رفتن به محتوای اصلی

چشم انداز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ در امریکا
15.03.2016 - 11:25

طبق قانون اساسی امریکا  انتخاب رئیس جمهور این کشور توسط الکترال کالج صورت میگیرد. شوربختانه آرای مردم تنها برای متقاعد کردن نمایندگان الکترال کالج است تا به سمت غالب رای دهند. در حقیقت روند الکترال کالج میانگیری است بین انتخاب رئیس جمهور توسط رأی گیری در کنگره امریکا و انتخاب رئیس جمهور توسط رأی شهروندان واجد شرایط. الکترال کالج از ۵۳۸ الکتور(تعداد کل نمایندگان در کنگره) تشکیل شده است. برای انتخاب رئیس جمهور به اکثریت ۲۷۰ رأی الکترال نیاز است. البته برای برگزاری این دوره نهایی انتخابات ریاست جمهوری که عمدتا بین دو کاندیدای حزب دمکرات و جمهوری خواه انجام میگیرد ابتدا لازم است که هر حزب, پس از پایان دوره  مقدماتی مبارزات انتخاباتی میان کاندیداها, نامزد منتخب خود را برای احراز پست ریاست جمهوری کشوراعلام نمایند.

 

دلیگیت ها یا نمایندگان احزاب

دو نوع دلیگیت (نماینده حزبی) وجود دارد, التزامی, که وابسته به آرا  مردم به کاندید ریاست جهموری است, وغیر التزامی (سوپر دلیگیت یا ابر نماینده حزبی)  که هیچ  گونه تعهدی نسبت به کاندیدا ها و میزان رای مردم به آنها ندارد و آزاد هستند که هر کاندیدایی را طبق میل خود در هر زمان  مورد حمایت و یا رد  قرار دهند. دلیگیت های التزامی درخلال کنوانسیون حزبی, از میان رهبران فعلی و قدیمی حزب  و یا از مقامات سیاسی منتخب ایالتی, و یا از اشخاصی که دارای وابستگی سیاسی و یا شخصی با کاندیدای ریاست جهموری بوده ند, انتخاب میشوند.  دلیگیت های غیر التزامی (سوپر دلیگیت ها) از مقامات بالا رتبه و شخصیت های برجسته سیاسی همچون رهبران قدیمی احزاب, اعضای سابق کنگره,  فرماندهان ایالتی پیشین, رئیس جمهوران و معاونین رئیس جمهوران گذشته, و غیره میباشند که بصورت خود کار (و نه گزینشی) در این پست قرار میگیرند.

 

کاندیداهای ریاست جمهوری چگونه دلیگیت ها را کسب میکنند؟

برنده نامزدی ریاست جمهوری در هر حزب نهایتا توسط رای مردم مشخص نمیگردد بلکه از طریق تعداد دلیگیت های بدست آمده برای هر کاندید تعین میگردد. کنوانسیون حزب جمهوری خواه مجموعا دارای ۲۴۷۲ دلیگیت (ملتزم و غیر ملتزم) است, نامزد برنده این  حزب نیاز به کسب حداقل ۱۲۳۷ دلیگیت دارد. کنوانسیون حزب دمکرات جمعا  دارای ۴۷۶۳ دلیگیت (ملتزم و غیر ملتزم) بوده و نامزد برنده این حزب بایستی قادر به کسب حداقل ۲۳۸۲ دلیگیت باشد. روند کسب دلیگیت های  ملتزم بدین صورت است که به هر ایالت, فهرستی ازاین نمایندگان ملتزم, بر اساس سهمیه الکترو کالج آن ایالت اختصاص داده میشود.  در روز انتخابات مقدماتی, رأی دهندگان در آن ایالت, با رای دادن به کاندید های ریاست جمهوری  مورد انتخاب خود در واقع تعداد نمایندگان ملتزم به هر کاندیدا را مشخص میکنند, بعبارت دیگر تعداد نمایندگان سهمیه آن ایالت  به نسبت میزان رای داده شده به کاندیدا ها بین آنها تقسیم میگردد.

 

 سوپر دلیگیت ها یا نمایندگان غیر متعهد  بیشتر در حزب دمکرات که تعداد آنها فراوان هستند  ریشه دارد تا حزب جمهوری خواه که تعداد آنها به سه نماینده در هر ایالت منوط میشود, آنها میتوانند در میزان رای کسب شده توسط کاندیدا ها دخالت کنند. یک انتقاد رایج این است که این ابر نمایندگان بطور بالقوه  میتوانند نتایج انتخابات را به نفع  نامزدی که اکثریت آرا را کسب نکرده نوسان  دهند. درانتخابات مقدماتی  ریاست جمهوری ۲۰۱۶, قبل از آنکه انتخابات شروع گردد, کاندیدای حزب دمکرات, هیلری کلینتون, توانست تعداد ۳۶۲ دلیگیت را از طریق حمایت همین سوپر دلیگیت ها کسب نماید. بعبارت دیگر او مسابقه انتخاباتی را با ۳۶۲ دلیگیت در دست شروع کرد در حالیکه رقیب انتخاباتی وی, سناتوربرنی ساندرز, با تعداد صفر دلیگیت مسابقه انتخابتی را آغاز نمود.  در وضعیت کنونی هیلری کلینتون با داشتن مجموع  دلیگیت های بیشتر, در این رقابت از برنی ساندرز جلوتر میباشد. در حزب جمهوری خواهان, دانالد ترامپ با کسب بالاترین تعداد دلیگیت های ملتزم در ایالت های مختلف  پیشتاز مبارزات و سناتور تد کروز با فاصله کمی او را دنبال میکند. سناتورمارکو روبیو و فرماندار جان کیسیک با داشتن تعداد کمتری از دلیگیت ها بترتیب نفرات بعدی این رقابت هستند.

 

 از عوامل تعین کننده دیگر در نتایج انتخابات میتوان از کمیته ها و گروهای سیاسی تحت عناوین  پک ها و سوپر پک ها نام برد که وظیفه جذب سرمایه  و جمع آوری کمک های مالی از لابی های  کمپانی ها, بانکداران, و کارتل های مختلف  جهت حمایت از کاندیدای خاصی را به عهده دارند, وبدین وسیله میتوانند در روند انتخابات و نتایج آن رل مهمی را داشته باشند. رسانه ها هم از این قاعده مستثنی نبوده و با ارائه  مصاحبه ها و آنالیز های سیاسی مهندسی شده و استفاده از آگهی های مثبت و منفی, میتوانند نقش تعین کننده ای درهدایت رای مردم به طرف کاندیدای ویژه ای داشته باشند.

 

ویژگی های سیاسی و شخصیتی کاندیداهای ریاست جمهوری ۲۰۱۶

در حزب دمکرات, هیلری کلینتون در سالهای خدمت خود بعنوان  وزیر امور خارجه و سناتور از ایالت نیو یورک,  مرتکب اشتباهات فراوان شده است, که از مهمترین آنها رای مثبت وی به  جنگ عراق بر پایه سلاح کشتار جمعی که وجود خارجی نداشت, حمله هوایی امریکا به لیبی و رها کردن کشور پس از سقوط قذافی که موجب رشد گروه داعش در آن کشور گردید, عدم تصمیمگیری به موقع برای نجات دیپلمات های آمریکایی در بن غازی که موجب مرگ سفیر امریکا و کارمندان آن شد, استفاده از ایمیل های شخصی برای ارسال اطلاعات محرمانه دولتی که میتوانست موجبات  بخطر انداختن امنیت کشور را فراهم سازد, وغیره.  مردم امریکا به لحاظ اشتباهات فراوان وی در سرویس های خدماتی اش به اواعتماد کافی ندارند. با این وجود  سوپر دلیگیت ها و سوپر پک ها با حمایت  سیاسی و مالی خود میتوانند او را نهایتا به ریاست جمهوری امریکا برسانند.

 

برنی ساندرز کاندید دیگر ریاست جمهوری از حزب دمکرات, یک سناتور از ایالت ورمانت است.  در حقیقت او تنها عضو سنای امریکا ست که بمدت طولانی بعنوان  سناتور مستقل عمل کرده ولی از سال ۲۰۱۵ که وارد مسابقات انتخاباتی ریاست جمهوری شد عضویت حزب دمکرات را پذیرفت. او از همان جوانی فعال حقوق مدنی و سازمان دهنده کنگره برابری نژادی بوده است. در سنای امریکا  او بعنوان صدای رفاه کارکنان, نابرابری درآمد, بهداشت جهانی, مرخصی والدین, اصلاحات امورکمپین های مالی, گرم شدن کره زمین, حقوق دگرباشان جنسی, و غیره شهرت یافته است.ساندرز معتقد است زمان آن رسیده که یک انقلاب سیاسی در امریکا رخ دهد, او میگوید که اگر مردم بر خیزند  میتواند رهبری چنین انقلابی را بعهده گیرد. در آمار منتشر شده آمده است که  مردم با امتیاز ۳۲% بیشتر نسبت به هیلری کلینتون به او اعتماد دارند. ساندرز توانسته است که موج عظیمی از توده مردم بویژه از نسل جوان را به دنبال خود به حرکت در آورد. او وعده  بهداشت و تحصیلات رایگان تا رده دانشگاهی برای همه را میدهد. او میگوید که با بستن مالیات به جامعه ۱% ثروتمند کشور میتواند بسیاری از سرویس های خدماتی را بطور مجانی در اختیار عموم قرار داد. او معتقد است که بجای زندان باید مدرسه ساخت. او هیچ گونه موافقتنامه تجارت آزاد را پشتیبانی نمیکند و عقیده دارد که معامله تجارتی مشارکت ترانس-پاسیفیک (تی.پی.پی.) منجر به از دست دادن ۳ میلیون شغل در امریکا شده است. 

 

در حزب جمهوری خواه, دانالد ترامپ کاندید پیشتاز مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری است. هر چند او خود را از حزب جمهوری خواهان میداند ولی رهبری حزب, او را یک شخص پایبند به اصول و بدعت محافظه کاری حزب نمیشناسد بلکه فردی خارجی نسبت به هسته مرکزی حزب میداند. آمریکایی ها تا کنون دانالد ترامپ را بعنوان تاجرو یک شومن تلویزیونی میشناخته اند, ولی این روزها همه جا از او بعنوان یک قلدر تشنه پول, یک کلابردار,و یک خیانکار به کسانی که به او اعتماد کرده اند یاد میشود.  دانشجویان  دانشگاه ترامپ  طرح دعوی کلاهبرداری و مدیریت غیر قانونی و جعلی علیه او به دادگاه نیویورک میبرند, یک زن از کمپانی مورتگیج ترامپ در دادگاه عالی نیو یورک شکایت میکند و قاضی دادگاه  به ترامپ دستور میدهد  که غرامت حدود ۳۰۰ هزار دلار را به شاکی بپردازد, کازینوهای ترامپ ورشکست میشوند و سرمایه گزاران کازینو مورد خیانت واقع میگردند, او به همسر اولش خیانت کرده  و رابطه نامشروع رسوا آمیز با مارلا مایپلس برقرار میسازد,  ترامپ با کانگسترمشهور نیو جرسی رابرت لیبوتی  که با رهبر فوت شده مافیا ارتباط داشت رابطه طولانی  بر قرار میکند, و داستان ادامه دارد ......  . دلیل آنکه ترامپ توانسته است حرکت گسترده ای از توده مردم را در سراسر امریکا بوجود آورد آنستکه مردم از سیاسیون واشنگتن و ناکار آمدی آنها, در هر دو جبهه کاخ سفید و کنگره, خسته و خشمگین شده اند و برای یک تغیر واقعی آماده اند, منتها میخواند که این تغیر را توسط افراد خارج از دایره  سیاسیون واشنگتن انجام دهند, و ترامپ در زمان مناسب در دسترس آنها است. اقصاد برای قشر بزرگی از مردم امریکا که شغل خود را از دست داده اند دلیل اصلی دیگری است که به ترامپ روی آورده اند, آنها امید دارند که این بازرگان که در معامله گری و معامله پذیری مشهور است بتواند وضع مالی نابسامان آنها را سامان بخشد.

 

ترامپ در نطق های انتخاباتی نیز از فریب مردم دست بر نمیدارد, در جایی به مردم میگوید که او میدید که بحران مورتگیج سال ۲۰۰۸  در پیش است و در آنزمان در اینمورد به مردم اخطار میداده است. در حالیکه این خلاف واقیعت است, ترامپ کمپانی مرتگیج خود را در سال ۲۰۰۶ باز کرد, او در آنزمان در مصاحبه ای با تلویزیون  سی.ان.بی.سی. گفته بود که زمان بسیار خوبی است برای شروع کمپانی مورتگیج,  بازار املاک و مستغلات برای زمان بسیار طولانی  قوی خواهد ماند. حقیقت امر آنستکه  ترامپ با وجود تجربیاتش در انجام معاملات,  نتوانست در برابر سقوط بازار املاک و مستغلات مقابله کند, او در حالیکه قادر به پرداخت وام بیش از دو بیلیون دلاری کمپانی املاک  خود نبود  با ورشکستگی روبرو گشت و  کنترل بعضی از مستغلات خود را به بانک های طلبکار از دست داد, وی مجبور گشت که قسمتی از امپراتوری خود را صرف بازسازی  بدهی های خود کند و از جمله شرکت هواپیمای ترامپ را بفروشد. دارائی های او از ۱.۷ بیلیون دلار به زیر یک بیلیون دلار کاهش یافت.

 

 درنطق های دیگرش ترامپ از سرمایگزارانی که کمپانی های خود را به خارج از امریکا برده اند ایراد گرفته و به مردم امریکا وعده میدهد که آنها را به مجبور به برگشت به امریکا میکند تا از رشد بیکاری در کشور جلوگیری شود, این در حالیست که  طبق آنالیز پروفسور تجارت دانشگاه هاروارد روبرت لورنس که در "سی.ان.ان. مونی" منعکس یافته بعضی از محصولات پوشاکی ممتاز ترامپ از قبیل لباس و پیراهن و کروات های  ویژه در چین و بنگلادش ساخته  میشوند, در این گزارش همچنین آمده است که حدود ۸۰۰ مورد از محصولات کمپانی مد ایوانکا, دختر ترامپ, از قبیل کفش, کیف زنانه, و شال گردن و غیره  در خارج از امریکا ساخته میشوند.

  

ترامپ به مردم دروغ میگوید, کمپین ترامپ پر از وعده های تو خالی است. ترامپ صفات  منفی بیشماری دارد ولی هیچ کدام از این خصوصیات منفی وی مرا باندازه صفت خوب او نگران نمیکند, فروزه "معامله گری" و "معامله پذیری".  او تنها یک بازرگان نیست بلکه او بازرگان هم فکر میکند, بعبارت دیگر اوهمه  مسائل را بدید یک معامله مینگرد, فرق نمیکند که مسائل چه هستند, اقصادی هستند یا اجتماعی یا سیاسی یا فرهنگی, برای او همگی بسان یک معامله تجارتی بشمار میآیند, و راه حلش برای همه آنها سود دهی آنهاست. در فردای ریاست جمهوری ترامپ, این ویژگی او بکارش میآید و با دیکتاتورها و تروریست های اسلامی  معامله خواهد کرد, با آخوند های ایران کنار خواهد آمد چون برای او حقوق بشر نیز قابل معامله است, ملایان که سهل است او با داعش هم معامله خواهد کرد.

 

در حزب جمهوری خواه بعد از ترامپ,  کاندیدای ریاست جهموری بعدی که تا امروز بیشترین دلیگیت ها را کسب  کرده, تد کروز, سناتورازایالت تکزاس است, وی شانس آن را دارد که بتواند ترامپ را شکست دهد. کروز حقوق دان فارق التحصیل از دانشگاه هاروارد  است. او مورد حمایت گروه پارتی چای, حزب سیاسی منشعب ازحزب جمهوری خواه و جنبش محافظه کاران معترض به دولت فدرال, میباشد.  کروز یک محافظه کار قوی وقوانین سقط جنین را تنها در مواردی که حاملگی جان مادر را تهدید میکند روا میداند. او مخالف ازدواج افراد همجنس بوده ولی عقیده دارد که مشروعیت این کار را به عهده تصمیم گیری هرایالت قرار میدهد. کروز حامی حقوق حمل اسلحه ومخالف قانون مراقبت بهداشتی اوباما است و از قانونی که آنرا لغو میکند حمایت میکند. او موضع سختگیرانه ای  در برابر موضوع  مهاجرت اتخاذ کرده و مدافع آزادی تجارت است. کروز اعلام کرده  که اگر به ریاست جمهوری امریکا برسد اداره مالیاتی ای.آر.اس. را از بین خواهد برد و بجای آن یک سیستم مالیاتی با نرخ نهائی ثابت را جانشنین میکند. او همچنین ادامه میدهد که نه تنها اداره مالیاتی کنونی را حذف میکند بلکه قول میدهد که چهار دپارتمان دیگر دولتی, انرژی, آموزش و پرورش , بازرگانی, و مسکن را نیز تعطیل نماید, او عقیده دارد که  دولت فدرال باید کوچک شود و کارهای ایالت ها باید بدست ایالت ها سپرده شود. در امور خارجی, بطور مکرر سیاست اوباما را, بخصوص  در باره سوریه و ایران, مورد انتقاد شدید خود قرار داده است, موضع او در برابر مبارزه با تروریست های اسلامی بسیار سخت و محکم است, او در نطق های مبارزاتی خود بارها گفته  که قرارداد اتمی اوباما و جهان با ایران را پاره خواهد کرد و تعرض منطقه ای ملایان را تحمل نخواهد کرد.

 

سرانجام رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۱۶و کنوانسیون واسطه

در مبارزات انتخابآتی حزب دمکرات مسئله غامضی پیش نخواهد آمد, یکی از دو کاندید نهایتا نامزد حزب خواهند شد. با در نظر گرفتن این نکته که هیلری کلینتون حمایت سوپر دلیگیت ها را از آن خود کرده و میکند, میتوان پیش بینی کرد که احتمالا او نامزد حزب دمکرات خواهد شد. هر چند عمل سوپردلیگیت ها غیر دمکراتیک بشمار میآید, ولی میتوان آنرا جزء محصولات جانبی یک جامعه کاپیتالیستی نا منظم دانست.

 

چشم انداز مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ در حزب جمهوری خواه  خالی از اشکال نبوده  و نوید یک  بحران در پیش را میدهد. نکته در اینجاست که یک مبارز خارج از هسته حزب, ترامپ, پیشتاز رقابت ها شده است و بیم آن میرود که نامزد حزب گردد. و هسته مرکزی حزب از این مسئله نگران است. نگرانی حزب به دو لحاظ است, اول آنکه  اگر ترامپ نامزدی حزب را بدست آورد طبق آمار گرفته شده,  در رقابت با نامزد حزب دمکرات, چه هیلری کلینتون باشد و چه برنی ساندرز,  شکست خواهد خورد, و برای حداقل چهار سال دیگر امریکا شاهد ادامه همان سیاست های اوباما خواهد بود. دوم آنکه  اگر ترامپ موفق شود رئیس جمهور امریکا شود روند محافظه کارانه پیش از یک و نیم قرن حزب جمهوری خواه دچار تحول و تغیر خواهد شد. البته کاندید دیگری هم که از هسته مرکزی حزب خارج است و بیشتر او را از حزب منشعب شده جمهوری خواه, حزب  چای,  میدانند توانسته است که فاصله نزدیک خود را با پیشتاز مبارزات حفظ نماید, و امید میرود که بتواند ترامپ را  شکست دهد. اما هسته مرکزی حزب با او هم مسئله دارد, چون بارها مورد انتقاد و اعتراض وی, در باب نا کارآمدی حزب, قرار گرفته است. با این وجود در صورتیکه او بتواند تعداد دلیگیت های لازم برای نامزد شدن در حزب را بدست آورد رهبری حزب چاره ای جز پذیرش نامزدی او را نخواهد داشت. در حال حاضر رهبران حزب و اعضای مرکزی آن در تلاش آنند که جلوی پیشرفت مبارزاتی ترامپ را بگیرند. آنها از دو طریق عمل میکنند, اول با  آگاه کردن مردم نسبت به حقیقت آنچه که در پشت ماسک ترامپ پنهان شده است و برملا کردن ماهیت واقعی اوتا بلکه بتوانند مردم را از رای دادن به او مأیوس نمایند, دوم با ترفیع و ترویج کار مبارزاتی کاندیداهای محافظه کار, همچون مارکو روبیو و جان کیسیک برای کمک به آنان در کسب تعداد بیشتری از دلیگیت ها. هر چند این دو کاندیدا شانس زیادی برای  پیشرفت در مبارزه انتخاباتی ندارند لیکن آنها با ماندگار بودنشان  در این مبارزه میتوانند با گرفتن تعداد اندکی از دیلیگیت ها در ایالت های مختلف از توان و قدرت ترامپ برای بدست آوردن ۱۲۳۷ دلییگیت لازم برای نامزدی حزب جلوگیری نمایند. عیب این کار اینستکه تا زمانی که این دو کاندیدا در مبارزه انتخاباتی ماندگار هستند شانس تد کروز را برای دریافت تعداد بیشتر دلیگیت ها  کمتر میکنند.

 

بدین ترتیب, سرانجام مبارزات انتخاباتی حزب جهموری خواه نمیتواند همچون بسان آنچه که در حزب دمکرات پیش میرود باشد. هر چند دیر یا زود این مبارزه به رقابت انتخاباتی میان دو کاندیدا, ترامپ و کروز, منجر میگردد لیکن طبق روند جریانات انتخاباتی در حال وقوع, به احتمال قوی در انتهای مبارزه, قبل از رای نهایی در کنوانسیون نامزدی حزب, هیچ یک از این دو کاندیدا موفق به اخذ تعداد لازم دلیگیت برای کسب مقام نامزدی حزب نخواهند شد. در آنصورت است که سرنوشت این انتخابات در کنوانسیون رقابت, و یا کنوانسیون واسطه, و بعبارتی کنوانسیون باز, تعین میگردد. میتوان گفت که این تنها سناریوی مهندسی شده هسته مرکزی حزب است که میتواند ترامپ را بازنده نامزدی کند. در این کنوانسیون تمام دلیگیت های ملتزم و غیر ملتزم حضور پیدا میکنند, همگی دلیگیت های ملتزم که متهعد کاندیدا ها شده بودند از عهد خود آزاد میگردند (تعداد دلیگیت های هر کاندیدا صفر میشود), و قادر خواهند شد که پیمان خود را به کاندیدای دیگر تغیر دهند. سوپر دلیگیت ها مطابق عرف میتوانند رای  خود را نگهدارند و یا تغیر دهند. رای گیری شروع میشود و امید آنستکه رای گیری مرحله اول منجر به اکثریت آرای لازم برای نامزدی یک کاندیدا گردد, درغیر اینصورت رای گیری به مراحل دوم و بعد از آن کشانده میشود تا بدانجا که نامزدی یک کاندیدا مشخص گردد. آخرین کنوانسیون واسطه نامزد ریاست جمهوری در حزب جمهوری خواه در سال ۱۹۴۸ و در حزب دمکرات در سال ۱۹۵۲ صورت گرفت. همه شواهد گواه آنست که پس از گذشت بیش از شش دهه انتخابات امسال هم به کنوانسیون واسطه کشانده خواهد شد, بیشک حزب جمهوری خواه در صدد آن خواهد بود که  شخص دیگری را بجای ترامپ, به احتمال قوی سناتور تد کروز, بعنوان نامزدی حزب معرفی کند, ولی تا چه حد میتواند در اینکار موفق شود, آینده نزدیک نشان خواهد داد.

 

منصور راستانی,  پی.اچ.دی.

چهاردهم  مارچ, ۲۰۱۶

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.