رفتن به محتوای اصلی

منتخب انتخابات بعدی بی شک اقای روحانی است
07.10.2016 - 12:10

بنام خدا

1395/07/08

منتخب انتخابات بعدی بی شک اقای روحانی است

برون ده و حاصلِ رستاخیز 88 ملت، بازگشت تدریجی و حداقلی عقلانیت و درک بهتر از شرائط موجود به نهادهای تصمیم ساز در حاکمیت جمهوری اسلامی است، جمهوری اسلامی از پس ان وقایع خونبار و دردناک پایه های مشروعیت خود را لرزانتر از همیشه و در حال فرو ریختن دید و هر انچه در طی سالها به ان دل بسته بود را در حال از کف رفتن.

اقای خامنه ای بعنوان رهبری این نظام از پس ان روزها، به درک بهتری از وضعیت خود، جایگاهش در بین طبقات مختلف مردم و شرائط پیرامونی رسیده، به جبر زمانه خود را از تاثیر افکار فرقه ی مصباحیه رهانیده با عقب نشینی در برابر غرب با عنوان نرمش قهرمانانه به حفظ موجودیت نظام در ازای فرو امدن از تمامی مواضع خود در ان پروژه ی هسته ای تن در داد. او بواقع رهبری کاربلد است، خوب بازی میکند و میداند که چه وقت و در کجا باید عقب نشست و چه کسی را باید فدای تصمیم سازیهای خود کرد. او به حفظ نظام می اندیشد و انرا چون سلفش، اولی بر تمامی مقاصد دیگر در این سیستم زمینگیر و بیگانه ساز میداند. براوردن اقای احمدی نژاد در سال 84 به سفارش مجتبی (معتمد اقای مصباح) در مسیر دستیابی او به ارزوهای داخلی و نیز منطقه ای اش بود. در داخل و در طول تمامی سالهای ما قبل اقای احمدی نژاد او هیچوقت به معنای واقعی رهبر نبود و فقط نام ان عنوان را بهمراه میکشید، با بر اوردن احمدی نژاد او به یکدست سازی حاکمیت تحت سیطره ی خود اندیشیده بواقع برای نخستین بار به معنای کلمه در درون نظام خود را رهبر دید. در منطقه نیز او بدنبال رویای ایجاد امپراطوری اسلامی از نوع شیعی بوده از بذلِ ثروتهای مردم ایران به این و ان در اینراه دریغی نداشته به ایجاد و گسترش ان به سبک سلاطین عثمانی می اندیشید. پایه ریزی و ایجاد حوزه ی نفوذ در عراق، لبنان، یمن، بحرین و نیز سوریه و هزینه فراوان در زمینه ی خرید، تولید و توسعه ی صنایع نظامی و ان حرکت و هیاهوی مخاطره امیز در دستیابی به توان هسته ای نظامی دقیقاً در این راستا معنا یافته، مفهوم میابد، مخاطره ای که به حیف و میل میلیاردها دلار ثروت ملی انجامیده عاقبتش با نرمش قهرمانانه انگونه رقم خورده، برای او ختم به خیر نشد.

پس از فاصله گرفتن از چمبره ی افکار فرقه ی مصباحیه او تازه پی به هشدارهای به حق میرحسین در خصوص نابودی اقتصاد کشور، حیف و میل اموال ملت بنام دور زدن تحریم ها و فاجعه بار بودن اثر تحریم ها بر جامعه و کشور برد هرچند که قبلاً هم انرا دریافته به عمد نادیده میگرفت تا شاید طرفی بسته، حیله ای کرده راهی جوید، اما چه سود که اینراه رفته را دیگران نیز ازموده فقط انانکه سرسازش با جامعه جهانی داشته اند موفق و بی مانع پیموده به مقصود رسیده اند. وقتی شما منافع و امنیت سرپل غرب در منطقه را به مخاطره انداخته کینۀ کهنه ی تازیان صحرا گرد نسبت به قوم یهود را سر لوحه ی سیاست خارجی ایران قرار داده منافع دستجات و گروه های خطرناکِ تازی در منطقه را بر منافع ملی اولویت دهی بدیهی است که به تو اجازه ی رسیدن به توان هسته ای نظامی را نداده با واسطه یا بی واسطه مانع از حرکت تو بسوی هدف گردند. بدبختی انجاست که این مقوله دشمنی با اسرائیل ریشه در غیر ایرانی بودن ایشان و سلفشان و اهتمام هر دو به منافع  تازیان در پوشش منافع جهان اسلام داشته هیچ رابطه ای با منافع ملت ایران نداشته، نخواهد داشت. بواقع این درک ناصحیح و تصمیم غلط ناشی از ورود دین به عرصه قدرت و اولویت دادن منافعِ حاکمان دینی و نگاه ایدئولوژیک ایشان بر منافع کشور و مردم ایران است که ما را به  بیراهه برده از دستیابی به مقصودمان در منطقه بازداشته است؛ در حالیکه قوم یهود قدیمی ترین دوستان مردم ایران بوده در این منطقه ی پر مخاطره شاید تنهاترین دوستان ملت ایران باشند. انان و ما هر دو در منطقه تنهائیم، منافعی نزدیکِ به هم  داشته، دشمنان مشترکی داریم، کینه ی تازیان به ما و هم انان قدیمی و کهنه است و این ما و انانرا طبیعتاً در یک سوی منازعه ی خاورمیانه قرار میدهد.

باری به هر روی منبعد وقایع 88 افتخار که میرفت تا نظام جمهوری اسلامی را در سراشیبی سقوط به ورطه ی عدم کشانده سرنوشت دیگر دولتهای مستبد در خاورمیانه را برای این نظام فاسد رقم زند، اقای خامنه ای در یک عقب نشینی تاکتیکی به رای و نظر مردم در انتخاب رئیس جمهور محترم جناب روحانی تن در داد تا در فرصتی مغتنم با برطرف ساختن خطر تحریم ها از سر نظام و انداختن بار پذیرش ان بر روی دوش دولت منتخب مردم، زیرکانه از زیر بار مسئولیتِ چرائی اینهمه هزینه ی بیمورد و چگونگی تاراج ثروتهای ملی بنام دستیابی نظام به توان هسته ای شانه خالی کرده انرا به دوش دولت اقای روحانی انداخته به خیال خود پس از برطرف کردن خطر، آن کند که میخواهد اما بیانات و توضیحات جناب هاشمی در زمینه ی چگونگی تصمیم سازی های لحظه به لحظه ی رهبر نظام در خصوص مذاکرات 1+5 و اطلاع کامل ایشان از کم و کیف همه ی ماجرا و مسئولیتِ شخص رهبر در پذیرش این توافق از این ترفند ایشان جلوگیری کرده توپ را به زمین خودشان بازگرداند. هاشمی است دیگر، او سیاستمداری داناست و بخوبی میداند که کجا و چه موقع، چه بگوید تا بجای ورقی، اوراق را باز گردانده لبه ی پیکان هدف گرفته شده را به سوی هدف گیر نشانه رود. ای کاش اینهمه زیرکی و دقت نظر و انرژی اقای خامنه ای در جهت اهداف ملی و بسود مردم و کشورم بکار گرفته میشد نه بسود اهدف منطقه ای و غیر ملی نظام که انوقت چه میشد!؟ قطعاً در پرتو ان با رشد و ارتقاء مناسب ایران در منطقه، اهداف نظام نیز «عاقلانه، ملی» و براورده میشد.

ایشان در انروزهای سرنوشت ساز(88) به قدرتِ درک و فهم مردم از وضع موجود باور نداشت، صلابت میرحسین را دیده بود اما به ایستادگی اش یقین نداشت، میپنداشت که همانها که او را به صحنه اورده اند در صورت لزوم او را نهیب داده(دادند بر میرحسین اثر نداشت) به سه پایه ی بوم و رنگش باز میگردانند به همین روی شرافت این مرد بزرگ را مورد غفلت قرار داده، نادیده انگاشت. اما صداقت، شهامت و ایستادگی میرحسین در کنار حسن تدبیر جناب هاشمی همان کرد که باید میکرد و ایشان(رهبر) را به عقب رفتن از میدان و درنگ در گرفتن تصمیمات خطرناک و غیر معقول واداشت. امروز او نیز بهتر میبیند، بهتر میشنود و مطئمناً از کرده خود در حق ملت و امیر سبزشان میرحسین عزیز پشیمان و در نزد درگاه حضرت حق شرمسار است. شاید بدلیل معذورات جناحی به زبان نیاورد اما در دل به این مهم یقین داشته انرا باور دارد. میدانیم که باور دارد چرا که سرنوشت شوم ان شیخ ریاکارِ مرده با چشمان باز را دید و نهیب خداوند به اینگونه سالوسان را شنید، او دریافت که زالو صفتیِ تؤامِ با ریاکاری در درگاه احدیت پشیزی ارزش نداشته برای او چون ان شیخِ بیچاره موجب خسران است. براستی ان شیخ مفلوک چه دیده بود که از ترس ان منبعد مرگ چشمانش باز شده التماس ماندن داشته جرأت رفتن به سرای باقی را نداشت!؟

امروز ایشان در پرتو دیپلماسی موفق دولت تدبیر و امیدِ جناب روحانی خطر را از سر نظام بر گرفته شده میداند و واقف است که برای ادامه راه و برچیده شدن روح و سایه ی واقعی تحریم ها نیازمند ادامه ی همین روش بدست شخص معقول و مقبولی چون جناب روحانی است. او میداند که تغییراتی در راه است، تغییراتی که ناشی از برگزاری انتخابات در  ایالات متحده امریکاست، تغییراتی که زیاده خواهی های پوتین در منطقه را نشانه رفته همراهان او در خاورمیانه را هدف گرفته است، تغییراتی که قاعده ی « ازمون و خطا » را بر نخواهد تافت، یا زنگی زنگ، یا رومی روم، نمیشود هم خدا را خواست و هم خرما را. او نیز دریافته که وقت ان رسیده تا ایران همیشه جاوید با جامعه جهانی همراه شده در جبهه حق قرار گرفته، به ارمان های والای بشری چون گذشته ی تاریخی اش نگریسته پای بند به قوائد جهانی و ملزم به رعایت حقوق انسانها نشان داده شود. اجداد ایرانی ما تابع موازین حقوق بشریِ نگاشته شده توسط کورش بزرگ در ان منشور انسانی و معروفند. مردم ایران، ما قبل حمله ی اعراب بیابانی و گستاخ به کشورمان قائل به حقوق برابر زن و مرد بوده، برده داری نکرده، اصالت، هویت و حقوق دیگر ادیان و مذاهب را بفرمان کوروش بزرگ محترم میشمرده اند. در دنیائی که قرنها پس از پدران ما به این حقوق واقف گشته خود را ملزم به رعایت ان میداند نباید ملت ایران تحت تاثیر افکار برامده از اداب تازیِ تحمیل شده به اصل دین گرفتار گردیده، از قافله ی بشری عقب مانده بواسطه ی ان مورد تمسخر قرار گرفته شماتت شود. ایران امروز باید به دوستان حقیقی اش در منطقه بها داده، دشمنان واقعی اش را باز شناخته فاصله ی خود را از انان رعایت کند. جای مردم ما در جبهه ی نورانی حق است، جبهه ی متحد جهانیِ متعهد به سعادت انسانها از هر رنگ و نژاد با هر زبان و اندیشه به دور از مفاهیم بدوی و ضد حقوق بشری. ما را با اداب تازیان کاری نیست، تازی نبوده ایم، تازی نگشته ایم، تازی نخواهیم شد، همانگونه که در گذشته نیز«به مددِ دور اندیشی و تدبیر فردوسی بزرگ» علیرغم اشغال ایران بوسیله ی اعرابِ بدوی، تازی نگردیده ایم. وقت ان رسیده است که راه را از بیراه باز شناخته اهداف ناشی از اهتمام به منافع تازیان در منطقه را وا گذاشته در دوستی با غرب و اسرائیل قدم پیش گذاشته، در اینباره شک نکنیم.

دشمن واقعی مردم ما همانی است که هشتاد سال ارزوی دستیابی به منافع نفت شمال را داشته در پرتو اهمال و نادانی صاحبان امروزی قدرت، خفت بارتر از ترکمانچای بدان دست یافته است. دشمن واقعی مردم ما همانی است که در هزاره ی پیشین هزاران زن و دختر ایرانی را به بردگی برده، اموال ایرانی را سرقت کرده پدران یکتا پرست ما را به دروغ اتش پرست و مجوس خوانده، کتابخانه ها را اتش زده، مدائن و ده ها شهر ایرانی را با وحشی گری تاراج کرده به ویرانی ایران همت گماشته است. اری، مردم ایران در منطقه دوستی بهتر از مردم اسرائیل نداشته، نخواهند داشت و حتماً در دوستی با غرب ضمن احترام و درک متقابل به منافع درازمدت خود بهتر دست خواهند یافت. کمک در داعش سازیهای بی ثمر با بیان جملات ناشیانه ای چون «اسلام دین خون است و قتاله» انهم در تریبون رسمی کشور و در منظر دید و شنید جهانی درست اندک زمانی ما قبل ظهور داعش از اذهان دور نمانده دیگر طرفی نخواهد بست و جز ابروزیری و پرده برداری از عمق نیات شوم و خبیث نااهلان برای جهان اثری نخواهد داشت. شریک روس شما ناتوان تر از انست که بنظر می اید او از پس تغییرات در راه از پس معاش خود نیز بر نخواهد امد، اینده ای نزدیک اینرا گواه بوده شهادت خواهد داد.

اینهمه را گفتم تا که بگویم، اینده نظام مورد نظر اقای خامنه ای برای بقاء نیازمند تعدیلِ در افکار، گفتار و عمل است، نیازمند همراهی دوستانه و مدبرانه با جامعه بشری است، نیازمند کمک و همراهی با مظلومانی چون مردمان حلب است. نیازمند برامدن افکار نو، نگاه نو و تعیین راهبردی جدید است تا جایگاه و شأن تاریخی ایران را دوباره به ان بازگرداند و این بوقوع نمی پیوندد مگر اینکه اقای خامنه ای دوباره در برابر رای مردم تسلیم شده، سرتعظیم فرو اورده با مردم همراه شود. او و ما به رئیس جمهوری که نیمی از راه اشتی با جامعه ی جهانی را رفته نیازمندیم، او و ما میدانیم که برای برامدن دوباره ایران نیازمند تداوم ریاست مدبرانه ی اقای روحانی بر کشوریم. او(رهبر) به نیاز امروز کشور بخوبی واقف است، شرائط منطقه را بهتر از هر کسی میداند و توانائی ملل متحد را بخوبی میشناسد، میداند که وقت دادن شعارهای پوچ و تو خالی و واژه سازیهای مشمئز کننده و بی اثر بسر امده، دشمن نمائی های واهی از غرب به اَمر شرق بازدهی نداشته عقب ماندگی بیش از پیش ایران را به همراه خواهد داشت. او میداند که ایران مدرن و بانفوذ بدون عنایت به رعایت قواعد مورد توافق ملل آزاده چون التزام به رعایت حقوق بشر و اتکاء حتی حداقلی به چهار چوب و قوراه دمکراسی میسور نبوده تاثیر مثبتی در روند وقایع منطقه ای نخواهد گذاشت. او میداند که باید از راه تاریک رفته بازگشته مسیر دیگری را در روشنائی پیمود و گرنه که در چرخش چرخه ی روزگار با عدم و نیستی مورد علاقه اش روبرو خواهد شد. او بر خلاف گفته اش دیپلماتی تیزبین است، عاقل است و میداند که سر فرو اوردن در برابر خواست بندگان خدا نه تنها تحقیر نبوده، عین عزت است. عاقبت بخیری بدون شماتت است، با چشمان باز و ترسان نمردن است. او بخوبی لزوم توجه به این حد از عقلانیت را در شرائط امروز منطقه درک کرده «خواه نا خواه برای تداوم و بقاء مورد نظرش به ان تن در خواهد داد». او امروز به لزوم کنار گذاشتن سالوسانِ بد طینت و براوردن خیراندیشانِ دانا بیش از همه وقت پی برده میداند که امروز از هجو اندیشی و خرافه پردازی در برابر حقایق جامعه ی بهم پیوسته و مرتبط بشری کاری برنیامده برای بقاء باید در مسیر درست گام برداشت و از مشورت دانایان قوم بهره جست، ورنه این ره که تو میروی به ناکجا اباد است ای اَعرابی.

سخن اخر اینکه: انتخابات در ایران نیز تحت تاثیر انتخاباتی است که در کشور امریکا برگزار شده بر اینده ی جهان و منطقه بی شک اثر خواهد گذاشت، در این راستا این نظام، گزینه ای جز اقای روحانی برای تعامل و اشتی با جهان غرب در پیش رو نداشته راه دیگری نخواهد داشت. همه میدانیم که «وقت ازمون و خطا » گذشته است، وقت بسر امده موقع عملگرائی خردمندانه است.

 

پاینده باد ایران

 

 علی مهربان

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

علی مهربان

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.