رفتن به محتوای اصلی

"مرکز مطالعات تبریز" و سمینار ملیّت ها در استکهلم سوئد
02.12.2016 - 17:38

 مرکز مطالعات تبریز در دوّم ماه آپریل 2016 میلادی در شهر آنکارا، پایتخت کشور ترکیه تأسیس شده است، بنیاد گذاران، اهداف و فعالیتهایِ این مرکز را چنین بیان داشته اند :

[..."مرکز مطالعاتی تبریز" در تاریخ 2 آوریل 2016 توسط هیأت موسس به تعداد 7 نفر تأسیس گردید. انیستیتو تحقیقاتی تبریز, زبان, فرهنگ, ساختار سیاسی, اجتماعی, اقتصادی و فرهنگی, روش زیستی ترکان در جای جای جهان و منطقه‌مان به خصوص ایران و آذربایجان و ملل دیگری که در ارتباط و همزیستی با آن میباشند را به عنوان اهداف تحقیقاتی خود برگزیده است...].

از همین چند جملهء در بالا مذکور اهداف و فعالیّتهای این مرکز، میتوان به روشنی و بدون چون چرا پی بُرد که این "مرکز مطالعاتی تبریز" طبق همان تئوری نئو عثمانیسم و پان ترکیسم حزب آ. ک .پ، حزب "عدالت و توسعه" اسلامگرای ترکیه تحت فرماندهی طیب رجب اردوغان تأسیس شده است که بوسیله دستگاهِ حکومتیِ ترکیه و سازمانِ اطلاعاتیِ این کشور برنامه ریزی و هدایت میشود.

اهداف، فعالیتها، و هستهء مرکزی سیاسی تز "آستراتژی عمیق" نو عثمانی گراییِ ترکیه، هم در چنین جملاتی خلاصه شده است که اینک مرکز مطالعاتی تبریز، آنرا اساس بینادگذاری و در مرکز وظایف خود قرار داده است. چنین وظایفی را که این مرکز هفت نفرهء "مرکز مطالعاتی تبریز" پیش پای خود گذاشته، عملی شدنی نیست، مگر اینکه کشوری و حکومتی مانند ترکیه و جمهوری آذربایجان پشتیبان و بنیاد گذار و سرمایه گذار و برنامه ریز آن باشند. تازه بعید است در جهان امروز چنین وظایفی با این ابعاد و گستردگی از سوی حکومتِ ترکیه و جمهوری آذربایجان به سرانجام مورد نظر برسد و در جای جای جهان و منطقه اجازه و توانایی آنرا اشته باشند که در امور داخلی کشورهای زیستی تُرک تباران بشکل غیر دمکراتیک با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی دخالت کند.

اگر به وب سایت این "مرکز مطالعاتی تبریز "مراجعه شود، هویّت و شاخصها  و زندگینامهء این هفت نفر موسس این مرکز ذکر نشده است که این خود یک ابهام بزرگ و متضاد با روشها و اصول در تئوری های دمکراسی امروز است.

امّا تا آنجا که معلوم است فردی بنام  آقای رضا هیأت نفر اصلی این جریان است که خود در ترکیه تحصیل کرده است و اکنون هم در این کشور کرسی استادی دانشگاهی را دارد. همسرش ایشان هم تُرک ترکیه است، در واقع این آقای رضا هیأت بینادگذار این "مرکز مطالعاتی تبریز"، دیگر سر تا پا وجود، شهروند تُرک کشور ترکیه است و با ایران و با ترکهای آذری ایران دیگر ربط و مناسبتی ندارد و در حقیقت میتواند فقط عامل اطلاعاتی و فردِ خودفروخته و گماشتهءِ حکومتِ و سازمان اطلاعاتِ ترکیه باشد.

اگر این "مرکز مطالعاتی تبریز" فقط هدف تحقیقاتِ دانشگاهی داشته و دارد و سیاست و اهداف نئوعثمانیسم و سازمانِ اطلاعاتیِ ترکیه را دنبال نمیکند، پس در آنکارا و در یک کشور بیگانه مانند ترکیه در جستجوی چیست ؟ مگر چندی قبل فراکسیون 100 نفری تُرک تباران در مجلس شورای اسلامی به منظور رسیدگی به مشکلاتِ مردم تُرک تبار در ایران، در تهران ایجاد نشد ؟.

نفر دیگر آقای علیرضا اردبیلی است، که ایشان انسانها را بر اساس"کروموزوم " طبقه بندی میکند، و شاید طبق همین تحقیقاتِ"مرکز مطالعات تبریز" است که ایشان چندی پیش به این نتیجه رسیده اند که "کروموزوم" ایرانی تباران از آغاز و در اصل خراب است و تلاش بر آن داشته که از ایرانیان کروموزوم خراب و جزامی فاصله بگیرد و جدا شود. دوری جستن از ایرانیان حق طبیعی ایشان و همفکرانشان هست، امّا بدون ادعای یک وجب از خاک و سرزمین آذربایجان ایران. این فرد یک پان ترکیسم ضد ایرانی است.

نفر دیگری که در این سمینار استکهلم شرکت کرده و آشنا بنظر می آید، فردی بنام "یوسف عزیزی بنی طُرُف" است. این فرد یک درویش دوره گردی است، که بنام مردم عرب خوزستان و مدافع حقوق مردم عرب ایران، خود را مفت و مجانی به هر دکه و دکانی که ضد ایرانی باشد میفروشد و در واقع این دلقک بازی ایشان سمبل نمادین پان عربیسم بی بند و بار ضد ایرانی است.

حضور این فرد عرب تبار در سمینار استکهلم، بیانگر همان اتحاد و همبستگیِ پسامدرن قرون وسطایی پان ترکیسم و پان عربیسم در منطقه است. اسلامگرایی این دو قوم و قبیله از قرن هفتم میلادی تا کنون خاورمیانه و جهان شرق را در عقب ماندگی نگهداشته و جنگهای قومی و قبیله ای چندی را سامان داده اند و جنایاتی را مرتکب شده اند که در تاریخ بیسابقه میباشد. نازیسم و فاشیسم در اروپا روش های نابودی و کشتار انسانها را از این دو قوم نژاد آموخت و سرمشق برنامهء خود قرار دادند، جنایتهای سپاه داعش امروز در سوریه و عراق و در ترکیه اعمال غیر انسانی آنها در قرن 21 میباشد.

دو سنایو برای ایجادِ"مرکز مطالعاتی تبریز" در ترکیه

سناریوی اوّل: دو کودتایِ دست آوردِ طیب رجب اردوغان اکنون مسیری را در پیش گرفته است که هر دو بر علیه شخص طیب اردوغان و حکومتِ ترکیه در جریان است و شکافی که در جامعهء تُرک ایجاد کرده است میرود که به دره ای عمیق تبدیل شود و ترکیه را به یک جنگِ داخلی سوق دهد ● حکومت اسلامگرای ترکیه که هدف داشت بشار اسد را بیندازد، اکنون ارتش اسد با همکاری روسیه و ایران شهرها و جبهه های جنگ را یکی پس دیگری فتح میکنند و دیگر میدانی برای خودنمایی و مانور و شعار ناسیونالیستی تُرکی دادن اردوغان باقی نمانده است و در واقع سیاست ترکیه در قبال سوریه مایهء شرمساری حکومت و بی اعتباریِ شخص اردوغان و باعثِ سرخوردگیِ مردم تُرک میباشد.● سپاه اسلامی داعش که در واقع دست راستِ اردوغان و میلیشای نظامی ارتش و حکومت ترکیه محسوب میشد در حال شکست و فرار است.

● حکومت ترکیه از سویِ اتحادیّهء اروپا طرد و منزوی شده است و برنامه و پروندهء پیوستن ترکیه به این اتحادیه راکت گذاشته شده است که این خود پیامدهایِ وخیم و سنگین اقتصادی، بر بازار کسب و کار و اشتغال، بر اقتصادِ توریستی، بر مسائل سیاسی و حتّی امنیّتی و نظامی را برای حکومت و مردم ترکیه در درون این کشور و بیرون از آن در اروپا و جهان خواهد داشت و زمینهءِ سقوط و فروپاشی حکومت ترکیه را مهیّا میکند. همین امروز هم حکومتِ ترکیه بر لب پرتگاهِ سقوط ایستاده است که با وزشِ بادی از جا کنده خواهد شد.

● سیاست موضع گیری ترکیه در مقابل روسیه، ایران، و اسرائیل از طریق اتخاذ اتحّاد با پان عربیسم و همکاری با کشورهای عضو لیگ عربی و کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس بویژه با عربستان متزلزل گشته، زیرا حکومت ترکیه اکنون بناچار خود را به آغوش روسیه و چین و ایران انداخته و با اسرائیل پیمان دوستی مجدد بسته است و پای بندی به عهد و پیمان با اعراب را شکسته است● تغییر سیاسی حکومت ترکیه بسوی روسیه و چین و ایران و با یی اعتنایی به اروپا و آمریکا و غرب، بطور اتوماتیک حکومت ترکیه را در مقابل این کشورها قرار خواهد داد و موضوع عضو ناتو بودنِ آن زیر سئوال رفته و خواهد رفت ● اکنون روزنامه نگاران شناخته شده و روشنفکران و ارتشیان ترکیه به اروپا پناهنده شده اند که این خود اهرمی در دستِ اروپا برای مهار و بر علیه اردوغان میباشد و اکنون اردوغان در ترکیه از سوی سپاه 60 هزار نفری اخراج شدهاز ادارات و آموزش و پروش و ارتش و سایر شاخه های دیگر و از سوی اروپا در محاصره است، آخرین حربه ای که اردوغان و ترکیه دارد، این است که دروازه را بر روی مهاجران دو میلیونی مسکونی در ترکیه باز کند و آنها را بسوی اروپا روانه سازد که این عمل هم دیگر کارساز نیست

● بعد از چرخش تاکتیکی ترکیه بسوی اسرائیل و روسیه صرفأ به منظور مهار و سرکوب جنبش دمکراتیک مردمان کُرد در ترکیه، در سوریه، و عراق، اکنون حکومت ترکیه و اردوغان تجربه کرده است که مهار و سرکوب این مردم با متوسل شدن به این و آن،امکان پذیر نیست و این مردم روز به روز راسختر و قویتر میشوند و از پشتیبانی جهان دمکراتیک بیشتر بر خورد خواهند شد. زمانی فرا خواهد رسید که اردوغان برای بقای خود به پای ملّت کُرد و چریکهای آن بر زمین بیفتد.

● شرایط امروز ترکیه بسیار آشفته و  اسفبار است، ترکیه امروز استقلال خود را از دست داده است و خود باخته و متزلزل و بدون داشتن برنامه ای برای امروز فردا، بین دو صندلی نشسته است که در طرف راست آن اروپا،آمریکا، غرب و در سمت چپ آن روسیه و چین و ایران است و هر زمان احتمال بر زمین افتادن آن قابل پیش بینی است

● اکنون ترکیه در مقابل غرب و در مقابل روسیه و اسرائیل و ایران حرفی برای گفتن ندارد، و دیگر از آن قدرت و پرنسیپی بر خوردار نیست که در سیاست های کلان در عرصه های بین المللی عرض اندامی کند، و در واقع به همان دوران آغازین عثمانگرایی قرن پانزده و بعد از جنگ جهانی اوّل بازگشته است که تنها نجات خویش را فقط بر تمامیّت ارضی بخشی از سرزمین ترکیه متمرکز کرده و مانند گذشتهء دوران عثمانیان سر جنگ و ستیز را با همسایگان خود از جمله ایران، کردستان بزرگ، ارمنستان، یونان، سوریه  و بالکان آغاز کرده است، و اینک افکار مقابله و تضعیف و تهدید نظام جمهوری اسلامی ایران را بطور غیر مستقیم از طریق مردمان تُرک ساکن ایران را در سر دارد. اینک اردوغان ازاروپا و غرب میخواهد که سیستم  و روش دیکتاتوری حکمرانی او را بهر شکلی بپذیرند، که غرب و اروپا به این خواستهء اردوغان اهمیّتی  نداده و نخواهند داد. عثمانیان هم چنین آرزویی از اروپا داشتند، که کشورهای اروپایی عثمانیان را متلاشی کردند.

در واقع تکرار رقابت و درگیری و جنگ دوران صفویان با عثمانیان در قرن پانزده با ایران آغاز شده است که این بار بجای پاره کردن جغرافیای کردستان برای تضعیف ایران، آذربایجان را در مقابل حکومت مرکزی و در مقابل ملّت ایران قرار دهد و در صورت ممکن آنرا ملحق بخود کند که تشکیل "مرکز مطالعاتی تبریز" در ترکیه در همین جهت میباشد، امّا بدون شک ترکیه در این سیاست هم مفتضحانه شکست قطعی را تجربه خواهد کرد و قبل از اینکه بتواند خدشه ای به تمامیّت ارضی ایران وارد کند، باعث سقوط و فروپاشی حکومت و تمامیّت ارضی ترکیه خواهد شد. حکومت ایران اگر بفکر منافع ملّی ایران باشد، میتواند با چرخشی بسوی اروپا و غرب، ترکیه را بطور کلی از صحنهء سیاسی شرق و غرب بیرون اندازد و آنرا تحت سیرهء خود در آورد.

سنانوری دوّم: میتواند همدستی و همکاری معمول بین تهران و آنکارا که همان در یک جبهه قرار گرفتن  علی خامنه ای و رجب طیب اردوغان در مورد پیش بُرد و استمرار منافع و استحکام حاکمیّت تُرک تباری و عملی کردن تز "استراتژی عمیق" پان ترکیسم در منطقه باشد که اکنون این همکاری در اشکال دیگری از جمله ایجاد "مرکز مطالعاتی تبریز"  به عنوان مترسکی و یا تهدیدی برای تمامیّت ارضی ایران و خدشه وارد کردن بر امنیّتِ ملّی ایران ظاهر میشوند. آنهم در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی صفوی و قاجاری تهران و حکومت عثمانی گرای ترکیه هر دو با بحرانهای شدید سیاسی درونی و بیرونی مواجه هستند.

 این سناریو میتوانند نقشه و برنامهء سیاسی حکومت ترکیه و علی خامنه ای برای تقویّت حکومت ترکیه و نظام جمهوری اسلامی علی خامنه ای باشد و یا آنرا برای  پس از نبود نظام جمهوری اسلامی طرح ریزی میکنند امّا این حکومت ترکیه که با دریافت منافع و سرمایه های هنگفت ملّی ایراینان سالهاست نقش سوپاپ را برای علی خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی بازی میکرد اکنون خود دچار بحرانهای شدید ساختاری و حیاتی است .

دو نیروی اصلی که هر دو نظام تهرانِ علی خامنه ای و آنکارایِ اردوغان را تهدید میکند، ایرانیان و مردمان ایرانی تبار کُرد در خاورمیانه است. که هر دو حکومت تهران و آنکارا متحّد در سرکوب آنها از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهند کرد، تآسیس "مرکز مطالعاتی تبریز" یکی از محفلها و خانهء فکری تحت رهبری ترکیه و علی خامنه ای است.

سناریوی دوّم زمانی میتواند بی اساس باشد که  آقای علی خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی در اسرع وقت با محکومیّت این جریان، انتقادات شدید خود را نسبت به ایجاد "مرکز مطا لعات تبریز" در آنکارا به گوش ایرانیان و سایر جهان برساند و در ادامهء آن قطع روابط سیاسی و اقتصادی با کشور ترکیه را تصویب کنند. از سویی دیگر فراکسیون 100 نفری تُرک زبانان که نمایندگان مردم تُرک تبار در مجلس ایران میباشند، موضع خود را در مقابل این "مرکز مطالعات تبریز" و حکومت ترکیه شفاف مطرح کنند، همچنین مردم تُرک آذربایجانی و پیشوایان و پیشتازان قومی آنها هم باید مواضع و دیدگاههای خود را در موردِ اهداف این مرکز تبریز در ترکیه اعلام کنند. سکوت از هر سوی اقشار مختلف جامعهء تُرک آذربایجانی نشانهء رضایت و همسویی با "مرکز مطالعات تبریز"  و همسویی و فرمانبری با حکومت و سازمان اطلاعاتی ترکیه است.

● یکی از اساسی ترین و معمول ترین روش در سیاست ورزی این هست، اکنون که حکومت ترکیه برعلیه حکومت مرکزی ایران و برعلیه تمامیّتِ ارضی و امنیّت ملّی جغرافیای ایران اقدام به تشکیل ارگانهایی مانند" مرکز مطالعاتی تبریز" کرده است، در مقابل حکومت مرکزی ایران اگر ایرانی باشد و براستی منافع ملّت ایران را دنبال میکند، باید در اسرع وقت پشتیبانی همه جانبهء خود را از جنبش دمکراتیک سراسری ملّت کُرد در ترکیه و جهان اعلام رسمی نماید، از احزاب کُردی مانند، "حزب دمکراتیک خلق ها" در ترکیه به رهبری صلاح الدین دمیرتاش که اکنون در ترکیه در زندان  بسر میبرد، از حزب کُردی "پ. ک.ک" و از حزب "اتحاد دمکرایتک" در سوریه پشتیبانی رسمی و پنهان و آشکار را از سر گیرد. حکومت خود گردان کردستان در شمال عراق را تقویت کند، برنامهء برگزاری سمینارهای گسترده ای رابرای احزاب کُردی و سیاست ورزان آن در ایران فراهم آورند. با پناهندگان مردمان کُرد گریخته از حکومت و ارتش ترکیه را با کمال احترام و با آغوشی باز بپذیرند.

سمینار ملل (ملیّتها) در استکهلم سوئد

وقتی عنوان و موضوع مورد بحث و سمیناری از همان آغاز اشتباه تاریخی و متضاد با اصول و قوانین بین المللی و مخالف با واژه نامه های سیاسی باشد، پروسهء آن سمینار و فاکت های مورد بحث در این سمینار از آغاز تا پایان بی اعتبار و بی ارزش میباشد. اگر به کارت تبلیغانی این سمینار در زیر نگاه شود در آن از ملیّتهای (مللّ): تُرک، فارس، کُرد، عرب، ترکمن، بلوچ، و ترکان قشقایی نام آورده شده است.

واژه سیاسی و حقوقی ملّت و ملیّت ها که در این سمینار از آن نام برده شده است دارای مشخصات و پشتوانهء حقوقی در عرصهء درونی و بین المللی است، براستی آیا هر کدام از اقوام نام برده در این سمینار دارای جغرافیای مشخص و تاریخی خود هستند و حکومت مستقل و قانون اساسی خود را دارند و در درون و برون از جغرافیای خویش از بالاترین قدرت سیاسی و حقوقی برخوردار هستند، و در مقابل هیچ کشور و گروه و دسته ای دیگر، بجز قوم خویش مسئولیّتی و الزام به پاسخگویی نیستند ؟

تازه ملّت تُرک را در ردیف اوّل قرار داده و ملّت فارس در ردیف دوّم، این فرهنگ از نشانه های نمادین این قوم و از همان سرچشمهء فرهنگی تُرک تباری می آید که پیوسته میخواهد با چماق و اقتدارگرایی و بدون منطق و خردگرایی بشکلی غیر دمکراتیک با خشونت و پاک سازیِ دیگران، نژاد و قوم خود را در جلو قرار دهد.

در مباحث این سمینار آمده است که متأسفانه مردم تُرک قشقایی در استان فارس، و مردم عرب در خوزستان، استانِ مخصوص بخود را ندارند و در آنیده باید آنها از جغرافیا و استان مخصوص بخود برخوردار شوند و خودگردانی و استقلال خود را بدست آورند. اوّل که مردمان قشقایی و عرب با ایرانیان تباران در این دو استان مسالمت آمیز و با احترام متقابل مدتهای طولانی باهم زیسته اند و خواهند زیست و پیوند خانوداگی بین این مردمان با ایرانیانِ بومی ساکن جغرافیای این دو استان صورت گرفته و بهم آمیخته اند،

ولی اگر قرار باشد که حکومت ترکیه و یا تُرک تباران تجزیه طلب آذربایجان و یا کشورهای عربی بخواهند برای مردمان قشقایی در استان فارس و برای اقلیّت عرب خوزستان حقوقی تعیین کنند، پاسخ منطقی و دمکراتیک این خواهد بود که مردم قشقایی در استان فارس و عربها در خوزستان هیچگاه جغرافیا و سرزمین مخصوص بخود نداشته اند و ندارند و تا کنون این مردمان در این دو استان از سوی ایرانیان تحمّل شده اند و اگر امروز به تحریک ترکیه و کشورهای عربی ،روش ناسازگاری را پیشهء خود کنند، برای آنها گران تمام خواهد شد. این مردمان قشقایی و عرب خود آنقدر هوشیار و بویژه مردم قشقایی از آن خردگرایی و بینش برخوردار هستند که بازیچهء کج اندیشان تُرک، عرب، و بیگانگان نشوند.

آن نماینده کُردی که در این سمینار شرکت کرده، آیا نمیداند که حکومتهایِ ترکیه که بنیادگذار این "مرکز مطالعاتی تبریز" در آنکارا است، بیش از نیم قرن است که جنگی نابرابر را بر مردمان کُرد تحمیل کرد و بیش 50 هزار نفر کُرد قربانی و نزدیک به دو  تا چهار هزار شهر و روستای کُردی بوسیلهء ارتشترکیه با خاک یکسان شده است، آیا نمیدانند که سپاه داعشی که زنان و دختران و کودکان کُرد را به اسارت گرفتند و زشت ترین اعمال را بر آنها روا داشته اند، تربیّت شدهءِ همین حکومت ترکیه است، که " این مرکز مطالعاتی تبریز" شاخه ای از همین حکومت و سازمان اطلاعاتی ترکیه است؟ این مردم کُرد دیگر چه زمانی بخود خواهند آمد !!!.سئوالات دیگر این چنینی هم در مورد شرکت نمایندهء مردم بلوچ در این سمینار هم مطرح میشود.

یکی دیگر از ملیّتهایی که در این سمینار شرکت کرده است، را ملّت فارس نامیده اند. طبق علوم تجربی و زندهء امروزی ملّتی بنام فارس وجود ندارد، این ملّت فارس ساختگی مبدأ و سر آغاز پروسهء ملّت سازی تجزیه طلبان در ایران است، ایرانیان هیچگاه نام (پارسی،فارسی)  را که یونانیان بر آنها نهاده اند نپذیرفته و نخواهند پذیرفت.

فارس به منطقه و جغرافیایی در ایران جنوبی، جنوب غربی، و در غرب ایران امروز (شمال خلیج فارس ) و نسبت داده میشده است، که رضاشاه در سال 1939 میلادی این نام پارس (فارس) را که مختص به یک منطقه و جغرافیای خاصی از سرزمین ایران بود را برداشت و نام ایران(سرزمین آریایی ها، آنجا که ایرانیان زندگی میکنند) را که همهء جغرافیا و فلات ایران و همهء تیره های ایرانی را در بر میگرفت، بر نام بین المللی ایران گذاشت.

طبق تصاویر شرکت کنندگان در نشست میتوان گفت که شاید آقای احمد رأفت و آقای حسن اعتمادی نمایندگی ملّت فارس را در این سمینار داشته اند. اوّل اینکه آ............ت و آتش بیار و معرکه ساز تجزیه طلبان قومی است و هر کس که خرج ماهانه اش را بدهد با ساز آن خواهد رقصید. اگر........ ده دست پروردهء خاندان آل سعود در عربستان است،................ ت یک کارگر روزمزد است که هر روز برای هر کسی آستین را بالا میزند.

آقای حسن اعتمادی که ظاهرأ به نمایندگی از آقای اسماعیل نوری علا در این سمینار شرکت کرده است، از طرف "حزب سکولار دمکرات" سخن گفته اند، در صورتیکه مسئولین این سمینار، آقای نوری علا را بصورت فردی دعوت کرده اند. گرچه من با بخش زیادی از متن سخنرانی آقای اعتمادی همسویی دارم، ولی مگر میشود چهار نفر را که دور هم جمع شده اند را حزب نامید، و آنوقت این حزبی که جایگاه و پایگاه طبقاتی و اجتماعی در جامعهء ایرانی را ندارد، در یک موضوع حساس حقوقی و گستردهء ملّی به نمایندگی از جغرافیای سراسر ایران در این سمینار شرکت کنند و سخن بگوید.

از این گذشته وقتی اعضای این حزب چهار نفری نتوانسته است که این مسئلهء ساده را درک کند، که بنیادگذاران پنهان و آشکار این"مرکز مطالعات تبریز" چه کسانی و چه حکومت و کشوری هستند، مخارج این سمینارها از کجا می اید و چه اهداف شومی را دنبال میکنند، دیگر چگونه میتواند و بخود اجازه میدهد به نمایندگی از ملّت ایران در چنین جلسات مافیایی اطلاعاتی ترکیه شرکت کنند تا به آنها مشروعیّت ببخشند و عامل تبلبغاتی آن شوند ؟

موضوع دیگری که تکرار میشود این هست که این سازمانها و ارگانهای قومی تجزیه طلب، یا آقای شهریار آهی را و یا افرادی مانند اسماعیل نوری علا را به نمایندگی از ملّت فارس به این سمینارها و نشست ها دعوت میکنند. باید به این برگزارکنندگان قومی این سمینارها پرسید که شما طبق کدام مجوز از این افراد به عنوان نمایندگان ملّت فارس دعوت میکیند. این افراد نامبرده و تا کنون دعوت شده، فقط اجازه دارند نظر شخصی و یا خانوادگی و یا در سطح وسیعتر آن به نمایندگی از شهر و استان زادگاه خویش یعنی مازندران سخن برانند. سرزمین پارسه و پارس کجا و مازندران ما کجا ؟

تکلیف مردم قشقایی با مردمان بومی استان فارس حلّ خواهد شد، همچنین حقوق اقلیّت عرب، با مردمان بومی استان خوزستان و استانهای هم مرز آن معیّن میشود، تکلیف مسائل قومی و ملّی سراسر کشور در مجلس و پارلمان سکولار دمکراتیک ملّی بر گزیده شده از مردمان سراسر جغرافیای ایران مشخص و معیّن خواهد شد و در قانون اساسی کشور ثبت میگردد،

 هیچ فردی و هیچ حزب و سازمانی اجازه ندارد به نمایندگی از سوی ملّت ایران و یا از سوی جغرافیای پارسه (پارس) در غرب، جنوب غربی، و جنوب ایران و یا به نمایندگی از استانها و جغرافیای مختلف ایران در چنین سمینارهای شرکت کنند.

سخن پایانی

نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت اسلامگرا و عثمانیسم ترکیه با بحرانهای فراوان درونی و بیرونی روبرو هستند، این بحرانها را اسلامگرایی شیعه و سنّی مانند دوران صفوی و قاجاری در ایران و عثمانیان در ترکیه و سیاست های اشتباه این دو حکومت خود بوجود آورده اند و دو ملّت تُرک و ایرانی را در عرصهء بین المللی به پست ترین جایگاه کشانده اند، سیاست پان ترکیسم علی خامنه ای و اردوغان باعث نابودی اوّل ملّت تُرک و بعد ایرانی تباران از هر قوم و قبیله خواهد شد، این سیاست این دو ملّت را به نوچه و نوکر روسیه تزاری تبدیل کرده است و چین را ارباب و این دو ملّت را رعیّت آن کرده اند.

این دو حکومت در حال فروپاشی هستند، و با دست و پا زدن بیجای خود در نهایت ملّتهای تُرک و ایرانی را رو در رو قرار خواهد و دست آخر روی همدیگر اسلحه خواهند کشید، این همان سیاستی هم است که کشورهای اروپایی و آمریکا و غرب و جهان سرمایه داری و حتّی روسیه و چین و اعراب میخواهند.

غرب نمیخواهد که جهان شرق آرام باشد، رشد و توسعهء فراگیر داشته باشد، سر و گردنی بلند کند، غرب این سیاست دو آلیسم را در مورد ایران و عراق بکار گرفت، شاه ایران و صدام حسین گردنکشی کردند، هر دو کشور در حال رشد بودند، هر دو نفر را به اشکال مختلف برداشتند، جنگ 8 ساله ای را راه انداختند، و زیر ساختارهای  صنعتی و تولیدی این دو کشور را نابود کردند،

اکنون نوبت خرابی و ویرانی ترکیه ای است که کمی رنگ بر صورت دارد ،غرب و اروپا رجب طیب اردوغان را چنان محاصره خواهند کرد که اردوغان دست بخودکُشی و خودکُشی سیاسی و نابودی ترکیه بزند که اکنون چند بار به اینکار اقدام کرده است، غرب چنان اردوغان را در هم خواهند پیچید و بر زمینش خواهند زند که خود متوجه نخواهد شد،

دو ملّت تُرک و ایرانی تباران دیگر اعتمادی به دو حکومت تهران و آنکارا ندارند، امروز فقط شعور و درک سیاسی و جهان بینی و خردگرایی این دو ملّت است که باید وارد میدان شوند و این هر دو حکومت ارتجاعی و ویرانگر را برکنار سازند، و ساختارهای دمکراتیک و سکولار را جایگزین کنند، و بر اساس معیارهای مدرن و حقوق بشر امروز و براساس فرهنگی غنی و ریشه دار در تاریخ به حلّ مشکلات در منطقه و مسائل قومی و ملّی و به بحرانهای موجود در خاورمیانه پایان دهند،

اگر خردگرایی،آینده نگری، اعتماد، همزیستی مسالمت آمیز، و همکاری و همبستگی بستر حرکت سیاسی در منطقه و در خاورمیانه باشد و به موضوع همجواری و آمیختگی فرهنگی و منافع مشترک بها داده شود، کارها بسادگی پیش خواهند رفت، در غیر اینصورت درخت پان ترکیسم و پان اسلامیسمی را که علی خامنه ای و اردوغان کاشته اید از همین امروز خشکیده است و میوه و برگ سبزی برای نسلهای آینده در چشم انداز آن نیست و ما در مقابل نسلهای آینده بحق محکوم و مورد نفرت خواهیم بود.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.