رفتن به محتوای اصلی

فریاد نسرین ها و نرگس ها باشیم
20.05.2015 - 01:17

در طی تاریخ سیاه و خونبار گیتی از هم گسیخته ی ما دیکتاتوری ها کم نبوده اند، و قرن ها پیوسته حاکمیت های تکقطبی، ناسیونالیست، فاشیست، شونیست، راسیست، ایدئولوژیک و بدتر از همه استبدادهای فرقه ای ـ مذهبی به نام رهبر و یا خدا تا توانسته اند یکدست و بی باک سرکشی جابرانه کرده و برحسب ذات اراده گرائی، دعاوی فوق بشری و تمامیتخواهی های شرورشان، اکثرا فاجعه بار بوده اند و اغلب مصیبت های سنگین و جبران ناپذیری را در طول بقای حیات خود، برتن تکیده ی زحمتکشان، شهروندان رنگین دین و فرهنگ و عمدتا مردمان مسکین و ناتوان این کشورها و همچنین بر پیکره زخمی در گستره ی جهان بارها ضایعه های فراوان جنگ برتری خواهی های ملی و تاوان های تلخ جنون عقیدتی به بارآورده اند؛ همچنانکه نظام خودسر شیعی از آغاز تاکنون بدین سان بوده و هنوز بی محابا می باشد. در حالیکه اینگونه مضحکه مذهبی به نام ولایت در غیابت در کمتر کشوری از کشورهای جهان امروزی بردباری می شود و این یکه تازی فردی و گروهی و مذهبی با وجود تنوع ادیان و عقاید و باورهای مادی متفاوت و متضاد در درون یک کشور، چنین خودکامگی و تا این حد تندروی فرقه ای و شرمناک ممکن نمی باشد.

زیرا، برپایه ی مصوبه های فراملی ـ جهانی و اصول بنیادی حقوق بشری، آنهم مخصوصا با وجود تسلط شیوه های ساختار سرمایه داری، و ضرورت وجود حداقل آزادی های فرهنگی، تجمع سیاسی اجتماعی، برابری حقوق جنسیتی، حق تشکل صنفی، حق آزاد عقیده و بیان و تردیدناپذیری مسلم امور دمکراسی بورژوائی در این حکومت ها و دولت های بورژوائی، عملا اما ما دیده و می بینیم، ادامه سوء استفاده های خامنه ای و باندهایش از قدرت سیاسی مطلق و همزمان سرکوب سبستماتیک اراده ی انسان های اسیر و معترض و مخالفِ استبداد مذهبی پایانی ندارد و لگدمالی خواسته های جامعه سکولار به اشکال مختلف وجود روزانه دارد، و تعدی به حقوق بشر همچون همیشه ی گذشته طوفان ستم به پا می کند و اینگونه که در سرتاسر ایران علنا و رسما دیده می شود ظلم حاکمین همه جا موج می زند و " جورِ جابر" علیه مردمان ما، بی هیچ مرز و واهمه ای ادامه داشته و زورگوئی سرانه و دلبخواهی رهبر در همه ی ارگان ها و قوای سه گانه بی کم و کاست به کار برده شده و می رود. آیا، این سان جسارت ها و جنایت هائی ضدبشری مشابهی در دیگر نقاط جهان هرگز میسر و متصور نهست؟ نه نیست! و اگر موجود می بود، قطعا با مقاومت و ایستادگی توسط ابزار مستقل و مقتدر حقوقی و قضائی بی گمان روبرو می شد و از سوی دیگر حتما توسط اعتراض سازمان داده شده ی سراسری مردمی هیچگاه بی پاسخ نمی ماند. قوانین قضائی و اهرم هائی متعدد حقوق مدنی که در رژیم ولایت فقیه مطلق تا به امروز وجود خارجی نداشته و مسلما تا تداوم این دستگاه فرانسانی و فرازمینی و جدا از مردم همچنان نیز نخواهد داشت.

تنها به خلاصه ی دو مورد برجسته پیرامون حاکمیت زور می پردازم.

1 ـ در مورد نسرین ستوده چنین می خوانیم:

نسرین ستوده لنگرودی حقوقدان،وکیل دادگستری وفعال اجتماعی ست. او عضوکانون مدافعان حقوق بشر،کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، وهمچنین عضوانجمن حمایت از کودکان بوده و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالانحقوق بشر، مبارزان برابریخواه حقوق زنان، مدافعان کودکان قربانیِ، رفعکودک آزاری و حمایت از کودکان در معرضاعدام را برعهده داشته ‌است. ستوده در سال2008 میلادی برنده جایزه حقوق بشر سازمان حقوق بشر جهانی شد.

وی وکالت فعالان اجتماعی ـ سیاسی مانندشیرین عبادی،حشمت‌الله طبرزدی،عیسی سحرخیز،محمد صدیق کبودوند،امید معماریان و نیز فعالانجنبش زنان ایران مانندرویا طلوعی،فرناز سیفی،منصوره شجاعی،طلعت تقی‌نیا،پروین اردلان،نوشین احمدی خراسانی،خدیجه مقدم،علی اکبر خسرو شاهی،مریم حسین خواه،جلوه جواهری،ناهید کشاورز،هومن فخار،راحله عسگری زاده،نسیم خسروی،محبوبه حسین‌زاده،امیر یعقوبعلی،دلارام علی،مارال فرخی،ناهید جعفری وسمیه فرید را بر عهده گرفته‌ است. وی همچنین وکالت برخی کشته شدگان و اعدام شدگانِپیامدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران را بر عهده داشته‌ است. از جملهاحمد نجاتی کارگر وآرش رحمانی‌پور.

این زن شجاع و نوعدوست در تاریخ 13 شهریور 1389  به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد. او پیش از بازداشت، بارها به ‌خاطر فعالیت‌های حقوقی‌اش مورد تهدید قرار گرفته بود. گروه‌های فشار رژیم از وی خواسته بودند که از وکالت شیرین عبادی دست بردارد و او نپذیرفته بود. خلاصه کنم که وی روز 27 شهریورماه 1392 از زندان اوین آزاد شد و بنا بر حکم ولائی، همزمان نسبت به تعلیق پروانه وکالتش تصمیم گیری شد و او را از وکالت به میل رهبر و بیت مافیائی اش از کار برکنار نمودند. هم اکنون او بیش از دویست چهارده روز است که برای حقوق پایمال شده ی خود و حق کار برای همگان دست به تحصن مقابل ساختمان کانون وکلا زده است. و همچنان که تاکنون دیده ایم از نرمش "رژیم زور" هیچگونه خبری نیست.

2 ـ و در مورد نرگس محمدی هم چنین می خوانیم:

نرگس محمدی زاده1351 است. او پس از پایان دبیرستان، در رشتهفیزیک کاربردیدانشگاه امام خمینی قزوین ادامه تحصیل داد. او یکی از بنیانگذاران «تشکل دانشجوئی روشنگران»در همان دانشگاه بود و در دوران فعالیت دانشجویی‌اش، دو بار هنگام برگزاری نشست‌های دانشجوییبازداشت شد. علاوه بر آن، او در دوران دانشجوئی سازمان دهنده صعود به بلندترین قله‌های ایران بود ولی به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش از ورود او به گروه‌های کوهنوردی ممانعت به عمل آمد. محمدیروزنامه‌نگاری را در نشریهپیام هاجر آغاز کرد و در نشریه های دیگر نیز مقاله‌هائی درباره مسایل زنان، مسایل دانشجویان وحقوق بشر چاپ کرد. نرگس محمدی سپس به عضویتکانون مدافعان حقوق بشر درآمد و اکنون نایب رئیس این کانون و رئیس کمیته زنان آن می‌باشد. ریاست این کانون برعهدهشیرین عبادی ست. پس از تاسیسشورای ملی صلح در ایران که در سال 1387 توسط 83 شخصیت اجتماعی ـ سیاسی ـ فرهنگی با محورصلح و حقوق بشر تشکیل شد. در سال 2008 در انتخابات داخلی این شورا به عنوان رئیس هیئت اجرایی آن برگزیده شد. او بر این باور است که: جامعه ایران با قاطعیت خواهان حقوق دمکراتیک خویش است. کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان و جوانان مطالبه های مشخصی دارند و حکومتمی باید و ناگزیر است به تک تک آنها پاسخی قانع‌کننده و رضایت‌بخش بدهد. زیرا این خواسته ها تنها مسئله و مشکل بخشپیشگام جامعه نیست، بلکه خواست تمام ملت ایران است.

این زن برجسته، و فعال حقوق زنان و حقوق بشر و عضو کانون شهروندی زنان را هم روز سه شنبه 15 اردیبهشت 94 از منزل مسکونی اش بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. او به شدت بیمار است و نیاز به دارو و درمان روزانه دارد. ضرورهائی که همگی در زندان از او ستانده شده است و به وخامت وضعیت جسمی فعال حقوق بشر ما «نرگس محمدی» افزوده است. در اوین خبرگزاری قاصدان آزادی: به گزارش کانون شهروندی زنان، امروز یکشنبه 27 اردیبهشت ماه، دو فرزند دوقولوی 8 ساله نرگس محمدی، توانستند مادر خود را در زندان ملاقات کنند، اما با وضعیت جسمانی نگران کنندۀ مادرشان مواجه شدند. خانواده نرگس محمدی در ملاقات امروز متوجه شدند که وی از هفته گذشته تاکنون بارها به دلیل وخامت وضعیت جسمی اش به بهداری زندان اوین منتقل شده است ...به طوری که حتی نیمه شب روز گذشته با وخیم شدن وضعیت اش برای ششمین بار او را به بهداری رسانده اند.دلیل وخیم شدن وضعیت جسمانی نرگس محمدی، ممانعت دژخیمان زندان از تحویل داروهای ضروری است که 6 سال است وی بنا به تجویز پزشک متخصص اش مصرف می کند. این درحالی است که نرگس در روز بازداشت اش تمام داروهایش را با خود به زندان برده بود، اما هنگام ورود به بند از او گرفتند و بعد از آن از تحویل اش به وی اجتناب کردند. نرگس محمدی به دلیل عدم دسترسی به داروهایش، در یک هفته گذشته بارها دچار طپش قلب، افزایش فشار خون و ... شده و از این رو بارها به بهداری زندان برده شده است؛ اما زندانبانان از تحویل برخی از داروهای او خودداری می کنند. به دلیل همین برخوردهاست که این زندانی سیاسی در ملاقات خود به خانواده اش صراحتاَ اعلام کرده است که در صورتی که امروز هم از تحویل داروهایش خودداری کنند، به اعتصاب غذا دست خواهد زد.

در دویست و چهاردهمین روز تحصن گروهی از هموطنان و فعالان سیاسی ـ مدنی در کنار نسرین ستوده علاوه بر حمایت از "حق کار دگراندیشان", با در دست داشتن تصویر و دستنوشته هائی خواستار آزادی زندانیان سیاسی بودند. خانم اکرم نقابی مانند 16 سال گذشته در پی یافتن سرنوشت فرزندش سعید زینالی در مقابل کانون وکلا دست به تحصن زده است.

و اما جالب است که بدانیم دوهفته پبش رژیم چماق و ترس، دوباره و این بار یک برنامه ارعابی دیگر در خیابان های قم داشت، مانوری برای مقابله با اعتراض های پیشاروی خیابانی که عمدتا این اعتراض ها مورد پشتیبانی زنان هستند و خصوصا در مقابله با مقاومت جانانه ی زنان علیه مردم آزاری و سرکوب مخالفان توسط عوامل رژیم در خیابان ها صورت می گیرد؛ مانور زنان که رژیم با نام: رزمایش گردان های کوثر سپاه علی بن ابی طالب در شهر قم ترتیب داد. نمایش مسخره ای که در دو بخش مقابله با نا آرامی های اجتماعی، و همزمان امداد و نجات، برای ترساندن مقاومت مردمی و به ویژه حمایت زنان از اینگونه ایستادگی ها، این تاتر لشگرکشی زنان برگزار شد. اما این رژیم به خوبی می داند که نیمی از شهروندان ما زنان و دختران تبعیض زده و به جان آمده از ساختار زن ستیز شیعی هستند و در کمین رهائی خود چشم به راه فردا نشسته اند. نسرین ها و نرگس ها با تهدید، زندان و دسیسه های رندان و دزدان نان از میدان حقوق انسانی هرگز بیرون نخواهند رفت. بیائید ما هم به سهم خود فریاد همه ی بیدادرسان و بی پناهان و این بانوان و دیگرمبارزان راه آزادی، برابری و حقوق مسلم شهروندی برای همگان باشیم.

بهنام چنگائی 30 اردیبهشت 1394

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.