جناب مهندس زعیم، آزادی جنابعالی را تبریک و امیدوارم که آزادی سایرین راشاهد باشیم. البته امیدواری بنده به آزادی زندانیان تنها سبزها راشامل نمی شود بلکه صدها وهزاران زندانی سیاسی کرد، عرب، بلوچ و آذری است که سالهاست درزندان بسر می برند و امکان وبلاگ نویسی درزندان هم ندارند، خانوادههایشان نیز از فقیرترین انسانها هستند که امکان افطاری با بهترین خوراک ومیوهها درمقابل درزندان راندارند و اکثرا" احکام سنگین هم دارند که جرمشان نه دستیابی به قدرت بلکه تنها کسب حقوق ابتدائی بوده است و امیدوارم که جنابعالی آن گروه اززندانیان را بشناسید. بههمین سبب نیز فرصت پیش آمده را رامغتنم شمردم تا بحث کوتاهی را با جنابعالی داشتهباشم.
دراین روزهای بحث انگیز که اتفاقات درون آن در حجم وسیع ذهن اکثر ایرانیان را به خودمشغول نموده، ازروزهای اولیه انتخابات اخیر و عواقب بعدی آن علیرغم تمام کشتارها، بگیروببندها، تجاوزات سربازان امام زمان به دختران و پسران، و بکلی سرنوشت طیف موسوم به اصلاح طلب قبل از دستگیری شما و سبز شدن! آن اندکی قبل از آزادی شما، هیچکدام بهاندازه سرنوشت شما برایم مهم نبود . گرچه باراول نیست که جنابعالی به زندان می روید، اما زندان رفتن اینبار با گذشتهها فرق دارد واحتمالا دستگیری شما به حوادث انتخابات وسخنان شما درمصاحبه قبل از دستگیریتان در رشت مرتبط بودهباشد.
جناب زعیم، حتما" پاسخهای خودبه مصاحبه گر آقای نجات بهرامی در سال گذشته را بهیاددارید که در سخنان خود، هویت وغرورملی میلیونها انسان از ملتهای غیرفارس داخل سرزمین ایران رابهمسخره گرفته و ارزشهای ملی آنان راموردتوهین قرارداده بودید وبدون مراجعه بهآرای مردم واساسا" مبانی حقوق بشری افکاری را بیان نمودهبودید کهبمراتب خطرناکتر از سخنان سیدعلی خامنهای بوده که درنماز جمعهها ویا جلساتش بهزبان می آورد. بااین تفاوت که ایشان درقالب مذهب تشیع حقوق افکارش راعملی می نماید واما شما تحت لوای ایراندوستی میلونها انسان را هدف قرار دادهبودید. یعنی با پیامی که جنابعالی درمصاحبهیتان بیان نمودید چهرهای انسان ستیز از خودنشان دادید و تنها قدرت سیدعلی راکم داشتید.
اگر امروزه کسانی چون دکتر سروش، آقای محمد نوری زاد به سید علی خامنهای نامه می نویسند وایشان را ازجنایاتی که درمیهن اتفاق می افتد موردمواخذه قرار می دهند، ازنظر بنده ارسال نامه به شما بهترین کار است تا بازنگری جدی در دیدگاههای خطرناک خود درمورد ملتهای سرزمین ایران نمائید.
مطمئنا" جنابعالی مثل منزه طلبان ایرانی . مثل سخنان خانم هما سرشار درصدای امریکا . جنایتها وتجاوزات را به لبنانی و فلسطینیها نسبت نخواهید داد واینکه اگرناب به قضیه بنگریم و شک نداشتهباشیم درزمان شاه لبنانی و فلسطینی وجود نداشت اما جنایات توسط همین مردمان علیه یکدیگر وجود داشت، ومطمئنا" بازجویان وقضات و آمران هم زبان و همکیش خودت هستند و بهنظر بنده بایستن برایت مسلم باشد که انسان ستیزی درذات هرموجودایرانی ریشه دوانیده است و تفاوتها درداشتن قدرت ویاعدم آن است . منظور از بیان این نکات این است که آیا حوادث بعداز انتخابات وماجرای تجاوزبه کرامت انسانها ازطرف عدهای از مردم ایران علیه دیگری از منزهطلبی شما نسبت به موجود ایرانی نکاسته است که بنا به ادعای سران رژیم تنها 30 درصد نیروی بسیج بکارگرفته شدهبود واگر کل بسیجیان وارد می شدند آیا دختر بکری درتهران می ماند؟ آیا نمونه همچون انسانهای بی رحمی رادردنیا سراغ دارید تا باآنان مقایسه کنید؟ آیا جنایتکاران زاده همین مرزوبوم نیستند وجنایتها توسط فرزندان همین مملکت انجام نمی گیرد؟ می خواهم بگویم ایران وایرانی آن است که هست یعنی دارای ملتی با خصلتی انسان ستیزانه، که باتمام وجود ازحفظ آن چهارچوب مملو از جرم وجنایت دفاع می کنید و ازهمین زاویه وبطور غیر مستقیم به دیکتاتوران خدمت کردهاید؟ آیا می توانید تحمل شنیدن حقیقتی را بنمائید که دریکی ازروستاهای نزدیک یزد ودراوایل دهه هشتاد میلادی اتفاق افتادهبود تا ریشه فرهنگ ایرانی رابهتر بشناسید وبههمین خاطر نوشتن این تراژدی را برای شما لازم می دانم. دردهه هفتاد میلادی خانوادهای از کردهای عراق درنزدیکی آن روستا پناهنده بوده واینک درکشور نروژ زندگی می کنند، درآن ایام خانواده مذکور فرزند چهارساله ای داشته که بسیار ناجوانمردانه و به تلافی کشتهشدن پاسداری از روستای مذکوردرجریان جنگ کردستان بطور وحشیانه توسط اهالی روستا بطور فجیع وباسلاخی نمودن آن طفل معصوم قربانی می گردد. قریب بهسی سال ازآن حادثه می گذرد اما بارها شاهد گریه مادر این طفل معصوم بودهام. بارها خواستهام ایران وایرانی تعریف کنم اما تنها تعریفی که بدان دست یافتهام این است که اگر ایرانی شێعه مذهب نبودند متمدن ترین ملت جهان بهشمار می رفتند. اما...
کوتاه سخن، اینکه همچون جامعه وچهارچوب جغرافیای آن قابل تقدیس نیست کهازطرف شما وهمفکرانتان به ناحق ازآن دفاع می شود بنابراین بازنگری درافکارتان محرز است و امیدوارم عمقی تر جامعه ایران را معالعه نمائید و بجای ترویج بذر درویش منشانه وتهوع آورچون ایران مباد، تن من مباد انسانیت را به نسلهای بعدی نشان دهید.
بااحترام
هادی صوفی زاده
23.09.2009
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید