رفتن به محتوای اصلی

دلايل ردِّ فراكسيون
29.12.2016 - 10:32

 

 

 

.

روزى خواهد آمد كسانى كه فراكسيون فراكسيون مى كنند پشيمان خواهند شد من نقد فراكسيون مى كنم بدان علت كه اعتقادى بر آن ندارم. اينجا جدال بين نظريه هاست نه بين اشخاص. نقد كسانى كه نظرياتشان در تاييد فراكسيون هست را هم مى كنم. كسانى سعى دارند فضاى اين نقد را به سمت مسائل خصوصى و شخصى سوق دهند و چرك بازى در آرند اما من آلوده ى آن نخواهم شد. نظراتشان را نقد خواهم كرد و وارد بازى تخريب و تهديد و مسائل شخصى نخواهم شد. كه تهديد و تخريب از ضعف استدلال و منطق نشاَت مى گيرد. اين را قبلاً گفته ام و تكرارش احمقانه است. دلايل مخالفت من با فراكسيون ربطى به دلايل كسانى كه در داخل ايران و در داخل حكومت با آن مخالفند ندارد. مثلاً دلايل زيرمجموعه هاى دولت آمريكا كه در راستاى برجام از روحانى در مقابل خامنه اى حمايت مى كنند با دلايل سايتى مثل آذريها زمين تا آسمان متفاوت است. دولت آمريكا اعتقاد دارد با حمايت از روحانى قدرت شكاف بر خواهد داشت. اعتقاد دارم اگر دولت آمريكا از فراكسيون حمايت مى كند به دليل تشكيل آن توسط دولت روحانى است. دلايل آمريكا ايجاد شكاف در قدرت ايران است اما دلايل آذرى ها دفاع از ايرانيت امثال طباطبايى هاست.

دلايل من واضح است. فراكسيون تابع نظريه ى ايرانيّت است و حركت ملى تابع نظريه ى " آزربايجانچيليق ". در نظريه ى ايرانيت زبان و باستانگرايى فارسى با تماميت ارضى محور سخن است. در نظريه ى آزربايجانچيليق زبان و هويت تركى با جغرافياى آزربايجان مدنظر است. در حقيقت، جدال اين دو نظريه مخالفان و موافقان را رودرروى هم قرار داده و من تابع نظريه ى آزربايجانچيليق هستم. دوستى از داخل با من صحبت كرد كه من طرفدار فراكسيونم و دلايل خود را گفت. انسان شريفى است. بله، قبول دارم كه حتى آن دوست عزيز در قانع كردن نمايندگان ترك مجلس در ايجاد فراكسيون زحمت كشيده اما حركت ملى از دروازه ى مجلس عبور نخواهد كرد چون مجلس تابع نظريه ى ايرانيت است. يك نماينده از درون فراكسيون پيدا كنيد كه تابع نظريه ى ايرانيت نباشد؟ مفاهيم حركت ملى بر استقلال نظريه ى آزربايجانچيليق تاكيد دارد. در نظريه ى آزربايجانچيليق در وهله ى نخست، زبان اهميت بسزايى دارد.
براى همين وقتى پزشكيان در اروميه فارسى حرف زد جامعه ى آزربايجان او را ملامت كرد. از سوى ديگر در نظريه ى آزربايجانچيليق باستانگرايى ايرانيت به شدت مطرود است. باستانگرايى ايرانيت فقط فردوسى گرايى و آريايى گرى نيست بلكه " تاريخ خوانى " ايرانيت نيز هست. در " تاريخ خوانى " ايرانيت سعى مى شود كه تاريخنگارى زبان فارسى رواج يابد و يافته است. تقريباً اكثر سياستمداران فعلى دولت ، حتى همين فراكسيونى ها از " تاريخ خوانى " ايرانيت تبعيت مى كنند. يعنى اگر ما سياستمدارانى كه تابع " تاريخ خوانى " آزربايجان باشند در مجموعه ى نمايندگان داشته باشيم مى توان بر آنها اميد بست.
چند درصد از فراكسيونى ها تاريخنگارى آزربايجان را دنبال مى كنند و به آن اعتقاد دارند؟ چند درصد آنها مكتب تبريز را مى شناسند؟ براى من اين شناخت مهم است چون اگر مفاهيم، پشت سر سياسيون نباشد آنها در مفاهيمِ مسلط، ذوب خواهند شد.
فعلاً تنها راه ممكن و ميسر اين است كه در راستاى دلايل آزربايجانچيليق طرح و برنامه بريزيم و پيش رويم. در مطلب بعدى راه حل ها و راهكارهايى را پيشنهاد خواهم داد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمدرضا لوایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.