رفتن به محتوای اصلی

پسا انتخابات ؛ ریزش و تشتت در اردوی ولی فقیه « بخش پایانی »
13.04.2016 - 08:39

آیا جنگ باندها ؛ به حذف رفسنجانی منجر میشود ؟!

 

 

در بخش دوم مقاله به یکی از پیامدهای انتخابات 7 اسفند یعنی ؛ تشدید جنگ و دعوای جناح های رژیم اشاره کردم و نوشتم بعد انتخابات 7 اسفند و شکست خفت بار ولی فقیه ؛ جنگ میان باندها و جناح های رژیم بر سر تصاحب هژمونی نظام و این بار با محمل " برجام " 2 ؛ شدت گرفته و ارد مرحله تهدید و هشدار شده است . ...... اکنون ادامه مقاله

دوم ــ نارضایتی سپاه از کاهش سهمیه:

بعد از اعلام نتایج دور اول انتخابات و شکستِ کیفی باند ولی فقیه و البته پیروزی عددیِ ناپلئونیِ باند رفسنجانی ـ روحانی ؛ برای هر دو باند نظام حیاتی است که در دور دوم انتخابات همه کرسیهای باقیمانده مجلس را صاحب شوند . بهمین خاطر جنگ و دعوای بیشتری میان باندهای نظام در پیش خواهد بود . البته تا همینجای کار هم ؛ توازن قدرت بعد از انتخابات بهر میزانی هم که به نفع باند هاشمی ـ روحانی چرخیده باشد ؛ طبیعی است که  باند و یا باندهای قدرت از جمله سپاه پاسداران ؛ مقداری از سهام خود را از دست خواهند داد و بناچار مجبور خواهند بود که خود را برای رویاروئی و کارشکنی در کار باند پیروز ــ دولت حسن روحانی ــ آماده کنند .

اما جنگ کنونی باندها ؛ پس از به پایان رسیدن انتخابات و تعیین تکلیف شدن سهام قدرت میان جناحها در مجلس و خبرگان آخوندی این بار ؛ بر سر تقسیم سهم و منافع اقتصادی هر یک از آنها ؛ ادامه خواهد یافت . آشکارترین نمود این میدانِ جنگِ جدید که از هم اکنون ظاهر گشته است ؛ حملات سرکردگان نظامی و دار و دسته امنیتی نظام ؛ علیه باند رفسنجانی و دولت روحانی میباشد .

موضع گیریهای تاکنونی سپاه پاسداران در برابر نتایج انتخابات ؛ نارضایتی شدید آنها از نتایج انتخابات را بازتاب میدهد . هدف از این موضع گیریها ــ تهدید و هشدارها و حتی تحریکات موشکی اخیر ــ ؛ علاوه بر پاسداری از غنائم و ثروتی که تا بحال بدست آورده اند ؛ هشدار به باند روحانی برای شراکت در منافع اقتصادی پس از تحریم است . وسوسه دسترسی به بازار جهانی و دست بردن در کاسه سرمایه گذاریهای خارجی ؛ لقمه کوچکی نیست که برای سپاه قابل اغماض و چشم پوشی باشد .

اما سپاه پاسداران در اجرای نیاتِ طمع ورزانهِ مشارکت در سرمایه گذاری خارجی ؛ قطعا" با مخالفت جدی باند رفسنجانی و روحانی که همه تخم مرغ هایشان را در سبد تعامل و رابطه با جهان بخصوص غرب و امریکا گذاشته اند مواجه خواهد شد . زیرا با ورود سپاه پاسداران به عرصه اقتصادی کشور ؛ نگرانی و بی اعتمادی طرفهای خارجی نسبت به سیاست حاکمان ایران در نظام جهانی ؛ افزایش خواهد یافت و از تمایل آنها برای سرمایه گذاری و کار با ایران خواهد کاست .

بنابراین میتوان از هم اکنون پیش بینی نمود که منافع سپاه پاسداران و دولت روحانی با شدتی بسیار بیشتر از گذشته روی در روی هم قرار خواهد گرفت و بر شدت جنگ میان آنها افزوده خواهد شد .

 

سوم ــ شکاف در حوزه علمیه قم ؛ مهمترین پشتوانه دینی خامنه ای :

بعد از انتخابات علاوه بر حملات باندها بیکدیگر ؛ شاهد حملات و انتقادات درونی افراد باند اصولگرای وابسته به ولی فقیه بهمدیگر هم بودیم که گویای تشتت درونی این باند ؛ در اثر شکست آنها در انتخابات میباشد . یعنی نتایج انتخابات نه تنها بر شدت جنگ میان دو باند اصلی رٍژیم افزوده است بلکه در درون باند ولی فقیه هم ؛ در هم ریختگی و تشتت ایجاد کرده است .

تعدادی از مراجع و روحانیون ارشد حوزه که از گذشته ؛ بالقوه با خامنه ای مخالف بودند پس از اعلام نتایج انتخابات ؛ مخالفت خود را علنی ساختند . رفسنجانی با تماس و رایزنی با این دسته از مراجع ــ در جریان رد صلاحیت گسترده کاندیداها ــ ؛ مخالفت بالقوه آنان را به فعل در آورده و فعال نمود .

بعد از رد صلاحیت حسن خمینی ؛ این دسته از روحانیون که از قبل هم ؛ زخمدار خامنه ای بودند بیش از پیش علیه خامنه ای بر انگیخته شدند . بعد از انتخابات و با شکست سنگین خامنه ای ؛ رفسنجانی و روحانی برای ؛ بهره برداری از موقعیت جدیدِ خود ؛ برای جلب عناصر ریزشی باندِ ولی فقیه و از جمله این دسته از روحانیون ؛ بطرف خودشان برنامه ریزی کرده و میکنند . از جمله اقدامات رفسنجانی سفر او  به همراه حسن خمینی به مشهد بود که به منظور یار کشی در میان آخوندهای حوزه و بالا بردن موقعیت باندش در مجلس و خبرگان آخوندی صورت گرفت .

بدنبال رویگردانی مراجع و روحانیون حوزه از ولی فقیه ؛  وی سراسیمه به شهر قم رفت و در دیدار با روحانیون حوزه از آنهاخواست " حوزه ها باید انقلابی بمانند " یعنی از وی حمایت کنند . آخوند محمدی گلپایگانی ؛ رئیس دفتر خامنه ای با ابراز نگرانی از وضعیت حوزه ها گفت " ..... دشمن اقدام به آدم سازی میکند و افرادی را پرورش میدهد که عمل و رفتارشان با انقلاب سازگارنیست . حوزه علمیه ستون انقلاب است و نباید اجازه بدهیم که این ستون محکم و استوار ؛ آسیب ببیند " .

از عناصر ریزیشی نظام میتوان به استعفای سخنگوی شورای نگهبان ــ نجات الله ابراهیمیان ــ اشاره کرد . شورای نگهبان در این سالیان مهمترین ابزار سلطه و سبقت ولی فقیه بر رقیبانش بوده است . بعد از انتخابات 7 اسفند ؛ سخنگوی آن با ابراز نارضایتی از عملکرد شورا و رئیس آن جنتی ؛ استعفا داده و کاملا" در موضع باند رفسنجانی قرار گرفته و زیر آب این شورا را ؛ بر ضد ولی فقیه زده است .

همچنین آیت الله علوی گرگانی ؛ آیت الله صافی گلپایگانی و آیت الله محفوظی ــ از بزرگترین مراجع شیعه در ایران ــ در مخالفت با رد صلاحیت حسن خمینی بدستور ولی فقیه ؛ به خانه وی رفته و از او دلداری کرده و بر مرجعیت او مهر تائید گذاشته اند و همچنین آیت الله غروی و آیت الله هاشمی با لگد زدن به ولی فقیه ؛ طی یک موضعگیری مستقیما" از هاشمی رفسنجانی پشتیبانی کردند . این نمونه ها نشان میدهد که شکافی که در رأس هرم قدرت میان خامنه ای و رفسنجانی وجود دارد ؛ اکنون دیگر بدرون مهمترین نهادهای وابسته به ولی فقیه و بدرون دستگاه رهبری هم نفوذ کرده است .

 

ج ــ تضعیف و ناتوانی کلیت نظام :

اگر چه به لحاظ سیاسی در این مرحله ؛ باند رفسنجانی ـ روحانی برنده نسبی انتخابات 7 اسفند بوده اند و در تعادل قوای درونی نظام ؛ در مقابل باند ولی فقیه بالا کشیده اند . اما باید ببینیم از این برد چه نفعی عاید کل نظام میشود . آیا برد جناح باصطلاح معتدل نظام ــ باند رفسنجانی ؛ روحانی ــ به حل بحرانهای گریبانگیر نظام و حل مشکلات عدیده ای که در مسیر خروج از بحرانها وجود دارد ؛ به نظام کمک خواهد کرد یا نه ؟

قبل از هر چیز روشن است ؛ از آنجا که هیچیک از جناحهای رژیم نتوانسته است  ؛ به پیروزی مطلق برسد و قدرت را از آن خود کند ؛ جنگ جناحهای رژیم کماکان با شدت ادامه خواهد داشت . از طرف دیگر از آنجا که باند رفسنجانی و دولت روحانی به پیروزی نسبی رسیده است ؛ کماکان با سنگ اندازی و مانع تراشی دار و دسته ولی فقیه و بخصوص سپاه پاسداران ــ در راه دولت حسن روحانی ــ مواجه خواهد بود و خود این امر ؛ شدت جنگ و دعوای باندها  را افزایش خواهد داد .

نتیجه این انتخابات اکنون به مخرج مشترک اختلافات درونی روز افزون ؛ کلیت نظام تبدیل شده است و این اختلافات حول دعوای باندها بر سر تقسیم غنائم بعد از لغو تحریمها ؛ رانت و غارتگریهای سپاه در اقتصاد ؛ الزامات تداوم برجام و از جمله تنظیم با سیاست جهانی ؛ رابطه با غرب و بویژه امریکا ؛ نقش رژیم در بحرانهای منطقه و .... تشدید خواهد شد

 باند روحانی و رفسنجانی ؛ بادعای ولی فقیه و باند وابسته باو ؛ متهمند که جیره خوار و نفوذی انگلیس میباشند و متقابلا" نیروهای وابسته به ولی فقیه و نهادهای نظامی امنیتی ــ نهادی که بقول روحانی پول ؛ سلاح و خبرگزاری در اختیار دارد ــ از طرف باند رفسنجانی و روحانی ؛ برادران قاچاقچی اند و کاسبان تحریم . یعنی در فردای انتخابات ؛ دولتی که رسما" و علنا" جیره خوار و نفوذی امریکا و انگلیس است باید همراه با دستگاه و نهادهای فاسدی ــ دستگاه قضا ؛ سپاه و دیگر نهادهای وابسته به ولی فقیه ــ که کاسبان تحریم اند ؛ بر کشور حکومت کنند . جمع متضاد و متناقضی که بجای کمک به حل بحرانهای نظام ؛ ناخواسته به اضمحلال و فروپاشی آن  یاری میرسانند .

علاوه بر آن ؛ در محتوا نیز امکان ندارد که با پیروزی نسبی رفسنجانی و حسن روحانی در انتخابات ؛ راه نجات و برون رفتی از بحرانهای موجود برای رژیم حاصل شود بلکه ؛ بر عکس بر شدت بحرانهای رژیم افزوده شده و رژیم ضعیف و ضعیفتر هم خواهد شد . اما چرا :

 

1 ) رفسنجانی و روحانی ماهیتا" اهل تغییر نمی باشند :

 هر تغییر و تحولی کیفی در نظام ؛ اول و قبل از هر چیز از سیاست شروع میشود . یعنی هر حرکت جدی برای تغییر ؛ از محدود و کم اثرکردن و یا کنار گذاشتن ولی فقیه و یا جلوگیری از خودکامگی وی شروع میشود . ولی فقیه است که  منشاء تمامی فسادها  ؛ بحرانها  و مشکلات موجود در نظام طی این سالها بوده است .

وقتی روحانی و رفسنجانی هم بر اساس اعتقاداتشان و هم بدلایل ساختاری نمی خواهند و نمی توانند به تغییری در خودکامگی و قدرت مطلقه ولی فقیه و اختیارات نهادهای انتصابی اش دست بزنند  ؛ چکار میتوانند بکنند ؟! هنوز نتیجه انتخابات تمام نشده ؛ رفسنجانی میگوید " از این ببعد رفاقت کنیم و دیگر دعوا نکنیم "  انتظار چه تغییری وجو دارد ؟!

رفسنجانی و روحانی میترسند کل نظام ولائی بهم بریزد ؛ آنها به این نظام معتقدند و نمی خواهند که این نظام آسیب ببیند . رفسنجانی و روحانی اپوزیسیون نظام نمی باشند ؛ مشکل آنها با خامنه ای بر سر  دو گانگی راه حل برای حفظ این نظام جهنمی میباشد  و نه اختلاف بر سر سرنگونی نظام ( یکی میگوید راه حل من بهتر نظام را حفظ میکند و دیگرمیگوید نه ؛ راه حل من ) .

 

2 ) بعد از انتخابات هم ؛ ارکان نظام کماکان در اختیار ولی فقیه است :

 حتی اگر رفسنجانی و حسن روحانی برنده کامل انتخابات خبرگان و مجلس هم میشدند ؛ نمی توانستند به حداقلهای مورد نظرشان جامه عمل بپوشانند . چرا که  در نظامی که ارکان قدرت در دستان ولی فقیه است ؛ از بالا راه آنها سد میشود . مثلا" تیغ شورای نگهبان ــ  که اعضای آن بوسیله رهبر و رئیس قوه قضائیه ای که بوسیله رهبر منصوب میشود ؛ تعیین میشود ــ ؛ همچنان بالای سر مصوبات مجلس است .

بنابراین حتی اگر تمام اعضای مجلس شورای اسلامی از برگزیدگان باند رفسنجانی و روحانی انتخاب میشدند ؛ باز هم با مانع شورای نگهبان برای تصویب قوانین مورد نظرشان ؛ مواجه اند . بیدلیل نیست که حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان بعد از انتخابات ؛ به حسن روحانی که از پیروزی بر باند رقیب حرف میزد ؛ یاد آور شد که " ساختار نظام بگونه ای است که هیچ حزب و جناح سیاسی نمی تواند سیاستهای کلان نظام را عوض کند " .

بنابراین توازن قوا و قدرت بعد از این نمایش انتخاباتی بهر طرف هم که سنگینی کند ؛ حاصلی جز تشدید جنگ و جدال باندها ندارد و باند پیروز ؛ باید خود را برای رویاروئی جدی و کارشکنی باند رقیب آماده کند

 

د ــ آیا جنگ باندی ؛ به مرحله حذف رفسنجانی منجر میشود ؟!

بعد از پایان انتخابات و شکست خفت بار ولی فقیه ؛ جنگ میان باندهای رژیم از مرحله لفظی و تبلیغاتی گذشته و به مرحله هشدار و تهدید رسیده است . این مرحله با صحبت های خامنه ای در سخنرانی 11 فروردین و زدن مارک " خیانت " به رفسنجانی ؛ شروع شده است . خامنه ای در این سخنرانی گفت " اینکه بعضیها بیایند و بگویند فردای دنیا ؛ فردای مذاکره است ؛ فردای موشک نیست . اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته باشد ؛ ناآگاهی است . اما اگر از روی آگاهی باشد ؛ خیانت است " .

خامنه ای که برای بالانس توازن قدرت در نظامش بعد از شکست انتخاباتی به شدت نیازمند تضعیف باند رقیب بود ؛ با زدن مارک خیانت به رفسنجانی ؛ تمام سران و مسولان نهادهای وابسته به باند خود و روزنامه های این باند را برای حمله به رفسنجانی توجیه و بسیج نمود . محسن رضائی سرکرده قبلی سپاه پاسداران 14 فروردین در تلویزیون رژیم ؛ گفت " کسانی که میگویند ایران نباید موشک داشته باشد و مدعی دلسوزی برای کشور هستند ؛ چرا تاریخ گذشته را نمی خوانند ؟ اگر هم میخوانند و باز این حرفها را میزنند ؛ مطمئنا" خیانت آشکاری به کشور میکنند " .

صادق لاریجانی قاضی القضات رژیم با حمله باظهارات رفسنجانی ؛ از دادستانهای سراسز کشور خواست " تمامی سخنان و تحرکات در زمینه مخالفت با برنامه موشکی را رصد و با آن برخورد قانونی کنند " .

علیرضا پناهیان از روحانیون شناخته شده باند خامنه ای ؛ در 13 فروردین در سخنرانی خود در مشهد با اشاره به خائن دانستن رفسنجانی از سوی خامنه ای و تهدید او به هم سرنوشتی با منتظری ؛ گفت " حضرت امام هم یکبار یک آدم ساده را معرفی کردند و او را عزل کردند . بدستور حضرت امام یک روز عکس های او که در تمام نهادهای رسمی کشور وجود داشت ؛ پائین آمد . آن فرد ساده لوح هم آقای منتظری بود " . 205 نماینده مجلس هم با صدور بیانیه ای رفسنجانی را به خیانت ؛ ناآگاهی و همراهی با امریکا و اسرائیل متهم کردند .

موضوع دیگری که بر شدت جنگ باندها افزوده و این جنگ را از مرحله لفاظی و تبلیغاتی فراتر برده و وارد مرحله هشدار و تهدید نموده است ؛ طرح الگو سازی از " برجام  " برای حل مسائل منطقه ای و همچنین مسائل داخلی از طرف رئیس جمهور نظام ــ حسن روحانی ــ است که با واکنش تند ولی فقیه و دار و دسته او مواجه شده و به درگیریهای میان باندها شدت بیشتری بخشیده است . بطوریکه محمد علی عزیز جعفری سرکرده سپاه پاسداران در 17 فروردین در تلویزیون رژیم با حمله شدید به باند رقیب ؛ گفته است :

" مگر این برجام تاکنون چه نتایجی برای مردم داشته که برجام های دیگری را بپذیریم ؟ افرادی که از سریال برجام ها سخن میگویند ؛ مسیر ضد انقلاب را در پیش گرفته اند . تفکرات معارض با انقلاب اگر تشکیل دولت و مجلس هم بدهند با اراده مردم کنار میروند " .

اما هدف اصلی این جنگ و دعواها در هر دو عرصه ؛ هژمونی آینده نظام و اینکه حرف چه کسی در نظام " فصل الخطاب " باشد ؛ میباشد . جناحی که اکنون تمام امکانات و نهادهای انتصابی قدرت را در اختیار دارد ؛ به کمک نیروهای نظامی و امنیتی میخواهد و تلاش میکند ؛ رهبری بعد از خامنه ای را خود انتخاب کند . بنابراین این باند میخواهد که ؛ پیش از مرگ خامنه ای رفسنجانی را از سر راه بردارد تا در فرایند انتخاب رهبر آینده ؛ دست بازتری داشته باشند . و این در حالی است که برای رسیدن به این هدف بسادگی نمی توانند سد و مانع رفسنجانی را از سر راه بر دارند .

اما چرا باند ولی فقیه نمی تواند ؛ بسادگی مانع رفسنجانی را از سر راه بردارد ؟!

1 ) ــ واقعیت این است که خامنه ای در شرایطی به ریاست جمهوری حسن روحانی رضایت داد که ؛ هم بحران اقتصادی گلوی نظام را گرفته و به مرز خفگی رسانده بود و هم خطر انفجار اجتماعی و قیام گرسنگان بیش از پیش سران نظام را به وحشت انداخته بود . با رئیس جمهور شدن حسن روحانی و حل برنامه اتمی و رسیدن به توافق ؛ اما مشکل ولی فقیه هنوز حل نشده است . یعنی هنوز گشایشِ اقتصادی مورد نظر ولی فقیه حاصل نشده و راه نفس کشیدن برای خامنه ای ؛ به رابطه با غرب و امریکا ؛ سیاستهای منطقه ای و نقش رژیم در حل و فصل بحرانهای منطقه و .......مشروط شده است .

بنابراین خامنه ای علیرغم دو عقب نشینی ــ پذیرش ریاست جمهوری حسن روحانی و عقب نشینی اتمی ــ ؛ هنوز پشتوانه اقتصادی لازم برای انقباض نظام ــ یک پایه کردن نظام ــ و حذف رفسنجانی و روحانی را در اختیار ندارد و مجبور است به انتظار گشایش های بعد از " برجام " توسط رفسنجانی و روحانی ــ که مدیریت و پیگیریهای این پروژه را بعهده دارند ــ ؛ با آنها کج دار و مریز بسازد .

2 ) ــ بعد از پیروزی باند رفسنجانی و روحانی در انتخابات 7 اسفند ؛ سید علی خامنه ای بشدت ضعیف و منزوی شده است . بطوریکه علیرغم تمام تلاش های وی و عناصری از باند او ؛ این بار در نزاع میان خامنه ای و هاشمی رفسنجانی بر سر برنامه موشکی نظام ؛ افراد کمتری از میان سران و سرکردگان سپاه و روحانیتِ حوزه به نفع خامنه ای به صحنه آمدند و در پشت سر خامنه ای قرار گرفتند . کما اینکه در جلسه 15 فروردین مجلس هم بر خلاف دفعات گذشته بجر یکی دو موردجزیی ؛ صف شدن ها و عربده کشی های گذشته دیده نشد . بلکه بر عکس موارد حمایت از رفسنجانی که به نوعی ایستادن در برابر خامنه ای است ؛ اتفاق افتاده است .

آیت الله غروی که از آخوندهای دانه درشت حوزه است با صراحت از رفسنجانی حمایت کرد و با لگد زدن به ولی فقیه ؛ گفت " من شخصی را که در حد و اندازه آقای رفسنجانی باشد تا با وی بر سر ریاست خبرگان رقابت کند نه می بینم و نه می شناسم " .   

آخوند دیگری بنام آیت الله هاشمی با صراحت اعلام کرد " اگر مردم شخصی را بخواهند باید بماند و اگر فردی را نخواهند باید کنار گذاشته شود . اما افرادی که خودشان را مالک مردم میدانند به هاشمی رفسنجانی حمله و اهانت میکنند " .

کما اینکه در جریان رد صلاحیت حسن خمینی توسط شورای نگهبان هم شماری از مراجع سرشناس به حمایت از وی ؛ با او دیدار کرده و رو در روی خامنه ای به صراحت از او اعلام حمایت نمودند . نیامدن تمام عیار سپاه و حوزه در پشت سر خامنه ای نشان میدهد که ؛ وی بر خلاف گذشته در میان بدنه نظام از حمایت چندانی برخوردار نمی باشد و یا حمایت از وی نسبت به گذشته کاهش یافته است . یعنی خامنه ای از قدرت و حمایت لازم برای حذف رفسنجانی برخوردار نیست .

3 ) ــ  از بد اقبالی مردم ایران ؛ پیوند خوردگی سرنوشت رفسنجانی ــ عالیجناب سرخ پوش ــ با مردم در این انتخابات ؛ از دیگر ترس های ولی فقیه برای سخت گیری بیشتر و حذف رفسنجانی میباشد . بخصوص که رفسنجانی با هم جبهه نشان دادن ریاکارانه خود با مردم ؛ خطر تکرار قیام اعتراضی مردم در سال 88 را مرتب به ولی فقیه و باندش گوشزد میکند .

از آنجا که قیام اجتماعی و سرنگونی نظام ؛ مرز سرخ همه باندها و جناحهای نظام است ؛ بناچار خامنه ای مجبور است بجای جراحی و حذف رفسنجانی ؛ او را تحمل کند و این یعنی جنگ گرگها با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت .

 آنچه که مهم است ؛ جنگ باندها منطق و قانون مندیهای خاص خود را دارد ؛ هم تماما" در کنترل و مدیریت باندها نیست ؛ هم به تضعیف و مستهلک شدن قوای دو باند اصلی نظام منجر میشود و هم ادامه آن زمینه را برای ورود عنصر اجتماعی به میدان سرنگونی نظام ؛ فراهم میکند .

یعنی حاصل شدت گیری جنگ و دعوای باندهای رژیم نهایتا" به جیب مردم و مخالفینی که برای خاتمه دادن و سرنگونی تمامیت این رژیم کمر بسته اند ؛ ریخته خواهد شد .  

 

13.04.2016 ( 25 فروزدین 1395 )

   arezo1953@yahoo.de   

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.