رفتن به محتوای اصلی

شرمنده ام!
25.07.2016 - 02:46

 

شرمنده ام!
1-من از خودم شرمنده ام كه بعد از 110 سال از انقلاب مشروطيت مجلس و دولت و حكومتي بسيار عقب مانده تر از مجلس و دولت اول بعد از انقلاب مشروطيت داريم.

2-من از روح ايت الله طالقاني شرمنده ام كه در سال 58 اعلام كرد ميترسم اين قانون اساسي از قانون اساسي هفتاد سال پيش بدتر شود كه شد و براي اعتراض به مجلس خبرگان كه جاي مجلس موئسسان را گرفته بود هميشه در ان مجلس بر روي صندلي نمي نشست و بر روي زمين مينشست و ميگفت من هملباسيهايم را ميشناسم و حقيقتا چقدر خوب اخوندها را مي شناخت كه ما نشناخته بوديم.

3-من از روح ايت الله طالقاني شرمنده ام كه شهر سنندج در اوايل سال 58 بسوي نا ارامي پيش رفت و ايت الله طالقاني با يك انتخابات دموكراتيك شوراي شهر را تشكيل داد و اعلام كرد چه اشكال دارد كه در شورا چند تا كمونيست هم باشند. در حاليكه حاكمان امروز چنان در تنگ نظري فرو رفته اند كه نزديكترين افراد به خودشان را با يك جمله كه مخالف ميلشان باشد رد صلاحيت ميكنند.

4-من از شريعتي و روح شريعتي شرمنده ام كه گفت قبل از انكه مسلمانها را نجات دهيم بايد اسلام را نجات داد. او اسلام منهاي اخوند را مطرح كرد و عملا همچون لوتر در دوره ي رنسانس اروپا، كشيشها را از واسطه گري و دلالي، بين انسانها و خدايشان منع كرد.

4/1-من از شريعتي و روح شريعتي شرمنده ام كه گفت:بند ناف روحانيت شيعه به طبقه ي حاكم و بند ناف روحانيت سني به هيئت حاكمه وصل است،روستائيان را 3 قشر ملا و خان و ژاندارم مي چاپند و ما باور نكرديم و روحانيت را بر ملت حاكم كرديم و امروز بجاي سرزنش خود ، شريعتي را سرزنش ميكنيم كه يكي از مسببين انقلاب شد.

5-من ازصداقت واعتماد مردم به رهبرانقلاب؛آقای خمینی،شرمنده ام که پس از به دست گرفتنِ کامل قدرت،ازلباسِ آیت الله طباطبایی(روحانیِ مبارز ومقبول مردم درمبارزات مشروطه خواهی)به درآمد ولباس شیخ فضل الله نوری (روحانیِ مسببِ اعدام وکشتارِ صدها آزادیخواه ومشروطه طلب)راکه به دست انقلابیون مشروطه،اعدام شد،پوشید.وسرنوشت ملت را به دست آخوندهایی داد که ازمدیریت ودیوانسالاریِ پیچیده ای که لازمهٔ مدیریت کشوراست،الفبایش را هم نمی دانستند و ملت را بجای عزت بخشیدن،باخاک سیاه برابرکرده ودریک کلام؛ انقلاب را"ملاخور" کردند.

6-من از شهداي انقلاب 57 بسيار شرمنده ام كه با ايثار جان و مالشان تلاش كردند كه كشور در جاده ي ازادي و دموكراسي قرار بگيرد اما حاكماني پيدا شدند كه بنام اسلام و سركوب تمام ازاديهاي مشروع مردم هر جنايت و غارت و چپاولي كه توانستند انجام دادند و ميدهند كه ملت در حمله ي عرب و مغول به خود نديده بود.

7- من از روح مصدق بزرگ شرمنده ام كه كشورهاي ديگر نام او را بر خيابان و پول مليشان گذاشتند اما حاكمان ما او را نه تنها شايسته ي اينچنيني ندانستند بلكه كساني را كه پيرو او بودند محاكمه و تبعيد و زندان و حتي اعدام كردند.
8-من از ملت ايران بسيار شرمنده ام كه حكومت ،انتخاباتي برگزار ميكند كه در ان تنها يك اسب پير و فرتوت و از رده خارج شده شركت ميكند و مسلما ان اسب از رده خارج شده در ان مسابقه هميشه برنده خواهد بود.

9-من از تمام زندانيان سياسي از جمله دكتر رفيعي ، خانم نرگس محمدي و .... و بخصوص از وكيلم دكتر عبد الفتاح سلطاني شرمنده ام كه مادرشان فوت كرد و من خجالت ميكشيدم كه تلفن را بر دارم و به ايشان و همسر گراميشان خانم معصومه ي دهقان همكارمان تسليت بگويم. چرا كه من در زنداني بزرگ به مساحت كل ايران و با 80 مليون ايراني زندان هستم و ايشان در زنداني كوچك به مساحت زندان اوين و ان هم در يكي از اطاق هاي زندان اوين زنداني ميباشند. 

10- من از همكاران عزيز اقايان محمود بهشتي لنگرودي و اسماعيل عبدي شرمنده ام و همينطور از اقاي جعفر عظيم زاده رئيس اتحاديه ي ازاد كارگران و متحد معلمان شرمنده ام كه با اعتصاب غذاي خود تا چند قدمي مرگ پيش رفتند و حكومت را وادار به تسليم كردند و ما نتوانستيم در جهت ازاديشان براي انها كاري بكنيم.

11-من از همكار عزيزمان رسول بداقي كه هفت سال تمام بدون يك روز مرخصي زندان را تحمل كرد كه در طول زندان مادر گراميشان نيز فوت كرد، اما نتوانستيم و يا نخواستيم برايش كاري انجام دهيم يعني نخواستيم فرياد بزنيم و خود را بخطر بيندازيم ، بسيار شرمنده ام.

12-من شرمنده ام از اينكه رهبر شرمنده نيست كه حقوق هاي پانصد، ششصد ، هفتصد مليون توماني در ماه به سرداران سپاه و بسيج براي حفظ و بقاي رژيمشان ميدهند اما معلمان با حقوق يك مليون و پانصد هزار توماني در ماه ساخته و زندگي ميكنند و فرياد نمي زنند.

13- من شرمنده ام از اينكه رهبر شرمنده نيست كه كشور را فقر وفساد و فحشا وخلاصه سياهي و تباهي برداشته و رهبر دشمن دشمن ميگويد ومردم را از دشمن موهوم و دروغي كه وجود خارجي ندارد ميترساند در حاليكه دشمن همين دزداني هستند كه بنام اسلام حكومت ميكنند و كشور را به ويرانه تبديل كرده اند.

14-من از ملت شرمنده ام كه رهبر شرمنده نيست كه كشور با استبداد مطلق اداره ميشود و تصور ميكند كه اگر فضاي باز سياسي به وجود ايد اشتباه شاه را تكرار كرده و بايد با قدرت خدا حافظي كند. در حاليكه همان روزيكه ولايت مطلقه را بوجود اوردند اشتباه شاه را تكرار كردند. شاه اشتباه كرد كه حكومت مطلقه ي سلطنتي بوجود اورد.

15-من از شش مليون ايراني مهاحر تبعيدي ناخواسته شرمنده ام كه اين مهاجرت از حمله ي اعراب تا به امروز ادامه داشته و اميدوارم كه بزودي متوقف شده و تمام مهاجرين با هر عقيده اي كه هستند و در اكناف جهان پراكنده هستند به ميهن عزيز بر گردند و كشور را اباد كنند.

16-من از زرتشتيان گرامي شرمنده ام كه دين اجدادي ما را با خون هاي به ناحق ريخته شده ي خود توانسته اند حفظ كنند.

17-من از بهاييان هموطن شرمنده ام كه چه زندانها وتبعيدها و اعدام ها و كشتارها كه براي حفظ اعتقادشان نديده اند و ما در مقابل تمام اين بلايا كه بر سرشان امده و مي ايد سكوت كرديم.

18-من از تمام اقوام ايراني كرد و ترك وبلوچ وعرب و تركمن و ....شرمنده ام كه ظلم مضاعف را تحمل كرده و اين ظلمها را به پاي فارس ها نميگذارند و همه به اين اميد زنده ايم كه تمام اقوام ايراني به حقوق حقه ي خودبرسند. (با زبان مادري در كنار زبان ملي بنويسند و بخوانند وفرمانده ي نيروي انتظامي و شهردارانشان را خودشان انتخاب كنند و استاندارشان توسط شوراي استان و با تاييد مركز انتخاب كنند و...) 

19-من از ملت شرمنده ام : دوستي داشتم در تربت جام ميگفت پسر امير تيمور عاشق يك دختر غربتي شده كه با لنگ كفش به درختان توت در خيابان زده تا 4دانه توت افتاده و بخورد . زمانيكه با پسر امير تيمور ازدواج ميكند بجاي يك نوشابه 6 نوشابه ميخورد. روحانيت ما هم كه بعد از 1400 سال به حكومت رسيده به جاي 6 نوشابه شصت نوشابه ميخورد و اين بخور بخور پاياني ندارد و كسي نمي تواند جلودارشان شود. مريض هستند و بر مريض حرجي نيست. واين بخور بخور يك روزي انها را خفه خواهد كرد.

20- من از اعدام شدگان زندانيان سال 67 بسيار شرمنده ام و وصيت كرده ام كه مرا در كنار انها دفن كنند. ميدانم روزي خواهد امد كه انجا هميشه گل باران خواهد شد و قبر من هم در كنار انها گلباران خواهد بود.

20/1-من از ملت شرمنده ام كه در حكومت اسلامي به جاي دربار شاه كه اصولا هيچ كاري انجام نميدهدو تنها مصرف كننده و خورنده است، صدها دربار به وجود امده است و ثروت كشور را مي بلعند.

سيدهاشم خواستار نماينده ي معلمان در كانون صنفي فرهنگيان خراسان

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کاوه جویا

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.