رفتن به محتوای اصلی

21 میلیون «نه!» به نظام حاکم
28.02.2016 - 23:23

این «نه»-ی 21 میلیونی برای چه داده شد؟
داده شد چون : 
1- قرار نبود مشکل خواسته های صنفی-سیاسی زحمتکشان حل شود
2- قرار نبود تبعیض زنان و ملیتها حل شود.
3- قرار نبود انتصابات به انتخابات آزاد تبدیل شود.
4- قرار نبود زندانیان سیاسی آزاد شوند
5- قرار نبود اعدام یا قتل حکومتی حذف شود.
و دهها و دهها خواست انسانی  و دموکراتیک و عدالت خواهانه ی دیگر تحقق یابد. یا حد اقل راه تلاش برای کسب آنها باز شود.
6- این نه به این خاطر داده شد که « طیفهای مرتجع تنها صندلی ها را بین خود تقسیم کردند» جهت ادامه ی حاکمیت خود.
و برای معشیت 90 درصد مردم فرقی نمیکرد که کدام دست هیولای «مردم و مال مردم خوار» انگشتان بیشتری داشته باشد.

طبق آمار و ارقامی که خود دولت داده تقریبا کمتر از 61 درصد در انتصابات ایران شرکت کردند. رأی حداقل 21 میلیونی مال کسانی ست که نخواسته و نتوانسته اند شرکت کنند. در حقیقت مسابقه یا نبرد بین سه طیف و نه دو گروه بود. از این سه جناح، رأی ندهنده ها  برنده ی مسابقه هستند. این برنده بودن از این لحاظ مهم است که نشان میدهد میتوان در آینده جهت حرکت سیاسی را به سوی «تحریم عمومی» سوق داد و نه باز مثل همیشه به شرکت در انتخاب بین بد و بدتر. چرا که رأی ندهندگان حرف اول را میزنند و ضروریست این جناح در جامعه تقویت شود.
جناحی که گذر از کل سیستم را در نظر دارد. و میخواهد. 

اگر این سیاست نیرو گیرد بخش قابل توجهی از امیدمندان به حکومت به سوی تحریمیها روی خواهند آورد. و میتوان قدمهای واقعی و سازنده برای پس راندن حکومت ارتجاعی برداشت.
و اپوزیسیون دموکرات را به عنوان آلترناتیو عملا شکل داد و مطرح کرد. برای عرض اندام داخلی و جهانی.

اینکار خود اپوزیسیون موجود را نیز در جهت مثبت دگرگون میکند. و مبارزه ی جاری در جامعه را که علیه حکومت هست تقویت خواهد کرد. 
وجود 21 م. نشان میدهد نباید از شرکت کنندگان دنباله روی کرد. این درسی ست که میتوان آموخت. وگرنه رهایی از اسارت هیولای حاکم ممکن نیست.

اگر سیاست « تحریم عمومی» پیش گرفته شود و 21 میلیون به 35- 40 م. برسد میتوان حداقل 3 خواسته ی عاجل روی میز گذاست:
1- آزادی همه ی زندانیان سیاسی
2- پذیرش حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای مخالفان سیاسی نظام حاکم-انتخابات آزاد.
3-پوشش اختیاری 
 در غیر این صورت به پای صندوق ها نمی رویم. 
یک خواست انسانی و اعتراض مدنی و مسالمت آمیز. 

تا دید واکنشهای داخلی و جهانی چه خواهد شد. و تا کجا حکومت میتواند بازی را به تنهایی ادامه دهد. 
با تحریم عمومی و با برنامه و نه مثل حالا خاموش و پراکنده و بی برنامه- میتوان گامهای مهمی برداشت. 
اگر پیشرو پسرو مردم نشود. مثل حالا.

چرایی انتخاب بین بد و بدتر:

با توجه به نتیجه ی انتصابات سه نیروی شرکت کننده:(خامنه یی-روحانی-مستقلها)- که تا کنون 61 در صد یا تقریبا 33 م. عنوان شده ، به خاطر
« بهبود تدریجی اوضاع-ترس ازعواقب رأی ندادن- طرفدار حکومت بودن-و غیره» شرکت کرده اند. و راضی به انتخاب بین بد و بدتر شده اند.

نظام حاکم بر ایران را فاشیستی مینامم چون « پیشوا گرایی، توتالیتاریسم، کنترول همه چیز انسان، مذهب و سیاست ایده لوژیک، نقض آزادی های فردی و اجتماعی،
آدم سازی حکومتی، توسعه طلبی، نیرنگهای توده جذب کن، و غیره از مشخصات 
بارز این حکومت است». 
از خصلتهای حاکمیت فاشیستی- از جمله نظام ایران- آن است که:
1- در مردم ایجاد ترس میکند و از سوی دیگر امید کاذب میدهد. جهت در دست داشتن شان.
2- ترس و احساس عدم امنیت آنها را به سوی امید واهی بهبود تدریجی میکشد.
3- مسئولیت آگانه ی خود را در برابر نفی شرایط فاشیستی حاکم فراموش میکنند. چون خود را تنها می یابند.
4- بر این اساس به انتخاب بین بد و بدتر جهت زنده مان و اندک بهبودی وضع خود تن در میدهند. که عملا هم مشکلی را برایشان حل نمیکند.

این پروسه بین بخش اعظم طبقه ی متوسط -که محافظه کار است -جریان مییابد.
اما بخش بیشتر زحمتکشان جامعه،  بخصوص لایه ی آگاه،  تسلیم این «پروسه ی امید کاذب در توتالیتاریسم »  نمیشود. 
یا جمعی اعتراض میکند و اگر هم نشد فردی فحش به شرایط بد و حکومتیان میدهد. اما به امید واهی دل نمی بندد. زیرا به تجربه دریافته که بی نتیجه است.
وجود این 21 م. باید نیروی پیشرو جامعه را عمیقا به فکر وادارد تا سیاستی پیش گیرد که بخش بیشر طبقه ی متوسط را -که به امید واهی دگردیسی حکومت دلبسته- به سوی این 21 و22م. بکشد. و باسیاستهایی پراکندگی را به همبستگی تبدیل کند.

این هیولای حاکم کیست و چیست؟
بعد از سال 57 « سرمایه داران کوچک با تاجران بازار و لایه ی اجتماعی روحانیت» اتحاد کردند که « سود کار تجارت وخدمات- پول نفت و معادن- بهره کشی از زحمتکشان» را به عنوان «طبقه ی سرمایه دار جدید و وابسته به نظام جهانی بهره کشی»، خود تصاحب کنند. آنان به هدف خود با ایده لوژی « اسلامیسم و خمینیسم» دست یافتند. و نظامی برپا ساختند که چون هیولایی با دست و پا و چشم میلیونی همه چیز کشور و مردم را در چنگال خود گرفته است. 
انتظار بهبود شرایط زندگی مردم از این هیولا خود فریبی و دگرفریبی ست. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.