رفتن به محتوای اصلی

زنان از دید محمد پیامبر اسلام و بیان احادیث درباره آنها (بخش 2)
23.05.2015 - 15:28

 

دربخش اول آمده بود: "محمد پیامبر اسلام در نهج الفصاحه که مجموعه ای ازجملات قصار اوست و بعد ازقرآن مجید دومین کتاب مقدس برای مسلمانان است، بیاناتی در مورد زنان اظهار داشته اند که دراینجا لازم و ضروری به نظر می رسد،  به آنها استناد شود". درادامه این احادیث و درج بخش دوم، به دلیل تقاضای تعداد زیادی، از خوانندگان در این مدت بس کوتاه، نگارنده مصمم شد، به کارش ادامه دهد، زیرا این را نشانه بالا رفتن سطح دانائی و آگاهی جوانان خارج و داخل مملکت می بیند، و بویژه جوانان پرسش گر در داخل کشور. برخی ازآنها زیرنام مستعار برایم نوشته اند که دراینجا، حتا خواندن مقالات شما دررابطه با اسلام اگر آدم گرفتار آید، جرم دارد. بهمین دلیل وظایف دارد سنگین ترمی شود و دقیق تر به بررسی واستناد به این احادیث ادامه داده خواهد شد و اگر در آینده نیزعلاقمندان بدین شیوه تشویق کنند این مطالب به یک کتاب مستند تبدیل می شود. لایق ذکر است برسر نهج البلاغه و نهج الفصاحه، شیعه هاو اهل سنت اختلاف عقیده وجود دارد و برخی ازاین عزیزان اهل سنت نهج الفصاحه پیامبر انتشارات بنگاههای شیعه را نمی پذیرند وبیشتر بر نوشته های صحیح بخاری و مسلم که گلچینی از احادیث پیامبر را نگاشته اند، به عنوان سند قبول دارند. درحقیقت آنچه که ازقول عایشه زن سوگلی پیامبر گفته شده مورد قبول است، نه چیز دیگر.

همانطور که در بخش نخست آورده شده؛ "من این مسئله را بویژه برای آن دسته از بانوان فعال سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باورمند به اسلام، مطرح می کنم که یانهج الفصاحه پیامبررا بدلیل مشغله زیاد نخوانده اندو یا خوانده اند، اما از نکات منفی چشم پوشی کرده و آن را عادتا پذیرفته اند. در اینجا از همه و بویژه از زنان دمکرات و آزادی خواه و فعال، مانند دختر آقای دکتر بنی صدر و خانم مریم رجوی وخانم رهنورد و امثال آنها، تقاضا دارم باردیگر این گفتارها را مرور کنند، قبل از آنکه در صدد رد یا دفاع از بنیانگذار و خالق اسلام بر آیند". تقاضای دیگردارم که مقام، موقعیت وفرصت طلبی را درصورت امکان کناربگذاریم و یا اگر دو نکته اول برای خود وخانواده زیاد مهم می دانیم درباره دفاع از آئینی که علنا ضد زن است، حد اقل سکوت کنیم. مثلا من هرگز از یاد نمی برم، هنگامی که خانم شیرین عبادی ایران بودند و برای سخنرانی به اروپا دعوت می شدند، با تمام قوا ازاسلام دفاع می کردند و به توجیه گری دست می زدند. امروزکه برای همیشه خارج نشین شده اند نظرش نسبت به اسلام 180 درجه تغییر کرده است.  حداقل درسخنرانی هایش درباره دفاع از اسلام چیزی نمی گوید و سکوت می کند.

در ادامه پیامبر اسلام در حدیث 538 صفحات261 و 262 می گوید: "اما بعد دنیا سبز و شیرین است وخداوند شمارا درآن جای داده ونگران است که چگونه رفتار می کنید، ازدنیابپرهیزید و از زنان نیز بپرهیزید زیرا نخستین گمراهی یهودیان در خصوص زنان بود". در این حالت هر انسان فهمیده ای ازخود می پرسد، خداوندی که قادر ومطلق باید باشد و درقرآن بارها به قدرت خداوند اشاره شده است که از همه چیز آگاه و بر همه چیز دانا است، پس چرا اولا زن راخلق کرده که بارها دیگر مخلوق خود، یعنی مرد را ازاو بترساند؟ دوما او می توانست فقط مرد را بیافریند و اگر مرد بدون زن نمی توانست زندگی کند، پس این چه نوع خدائی است؟ سوما این خدا چرا باید نگران رفتار بندگانش باشد، و چرا مردها را بکرار از زنان می ترساند که بپرهزند؟ چرا نمی تواند رفتار آنهارا کنترل کند؟ آیا این نکات مطرح شده راضعف خداوند نباید دانست؟ درهمان صفحه 262 حدیث 540 آمده است: "زنی که فرزند بسیار آرد در پیش خداوند از زن زیبائی که فرزند نمی آرد بهتر است من در روز قیامت بفزونی شما افتخار می کنم". پیامبر باید بفزونی امت مسلمان افتخار بکند زیرا ثابت شده که اسلام نیاز به نیروی نظامی فراوان داشته و دارد. بعلاوه اگر من نوعی، و حتا بسیاری از مؤمنان مسلمان، مانند دکتر سروش باورداریم که قرآن مجید گفته پیامبراست، بی ربط نیست. به درستی دراین حدیث فوق دیده می شود و در قرآن مجید نیز بکرات آمده است برای مثال سوره اول قرآن و سوره التحریم آیات 3 و 4 و 5 و غیره. محمد ضد زن نیاز به کثرت فرزند از زنان مسلمان می داشته واین آرزوی اوبود. او ازعایشه و جویره و زینب زنان زیبا و سوگلی خود قصدا یا بطور طبیعی بچه دار نشده. او هم نیاز به کثرت مردم مسلمان داشت و هم نیاز به جنگجو در راه اسلام، ضروری بود. زن در واقع در اسلام و خانه شوهر نقش ماشین جوجه کشی را داشته و دارد. او تا زمانیکه دختر است پدر برایش تصمیم می گیرد و بخانه شوهر برود، می بایست تحت امرشوهر باشد، سوره النساء آیه 34. درحدیث 542 صفحات 262 و 263 می گوید: "کار زنان بدست پدرهایشانست و رضایت آنها سکوت است". پیامبر اسلام درحدیث 568 صفحه 267 باخوشحالی تکرار می کند: "زناشوئی کنید که من ازفزونی شما تفاخر می کنم". بله محمد برای کثرت جنگنده باید تفاخر کند. زیرا موجودیت اسلام بستگی به قدرت داعش ها، القاعده ها، طالبانها، بوکو حرامها، سلفی ها و امثال داشته و دارد. که درحدیث 576 صفحه 269 دقیق تر گفته است: "درهای بهشت زیر سایه شمشیر هاست". یعنی اسلام با زور شمشیر و طمع بهشت سر پا نگهداری می شود. پیامبر در برخی گفتارها زهر خود را به زنان می ریزد. در حدیث 603 صفحه 274 می گوید: "کمترین ساکنان بهشت زنانند". و در ادامه آن در حدیث 606 می گوید: "بیشتر بهشتیان ابلهانند". یعنی همه مؤمنان مسلمان را ابله می داند که به سودشان است، زیرا همه آنها بهشتی می شوند. از نظر پیامبر که قلبا علاقمند هم بود تبلیغ برای ابله ماندن بکند و مسلمانان امروز نیز می کنند. اگر چه این در تضاد با برخی احادیث در فراگیری علم است، مانند آنچه که آیت الله خمینی گفته بوده: این قلمها را بشکنید ما هرچه داریم از این دانشگاه داریم. نقل به معنی. یک نکته بس محرز است دراسلام به صلاح است که پرسش مطرح نشود. پرسش نکردن فقط از جانب نا آگاهان و بی خبران است. هر کسی که مقلد باشد و کور کورانه بپذیرد، انتظاری هم نباید غیراین داشت. در هر صورت اگر دقت شود، بیانات فوق با این حدیث زیر از پیامبر، باهم نمی خواند.

پیامبر در حدیث 657 صفحه 286 گفته است: "دانشمندان وارث پیغمبرانند و دانش را از آنها میراث برده اند، هر کس دانش فراگیرد سهم فراوان از میراث پیغمبران گرفته است". پیامبر اسلام دراینجا محدود نکرده است که چه دانشی؟ چون خود پیامبر بر"همه دانش" تسلط داشته است! خود مسلمانان تبلیغ می کنند که همه علوم در قرآن هست! اگرچه درهیچ یک از کتب دینی درباره علوم فیزیک و شیمی و ریاضیات و غیره چیزی بچشم نمی خورد. بنا بر این یا باید اعتراف کرد که وجود علوم در کتب مقدس درست نیست و یا قبول کرد که دانشمندان وارث پیامبران اند. پس هر دانشمندی بی دین هم باشد، مانند آقای پروفسور استیفن هاوکینگ انگلیسی، باید نزد مسلمانان محترم  بشمار آید و ارج نهند علم او را.

Stephen Hawking

پیامبر در حدیث 672 صفحه 288 گوید: "وقتی خداوند برای قومی نیکی خواهد آنها را مبتلا سازد". من در جای دیگر گفته ام که خداوند متعال اگر این طور با مخلوقاتش رفتار کند، یک آدم سادیستی باید باشد! چون اگر نیکی بخواهد، نباید مخلوقات را درزندگی زجر دهد. در

حدیث 710 صفحه 298 از زبان پیامبر در باره زن و مرد گوید: "خداوند رنج هوو داری را نصیب زنان و جنگ را قسمت مردان قرار داد هر زنی ازروی ایمان و درانتظار پاداش خدا بررنج هوو داری صبرکند ثواب شهید دارد". خوب این نظرپیامبر اسلام است چون خودش به طوری که گویند 23 زن داشته است و گاهی با زنانش در گیر بوده تا جائیکه در سوره التحریم در قرآن مجید آمده است و آیاتی از سوره الاحزاب این اختلاف را توضیح داده است. در هر حال باید گفته ای دل خوش کن برای زنان بدست دهد که دراینجا حقوق برابر دیده می شود. که در حدیث 714 صفحه 299، گفته می شود: "خداوند مردانی را که مکررزن بگیرند و زنانی رامکرر شوهر کنند دوست ندارد". بنا به این گفته، خداوند خود پیامبر را نباید دوست داشته باشد و این گفته درتضاد با عمل همه مسلمانان است که درقرآن حداقل چهارزن را مجاز دانسته است وبیشتر متمولان مسلمان چهارزن می گیرند. پیامبر، آنگونه که قبلا اشاره شد، بغیر از ضدیت با زن، ضدیت باعلم و سواد هم داشته است دراینجا حدیث 762 صفحه 308 از قول خدا می گوید: "خداوند روز رستاخیز بر بیسوادان چیزهائی رامی بخشد که بر دانشمندان نمی بخشد". بدیگر سخن مؤمنان باید کوشش کنند که بی سواد بمانند تا که از بخشش خداوندی بهره گیرند. حدیثی که در زیر به آن استناد می کنم، در تضاد 180 درجه با ادعای برخی از مسلمانان است. من هرگز از یاد نمی برم در بحثی که با دانشجوئی دوره دکترا وپیرو مطهری داشتم، ازاین شعرکه به پیامبر بسته بودند: "دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز است"، استفاده کردم. او با حالت عصبانی گفت: "این چرندیات را فقط چپها به محمد پیامبر اسلام چسبانده اند"! همانطور که اشاره شد، یکی ازمسلمانان، جویای نام، گویا او اهل سنت است، می کوشد نهج الفصاحه پیامبر را رد کند و فقط خلاصه ای که اکثرا محدود می شود به نقل قولهائی ازعایشه که همسر پیامبر بوده و با نگارش صحیح بخاری، قرن نهم هجری است، بسنده کند. اوفقط قرآن را برای مسلمان بودن قبول دارد، نه کتاب دیگری که خود این قرآن مجید پر است از چیزهائی که با دنیای امروز اصلا نمی خواند و در تضاد با واقعیت زندگی است. اکنون برخلاف نظر آن دانشجوی عزیز حدود 35 سال پیش، حدیث 782 صفحه 313 همین نهج الفصاحه مورد قبول شیعییان آمده که پیغمبر اسلام گفته است: "خداوند دروغ مصلحت آمیزرا دوست دارد و ازراست فسادانگیز بیزار است". از اینها بگذریم، مجددا تکرار می کنم که قرآن مجید و احادیث پیامبر و همه امامان تضاد گوئی هائی دارند، در مجموع می توانیم بگوئیم که پیامبر فقط درزمان خودش یک نابغه بوده است و می دانسته چگونه اعراب آن زمان را برای جهاد دینی آماده کند. در آن موقع پزشکی به اندازه یکهزارم امروزه پیشرفت نکرده بوده و مردم، ثروتمند یا فقیر، به امراض گوناگون مبتلا می شدند. پیامبر اسلام راه حلی برای جلو گیری از شک و تردید مؤمنان به وجود خداوند، یافته بود. هم درقرآن به آن اشاره شده و هم درحدیث 793 صفحه 315 آورده شده است: "خداوند بنده مؤمن خود را بمرض مبتلا می کند تا همه ی گناهان او بریزد". دردنیای امروز هرجوان متفکری ازخود می پرسد، چرا محمد این مسئله را مطرح کرده است؟ زیرا او می دانسته که همه فقیر و ثروتمند مریض می شوند و برخی اوقات علاج مریضی با وسایل پزشکی درآن زمان نا ممکن بود، مانند آن مریضی ساده که خود او بعد از یک غزوه دچار شد و دیگر علاجی نیافت و درسن 63 سالگی جهان را ترک گفت، مؤمنان نیز مبتلا به مرض می شوند. اما محمد باوصف نبوغ زیاد اش، فکر نکرده بود، کسی که مؤمن باشد، معمولا هیچ گناهی در زندگی مرتکب نشده. در غیر آن صورت، اگر گناهی مرتکب می شد دیگر مؤمن نبود و نمی توانست باشد! اما در آن زمان آن مؤمنان مسلمان چنین نمی اندیشیدند و بیشتر آنان محمد را مورد پرسش قرار نمی دادند. بر گردیم برسر پیامبر و زنان درحدیث 821 صفحه 320 آورده شده: "زن بصورت شیطان می آید و بصورت شیطان می رود وقتی یکی از شما زنی دید که ویرا به شگفت آورد پیش همسر خود رود زیرا بدینوسیله آنچه در دل دارد ازمیان می رود". احادیث 822، 824 و 825 صفحه 321 بترتیب می گویند: "زن برای دین و مال و جمالش گیرند زن دیندار بجوئید". همان طوریکه پیامبر آینده اسلام در سن 25 سالگی جوئید. زن خوش تیپ و جا افتاده، ثروتمند و اولین کسی که به اسلام روی آورد. پیامبر همین را به پیروان درس می دهد و توصیه می کند که زن پولدار بجوئید. دو حدیث بعدی در باره خلق زن از دنده مرد است که اگر بخواهید آن را راست کنید می شکند پس تنها راه طلاق دادن او است. لازم است این احادیث بترتیب آورده شوند: "زن از دنده ای خلق شده که به هیچ وجه راستی پذیر نیست اگر با کجی او بسازی ساخته ای و اگر خواهی براستیش باز آری او را میشکنی و شکستن طلاف دادن است". در حدیث بعد می خوانیم: "زن از دنده ای خلق شده اگر بخواهی دنده را راست کنی آن را می شکنی پس با او مدارا کن که با او زندگی کنی". در گفته های محمد در زمینه های دیگر تضاد فاحش وجود دارد. در حدیث 177 صفحه 188 گوید اگر زن معطری از کنار مردی بگذرد، زناکار است و درحدیث 850 صفحه 326 می گوید: "بهترین بندگان خدا آنها هستند که بوعده وفا کنند و بوی خوش بکار برند". اگر زن هم بنده خدا است، از بهترین بندگان او باید باشد، زیرا همیشه معطر است. در اینجا باید با صراحت گفت: دین اسلام محمدی دین مردانه است. سرا سر قرآن مجید و بیشترین احادیث پیامبر و امامان فقط به سود مرد می گوید. برای نمونه حدیث 929 صفحه 342 می گوید: "نشان میمنت زن اینست که خواستگاریش آسان و مهرش سبک باشد". درحدیث 960 صفحه 348 گوید: "من زنی را که از خانه خود دامن کشان (بخرامد)برای شکایت از شوهرش بیرون شود دشمن دارم". دراینجا توضیح داده نمی شود که چرا زنی ازشوهرش قصدشکایت می کند؟ همین پیامبر در حدیث 970 صفحه 350 می گوید: "محکم ترین سلاح شیطان زنانند". من در صفحات فوق و مقاله پیش گفتم که پیامبر بازنان ضدیت نشان داده است. احتمالا این نکته به عقیده او تبدیل شده و باور دارد که زنان وسیله ای برای خوش گذرانی مردان اند و بعلاوه آنها نقش ماشین جوجه کشی را دارند. این مسئله را در لابلای قرآن مجید باصطلاح وحی خداوند و احادیث خود پیامبر دیده می شود. پس احتمالا پیامبر با زنان ضدیت نداشته، زیرا او بدون زن نمی توانسته زندگی کند. این را می توان بنا به آیات ذکر شده در قرآن مجید ثابت کرد. او حتا از غیبت یک ساعته زنش حفصه تحمل نکرد و باکنیزش ماریه همخوابه شد. لذا این نکته یعنی اعتماد نکردن به زن، باور او است و بدین منوال پایه واساس اسلام نهاده شده است. من مقاله قبلی را که نوشتم، آنگونه که اشاره شد، تعدادی نامه در یافت کردم که ادامه آن را خواسته اند. البته خوش حال شدم که، در فه یسبوک هم به بحث ها و کامنت نویسی در روزنامه های اینترنتی، ادامه دارند. درمیان کسانیکه نظرات خودرا می نوشتند. در اوایل نوشتم درمیان کامنت نویسها یک بظاهر مسلمانی هم بود که نهج الفصاحه را رد می کرد وفقط گلچینی ازآن راتوسط صحیح بخاری ومسلم، می پذیرفت. من حدود دو روز است که در اینترنت، مشغول خواندن صحیح بخاری ام. متأسفانه نتوانستم این احادیث از پیامبر، جمع آوری ازبخاری را در اینترنت پیاده کنم. ازمتخصصین تقاضا دارم، درصورت امکان به من کمک کنند و دو کتاب بخاری و مسلم را با ای میل برایم بفرستند. در هر حال بسیار شادم باتمام ایجاد مشکلات بازهم علاقه وجود دارد که واقعیت را بپذبریم و رو کنیم دست آنهائی که در افکار آنها غش است. اگر باز هم به ادامه این مطلب علاقمند هستید، کوتاه نظرات خودرا به آدرس ای میل زیر برایم بنویسید. مانند کسانی که با شهامت زیر نام مستعار برایم نگاشته اند و این بزرگترین اجری است برای نگارش و زحمات من که این بخش دوم را می فرستم. سپاسگذارم

هایدلبرگ، آلمان 22.5.2015                                             دکتر گلمراد مرادی

dr.g.moradi41@gmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.