بتازگی در مجلس شورای اسلامی، فراکسیونی بنام فراکسیون "تُرک زبانها" تأسیس شد، هدف از ایجاد این فراکسیون مناطق ترک نشین چنین آمده است که : با توجه به گستردگی مناطق ترک نشین در سراسر کشور و مدیریت راهبردی برای حل مشکلات در این مناطق این فراکسیون با حضور نمایندگان ترک زبان تشکیل شد که هدف آن استفاده از ظرفیت نمایندگان برای رفع مشکلات مناطق تُرک نشین است.
چرا اکنون فراکسیون تُرک تباری ؟
1- علی خامنه ای بخوبی میداند که پایه های نظام جمهوری اسلامی ولایت فقیهیِ تحت رهبریش در حال فرسایش و پوسیدگی درونی و آغاز فروپاشی آن فرا رسیده است و بعد از خودش چشم انداز فردی را پیدا نخواهد کرد که در جایگاهِ ولایتِ فقیه و رهبر انقلاب سیاست و منافع تُرک تباری و پان ترکیسمِ ضد ایرانی را مانند خودش ادامه دهد، در همین راستا بخوبی پیش بینی میکند که قدرت سیاسی و اقتصادی مردم تُرک آذری در آینده آسیب پذیر و در واقع تُرک محوری بودنِ حکومتِ جمهوری اسلامی منزوی و به حاشیه رانده خواهد شد و پس از مرگِ جمهوری اسلامی و علی خامنه ای تُرک تباری دیگر در سیاست گذاریِ کلان ایران تأثیر گذار نخواهند بود و اکنون در اندیشهء چاره جویی است.
2- زمانی فراکسیون تُرک زبانان آشکار ظاهر میشود که طبق پیشنهاد و مطابق آرزوی علی خامنه ای حکومت اسلامگرای ترکیه به اتحادیّهء اروپا پُشت کرده و در حلقهء مغناطیسی روسیه و چین قرار گرفته است. علی خامنه ای و حکومت ترکیه بخوبی میدانند که تُرک سالاری و منافع تُرک تباری در منطقه با همسویی با دمکراسی غرب و اروپا امکان پذیر نیست، بنا بر این اقتدارگرایی و پان اسلامیسم تُرکی فقط با هم پیالگی با دیکتاتورهایی مانند روسیه و چین مقدور میباشد.
3- زمانی فراکسینون تُرک زبانان در ایران شکل میگرد که نقشهء جغرافیایِ سیاسی در چند کشور خاورمیانه در حال تغییر و تحول و شکست قطعی سپاه اسلام(داعش) نزدیک است و بازپس گیری موصل در یک قدمی است. در افق شکست داعش قدرت گیری سیاسی مردمان کُرد در منطقه نمایان گشته و میگردد، در نتیجه هدف از این فراکسیون اتحاد و علنی کردن ائتلاف سه مرکز تهران، باکو، آنکارا و اعلام همبستگی پان ترکیسم میباشد که یکی از وظایف اساسی آن مهار ناسیونالیسم ایرانی و در نطفه خفه کردن جنبش دمکرایتک مردم کُرد در منطقه و خاورمیانه است.
4 - دستگیری امروز رهبران حزب دمکراتیک خلق ها( ح.د.پ) مانند صلاح الدین دمیرتاش و فیگن یوکسکداغ در کشور ترکیه با ایجاد فراکسیون تُرک زبابان در مجلس شورای اسلامی تهران رابطه ای مستقیم دارد. زیرا در شرایط امروز حاکمیّت تُرک سالاری را در ایران و در ترکیه فقط مردمان کُرد با بحرانی جدی روبرو ساخته و میتواند ضربات سنگینی را بویژه در ترکیه بر تمامیّت ارضی و هژمونی تُرک تباری وارد کند.
امروز پرچم ناسیونالیسم ایرانی دانسته و یا ندانسته در دست مردمان ایرانی تبار کُرد در عراق و سوریه و عراق در مقابل پان ترکیسم ایستاده است و ارتش فاشیست ترکیه بار دیگر و شدیدتر از قبل از زمین و هوا آنها را مورد حمله قرار داده است و رهبران آنها را دستگیر کرده است، شرایطی را که امروز مردمان کُرد با آن روبرو هستند، ایران فردا با کمک همین فراکسیون تُرک زبانان با پشتیبانی مردمان تُرک زبان، با کمک ارتش ترکیه و حکومت ترکیه و حکومت آذربایجان شمالی در سطحی وسیعتر با آن مواجه خواهد شد.
مفهوم و عملکر فراکسیون در دمکراسی های پارلمانی
گرد آمدنِ گروهی از نمایندگان انتخابی مردم در پارلمان یک کشور که معمولأ از یک حزب و یا مجموعه ای از احزاب مختلف، با داشتن اهداف سیاسی و اقتصادی یکسان و مشخص را فراکسیون Fraktion مینامند. افراد این فراکسیونها تلاش دارند که با مشورت و همکاری اعضای خود تغییر قوانین و یا تصویب قوانین جدیدی را در مجلس مطرح و جایگزین و یا تصمیمات مجلس را بلوکه کنند. میزان قدرت سیاسی و چگونگی پیش بُرد اهداف هر فراکسیون بستگی به تعداد نفرات و یا میزان درصد آنها د مجلس و پارلمان میباشد،
هر فراکسیونی که 5 % از نمایندگان پارلمان را داشته باشد، مجلس طبق قانون مجبور است پیشنهاد و درخواست آنها را مورد بررسی و به معرض مشورت و رآی عمومی بگذارد. این فراکسیون ها هرگز بر اساس قومی و قبیله ای و یا نژادی نبوده و نیست و اصولأ در سطح فراگیر ملّی بر اساس جهان بینی ها و تئوری های دمکراسی بر پایه سوسیال دمکراسی و یا لیبرال دمکراسی در ساختار سیاسی و اقتصادی مدرن که کارشناسی و تخصص افراد در آن نقش موثری را ایفا میکند.
ساختار حکومت از دوران قومی قبیله ایِ فئودالیته و پسامدرن عبورکرده و پارلمان و مجلس نماد هبستگی ملّی و ملّتی واحد است . واحد تشکیل دهندهء حکومت، فرد با حقوق فردی و شهروندی است، بنا بر این فراکسیون قومی تُرک زبانان همان دیدگاه فئودالیته پسامدرن است که از شاخصه های قبایل و جوامع عقب مانده است که فرهنگ آنها ظرفیّت تکامل و تحمّل پلورالیسم سیاسی و فرهنگی دمکراتیک غیر خودی را ندارد.
مشکلات تُرک زبانان چه میباشد
بجز مسئلهء زبانی که این خود در یک سیستم سکولار دمکرات با فراهم بودن امکانات امری شدنی است، براستی این مشکلات مردم تُرک آذربایجان دارای چه مشخصاتی هستند که فقط یک فراکسیون از نژاد تُرک و از تُرک زبانان باید مشکلات آنها را حلّ کند ؟ این چه بیماریهایی هست که در ایران گریبانگیر مردمان تُرک زبان شده است که فقط پزشک های تُرک زبان نسخهء درمان آنرا دارند و سایر پزشک ها آنرا نمی شناسند و نمی توانند آنها را درمان کنند؟
یعنی کارشناسان و پزشک های بلوچی و اصفهانی و کرمانشاهی و یا کُردستانی و یا خراسانی و گیلانی و یاسوجی نمی توانند بر اساس دانستنیها و تکنولوزی امروز مشکلات آنها را حلّ و دردهای انها را درمان کنند ؟ اگر این فراکسیون و مردم تُرک آذربایجان از مهارتهای انسانی خاصی برخوردارند، چرا فقط به حلّ مشکلات و درمان تُرک زبانان می اندیشند و به مشکلات همهء ایرانیان و مناطق محروم ایران همّت نمی گمارند ؟
مگر تُرک زبانان قرنها از سرمایه های ملّی خاک و بوم سایر ایرانیان استفاده نکرده و نمیکنند ؟ مگر صنایع مادر ایران را در منطقهء آذربایجان نساخته اند، مگر شاهرگ اقتصاد ایران در دست مردمان تُرک تبار نیست و در هیمن نظام جمهوری اسلامی سرمایه کلان ایران در منطقهء آذربایجان خرج و سرمایه گذاری نشده است، و بقیه آن برای روز مبادا تحویل حکومت ترکیه داده نشده است، مگر تُرک زبانان شهروند و تابعیّت جغرافیای سیاسی ایران و عضوی از جامعه و ملّت ایران نیستند،
مگر ایرانیان به نشانهء احترام مردم تُرک آذربایجان را در جایگاه کلهء این نقشهء جغرافیای ایران گربه نشان، قرار ندادند، پس چرا قبله گاه آنها آنکارا و باکو و حامیان عربستان سعودی و پان عربیسم و پان اسلامیسم نئو عثمان اردوغان میباشند و در بزنگاههای حساس سیاسی به سرزمین و به ملّت ایران خیانت میکنند ؟.
مگر غیر از این است که حکومتهای شاهنشاهی و نظام جمهوری اسلامی بخش عظیم سرمایه های ملّی ایرانیان را بنادرستی و بدون پشتوانهء حقوقی و بدون برنامه ریزی پایدار و منطقی در منطقهء آذربایجان خرج کرده اند و میکنند و سایر استانهای ایران از جمله بلوچستان، لُرستان، و کردستان و حتّی استان فارس را نادیده گرفته اند.
مگر غیر از این است که علی خامنه ای مجلس شورای اسلامی نظام ولایت فقیه را به فراکسیونی تُرک تبار تبدیل کرده است، که فقط در جهت تأمین منافع تُرک تباری و پان ترکیسم سیاست گذاری کرده و میکند، پس این فراکسیون تُرک زبانان دیگر برای چه و به چه مناسبتی است ؟ در مجموع مجلس شورای جمهوری اسلامی تهران در واقع فراکسیونی از پارلمان ترکیه و تحت رهبری اردوغان و خامنه ای است که هژمونی کامل آنرا با ایجاد فراکسیون تُرک زبانان از همین امروز که علی خامنه ای خود زنده است به ترکیه اردوغان واگذار کرد.
سئوال اساسی دیگر اینجاست وقتی که نمایندگان استان آذربایجان شرقی و اردبیل که جغرافیای اصلی تُرک تباران است در مجموع 31 نفر هست، پس این تعداد 100 نفر از نمایندگان فراکسیون تُرک زبانان نمایندهء کدام قسمت از جغرافیای ایران هستند از کجا آمده اند ؟. با آمار دادن صد نفری 36% از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (285 نفر) را تُرک زبانان تشکیل میدهند و میتوانند با طرح نظرات و درخواست منافع تُرک تباری خود روزانه کار مجلس را مختل کنند، سیاست درونی و سیاست خارجی را تحت شعاع پان ترکیسم تنظیم کنند و چهرهء سیاسی و منافع و وحدت ملّی را با رکود روبرو سازند.
تازه عنوان شده است که این نمایندگان عضو این فراکسیون صد نفری در کمیسیون های مختلف هم عضو هستند و به دنبال آن هستند تا مشکلات مربوط به حوزه های مختلف تُرک تباری را از طریق اعضای این فراکسیون عنوان کنند. به بیانی دیگر این فراکسیون صد نفری تُرک تباری مانند ویروسی همهء فراکسیونهای دیگر را هم مختل و از کار می اندازد. یعنی هدف از تشکیل این فراکسیون صد نفری فقط و فقط یک اقتدار گرایی قومی قبیله ای پسا مدرن است که در نظر دارد با میدان داری سامانهء سیاسی و همگونی ملّی را دچار بحران سازد.
فراکسیون رهروان ولایت علی خامنه ای که خود بیش از 70% نمایندگان مجلس را پیوسته تضمین شده دارد و نمایندگان ویژهء علی خامنه ای در همه ارگانهای کشور ایران از پایین ترین پُست تا بالاترین آن و بشکل افقی و عمودی در هرم قدرت نظام جمهوری اسلامی برای کنترل و جایگزینی نظرات خود در اختیار داشته و دارد، دیگر ایجاد فراکسیون تُرک زبانان جز برنامهء هموار کردن تحزیه ایران و تقویت و تحکیم پان ترکیسم بعد از مرگ علی خامنه ای، آیا هدف دیگری را میشود به آن نسبت داد ؟ بطور یقین نه !
راهکارها و پاسخگویی به فراکسیون تُرک زبانان کدامند
1- نمایندگان مجلس شورای اسلامی با پشتیبانی ملّت ایران و دستگاه حکومتی با رئیس جمهور انتخابی مردم با همسویی قوهء قضایی به منحل کردن این فراکسیون اقدام کنند، و نمایندگان تُرک زبانان را به قانونمندی و اصول کشور داری و به خردگرایی، به همبستگی ملّی و همزیستی مسالمت آمیز وادار کنند.
و به آنها هشدار دهند که عضوی از جامعهء ایرانی بودن و از منابع و منافع و سرمایه های ملّی ایران بهره بردن تعهداتی را به همراه دارد که مردمان تُرک زبان باید در عمل به آن پای بند باشند. عمل نکردن به این تعهدات و وظایف ملّی و در مقابل به آنارشیسم قومی متوسل شدن، پیامدهای جانبی بسیار سختی را برای آنها به ارمغان خواهد آورد.
2 – اگر شخص علی خامنه ای حکم انحلال این فراکسیون خود ساخته را صادر نکند و افراد این فراکسیون همچنان بر اهداف تجزیه طلبی تُرک تباری خود پافشاری کنند، و نمایندگان مجلس و رئیس جمهور و سایر ارگانهای حکومتی با سکوت خود فقط تماشگر صحنه باشند، آنوقت سایر اقوام و تیره های ایرانی در هر جغرافیا از این حقوق برخوردار خواهند بود که فراکسیونهای خود را در اشکال مختلف تشکیل دهند، و با اتحاد و ائتلاف این فراکسیونها در سراسر کشور جلوی جاه طلبی علی خامنه ای و تُرک زبانان را در عرصهء سیاسی ایران بگیرند و برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بی کفایت از هیچ کوششی دریغ نورزند.
در آنصورت از اشتباهات بزرگ تاریخی و زیانبار فراکسیورنهای کردستان و بلوچستان است که اگر با این فراکسیون تُرک زبانان هم آواز و یا اتحادی را تشکیل دهند. عواقب وخیم و اسفبار این وحدت بر هر کودک دبستانی هم روشن میباشد.
3 – جغرافیای ایران مرکزی و یا شهرهای دین پرور مانند مشهد و قم اصفهان و تهران، کاشان و یزد و سمنان، و کرمان، با دست برداشتن از رونق دین سالاری و پرورش ایدئولوگهای دینی شیعه گری قزلباش صفوی و قاجاری و تولید روشنفکران دینی مافیایی، همچنین از ادامه و توسعهء مرکز گرایی حکومت اسلامی قاجاری عثمانی پشتیبانی نکنند.
مردمان شهرها و جغرافیای در بالا ذکر شده از این حقوق تاریخی و سیاسی و مردم شناسی و جامعه شناسی برخوردار نیستند که خود را ملّت فارس (پارسی، پارسه) بازمانده از هخامنشیان و ساسانیان بنامند و یا خود را نماینده فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام معرفی کنند و با در مرکز و محور قرار دادن خود، دیگر تیره های ایرانی را به پیرامون دایرهء ناسیونالیسم و هوّیت ایرانی پرتاب کنند. فرهنگی که در این جغرافیا شکل گرفته یک فرهنگ عربی، تُرکی است که بطور کلی با فرهنگ و تمدن قبل از اسلام مناسبتی ندارد.
نمایندگان و روشنفکران و مردمان ایران مرکزی و شهرها و جغرافیای در بالا مذکور از همکاری دیرینهء خود با تُرک تباران به منظور کسب قدرت سیاسی متمرکز و تسلط بر شاهرگ جریان اقتصاد کشور، و به حاشیه راندن و سرکوب و در محرومیّت نگهداشتن سایر تیره ها و بقیه جغرافیای ایران پایاندهند.هستهء مرکزی ناسیونالیسم و هویّت ایرانی و پارسی ایران زمین همین تیره های ایرانی تبار دیروز و امروز در ایران سرا میباشند
4 – اگر مردمان ایرانی جغرافیای ایران مرکزی و یا شهرها و استانهای دین پرور مانند خراسان و مشهد و قم اصفهان و تهران، کاشان و یزد و سمنان، و کرمان از هشدارهای در بالا اشاره شده توجه عمیق و مسئولانه نکنند و همچنان به اسلامگرایی و ائتلاف با تُرک زبانان ادامه دهند و سایر جغرافیای ایران مورد سرکوب و منابع انرژی و منابع طبیعی آنها را غارت و چپاول کنند، آنوقت است که دیگر هر کس باید به فکر خانه و کاشانه و جغرافیای مسکونی خود باشد و منافع مطلوب و منطقی امروز و نسلهای فردای خود را دنبال کند.
در آنصورت من به عنوان یک فرد ایرانی از جغرافیای زاگرس جنوبی به هم میهنانم در غرب و جنوب غربی و جنوب ایران پیشنهاد میکنم که مردمان زاگرس مرکزی و زاگرس جنوبی به فکر باز سازی و ایجاد همان جغرافیای ایالت پارسه (پارسی) در دوره هخامنشیان قبل از اسلام باشند.
این حغرافیای پارسه، که امپراطوری پارس از نام همین جغرافیا برداشت شده است، استانهای هرمزگان، استان بوشهر، استان فارس، استان کهگیلویه و بویراحمد، استان خوزستان، استان چهار محال بختیاری، و استان لُرستان، ایلام را در بر میگیرد و استان کرمانشاه هم میتواند عضو آن باشد، این جغرافیا را در نقشهء زیر مشخص کرده ام و آنرا منطقه 1 – پارس نامگذاری و مرکز آنرا اهواز قرار داده ام.
تقسیم بندی بسیار مهم دیگر ایجاد بخشی از جغرافیای تاریخی ماد قبل از اسلام در زاگرس شمالی میباشد که آنرا در نقشه بصورت منطقهء 2- ماد نشان داده ام و مرکز این منطقه را سنندج قرار داده ام. این منطقه شامل: کرمانشاه، همدان، کردستان، و آذرآبادگان غربی میشود.
اتحاد این دو منطقه 1 و 2 یعنی مناطق پارس و ماد که در واقع همان زاگرس نشینان از شمال تا خلیج فارس و دریای عمان است از اهمیّت تاریخی و سیاسی و از توانایی های بسیار بالایی بر خوردار است که میتواند سایر جغرافیای ایران را تحت شعاع خود قرار دهد و میتواند هویّت ایرانی و پارسی قبل از اسلام را دوباره بازخوانی و بازسازی کند.
.................................................................................................................................
.................................................................................................................................
زاگرس مرکز زایش هویّت ایرانی و مکان بنیادگذاری حکومتهای قانونمند ماد، پارس، و ساسانی است و زادگاه اصلی زبان پارسی است، وجود تمامی آثار باستانی و نوشتاری و خطی ایران قبل از اسلام بر فراز و در دامنه های زاگرس بیانگر این حقیقت است. از این گذشته سینهء زاگرس و دامنه های آن مرکز منابع نقت و گاز ایران است که تسلط بر آن هر حکومتی و هر قدرت سیاسی و اقتصادی و هر اقتدار گرایی قومی از جمله تُرکی را در ایران را به زانو در خواهد آورد.
از زمانیکه قدرت سیاسی و اقتصادی کلان از زاگرس بیرون رفته است، هویّت ایرانی و پارسی دچار بحران گشته و عامل بازیچهء پان عربیسم و پان تُرکیسم و مورد مسمومیّت شیعه گرایی ایران مرکزی و شهرهای دینی و مورد سرکوب حکومتهایی با مرکزیّت اصفهان و تهران دچار گشته است و امروز زمان رنسانس ایرانی و بازگشت به ریشهء خویش در زاگرس و بر مزار کوروش و داریوش و آریوبرزن میباشد.
|نومبر 2016 میلادی| آلمان|
.................................................................................................................................
لینک زیر نقشهء تقسیمات پنج گانهء کشور هست که از سوی برنامه ریزان جمهوری اسلامی طرح شده است (اینجا کلیک کنید)
http://fs5.directupload.net/images/161105/w2yqrdt4.jpg
لینک زیر نقشهء بزرگتر در متن بالا (اینجا کلیک کنید)
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید