رفتن به محتوای اصلی

دوگانگی سیاست غرب با بنیادگرایی
26.11.2015 - 21:48

رویداد مرگبار سیزدهم نوامبر پاریس که باعث کشته شدن 129 تن و مجروح شدن 395 تن دیگر گردید، بار دیگر تضاد سیاست دولتمردان غربی با آدم کشان اسلامی را پدیدار ساخت.
تضاد در آن است که هم از تروریست ها و آدم کشان اسلامی مستقیم و غیر مستقیم حمایت می کنند و هم می خواهند در کشورهای شان امنیت و آرامش برقرار باشد.
واقعیت های تاریخی نشان داده که جمع این دو، امکان پذیر نیست.
این نخستین بار نیست که فرانسه و کشورهای بلژیک و دانمارک قربانی عملیات تروریستی می شوند ولی هر بار به جای یافتن راه کارهای درست برخورد با این پدیده خوفناک، اقدام به یافتن راهکارهای موقتی کرده اند.
پدیده تروریست های اسلامی، پس از یورش نظامی روسیه شوروی و اشغال افغانستان توسط آمریکا که می پنداشت با مجهز کردن بنیادگرایان اسلامی قادر به شکست ارتش شوروی در افغانستان خواهد بود، پایه گذاری شد.
بدین سان، گروه تروریستی ای به نام طالبان پدید آمد که اکنون به شاخه های متعددی تقسیم شده و منطقه را به خاک و خون کشاند و امنیت جهان را تهدید می کند. به گفته «بی نظیر بوتو» نخست وزیر فقید پاکستان که قربانی تروریست های اسلامی شد، طالبان را فرمانده های آمریکایی آموزش دادند و جنگ افزار در اختیارشان گذاردند؛ عربستان نیازهای مالی آن ها را برآورده کرد و ارتش پاکستان مأمور رساندن نیروی انسانی به آن ها گردید.
پس از عقب نشینی ارتش شوروی، طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفتند و به نام اسلام و اجرای احکام شریعت به جان مردم بی گناه و بی دفاع افتادند، کشور را به خاک و خون کشیدند و میلیون ها افغانی را آواره سرزمین های دیگر کردند.
جنایت های ضد انسانی و غیر قابل تصور آدم کشان طالبان بر وجدان دولتمردان کشورهای متمدن تأثیر نگذاشت و حمایتی هم از احمد شاه مسعود که در برابر طالبان دلاورانه ایستادگی کرد و شهید شد، به عمل نیامد.
برای به اجرا در آوردن طرح اسلامی کردن کشورهای خاورمیانه و فروپاشی روسیه شوروی، در ایران نیز با به قدرت رساندن روح الله خمینی، نهضت آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران را از راستای درست حرکت آن خارج نمودند و استبداد مذهبی را جایگزین خودکامگی غیر مذهبی کردند.
پس از فروپاشی روسیه شوروی به ظاهر می بایست پشتیبانی و حمایت از بنیادگرایان پایان می‌یافت. اما اینگونه نشد، گویا معماران سیاست خارجی آمریکا و غرب به این نتیجه رسیده اند که استبدادهای مذهبی با بکارگیری زور، بازداشت، شکنجه و اعدام آزادیخواهان، خواهند توانست سال ها پابرجا بمانند و به اربابان خود خدمت نمایند.
اساساً میان خودکامگان و قدرت های چپاولگر جهانی وجه مشترکی وجود دارد. دیکتاتورها برای باقی ماندن در رأس قدرت به حمایت آن ها نیاز دارند و بیگانگان برای تأمین منافع سیاسی و اقتصادی خود و چیرگی بر منطقه به خودکامگان.
با گذشت زمان دیکتاتوری های غیر مذهبی یا با جنگ سرنگون شدند مانند صدام حسین و قذافی و یا جنبش های آزادیخواهان ضد دیکتاتوری مردم آن کشورها به بیراهه کشیده شد و به جای مردم سالاری، اسلام گرایان تندرو به قدرت رسیدند مانند مصر پیش از کودتای نظامیان و ترکیه.
قدرت های غربی برای جابجایی قدرت در این کشورها، از نبود آزادی، وجود فساد و تبعیض و وضعیت نابسامان اقتصادی که پی آمد و بازده کار حکومت های دیکتاتوری است، سود برده با تبلیغات حساب شده و گسترده و دادن وعده آزادی و مردم سالاری بنیان گرایان اسلامی به قدرت رسانند.
در سوریه پس از ناکامی «آرتش آزاد» طرح ایجاد کشور عراق و شامات در دستور کار قرار گرفت انتظار می رفت که با تسلط اسلام گرایان در این دو کشور که اکثریت آن را سنی مذهب ها تشکیل می دادند نوار مذهب شیعه که از ایران تا لبنان امتداد داشت، قطع گردد.
از آن جا که آموزش های فرمانده های غربی و سرازیر شدن دلارهای نفتی کشورهای عربی و یاری رساندن های مستقیم و غیر مستقیم حامیان اسلام گرایان ترک به نتیجه دلخواه نرسید، «دولت اسلامی» موجودیت خود را اعلام کرد و به سرعت بخش های بزرگی از شمال عراق و سوریه را به تسلط خود در آورد و آدم کشان بنیادگرایی که قذافی را در لیبی سرنگون کرده بودند از راه ترکیه وارد سوریه و عراق شدند.
بنا بر گفته «جو بایدن» معاون ریاست جمهور آمریکا، عربستان و قطر میلیون ها دلار در اختیار کسانی قرار دادند که با اسد می جنگیدند و ترکیه نیز برای رساندن نیروهای انسانی و تجهیزات نظامی به آنان یاری رساند.
جنایت های ضد بشری داعش، کشتار مردم بی گناه سوریه و عراق، و سرازیر شدن سیل آوارگان به کشورهای همجوار، بهم ریختگی و شرایط دردناک و ناگواری را پدید آورد و باعث شد که آمریکا و متحدانش تصمیم به سرکوب داعش بگیرند.
ترکیه نیز مرزهای خود را بر روی آوارگانی که قصد رفتن به اروپا دارند گشود و کشورهای اتحاد اروپا را با دشواری های بزرگی رو در رو کرد.
اکنون اسلام گرایان داعش دامنه عملیات تروریستی خود را به اروپا کشانده اند و گهگاه در این کشورها دست به عملیات انتحاری و آدم کشی می زنند.
در چنین شرایط نابسامانی از چند ماه پیش روسیه به درخواست دولت سوریه اقدام به بمباران پایگاه های داعش کرده است. اقدامی که خوشایند آمریکا و قدرت های اروپایی نیست. گویا آن ها هنوز هم به پیروزی اسلام گرایان معتدل – به گفته خودشان- و «آرتش آزاد سوریه» امیدوار هستند.
حدود دو سال پیش هنگامی که موضوع استفاده از بمب های شیمیایی توسط آرتش سوریه – که بعداً روشن شد دروغ بود- مطرح شد و امکان حمله هوایی به آن کشور در دستور کار قدرت های غربی قرار گرفت، رئیس جمهور فرانسه اعلام کرد که به حمایت از «آرتش آزاد»، با سوریه وارد جنگ خواهد شد. با وجود آنکه اکثریت نمایندگان مجلس فرانسه و سناتورها و افکار عمومی مخالف شرکت در جنگ بودند، گفت تصمیم گرفتن پیرامون جنگ از اختیارات رئیس جمهور است.
تنها پس از آنکه مجلس عوام با شرکت انگلستان در جنگ مخالفت کرد، همچنین کنگره آمریکا هم عدم موافقت خود را نشان داد، رئیس جمهور فرانسه از تصمیم خود عدول کرد.
به دلیل پشتیبانی یا دست کم سکوت قدرت های بزرگ غربی نسبت به اسلام گرایان آدم کش توفانی که در خاورمیانه بر پا شده اکنون به اروپا رسیده است.
دنیا دهکده کوچکی شده که اگر در گوشه ای از آن ناامنی وجود داشته باشد، سایر نقاط آن در آرامش و امنیت نخواهند بود.
باید دید دولتمردان قدرت های جهانی تصمیم به پایان بخشیدن به عمر بنیادگرایی که جان میلیون ها انسان بیگناه را گرفته و خواهد گرفت دارند و یا اینکه باز هم در پی یافتن مُسکن ها و درمان های موقت خواهند رفت.
آینده نشان خواهد داد.
_________________
پانوشت:
کسانی که امروز با آن ها در جنگیم 20 سال پیش خودمان به وجود آوردیم. زمانی که در گیر جنگ سرد با شوروی سابق بودیم. شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمی خواستیم شاهد کنترل شوروی بر آسیای میانه باشیم.
رئیس جمهور ریگان با تأیید کنگره به پشتیبانی از ارتش پاکستان پرداخت. بعد هم مجاهدان افغان را به انواع تجهیزات جنگی مجهز کردیم. از عربستان سعودی هم کمک های مالی و انسانی گرفتیم و اجازه دادیم اسلام وهابی در افغانستان رشد کند تا ما بتوانیم شوروی را شکست بدهیم و البته موفق هم شدیم.
شوروی میلیاردها دلار از دست داد و در نهایت امپراتوری آن از هم پاشید. به همین دلیل خیلی ها معتقدند این سرمایه گذاری بدی برای ما نبوده. اما باید مراقب باشیم چون هر چه بکاریم، همان را درو خواهیم کرد.
(هیلاری کلینتون)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.