رفتن به محتوای اصلی

کلونیالیسم روسیه تزاری وخلقهای بومی سیبری
04.06.2016 - 11:39
 
کلونیالیسم روسیه  تزاری وخلقهای بومی سیبری
صفحات تاریخ کلونیالیسم  شاهد هجوم کشورهای پرقدرت استعمارگر به خلقها و کشورهای کوچک و ضعیف می باشد. استعمارگران علاوه بر تصاحب سرزمینها وغارت ثروتهای طبیعی براساس توطئه های شوم ناشی از درک های نژاد پرستانه شان در راه از بین بردن فرهنگ و هوویت ملی این خلقها دست به قتل عامهای وسیع، نیرنگهای سیاسی وآفریدن تراژدی های گوناگون انسانی شده اند. 
 روسیه تزاری نیز یکی از این کشورهای استعماری بود که درقرون گذشته با اشغال سرزمینها وغارت ثروتهای طبیعی خلقهای کوچک به وسعت اراضی وقدرت اقتصادی خویش افزوده وآنرا به کشور روسیه امروزی انتقال داده است.  
  استیلای روسیه تزاری به سرزمینها و خلقهای بومی سیبری که موضوع این مقاله کوتاه میباشد، تشابه زیادی با فتح آمریکای شمالی توسط  اروپائی های سفید پوستان دارد. علیرغم این تشابه باید گفت که درباره این موضوع تاریخی تحقیقات زیادی انجام نگرفته  ومطالب زیادی بقلم آورده نشده است.   
خلقهای مختلف سیبری  که صاحب زبان و فرهنگ  مخصوص به خویش بودند و در بیشتر اوقات  جمعیت بعضی از آنها  از ده هزار نفر تجاوز نمیکرد تا اواسط قرن 16 در دشتهای وسیع سیبری از اورال تا تنگه "به رینگ" بصورت آزاد زندگی میکردند. 
درنواحی جنوبی ومرکزی سیبری مخصوصا درسواحل دریای بایکال یاکوتها و تاتارها زندگی میکردند که زبانشان جزوخانواده زبانهای ترکی وجمعیت شان آن زمان  بالاتر از صد هزار نفر بوده است. 
تمامی این خلقها که جمعیت کل شان درحدود یک میلیون نفر تخمین زده میشد با شرایط بسیار دشوار طبیعت سازگار بوده وبا ماهیگیری و شکار حیوانات امرار معاش میکردند.
 
از اواخر قرن 16 میلادی فتح سیبری توسط واحدهای نظامی ارتش تزار که غالبا از قزاقها تشکیل میشد آغاز میگردد. قزاقها به تدریج خلقهای مختلف را مغلوب نموده و آنها را به پرداخت مالیات  که معمولا از پوست سمور عبارت میشد موظف میساختند. دولت تزار برای بالا بردن درآمد مالیاتی پی در پی واحدهای تازه نظامی به مناطق دوردست سیبری اعزام میکرد . بطوریکه بعد از تقریبا صد سال نواحی و کناره های شرقی سیبری به اشغال کامل دولت روسیه درمیاید. دولت تزار با آگاهی به این امر که  به بردگی کشیدن ویا امحا فیزیکی این خلقها سودی به روسیه نخواهد داشت و سبب  قطع  مالیات ( پوست سمور) از جانب این خلقهای مطیع خواهد گردید ، خواستار رفتار نسبتا ملایم با آنان میگردید. اما واقعیت امر جیز دیگری بود. مسئولین اداری – نظامی، سربازان و کاسبان  روس که  صدها کیلومتر دور از نظارت مسکو بودند به استثمار خشن اهالی بومی پرداخته و از این راه به ثروت شخصی خویش میافزودند. زیر فشار قراردادن اهالی بومی از طریق بالا بردن خودسرانه مالیات وفروختن زنان اهالی بومی بعنوان برده منبع درآمد خوبی برای اشغالگران بحساب میامد.  شهر یاکوتسک در سیبری میانه مرکز خرید و فروش بردگان درکشور روسیه بود.  
خلقهای سیبری همانند سرخپوستان آمریکای شمالی برعلیه اشغالگران مهاجم مبارزه میکردند. علیرغم این بخاطر تعدد اتنیکی وهمچنین نداشتن سلاحهای خوب نمیتوانیستند درمقابل نیروهای قزاق به مقاومتهای چشمگیری دست یابند.  علاوه بر این واحد های نظامی روس طبق معمول ریش سفیدان ومعتمدان آنهارا به گروگان میگرفت وبدینطریق هر نوع قیام را درنطفه خفه میکرد.   
طولانی ترین مقاومت  در مقابل اشغالگران روس را خلقهای چوکچون و کورچاکن که در شمال شرقی سیبری زندگی میکردند سازماندهی کردند . در قسمت غربی و میانه سیبری مقاومت اهالی بومی تنها در زمانی موفقیت آمیز میشد که چندین خلق متحدانه برعلیه اشغالگران حرکت میکردند.  
  جانفشانیهای اهالی بومی نتوانست  سرنوشت تلخ آنان را تغییر داده  و موفق به بیرون راندن مهاجمین بیگانه از سرزمینهای آنان گردد. اینبار بدنبال  سربازان و خرید و فروشندگان پوست سیل مهاجرت اهالی روس به مناطق سیبری آغاز گردید.  مهاجران بهمراه خویش امراض  گوناگون مسری باین مناطق آورده و سبب مرگ و میر بیشتر اهالی بومی میشدند. در اواخر قرن 19 جمعیت اهالی سیبری به  چهارو نیم میلیون نفر میرسید که از این رقم بیشتر از 80% روس میبود. با گذشت زمان  ترکیب  جمعیت این منطقه بشدت تغییر و در حال حاضر در مقابل   یک و نیم میلیون اهالی بومی  کمی بیشتر از 30 میلیون نفر روس زندگی میکنند.  
 باوجود مهاجرت سیل آسای روسها ، پاره ای از اهالی بومی سیبری توانستند به تعداد جمعیت خویش بیافزایند. خلق چوکچون که طولانیترین مقاومت درمقابل اشغالگران خارجی راسازماندهی کرده بود توانست ما بین سالهای 1700 و 1970  جمعیت خویش را از 6000 نفر به 13597 نفر ارتقا دهد. اما  در بعضی از نواحی  نیز خلقهای کوچک یا بطور کلی قربانی فتوحات مهاجمین بیگانه گشته ویا ازجمعیت شان بطور فاحش کاسته شد. مثلا جمعیت اهالی کامچاتکا در عرض دو صد سال به یک جهارم و جمعیت خلق یوکاقیر در همسایگی غرب خلق چوکچون به یک دهم جمعیت اولیه  کاهش یافت. 
بیگانگی اهالی بومی از زبان، فرهنگ و سیستم ارزشهای ملی  مرحله نهائی فتح سیبری بحساب میاید. این فتح روحی منجر به اعتیاد  به آلکل و بالارفتن درجه خودکشیها گردید. سیاست آسیمیلاسیون و روسی کردن اهالی بومی توسط دولت مرکزی به استثنا مدت کوتاه در زمان لنین  تا به امروز با موفقیت کامل پیش رفته است .  امروزه  دولت روسیه با در نظر گرفتن منابع سرشار طبیعی و موقعیت استراتژی سیبری مصرانه جلو حق تعین سرنوشت و خودمختاری واقعی اهالی بومی را میگیرد. بعد از خط راه آهن ترانس سیبیری در سپتامبر سال 1984 خط راه آهن بایکام-آمور بطول 3146 کیلومتر افتتاح شد. هدف اصلی از ایجاد این خط راه آهن رساندن موادخام از قبیل زغال سنگ، مس، چوب، سنگ آهن  و سایر فلزات گرانبها به مناطق صنعتی کشور میباشد. در قسمت شرقی سیبری مخصوصا در نواحی کامچاتکا زندگی اهالی بومی بخاطر نظامی شدن منطقه با خطر جدی روبروست. بطور کلی اهالی بومی سیبری تنها در مناطقی از حق آتانومی و سیستم دوگانه تحصیلی برخوردارند که آن منطقه فاقد مواد خام و اهمیت مهم استراتژی باشد.
 
 
 
*درنگارش این مقاله از این کتاب استفاده شده است : 
Bedrohte Völker ; Klemens Ludwig ,Nationale und religiöse Minderheiten; Verlag C.H. Beck München; 1990; Seite 154; Sibirische Ureinwohner
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.