رفتن به محتوای اصلی

حسن روحانی دروغ می گوید
گفتگو با هاشم خواستار
12.08.2015 - 02:53

 

آقای خواستار بعنوان اولین سوال رویکرد دولت روحانی را در قبال معلمان و مطالباتشان چطور ارزیابی میکنید؟

حرف می زنند اما متاسفانه عمل نکرده اند. سعدی می فرماید: به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست. معلمان منتظر عمل هستند. این صحبتهای مختلفی که می شود را فریب افکار عمومی می دانم تا مردم تصور کنند مشکلات معیشتی معلمان حل شده و حقوقشان بسیار افزایش یافته است. بعد هم همانطور که آقای ظریف اعلام کرد که ما زندانی سیاسی نداریم ما هم می گوییم که این افراد زندانی صنفی هستند. پاسپورت آقای عبدی را در هنگام سفر به کانادا در فرودگاه توقیف می کنند و او هنگام مراجعه به دادگاه برای بررسی علت این اقدام، تفهیم اتهام شده و بازداشت می گردد. این امر نشان می دهد که این مسائل کاملاً صنفی است. حاکمیت نمی تواند تحمل کنند که معلمان خواستار حقوق صنفی خویش باشند و یا کلا دارای صنف باشد و یا تجمع برگزار کند.

 

این اعتراضات را تا چه حد معطوف به نتیجه میدانید؟

این اعتراضات هنوز نتیجه آنی نداده ولی همین که دولت و حاکمیت را به چالش کشیده، خود می تواند فدم مهمی باشد. زمانی که من و سایر 120-130 نفری که دستگیر شده و به پلیس امنیت منتقل شدیم مشاهده کردیم که شخص دادستان شخصاً حضور یافت و در سخنان خود اشاره کرد که خواهر وی نیز معلم است و می داند که حقوقش کافی نیست اما به مانند سایر مقامات همان سخنان تکراری منجلمه پیگیری راه های دیگر غیر از تجمع را پیشنهاد کرد که ما هم اعلام کردیم که همه راه ها را رفته ایم و راه دیگری جز تجمع برایمان باقی نمانده است.

 

اگر برخورد با معلمان را با دولتهای قبل مقایسه کنیم آیا دولت جدید تحمل بیشتری با تجمعات صنفی از خود نشان می دهد و دلیل این گشایش نسبی فضا در دولت فعلی را چه میدانید؟

البته آقای روحانی اعلام کرد که ما اعتراضات معلمان را به رسمیت می شناسیم و اخیراً هم فرمانده نیروی انتظامی گفته بود که ما به خاطر مسائل صنفی کسی را دستگیر نمی کنیم. اما همه می دانند که این حرفها کاملاً دروغ است و هیچ کسی هم باور نمی کند. چه آقای روحانی بگوید و چه فرمانده نیروی انتظامی، باز هم تفاوتی نمی کند. تجمع با اعتراض و اعتصاب تفاوت دارد. تجمع یعنی بدون اینکه معلم از وقت کلاس خود بزند به تجمع می آید در صورتی که در آن ساعت کلاس نداشته باشد و تجمع به هیچ کسی هیچ آسیبی وارد نمی کند. در همین تجمع اخیر تعدادی از همکاران ما را در پلیس امنیت به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. با توجه به اینکه دولت و حاکمیت در ایران جدا از هم هستند، ما نمی دانیم که اینها توسط چه کسانی مورد ضرب و شتم واقع شده اند. دولت می تواند در این خصوص اعلام موضع کند و حق شکایت را برای این افراد محفوظ بدارد که تاکنون چنین نشده است.

 

نقش تشکل صنفی معلمان را در اعتراضات اخیر چطور ارزیابی میکنید؟

می توانم بگویم که جز یکی دو مورد که به صورت خودجوش بود، تمام این اعتراضات شش ماه اخیر به دعوت شورای هماهنگی تشکل های صنفی بوده است. شکی نیست که تشکل های صنفی در سرتاسر دنیا نقش اساسی دارند ولی حاکمیت هم به اینها فشار زیادی وارد می نماید. تمام افرادی که دستگیر می شوند هم از اعضای تشکل ها هستند چرا که حاکمیت اهمیتی به سایرین نمی دهد و آنها را انفرادی می داند ولی اعضای تشکل ها که فعالیت دارند را دستگیر می کند. تشکل ها هم در همه دولتها و جناح های حاکم، اعتراضات و سخنان و خواسته های خویش را بیان کرده و هیچ زمانی کوتاه نیامده است.

 

خواسته معلمان و مطالبات آنها را چیست؟

خواسته های معلمان علاوه بر معیشت که همیشه به نوعی وجود داشته، آزادی همکارانشان هم شامل می شود. خوشبختانه معلمان به درجه ای از فهم و درک سیاسی رسیده اند که می دانند همانطور که ملت هنوز بعد از 109 سال از انقلاب مشروطیت به خواسته هایش نرسیده، معلمان نیز به خواسته های خود نرسیده اند و این نشان می دهد که منافع ملت و معلمان از هم جدا نیست یعنی اگر معلم به حقوقش برسد، ملت به حقوقش رسیده است و بالعکس.

 

این اعتراضات تا چه حد سیاسی است؟

اینها به هیچ عنوان سیاسی نیست اگر چه حاکمیت با تبلیغات تلاش می کند که اعتراضات معلمان را سیاسی جلوه دهد تا با آن برخورد کند. البته معلمان کاملاً بر صنفی بودن حرکت خود آگاه هستند. البته طبیعی است که کسانی که در راس این تشکلات قرار دارند دیدگاه های سیاسی هم دارند چرا که اگر با مسایل سیاسی روز کشور و دنیا آشنا نباشند حاکمیت می تواند آنها را بخرد و نابود کند.

 

بطور خلاصه وضعیت معلمان را بعد از انقلاب چطور ارزیابی میکنید؟

بسیار بدتر شده است. از لحاظ معیشتی بسیار خراب شده است. زمانی که من افسر وظیفه بودم حقوقم معادل 450 دلار بود اما الان بعد از 30 سال و 6 ماه، حقوق من زیر 450 دلار است. یعنی به حقوق یک سرباز قبل از انقلاب نرسیده است. شما می توانید تصور کنید که معلمان در چه وضعیتی قرار دارند.

 

آیا ارتباطی بین تشکل های صنفی معلمان با دیگر تشکل های صنفی در کشور وجود دارد؟

فعلاً ندارد و بسیار پیشنهاد شده که ارتباط برقرار شود. هر چند با فشاری که حاکمیت وارد می آورد به صورت خود به خود به سوی اتحاد پیش می رود. اما در حال حاضر به آن صورتی که ما در کشورهای پیشرفته از نظر دموکراسی مشاهده می کنیم، هنوز در ایران شکل نگرفته ولی مطمئناً با فشار حاکمیت به این سو حرکت خواهیم کرد.

 

با توجه به این تحولات چه راهکارهایی را در مقطع فعلی برای رسیدن معلمان به خواسته ها و مطالباتشان موثر میدانید؟

البته شکی نیست که ما هیچ سهمی از رادیو تلویزیون دولتی نداریم و دوستان فقط از طریق شبکه های اجتماعی مجازی اطلاع رسانی می کنند و فرهنگ کتابخوانی را بسیار گسترش داده اند تا سطح آگاهی و معلومات افراد بالاتر بره. متاسفانه آقایان تحمل دور هم جمع شدن را ندارند و باید هزینه آن را پرداخت. از همین الان خبر دارم که چه اتهاماتی برای آینده به بنده وارد خواهد شد. اما من در راه خود مصمم هستم و به آن ادامه خواهم داد.

 

آیا این فعالیت ها در ایران توسط نهادهای بین المللی رصد و حمایت میشود، بعنوان مثال سندیکای کارگران شرکت واحد عموما از حمایت بین المللی سازمان مرتبط بهره مند میشوند، آیا این حمایت در مورد تشکل های صنفی معلمان در ایران نیز وجود داشته است؟

خوشبختانه بله و روز به روز هم بیشتر می شود. این موضوع را من در جریان هستم. در همین نمونه اخیر از آقای عبدی حمایت بسیار خوبی کردند و همچنین از سایر دوستان. در راس این سازمان ها ای آی یعنی آموزش بین الملل هست. حتی زمانی که بنده زندان بودم نیز به حاکمان جمهوری اسلامی نامه نوشته و خواستار آزادی من شده بودند که واقعاً این حمایتها جای تشکر دارد.

 

در مورد آقای رسول بداقی آیا اطلاع دارید که چرا ایشان با توجه به پایان محکومیت، هنوز آزاد نشده اند؟

قرار است که در اولین ملاقاتی که همسر ایشان خواهند داشت در این خصوص صحبت کنند و اطلاعاتی کسب نمایند اما آنطور که شنیده شده یک پرونده جدید در رابطه با چند شعر و مطلبی که ایشان منتشر کرده بودند، برایش باز کرده اند و با این اقدامات قصد شکستن مقاومت ایشان را دارند که البته تاکنون هیچ کدام از زندانیان منجمله آقای رسول بداقی شکسته نشده اند و این حاکمیت است که شکسته شده است. تا جایی که من می دانم جرم ایشان فقط همان چند شعری است که از زندان بیرون فرستاده اند و کار دیگری نکرده اند اما حاکمیت نمی تواند تحمل کند که یک زندانی از داخل زندان شعر بفرستند. حتی در مورد خود من هم که از زندان تلفن کرده بودم و خندیده بودم و روحیه خوبی داشتم برای آقایان سنگین آمده بود. تا جاییکه دادستان گفته بود من در جریان هستم که “خواستار” پشت تلفن می خندد. یعنی همین خندیدن از پشت تلفن برای این آقایان خیلی سنگین است.

 

ممنون از وقت و فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما سپاسگذارم و امیدوارم که همه زندانیان سیاسی و به خصوص معلمین زندانی ما آزاد بشوند و حاکمیت از این لجبازی دست بردارد. متاسفانه آنها این لجبازی را افتخار می دانند در حالیکه در تمام کشورها قانون را اجرا می کنند و در ایران با این لجبازی ها قانون را زیر پا می گذارند. *

 

 * هاشم خواستار، سخنگوی کانون صنفی معلمان خراسان  و زندانی سیاسی پیشین است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا
برگرفته از:
تارنمای دیدگاه نو

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.