‌دادند کودکانشان را در رودخانه‌ها غرق کنند تا به دست سربازان ترک گرفتار نشوند ندیده.

او حتماً نمی‌داند که سفیر کشورش در دربار عثمانی، در تاریخ ۹ اوت ۱۹۱۵م، مراتب اعتراض خود را از برنامهٔ قتل‌عام ارمنیان به دست دولت تُرک با مضمون زیر تقدیم کرده است:

«سفارت آلمان متأسف است از اینکه با استناد به اخبار موثق متوجه شد که دولت امپراتوری عثمانی سیاست تبعید ارمنیان را به نحوی که آنها قبل از رسیدن به مقصد نابود شوند، دنبال می‌کرد. کشتار بیشتر در ولایتهای ارزروم، ترابزون و دیاربکر روی داده است».

سرنوشت مسیحیان در ولایت ماردین تفاوتی با رخدادهای وحشتناک گفته شده نداشته است. دولت مرکزی به تازگی سیاست خود را در تبعید و کشتار ارمنیان به ازمیر، زیر گوش پایتخت و دهکده‌های آسیای صغیر گسترش داده است.

در این وضعیت، سفارت آلمان وظیفهٔ خود می‌داند که بار دیگر مراتب انزجار خود را از این اعمال وحشتناک ابراز دارد.

بیانات جهانیان و شاهدان عینی نسل‌کشی ارمنیان

 

سید محمدعلی جمال زاده: با گاری و عربانه از بغداد و حلب بجانب استامبول براه افتادیم. از همان منزل اول با گروه‌های زیاد از ارامنه مواجه شدیم که بصورت عجیبی که باور کردنی نیست و ژاندارم‌های مسلح و سوار تُرک آنها را پیاده بجانب مرگ و هلاک می‌راندند. ابتدا موجب نهایت تعجب ما گردید ولی کم‌کم عادت کردیم که حتی دیگر نگاه هم نمی‌کردیم و الحق که نگاه کردن هم نداشت. صدها زنان و مردان ارمنی را با کودکانشان بحال زاری بضرب شلاق و اسلحه پیاده و ناتوان بجلو می‌راندند. در میان مردها جوان دیده نمی‌شد چون تمام جوانان را یا به میدان جنگ فرستاده یا محض احتیاط (ملحق شدن به قشون روس) بقتل رسانده بودند. دختران ارمنی موهای خود را از ته تراشیده بودند وکاملاٌ کچل بودند و علت آن بود که مبادا مردان تُرک و عرب بجان آنها بیفتند.

(ژنو – ۲۵ خرداد ۱۳۵۰ – سید محمد علی جمال زاده)

یحیی دولت‌آبادی

یحیی دولت‌آبادی در هنگام جنگ از راه ایران شمالی(جمهوری باکو) و حلب به قسطنطنیه رفته و در راه اوضاع فلاکت بار ساکن عثمانی را به چشم دیده است، درباره وضع آنها می‌نویسد:

<<این جمعیت در صحراهای اطراف شط فرات از حلب تا آنات متفرق شدند. بعضی تلف شده و بعضی با حالت بسیار بد در خارج از آبادی‌ها در خرابه‌ها یا در زیر درختان و در سایه چادرهای مندرس، زندگانی می‌نمایند. دختران آنها به بهای بخس دادوستد می‌شوند. اطفال آنها اغلب به گدایی برای یک لقمه نان به عابرین زحمت می‌دهند. اگر چه مسیحیان متمول اکنون بی نوایند جزای اعمال ناهنجار خویش است که می‌بینند و امکانات دهری است که به آنها می‌رسد لکن دیدار اوضاع و احوال آنها دلخراش است و تنها دلخوشی این بدبختان این است که جنگ تمام شود به خانه‌های خود بازگشت نمایند.

ارمنی‌های آواره شده شاید زیاده از دویست هزار نفر بوده باشند. هر جا قافله ما ایست می‌کرد مخصوصاً در نزدیک آبادی‌ها اطفال کوچک دختر و پسر این قوم اطراف ما جمع می‌شدند برای گرفتن لقمه نان و دیده می‌شد که بعضی از آنها در همان حال هجوم آوردن برای گرفتن نان غش کرده برزمین می‌افتادند و بعضی از آنها می‌مردند.>>

ژنرال محمد شریف پاشا

نامه ژنرال شریف پاشا از فرماندهان ارشد ارتش عثمانی به هیئت تحریریه ماهنامه «ژورنال دو ژنو» در ۱۹۱۵

<<جناب آقای سردبیراجازه می‌خواهم در تأئید مقاله آن نشریه مورخ (نهم همین ماه) نگرانی و خشم بی کران خود را نسبت به اقدامات کمیته خون‌آشام اتحاد و ترقی ابراز دارم اینان اقدامات ددمنشانه و نابخردانه‌ای را مایه مباهات خود می‌دانند که تنها توسط چنگیزخان و تیمور لنگ در تاریخ مشاهده شده است.

اگر ملتی وجود دارد که خدمات ارزنده‌ای به همت فعالان دولتی، مقامات سرشناس و افراد با استعداد در زمینه اقتصادی، تجارت، علوم، هنر در ترکیه انجام داده‌اند همان ارامنه است همین ارمنیان بودند که صنعت چاپ، و هنرهای دراماتیک را برای ترکیه به ارمغان آوردند نقش نویسندگان، شعرا و ادیبان ارمنی انکار ناپذیر است.

مگر اوتیان ارمنی نبود که با مدحت پاشا در تألیف نخستین قانون اساسی ترکیه همکاری نمود. ارمنیان بطور استثنایی و فوق‌العاده سزاوار و مستعد این امر هستند که حاملان تمدن نوین جهانی باشند آنها دست‌آوردهای تمدن جدید اروپایی را بطور شگفت‌انگیزی کسب کرده‌اند که هیچ ملتی نتوانسته به آنها نایل آید.>>

اوسکار هایزِ

<<روز ۲۶ ژوئن جارچی‌ها خبر تبعید ارمنی‌های شهر را در کوچه‌ها و خیابانها جار زدند. روز اول ژوئیه در خیابانها تا چشم کار می‌کرد ژاندارم‌های تفنگ بدست در رفت‌وآمد بودند و خشونت رفتارشان اعجاب انگیز بود. ارمنیان را در گروه‌های صد نفری در یک نقطه جمع می‌کردند و سپس آنها را بطرف ارزروم حرکت می‌دادند. از ترابوزان بیش از ۶۰۰۰ نفر اخراج شدند. در خلال راهپیمایی هر کس که از سر خستگی یا علت دیگر از گروه عقب بماند با سرنیزه بجلو رانده می‌شود.

آنها که مختصر مقاومتی از خود نشان دهند درجا کشته می‌شوند. جسد این قبیل افراد را یا در همان محل رها می‌کنند یا به رودخانه می‌اندازند. ارمنی بودن به تنهایی کافیست تا مأموران دولتی به شخص بصورت یک جانی نگریسته و درصدد آزار و شکنجه و تبعید وی برآیند. در آغاز گفته می‌شود که بیماران از تبعید معاف اند و سالخوردگان اعم از زن و مرد، زنان باردار و کارمندان ارمنی دولت نیز تبعید نمی‌شوند ولی بزودی معلوم شد که همه این حرفها فقط و فقط شایعه بود چه بزودی بیماران پیرزنان و پیرمردان نیز از شهر اخراج گردیدند.

ظن غالب بر این است که این گروه را مأموران در رودخانه غرق خواهند کرد تا به کارهای واجب تر دیگر بپردازند. در نخستین روز اخراج عمومی ارامنه ترابوزان تعداد زیادی از ارمنیان منجمله اعضای کمیته ارمنی شهر را سوار یک قایق بزرگ نموده و به سوی سامسون حرکت دادند. یک تُرک بعدها در این باره گفت: قایق حامل اعضای کمیته ارمنی ترابزون کمی بعد از آنکه از شهر دور شد با قایق دیگری که سرنشینان آنرا ژاندارمهای مسلح تشکیل می‌دادند روبرو می‌شود.

آرمین وگنر

در آوریل۱۹۱۵، پیرو امضای پیمان نظامی بین ترکیه و آلمان به همراه گروه پزشکی برای خدمت در ارتش ششم عثمانی، که تحت فرماندهی ژنرال فیلد مارشال فون درگولتس بود، به خاورمیانه فرستاده شد. از همان ابتدا وگنر به تحقیق پیرامون شایعاتی که از منابع مختلف در مورد قتل‌عام ارامنه شنیده بود پرداخت. در پاییز همان سال با درجه افسری امکان مسافرت در آسیای صغیر را به دست آورد.

از کتاب راه بی برگشت می‌توان به مسیر مسافرت‌های او پی برد. مسیری که وگنر در آن به همراه کاروان‌های میلیونی رانده شدگان ارمنی از خانه و کاشانه خود قدم برمی داشت و مرگ هزاران کودک و زن و مرد را با چشمان خود می‌دید. مرگ میلیون‌ها انسان بی گناهی که در راه اجرای اهداف و آرمان‌های شوم پان‌ترکیسم صورت می‌گرفت روح و جان او را آزرده می‌کرد و این تنها شاهد جنایت‌ها و آدم کشی‌های از پیش تدارک دیده و برنامه ریزی شدهٔ تُرک‌های جوان و سربازان و ژاندارم‌های تُرک، را بر آن می‌داشت تا اطلاعات دست اول خود را جمع‌آوری کرده و به خارج از مرزهای کشور ارسال دارد. این مسیر از استانبول شروع و از رأس العین، موصل، بغداد، استان بابل، راکیم پاشا، کیلیکیه، ابوحراره، ابو کمال، دیرالزور، راکا، مسکنه، حلب و استان قونیه به استانبول بر می‌گشت.

در حالی که ورود به کمپ‌های مرگ قربانیان ارمنی هم از طرف نژادکشان تُرک و هم از طرف متحدان آلمانی آنها به شدت ممنوع اعلام شده بود تا کوچک‌ترین خبری به دنیای خارج درز نکند، آرمین وگنر در لباس افسر آلمانی تنها کسی بود که با محکومان به مرگ ملاقات و نامه‌ها و پیام‌های آنان و مدارک مختلف را جمع‌آوری می‌کرد.

از وضعیت آنها با دوربین خودش عکس می‌گرفت، گفته‌های آنها را یادداشت می‌کرد و از طریق کنسولگری‌ها و میسیونرهای خارجی آنها را به اروپا و آمریکا می‌فرستاد. پس از کشف نامه‌ای خطاب به مادرش، که در آن دربارهٔ جنایت‌ها و آدمکشی‌های تُرک‌های جوان شرح مفصلی ارائه کرده بود، ارتش آلمان او را دستگیر و برای مجازات او را به بخش مراقبت‌های پزشکی بیماران مبتلا به وبا انتقال داد؛ و بالأخره در دسامبر ۱۹۱۶ وگنر به شدت بیمار می‌شود و ارتش آلمان به ناچار او را به آلمان برمی گرداند.

  • فیلم مستند حراج جان‌ها

یا کتاب ارمنستان، سرزمین تسخیر شده از نخستین زندگی نامه‌های مستند شاهدان عینی نسل‌کشی ارمنیان است که در ۱۹۱۸ در نیویورک به چاپ رسیده.

در این کتاب، آرورا ماردیگانیان دختری از اهالی چشمکاتزاگ،[پانویس ۲۰] از شهرهای ارمنی نشین ترکیه عثمانی، شرحی مفصل از اتفاقاتی را که در طی نسل‌کشی از سر گذرانده است بازگو می‌کند.

آرشالویس در چهارده سالگی در حرمسراهای مقامات ترک و مردان قبایل کرد مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد و والدین، خواهر و سه برادرش را، که با بی  رحمی در جلوی چشمانش کشته می‌شوند، از دست می‌دهد.

دو سال پس از این وقایع آرشالویس ماردیگانیان یا ژاندارک ارمنیان، لقبی که در ایالات متحدهٔ آمریکا به او دادند، در برابر تغییر مذهبش مقاومت کرد و از حرمسرای کمال افندی، ارباب ترکش، گریخت.

در آغاز بهار ۱۹۱۷ پس از مدت‌ها سرگردانی به ارزروم، که قبلاً به اشغال نیروهای روسی در آمده بود، رسید. در ارزروم به مبلغان مذهبی آمریکایی پناه برد و از طریق کمیتهٔ آمریکایی امداد به ارمنیان و سوری ها به سن پطرزبورگ و از آنجا به نیویورک منتقل و در آنجا ساکن شد.

Video Player
 
 
 
00:00
Use Left/Right Arrow keys to advance one second, Up/Down arrows to advance ten seconds.
14:42
 
 
 

 

تخریب آثار فرهنگی ارمنیان

 

همزمان با قتل‌عام و اخراج ارمنیان از ارمنستان غربی در منطقهٔ شرق ترکیهٔ فعلی در سال های۱۹۱۵ و۱۹۱۶ م، نه تنها اموال قربانیان به تاراج رفت، بلکه کلیهٔ کلیساها و دیرها، که غیر از بناهای مذهبی، مراکز علمی و فرهنگی ارمنیان به شمار می‌آمدند و در آنها آثار فرهنگی ارزشمندی وجود داشت، غارت شدند و بیش از بیست هزار نسخه کتاب‌های دست‌نویس که قدمتی چندین صدساله و گاهی بیش از هزار سال داشتند نیز از میان رفتند.

در همین حین توجه محققان و باستان شناسان اروپایی به این منطقه جلب شد. آنان سفرهای تحقیقاتی به شرق ترکیه را آغاز کردند و گزارش‌هایی در خصوص تخریب بناهای ارمنیان و ممانعت مسئولان منطقه از بازدید آنها به چاپ رساندند که باعث افزایش فشارهای افکار عمومی بر سازمان یونسکو شد و نهایتاً در سال۱۹۷۴ م این سازمان بر مبنای مطالعات انجام داده در منطقه بیانیه‌ای صادر کرد و طی آن اعلام داشت که طی سال های۱۹۱۵ تا۱۹۷۴م از ۹۱۳ کلیسا و دیر فعال ارمنیان در منطقهٔ شرق ترکیه، تعداد ۴۶۴ مورد کاملاً نابود گردیده و اثری از آنها نمانده است. به علاوه ۲۵۲ بنا کاملاً تخریب شده‌اند و ۱۹۷ بنا نیز در وضعیت نامساعدی قرار دارند که می‌بایستی سریعاً مرمت شوند، ولی با مقایسهٔ این گزارش با آمار موجود در خلیفه گری ارامنه در استانبول (که در سال۱۹۱۲ م تهیه و در آن تعداد کلیساها و دیرهای فعال در منطقه با ذکر عناوین و مکان‌ها بیش از ۲۲۰۰ بنا ذکر شده بود) عمق فاجعه مشخص می‌گردد، زیرا طبق این آمارها تعداد بناهای تاریخی نابود شده طی سال‌های یاد شده بیش از دو هزار مورد بوده است.

کلیسای آراکلوتس در نزدیکی شهر موش در غرب دریاچه وان قرار دارد. کلیسای اولیهٔ آن در قرن چهارم میلادی بنا شده و سپس در قرن یازدهم میلادی به یک مجتمع مذهبی و علمی مهم ارمنستان تبدیل گردیده است. در این مکان قرن‌ها کتاب‌های دست‌نویس تهیه می‌کردند و کتاب‌های بسیاری از ملت‌های مختلف نیز به زبان ارمنی ترجمه می‌شدند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی چاپخانه و مدرسهٔ آموزش کشاورزی در آن تأسیس کردند، ولی تمامی آنها در وقایع۱۹۱۵ م نابود شدند و دیر متروکه گردید. سپس تخریب تدریجی این بنا آغاز شد و سرانجام در دههٔ۱۹۶۰ م هدف گلوله‌های توپخانهٔ ارتش ترکیه قرار گرفت.

کلیسای آراکلوتس در نزدیکی شهر موش در غرب دریاچه وان قرار دارد. کلیسای اولیهٔ آن در قرن چهارم میلادی بنا شده و سپس در قرن یازدهم میلادی به یک مجتمع مذهبی و علمی مهم ارمنستان تبدیل گردیده است. در این مکان قرن‌ها کتاب‌های دست‌نویس تهیه می‌کردند و کتاب‌های بسیاری از ملت‌های مختلف نیز به زبان ارمنی ترجمه می‌شدند. در اواخر قرن نوزدهم میلادی چاپخانه و مدرسهٔ آموزش کشاورزی در آن تأسیس کردند، ولی تمامی آنها در وقایع۱۹۱۵ م نابود شدند و دیر متروکه گردید. سپس تخریب تدریجی این بنا آغاز شد و سرانجام در دههٔ۱۹۶۰ م هدف گلوله‌های توپخانهٔ ارتش ترکیه قرار گرفت.

 

کلیسای واراگا واقع در شرق شهر وان، از قرن دهم میلادی مرکز مهم مذهبی و علمی ارمنیان جنوب شرق ترکیهٔ فعلی محسوب می‌شد و تا سال۱۹۱۵ م فعالیتش ادامه داشت. در این سال بعد از کشتار راهبان آن متروکه گردید و سپس تخریب کلیساهای آن آغاز و با سنگ‌های تراشیده شده خانه‌های روستایی بنا شد. بعد از سال۱۹۸۷ م روند تخریب سرعت بیشتری به خود گرفت تا جایی که در حال حاضر از هفت بنای اصلی این دیر، سه بنا کاملاً محو شده‌اند و بقیه نیز نیمه ویران اند. یکی از دلایل مهم تخریب نشدن این کلیسا تا سال‌های اخیر، کاربرد جدید آن بوده است، چرا که آن را به آغل احشام روستا تبدیل کردند. خوشبختانه در سال‌های اخیر روستاییان سعی در حفظ وضعیت فعلی آن کرده‌اند، زیرا گردشگران بسیاری برای بازدید از نقاشی‌های دیواری بسیار زیبای آن (متعلق به قرن دهم میلادی) به آن منطقه مسافرت می‌کنند و ویرانه‌های این دیر قدیمی موجب کسب درآمد شده است.

کلیسای واراگا واقع در شرق شهر وان، از قرن دهم میلادی مرکز مهم مذهبی و علمی ارمنیان جنوب شرق ترکیهٔ فعلی محسوب می‌شد و تا سال۱۹۱۵ م فعالیتش ادامه داشت. در این سال بعد از کشتار راهبان آن متروکه گردید و سپس تخریب کلیساهای آن آغاز و با سنگ‌های تراشیده شده خانه‌های روستایی بنا شد. بعد از سال۱۹۸۷ م روند تخریب سرعت بیشتری به خود گرفت تا جایی که در حال حاضر از هفت بنای اصلی این دیر، سه بنا کاملاً محو شده‌اند و بقیه نیز نیمه ویران اند.
یکی از دلایل مهم تخریب نشدن این کلیسا تا سال‌های اخیر، کاربرد جدید آن بوده است، چرا که آن را به آغل احشام روستا تبدیل کردند. خوشبختانه در سال‌های اخیر روستاییان سعی در حفظ وضعیت فعلی آن کرده‌اند، زیرا گردشگران بسیاری برای بازدید از نقاشی‌های دیواری بسیار زیبای آن (متعلق به قرن دهم میلادی) به آن منطقه مسافرت می‌کنند و ویرانه‌های این دیر قدیمی موجب کسب درآمد شده است.

 

مصادره اموال ارمنیان

 

بر طبق اسناد موجود دولت ترکان جوان طی سالهای ۱۹۱۴–۱۹۱۸م ضمن مصادرهٔ دارایی‌های غیر منقول ارمنیان، که شامل ۲٬۰۵۰ کلیسا و ۲۰۳ صومعه بوده، بسیاری از آنان را تخریب کرده در حالی که طبق گزارش اسقف اورمانیان،[۱۴۲] خلیفهٔ وقت ارمنیان استانبول، در ۱۹۱۲م ۲٬۲۰۰ کلیسا و دیر در ارمنستان غربی فعال بوده‌اند.

(چپ) کاخ ریاست جمهوری، محل اقامت رسمی رئیس جمهور ترکیه (مصطفی کمال آتاتورک) در اصل این املاک متعلق به ارمنی اُهانس کاسابیان می‌باشد. (راست) از اموال تصاحب شده از سوی ترکیه. زمینی که در آن پایگاه هوایی اینجرلیک ساخته شده متعلق به یک خانواده ارمنی بوده است.

(چپ) کاخ ریاست جمهوری، محل اقامت رسمی رئیس جمهور ترکیه (مصطفی کمال آتاتورک) در اصل این املاک متعلق به ارمنی اُهانس کاسابیان می‌باشد. (راست) از اموال تصاحب شده از سوی ترکیه. زمینی که در آن پایگاه هوایی اینجرلیک ساخته شده متعلق به یک خانواده ارمنی بوده است.

 

در گزارش ارائه شده از سوی بوغوس نوبار پاشا[۱۴۶] و آودیس آهارونیان[۱۴۷] به کنفرانس صلح پاریس در ۱۹۱۹م شمار مراکز مذهبی و فرهنگیای که دارایی‌های آنها به دست دولت عثمانی غارت و مصادره شده بود بالغ بر ۱٬۸۶۰ کلیسا، ۲۲۹ دیر، ۲۶ مدرسهٔ عالی، ۱٬۴۳۹ مدرسهٔ ابتدایی و ۴۲ یتیمخانه می‌شد که کلیهٔ آنها تحت نظارت ۸۳ اسقف نشین در کل ارمنستان غربی فعالیت داشتند.

در ۲۷ مه ۱۹۱۵م، تنها چند هفته پس از آغاز کوچ اجباری ارمنیان، مجلس عثمانی قانون مربوط به تبعیدیان را به قصد تصاحب دارایی‌های آنان تصویب کرد و کوشید تا به غارت دارایی‌های برجای مانده از ارمنیان، پس از تبعید، وجههٔ قانونی دهد.

فهرستی از اموال مصادره شده ارمنیان، ارائه شده توسط کمیسیون شهر آدانا

فهرستی از اموال مصادره شده ارمنیان، ارائه شده توسط کمیسیون شهر آدانا

این قانون در ۱۰ ژوئن ۱۹۱۵م تصویب و در ۲۶ سپتامبر ۱۹۱۵م برای اجرا به کمیته‌های محلی مصادرهٔ اموال، در استانهایی که کوچ اجباری بومیان در آنها به اجرا درمی آمد، ابلاغ شد. این قانون ارمنیان را (مردم کوچ داده شده) و دارایی‌های آنان را (اموال با میل خود رها شده و دارایی‌های بی صاحب) اعلام می‌کرد.

این قانون نخستین گام در جهت تصاحب داراییها و اجازهٔ تصمیم گیری در خصوص چگونگی مصادرهٔ اموال یا فروش آنها بدون کسب اجازه از صاحبان اموال بود. با ابلاغ دستورالعملی در ۳۳ بند به کمیته‌های مصادرهٔ اموال، از ژانویهٔ ۱۹۱۶م، این کمیته‌ها می‌بایست، با هدف بازگرداندن داراییها به ارمنیان، فهرست داراییها را تهیه و ثبت می‌کردند. همچنین، اجازهٔ فروش و تقسیم این اموال را در بین مهاجران ترک، که در مناطق خالی از سکنهٔ ارمنیان جایگزین شده بودند، داشتند.

این قانون همچنین اجازه می‌داد تا دارایی‌هایی که مربوط به امور خیریهٔ ارمنیان بود، همچون کلیساها و مدارس، به نفع ادارهٔ کل بنیادهای خیریهٔ کشور یا خزانهٔ کل کشور مصادره شود. بر اساس ماده ۹۲:معاهده سور و مصادره اموال:

<<دولت عثمانی جدا متعهد شده که تا حد امکان استرداد خانه‌های کسانی که از ژانویه ۱۹۱۴ به زور و از ترس کشته شدن یا هر فشار دیگری از محل زندگی خود دور شدند و همچنین برگرداندن آنان بر سر مشاغل خود تسهیلاتی قائل شود. این دولت همچنین تعهد کرد تا تمام اموال منقول یا غیر منقول افراد نامبرده تبعه تُرک و یا عضو هر جمعیتی را که هستند خیلی زود به آنها برگرداند. دولت عثمانی با انتصاب هیئت‌های داوری توسط شورای جامعه ملل در هر کجا که لازم باشد موافقت می‌کند. این هیئت‌ها باید تمام دعاوی مربوط به این بند را رسیدگی کرده و در مورد آنها تصمیم بگیرند.>>

 

محاکمه مسببان نسل‌کشی ارمنیان

 

دولت مغلوب عثمانی، که در اکتبر ۱۹۱۸ تسلیم متفقین شد، از یک سو از ترس اینکه مبادا شرایط سهمگین تر و سنگین تری از سوی دول فاتح بر امپراتوری تحمیل شود و از سوی دیگر برای فرونشاندن خشم متفقین و ایجاد وجهی مطلوبتر در دنیا اقدام به برپایی محاکمهٔ عاملان تُرک جنایات جنگی کرد.

در دسامبر ۱۹۱۸، شخص امپراتور عثمانی، فرمانی صادر کرد مبنی بر اینکه عاملان جنایتها و قتل‌عام علیه ارمنیان در جنگ جهانی اول در دوران عثمانی بایستی مورد پیگرد قانونی و مجازات قرار گیرند. سردمداران عثمانی با این اقدام خود سعی داشتند به جهانیان نشان دهند که مسئول این جنایتها تنها گروه کوچکی از ترکهای جوان بودند و نه کل حکومت عثمانی و از سوی دیگر اقدامی بود برای از میدان به در کردن رقبای امپراتوری؛ یعنی، حزب اتحاد و ترقی. به این ترتیب، کمیسیونی از سوی امپراتور برای جستجو و گردآوری مدارک و شواهد جنایات به کار گمارده شد. تمام مستندات و مدارک گردآوری شده برای آغاز این محاکمات مدارکی از خود منابع عثمانی هستند نه منابع خارجی و گردآورندگان آنها نیز تُرک هستند.

پس از جنگ جهانی اول بسیاری از این افراد توسط خود مقامات تُرک محاکمه و مجرم شناخته شدند ولی به کیفر نرسیدند (غیر از چند تن که توسط عدالت خواهان ارمنیبه سزای اعمال خود رسیدند)، البته، تعدادی از آنها، نیز توسط انگلیس و به حکم دادگاه بینالمللی مالتا، به جزیرهٔ مالت تبعید شدند.

جلسه دادگاه نظامی مقامات دولت عثمانی از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰

جلسه دادگاه نظامی مقامات دولت عثمانی از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰

اسناد موجود درخصوص کشتار ارمنیان، اعم از تلگرافهای رمزگذاری شده، مکاتبات رسمی دولتی، دستورالعملها و شاهدان عینی، اتخاذ شد. به این منظور، ایالتهای امپراتوری عثمانی به ده ناحیهٔ بازرسی تقسیم و برای هر ناحیه دادیار، قاضی تحقیق و منشیهای لازم به کار گمارده شد. چندین نفر از وزرای دولت ترکهای جوان، رهبران حزب، مسئولان ناحیهای حزب، وکلا، فرمانداران ایالتی، مأموران دولتی و دیگر مقامات رسمی دستگیر شدند. جلسات تحقیقات در سطح دادگاههای شهرستانی در دادگاههای یک، دو و سه، در استانبول، در ۸ ژانویهٔ ۱۹۱۹م برگزار شد. طی جلسات دادرسی تحقیقاتی دربارهٔ رهبران دولت ترکهای جوان به اتهام ارتکاب جنایت صورت گرفت.

تانر آکچام در کتاب خود می‌نویسد:

<<اگر چه نیروهای متفقین حق تعقیب جنایت کاران جنگ و به خصوص مقصرین کشتارهای جمعی ارمنی‌ها را داشتند همان‌طور که در معاهده سور، به امضای دولت عثمانی نیز رسیده است، این حق قانونی هیچ‌گاه به طور کامل به کار گرفته نشد. با این حال سه اقدام جداگانه در جهت محاکمه و مجازات مجرمانه صورت گرفت.

نخستین اینها سلسله دادگاه‌های نظامی فوق‌العاده‌ای بود که خود دولت عثمانی، پیش از پیمان سور برپا نمود، به این امید که دستاوردهای بیشتر و بهتری در کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹) به نفع ترکیه به دست آورد. این دادگاه‌ها، که بازجویی‌های پیش از دادرسی را در نوامبر سال ۱۹۱۸م آغاز کردند، در ماه فوریه سال بعد از آن آغاز به کار کرد، و تا سال ۱۹۲۲ دادرسی شان ادامه داشت. این دادگاه‌ها در نهایت به سبب اعمال فشار جنبش ناسیونالیست ترکیه و نیز به این سبب که دیگر به نظر نمی‌رسید بیش از این مزیتی برای دولت ملی‌گرای جدید داشته باشند، منحل شدند، به خصوص پس از بسته شدن معاهده سور و آغاز تجزیه امپراتوری.>>

فهرست اسامی متهمان کشتار ارمنیان

 

  • محمد طلعت پاشا

از طراحان اصلی قتل‌عام ارمنیان، رهبر حزب اتحاد و ترقی و وزیر کشور(۱۹۱۳–۱۹۱۷م). او طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی به اعدام محکوم شد. وی در ۱۹۲۱ به دست سوقومون تهلیریان به ضرب گلوله از پای درآمد.

  • اسماعیل انور پاشا

از دیگر طراحان اصلی قتل‌عام ارمنیان، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر جنگ در ۱۹۱۴م. طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی انورپاشا در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم شد. او همچنین در ۱۹۲۱م در آسیای مرکزی محکوم به اعدام شناخته شد.

  • جمال پاشا

از طراحان اصلی قتل‌عام ارمنیان، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر دریاداری و فرماندهٔ ارتش چهارم عثمانی در سوریه در ۱۹۱۴م. وی طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم شد. وی در ژوئیهٔ ۱۹۲۲م به دست آرداشس گورکیان[پانویس ۲۱] و پطرس تربوغوسیان، به ضرب گلوله از پا درآمد.

  • دکتر ناظم

عضو تشکیلات مخصوص، عضو کمیتهٔ مرکزی حزب اتحاد و ترقی و وزیر آموزش و پرورش عمومی در ۱۹۱۸م. او طبق رأی دادگاه نظامی عثمانی در ۱۹۱۹م به اعدام محکوم و در ۱۹۲۶م به دار آویخته شد.

۲۷ تن دیگر از جنایتکاران محکوم به حبس (با مدت زمان متفاوت) شدند و عدهٔ اندکی نیز به دلیل فقدان مدارک و دلایل کافی تبرئه شدند. این احکام شامل آن تعداد از مجرمان، که به دست انگلیسیها به جزیرهٔ مالتا تبعید شدند، بعدها همین تبعیدشدگان پس از بازگشت، در دوران جمهوری ترکیه، متصدی مقام و منصب در جمهوری ترکیه شدند.

محاکمهٔ مسئولان و مقامات محلی و ایالتی حزب اتحاد و ترقی در ۲۱ ،۲۳ و ۲۸ ژوئن ۱۹۱۹م صورت گرفت و حکم دادگاه در این مورد در ۸ ژانویهٔ ۱۹۲۰م صادر شد. طبق این حکم، ۳ تن از ۳۶ متهم به ده سال حبس و بقیه نیز به گذراندن دوره‌های متفاوتی از حبس محکوم شدند. حکم دادگاهی عاملان کشتار در ترابوزان در ۲۲ مه ۱۹۱۹م صادر شد. طبق رأی دادگاه دو تن از هشت تبهکار، غیاباً، محکوم به اعدام شدند. این دو تن عبارت بودند از: جمال عزمی بیگ، فرماندار ترابوزان و نعیم بیگ، مسئول حزب اتحاد و ترقی در ترابوزان. شش نفر دیگر به سپری کردن دوره‌های متفاوتی در زندان محکوم شدند.

عملیات نمسیس

 

برخی اعضاء برجسته فدراسیون انقلابی ارمنی، حکم مرگ رهبران سیاسی دولت عثمانی را به اجرا درآوردند. آنان نقش فعالی در برنامه ریزی و دستور صدور قتل‌عام ارمنی‌ها داشته و از سوی دادگاههای نظامی ترکی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۰ محاکمه شده‌اند داشته‌اند. این عملیات که به عنوان عملیات نمسیس شناخته شد برای تعقیب چنین رهبرانی در سطح جهان ادامه یافت و حد اقل هفت نفر از این رهبران کشته شدند که شامل افراد زیر می‌باشند:

  • طلعت پاشا (کشته شده در ۱۵ مارچ ۱۹۲۱ در برلین)
  • اسماعیل انور (کشته شده در ۱۴ آگوست ۱۹۲۲ در تاجیکستان)
  • بهبود خان جوانشیر (کشته شده در ۱۸ ژوئیه ۱۹۲۱ در استانبول)
  • جمال پاشا (کشته شده در ۲۵ ژوئیه ۱۹۲۲ در تفلیس)
  • سعید حلیم پاشا (کشته شده در ۵ دسامبر ۱۹۲۱ در رم)
  • بهاتین شکیر (کشته شده در ۱۷ آوریل ۱۹۲۲ در برلین)
  • جمال عظمی (کشته شده در ۱۷ آوریل ۱۹۲۲ در برلین)

گروه تجسس انقلابیون ارمنی به رهبری شاهان ناتالی قبلأ در برلین مستقر گشته و مخفیگاه طلعت را شناسایی کرده بود. طلعت با نام مستعار علی صالح بیگ در خانه شماره چهار خیابان هاردنبرگ برلین اقامت گزیده بود. بعد از اجرای حکم مرگ طراح اصلی نسل‌کشی ارمنی‌ها فرار نکرده و خود را تحویل پلیس نمود. وی به رهگذران و افراد جمع شده اعلام داشت که وی با وجودیکه آدم کشته است، ولی آدمکش نمی‌باشد. ارمنیان سراسر جهان با شنیدن خبر کشته شدن طلعت، ابراز رضایت و شادی کرده و تمامی مطبوعات درباره وقایع مربوط به ارمنیان و اقدام انقلابی جوان ارمنی نوشتند. وکلا و حقوقدانان معروف آلمانی از قبیل فون گوردون، ور تاور و نیمایر دفاع از سوقومون تهلیریان را بر عهده گرفته و سه ماه بعد دادگاه با دوازده قاضی، سه وکیل، بیست و هفت شاهد و دو مترجم کار خود را آغاز کرد.

با اعلام حکم تبرئه انقلابی ارمنی، تمامی حاضرین در صحن دادگاه کف زده و تهلیریان را بر روی دست‌های خود تا بیرون دادگاه و کنار خودرو بردند.

همسر طلعت که در اولین جلسات دادگاه حضور داشت، شصت سال بعد در سال ۱۹۸۱ میلادی در سن ۸۹ سالگی اعلام داشت که: «طلعت منتظر چنین روزی بوده و همیشه تأکید می‌کرد باید کاری کرد که ارمنی‌ها هیچگاه فرصت پیگیری مسئله کشتار خود را نداشته باشند.»


Logo_armenian_genocide_100      نماد و لوگوی یکصدمین سالگرد نسل‌کشی ارمنیان

  • گل پنج پر با نام «بخاطر داشته باش و فراموش مکن»
  • شعار اصلی: بخاطر دارم و حق می‌طلبم
  • رنگ اصلی :بنفش
  • رنگ‌های فرعی: زرد، مشکی و بنفش کم رنگ

<<این نماد در قرون وسطی نماد حضور خداوند محسوب می‌شده است و در تمامی زبان‌های ذکر شده معنای نام این گل «بخاطر داشته باش» است و این جمله پیام اصلی یکصدمین سالگرد نسل‌کشی ارمنیان می‌باشد. این نماد (گل) پنج گلبرگ دارد که هر گلبرگ نشان دهنده قاره‌های پنج‌گانه است. قاره‌های پنج‌گانه از این لحاظ در نظر گرفته شده که پراکندگی بازماندگان نسل‌کشی ارمنیان در پنج قاره جهان را نشان می‌دهد.>>>

مفهوم رنگ‌ها:

  • مشکی: بیانگر خاطره تلخ و وحشت حاصل از نسل‌کشی در زمان گذشته.
  • بنفش: به معنای مشارکت در امری همگانی در زمان حال و نمادی از لباس روحانیان ارمنی.
  • زرد: نماد نور خورشید که منبع حیات و امید به آفرینش است و این نماد بیانگر شکل دوازده وجهی از بنای یادبود نسل‌کشی ارمنیان (یادمان نسل‌کشی ارامنه) در ایروان می‌باشد. این رنگ به عبارتی بیانگر جاودانگی محسوب می‌شود.

 

مراسم یادبود نسل‌کشی در ایران و جهان

 

۲۴آوریل، سالروز اولین نسل‌کشی سده ۲۰ (میلادی) است که اساساً از طرف ارمنیان یادآوری می‌شود. ارمنیان هر ساله، به منظور گرامیداشت یاد و خاطرهٔ ۱/۵ میلیون شهید ارمنی، که در ۱۹۱۵م به دست دولت عثمانی از موطن آبا و اجدادیشان بیرون رانده و قتل‌عام شدند، در ارمنستان و سراسر جهان، با هدف تنویر افکار عمومی، مراسم بزرگداشتی برپا می‌کنند.

کارن خانلری،<<ارمنیان ایران از نظام جمهوری اسلامی ایران انتظار شناسایی رسمی نسل‌کشی ارمنیان را دارند. در نظریه‌های حقوقی جرم‌شناسی و جنایات جنگی معمولاً تأکید می شود که حکومت‌هایی که یک بار مرتکب نسل‌کشی شده و محکوم نگردیده‌اند؛ ذاتاً مستعد انجام نسل‌کشی‌های جدید می باشند. مصداق این موضوع در مورد ترکیه به عینه مشاهده می گردد. ترکیه، پس از موفقیت نسبی در امر نسل‌کشی ارمنیان، تکنولوژی نسل‌کشی را در مورد یونانیان، آشوری‌ها، مردمان کرد و علویان (ترکیه) نیز تکرار نمود.>>

روبرت بگلریان،<<ما خواهان شناسایی رسمی و جبران خسارات ناشی از قتل‌عام ارمنیان هستیم. برای ما ارمنیان فقط شناسایی رسمی این واقعه از سوی دولت ترکیه و مجامع بین الملی کافی نیست، ما در پی اجرای عدالت و در پی جبران خسارات وارده بر ملت و تاریخ خود هستیم. آنچه در این واقعه مهم است، نیت و عمل انسانی است که چگونه صورت گرفته و تا به امروز استمرار یافته است زیرا آنچه برای ما واضح و روشن است این یک پروژه از پیش برنامه ریزی شده‌ای بود که با نیت و پیشینه تاریخی اجرا شده و من معتقدم اگر بنده کار سیاسی می‌کنم و اگر در ذات خود به عدالت و ارزشهای انسانی اعتقاد نداشته باشم مصلحت اندیشیهای پوچ و بیهود در نهایت چیزی جزء هویت بی ریشه و شوم برای من باقی نخواهد گذاشت.>>

به رسمیت شناختن نسل‌کشی

 

دولت ترکیه وجود چنین کشتاری را منکر نمی‌شود اما وجود سیاست سیستماتیک برای نابودی ارمنیان را قبول ندارد. ترکیه معتقد است که در آن سالها علاوه بر ارمنی‌ها ترکهای بی دفاع نیز قربانی آشفتگی‌ها شده‌اند. ترکیه به جای نسل‌کشی از تراژدی بزرگ برای نامیدن آن استفاده می‌کند برخی نهادهای واقع در ترکیه از جمله شاخه استانبول جمعیت دفاع از حقوق بشر این واقعه را نسل‌کشی می‌دانند. تانر آکچام در کتاب خود می‌نویسد:

<<در سال ۱۹۱۵ چرکز حسن یک افسر عثمانی بود که مأموریت داشت ارمنی‌ها را در صحرای سوریه و عراق کنونی اسکان دهد. وی آنگاه که پی برد هدف اصلی این اخراج نه اسکان مجدد که نابودی ارمنیان است استعفاء داد. به گفته این افسر عثمانی شاید بپرسید واژه کشتار کجا هم معنای اخراج است. مهم نیست چه واژه‌ای به کار ببرید، فرقی در آنچه رخ داده است نمی‌کند تنها یک راه برای درک این فاجعه وجود دارد و تمام دنیا از آن آگاه‌اند. پافشاری تُرکها بر اینکه این جنایت گسترده عملی موجه و به ضرورت صلاح حکومت بوده است، نقطه ضعف رویکرد رسمی آنان است، رویکردی که به آنها اجازه می‌دهد از اتخاذ هرگونه موضع اخلاقی در قبال آن طفره بروند.

هم راستا با بحث بر سر ضرورت این اقدام، حکومت ادعا می‌کند که نابود سازی ارمنیان سیاست عامدانه دولت یا حزب نبود بلکه مجموعه‌ای از رویکردهای مستقل از هم بوده است که بدون قصد قبلی، در شرایط سخت جنگی و در خلال یک کوچ عادی به وقوع پیوسته‌اند. با این حال هنوز سخت می‌توان توضیح داد که چطور ۳۰۰۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰۰ نفر (تعداد قربانیان در جای جای منابع رسمی تُرک متفاوت است) در یک سال بر اثر بیماری، حملات بی برنامه و شرایط عمومی جنگ مردند، و مقامات مرکزی کَکِ شان هم نگزید. >>

استقلال ارمنستان اعتماد به نفس ملی ارمنیان را تقویت کرد و به مبارزهٔ آنان برای ادامهٔ حیات کیفیت تازه‌ای بخشید. پس از استقلال، تمامی ارامنه امکان منحصر به فردی به دست آورد تا از طریق دولت خود مسائل گوناگون مربوط به هویتش را مطرح سازد و در این راستا از منافع خود دفاع کند. ارمنستان با قرار دادن مسئلهٔ شناسایی و محکوم سازی نسل‌کشی در دستور کار سیاست خارجی خود، نه تنها در مجامع گوناگون بین‌المللی، که در زمینهٔ مناسبات دو جانبهٔ خود با دیگر کشورها و نیز شناسایی نسل‌کشی ارمنیان از سوی ترکیه، دست به فعالیت گسترده‌ای زد.

در فهرست زیر کشورهایی که نسل‌کشی ارمنیان را به رسمیت شناخته و دولت ترکیه را محکوم کرده‌اند، به شرح زیر می‌باشد:

  • ونزوئلا

۱۴ ژوئیه ۲۰۰۵: مجلس ونزوئلا در نشت خود با اکثریت مطلق آرای نمایندگان نسل‌کشی ارمنیان را به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر به رسمیت شناخت.

  • آلمان

۱۶ ژوئن ۲۰۰۵: بوندستاگ – مجلس شورای آلمان – در ۱۸۸– مین اجلاس خود با تصویب طرح کشتار ارمنیان که به تأئید کلیه احزاب حاضر در بوندستاگ رسید، به نقش آلمان به عنوان متحد امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول اعتراف کرد.

<<لهستان (آوریل ۲۰۰۵)، هلند(۲۱ دسامبر ۲۰۰۴ و آوریل ۲۰۱۵)، اسلواکی(۳۰ نوامبر ۲۰۰۴)، کانادا(۱۳ ژوئن ۲۰۰۲ و ۲۱ آوریل ۲۰۰۴)، ایالات متحده آمریکا(۴۳ ایالت قتل‌عام ارمنیان در سال ۱۹۱۵ را به رسمیت شناختند)، آرژانتین(۲۰ آگوست ۲۰۰۳ و ۳۱ مارس ۲۰۰۴)، سوئیس(۱۳ دسامبر ۲۰۰۳)، پارلمان اروپا(۲۸ فوریه ۲۰۰۲)، پاپ ژان پل دوم (سپتامبر۲۰۰۱)، پاپ فرانسیس (آوریل ۲۰۱۵)، ایتالیا (نوامبر ۲۰۰۰)، فرانسه (ژانویه ۲۰۰۱)، سوئد (مارس ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰)، بلژیک (مارس ۱۹۹۸)، استرالیا (آوریل۱۹۹۷)، لبنان (آوریل۱۹۹۷)، یونان (آوریل ۱۹۹۶ و ۲۰۱۵)، بلغارستان (آوریل ۱۹۹۵)، روسیه (آوریل ۱۹۹۵)، کشورهای مشترک‌المنافع (آوریل ۱۹۹۵)، قبرس (۱۹۷۵ و آوریل ۱۹۹۰ و ۲۰۱۵)، لیتوانی (آوریل ۲۰۰۵)، شیلی (آوریل ۲۰۰۷)، بولیوی (دسامبر ۲۰۱۴)، سوریه (۱۹۹۷)، اتریش (آوریل ۲۰۱۵)>>

  • استرالیا، ایالتهای (نیو ساوت ولز سال ۲۰۰۷ و استرالیای جنوبی سال ۲۰۰۹)
  • برزیل، ایالتهای (ایالت سائو پائولو سال ۲۰۱۵، سئارا سال ۲۰۰۶ و پارانا سال ۲۰۱۳)
  • اسپانیا، ایالتهای (سرزمین باسک (منطقه خودمختار)، کاتالونیا، جزایر بالئاری و نابارا)
  • ایران

(۲۴ آوریل ۲۰۰۲) برای اولین بار، ۳۰ نفر از نمایندگان مجلس ششم با امضای توماری واقعه نسل‌کشی ارمنیان در سال ۱۹۱۵ در ترکیه عثمانی را محکوم کردند. (۹ سپتامبر ۲۰۰۴) سید محمد خاتمی از یادمان نسل‌کشی ارامنه دیدن کرد و با نثار گل به قربانیان این فاجعه ادای احترام کرد.

در ترکیه صحبت از نسل‌کشی ارمنیان تابو می‌باشد و دولت ترکیه با ایجاد فضای رعب و تهدید و با اتکا به ماده ۳۰۱ (قانون کیفری ترکیه) از بحث آزاد راجع به این مسئله، جلوگیری می‌نماید. اما شمار روزافزونی از روشنفکران و محققین تُرک، بی‌توجه به این تهدیدها و خطرها صدای اعتراض خود را بلند می‌کنند. نمایندگان سازمان‌های مدنی استانبول با نمایندگان جماعت ارمنیان پراکنده و فعالان ضد نژادپرستی اروپایی دیدار و موضوعات مختلف را مورد بحث قرار می‌دهند. این برنامه هر ساله تحت عنوان (درهای باز) برگزار می‌شود.

  • به رسمیت شناختن نسل‌کشی توسط کُردها

 

رهبران کُرد و سازمانهای غیر دولتی نسل‌کشی ارمنیان به طور رسمی به رسمیت شناختند یا عذرخواهی کردند.

«سازمان غیر دولتی انستیتو کُرد پاریس، حزب دموکرات کردستان عراق،احمد ترک رهبر حزب جامعه دموکراتیک (۳۰ دسامبر ۲۰۰۸م)، (احمد ترک٬نماینده مجلس ملی کبیر ترکیه که از موضع کردها طرفداری می‌کند، به خاطر وقایع سال ۱۹۱۵ از ارمنیان عذرخواهی کرد، عبدالله اوجالان <<اوجالان توطئه‌های نسل‌کشی که در اوایل قرن گذشته علیه ارامنه صورت گرفت را ظالمانه دانست و بیان کرد که ارمنیان با رنجی عظیم تلاش کردند که استوار بمانند و این مقاومت را یک معجزه عنوان کرد».

احمد ترک در این باره گفته است:

«به احتمال یقین کُردها در نابودی غنای فرهنگی امپراتوری عثمانی نقش داشته‌اند. ما وقتی با برادران ارمنی و آشوری خود روبرو می‌شویم ٬از نگاه به چهره آنان احساس شرم می‌کنیم. کُردها همواره این آمادگی را دارند که به خاطر اشتباه خود (یعنی کشتار ارمنیان) عذرخواهی کنند تا مردم دو کشور در صلح زندگی کنند».

شهردار سور، همراه با عبداله دمیرباش شهردار دیاربکر، روز ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۳ در مراسم رونمایی از بنای یادبود قربانیان نسل‌کشی ارمنیان و آشوریان رسماً از سوی کُردها به خاطر نسل‌کشی ارمنیان و آشوریان از آن‌ها عذرخواهی کرد.

«ما کُردها به نام اجدادمان، از ارمنی‌ها و آشوریان به خاطر نسل‌کشی در ۱۹۱۵ عذرخواهی می‌کنیم. ما به مبارزه و تلاش خود برای آشتی و جبران واقعه ادامه خواهیم داد.»

 

زن ارمنی در کنار کودکش که بر اثر گرسنگی جان داده است (حلب سوریه)

زن ارمنی در کنار کودکش که بر اثر گرسنگی جان داده است (حلب سوریه)

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اقبال اقبالی
برگرفته از:
http://www.vatankhahan.com/2015/04/%D8%B5%D8%AF%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D8%B3%D9%84-%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D9%81%D8%AC%DB%8C%D8%B9-%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B9/

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.