در این نوشته ترجمه ی آراز-آراز ، ساری گلین، آچیل سحر ( بیدار شو سحر)، و سارا
آمده است. باشد که متن فارسی قابل استفاده ای از این ترانه های عمومی در دسترس باشد.
روایتهای گوناگونی از آنها ها و جود دارد که اینجا یکی نقل شده است.
در ضمن از زحمات همه ی عزیزانی که پیش از این در ترجمه ی متنها کوشیده اند تشکر میکنم که راه را هموار نموده اند و تلاش شان
تا حد مقدور، تا جایی که من اثرشان را دیده ام، در این برگردان نقل و بازتاب یافته است. در حقیقت ترجمه با بهره گیری از رنجهای آنان
فراهم شده است.
به ویژه در ترجمه ی « آچیل سحر». برابری زیبا تر از « بیدار شو سحر» نتوانستم بیابم. که پیش از این در کتاب « سرود کوهستان» آمده است. و عبارات و جملات این
ترجمه را تا حد ممکن حفظ و نقل کردم.
از اینکه نتوانستم « دو بیتی ها» یا بایاتی های مختلف را که در رابطه با آراز و صمد و ساری گلین و غیره میخوانند جمع کرده و ترجمه کنم احساس کمبود و ناراحتی میکنم. دهها بایاتی در مورد صمد است که میخوانند و ورد زبانهاست. همینطور در مورد دیگر ترانه ها. و دیگر موضوعات عمومی. که کار گروهی می طلبد و از عهده ی یک فرد، آنهم فردی مثل من، که در چندین زمینه کار میکنم ، خارج است.
ولی باز نشان دادن گوشه ای از آنچه هست شاید خالی از فایده نباشد.
آراز آراز 1
-----
*
*
*
--
آراز! آراز!
خانی ! سلطانی! [ همچون سلطان و خانها ستمگری]
آتش بگیری!
درد خلق( من ) را بفهم! آراز!
*
آراز! کی از تو عبور کرد؟
کی غرق شد و کی از تو عبور کرد؟
فلک بیا و ثابت کن
که کدامین روزم به خوشی گذشت.
*
ای همه ی ماهها!
ای همه ماهها و ستارگان!
گلی بر دریا رسته
که از تشنگی فریاد میزند.
*
صمد لبخند زنان میاید
روی سینه، گل سرخ اش را ببین
درهر دست اش، چهار کتاب گرفته
به زبان ترکی بر می گرداند.
--
ساری گلین Sarı gəlin
ساری گلین2
بره را بازگردان
روی یار نازنینم را ببینم
چه کنم،امان امان...
آچیل سحر
*
*
آپاردی سئل لر سارانی
-----
گئدین دئیین خان چوبانا
گلمه سین بوایل مغانا
مغان باتیب قیزیل قانا
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
*
«آرپا» چایی آشدی داشدی
سئل سارانی آلدی قاشدی
آلا گؤزلو قلم قاشدی
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
*
آرپا چایی درین اولماز
آخار سولار سرین اولماز
سارا کیمی گلین اولماز
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
---
سیل ها (3)سارا را بردند
خان چوپان را بگویید
امسال به مغان نیاید
مغان آغشته به خون است
سیل ها سارا را بردند
آن فرزند چشم شهلا را.
*
رود خانه ی « آرپا » طغیان کرد
سیل سارا را گرفت و برد
آن فرزند چشم شهلا را.
رودخانه ی «آرپا» ژرف نیست
آبهای روان خنک نمیشوند
عروسی مانند سارا پیدا نمیشود
سیلها سارا را بردند
آن فرزند چشم شهلا را.
----
1- آراز ، اسم خاص. در فارسی ارس .
2-ساری گلین : اسم خاص. نام دختر.
ساری : گندوم گون. زرد. مو طلایی.
گلین: عروس.
3-سیل در متن جمع بسته شده یعنی: سیل آب+ سیل بدیختی ها
سارا برای اینکه به چنگ خان نیافتد خود را به سیل رود خانه می سپارد.
او عاشق « خان چوپان» بود.( نوعی از روایتهای مختلف).
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید