چندی است که جریانهائی از مرتجعان پان ایرانیست (فارس محوران) تغییر تاکتیک دادهاند و با تحریفاتی وانمود میکنند که گویا جنبش مقاومت کردستان در ایران و ترکیه و سوریه هم پیمان آنهاست و در صفّ آنان قرار دارد؛ امری که بیشتر به مزاحی سیاسی میماند تا یک رویکرد جدی و تأثیرگذار در وضعیت کنونی. اینان، با پیشداوریهای عوامانه و مرسومشان در حقّ این و آن ملیّت زیر ستم، تا همین دیروز، پیش از مقاومت اعجاب برانگیز و تجربۀ تاریخساز کوبانی علیه داعش، کُردها را یکجا، مشتی "خرده فرهنگِ" قبیلهگرای عقبمانده میخواندند که ایران و منطقه را به آشوب و تجزیه میکشانند. روشن است است که اینان باوری به آزادی و تکثّرزبانی یا حقوق برابر ملیّت کُرد در ایران ندارند و کماکان خواهان ادامۀ سیاست آسیمیلاسیون زبانی و فرهنگی و هویتی در مورد آنان هستند. آنچه که در این فاصله تغییر کرده است، ادبیّات مزورانه و چاپلوسانۀ آنهاست. آنان به نام "دفاع از تاریخ و هویت ایرانی"، با چربزبانی سیاسی به تکاپو افتاده اند تا (به خیال خود) کُرد و بلوچ (ایرانی) را جذب کنند و آنان را به جبهۀ ستیز با ترک و عرب (انیرانی) کشانند که تلاشی عبث به نظر میرسد. زیرا منافع این جنشها با تاریخ و عوامل ستم ملی در ایران سخت به هم گره خورده است، چنانکه یک ایران انسانی و آزاد نیز، بدون همبستگی با این جنبشهای ضد تبعیض ملی به تصور نیاید. به این واقعیت هم باید توجه داشت که در تاریخ، بافت هیچ جنبش پیشرو و دمکراتیکی آنقدر کامل و منزّه نبوده و نیست که بتوان از همۀ حرکتهای آن دفاع کرد. امکان درغلتیدن به فساد و واپسگرائی در دمکراتیکترین جنبشها همیشه بوده و هست.
از سوی دیگر این مرتجعان آتاتورکیست/پان ترکیست هستند که در شیپور تفرقه و جنگ افروزی میدمند. آنان از ارتش فاشیستی ترکیه دفاع میکنند و از دولت اسلامی و ضدمردمی اردوغان؛ یعنی همان دولتی که در رؤیای احیای امپراتوری عثمانی بسر میبرد و همچنان منکر نسل کشی ارامنه است. فراموش نکردهایم که این اردوغان بود که فرمان سرکوب خونین مخالفان خود را در میدان تقسیم صادر کرد. یاد همبستگی پرشور هزاران تظاهرکنندۀ آزادیخواه و مترقی (روشنفکران، دانشجویان، کارگران و مبارزان کرد) در میدان تقسیم استانبول و تصاویر رویاروئی آنان با پلیس و نظامیان سرکوبگر ترکیه هنوز در اذهان باقی است.
درکنار این "تحرکات" شوم، با مانورهای مأموران (دو جانبه؟) یا شاید برتریطلبان فارس و ترک و کرد هم روبرو هستیم: فارسی که به جلد پان ترکیستها فرو میرود و به عنوان ترک برای فارسها و فارسزبانها شاخه و شانه میکشد، یا شاید ترکی که به جلد "چپ" پان ایرانیست میرود و ترکها را به باد دشنام میگیرد. یا شاید همۀ اینها در کنار هم در تلاشاند. هدف این است که مرز سره و ناسره در دیسکورس مسئلۀ ملی به هم ریزد و جنگ داخلی دست کم در فضای رسانهای آغاز شود. یک رسانۀ جدی و مترقی و دمکراتیک باید در برابر این روشهای ناسالم و توطئهگرانه بایستد و برای مقابله با آن چارهای بیاندیشد. چاره چیست؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید