1

يورش به پنهان، به آنچه كه پنهان نگاه داشته شده، به آنكه پنهان مى كند، به آنكه آشكارا مخفى مى كند. آوانگارديسم. دريدن همه ى مرزهاى معانى و كلام و تفكر.
نسل جوان بر دورويى اصلاحات در آزربايجان شوريد و حالا دارد نتيجه اش را مى بيند.
" اعضای مستعفی حزب به اصطلاح اصلاح.طلب اراده ملت با بیان اینکه جریان اصلاح.طلبی از پاسخگویی به نیازهای مردم عاجز است و با افتادن در ورطه بندبازی صرفا به دنبال کسب مسند قدرت است، اظهار کرده اند که جریان اصلاحات ايران با نزدیکی فکری به اپوزسیون ملی گرا به دنبال احیای ناسیونالیزم ايرانى است. در این بیانیه تأکید شده است این دیدگاه ریشه در تفکرات رضاخانی دارد و بدون شک هرگز جایگاهی در آزربایجان کسب نخواهد کرد."

٢

بالاخره جواد طباطبايى اعتراف كرد كه سطع دانش ايران و دانشگاه هاى آن از تهران و حومه اش فراتر نمى رود. خب، پدر آمرزيده ما يك عمر است كه همين را جار مى زنيم. و توىِ قرن نوزدهمى دارى هى بر بوق و كرنا مى دمى كه ايرانيّت، ايرانيّت. با كدام دانش و منطق و سطح آموزشى مى خواهى از اين تهران و حوالى، ايرانيتى به آن گندگى بكشى بيرون؟ ديگر مليت ها كه خيلى دورتر از تهران و حوالى اند دارند مبانى خويش را بدون مخلّفات ايرانيت تو تنظيم مى كنند. آنها نمى خواهند در سطح تهران و حومه اش باقى بمانند.

٣

تهران و حومه، و موازى با آن مخالفان ما قصد دارند گنجينه هاى شعورى آزربايجان را بكُشند و حذف كنند و به تبعيد برانند. آنچه آنها مى خواهند عتيقه هاى دست دوم شعارى است. چون شعارى ها، شكل و شمايل خود آنها هستند. مى توانند به راحتى با آنها ساخت و پاخت كنند. موج جديد حركات موازىِ پروژه ى حذف، استارت زده شده و حركت ملى بايد در شناسايى ريزه كاريهاى اين پروژه دقيق عمل كند.

٤

گورخوابى ايرانيت بهترين تركيبى است كه مى توان در تحليل گورخواب هاى تهران به كار برد. حتماً فيلم طبقه ى حساس را ديده ايد. گورخوابى در آن فيلم به دليل مُردگى انديشه است اما گورخوابى در گورستان هاى تهران به دليل انديشه ى مُردگى است. اين گور را براى ما كنده اند. اين اجتماع، اين ذهنيت و تفكر، اين در جا زدنهاى مداوم  گورخوابى ايرانيت مدنظر آقايان است.
پتويى كهنه بر روى گورى كشيده شده است. كنجكاو مى شويم ببينيم چه چيزى زير پتوست. پتو را به آرامى كنار مى كشيم. مردى با چهره اى سياه و ترسناك سرش را از زير پتو مى كشد بيرون. او از ديده شدن خويش و از لو رفتن محل زندگيش هم ترسيده و هم نگران است. به احتمال زياد همين گورخوابى هم از او گرفته خواهد شد. مرد چهره اش را مى پوشاند، با عجله از روى مزارها مى پرد و در پشت ديوارى بزرگ قايم مى شود. مرد همان تصوير ايرانيت است.