رفتن به محتوای اصلی

كار ما تماشاى آزربايجانچيليق نيست، كار ما انديشيدن به آزربايجانچيليق است
11.01.2017 - 07:30

 

 

يادداشت اول

آيا كار ما جواب دادن به مجاب شده هاى ايرانيت است؟ آيا كار ما سئوال از سانسور و استحاله و سيطره مى باشد؟ آيا كار ما بايد درگير نگرانى هاى انتخاباتى ديگرى ستيزان باشد؟ فراز اين گير و دارهاى ناسازگار، كار ما خواندن و تماشاى آزربايجانچيليق نيست، كار ما انديشيدن به آزربايجانچيليق است. براى ما در اين برهه ى حساس، انديشيدن به وقايع آزربايجانچيليق اولويت دارد. به وضوح بايد گفت كه آزربايجانچيليق هم آوايى با نهادهاى دولتى ايرانيّت را رد مى كند و كسانى كه سعى دارند آزربايجانچيليق و ايرانيت را به هم بدوزند آب در هاون مى كوبند. آب و روغن قاطى نمى شود و در اصل كسانى كه بر اين كار اصرار كنند آب و روغن قاطى كرده اند. زهتابى و مكتب تبريز بخش لاينفك حافظه ى تاريخى ما هستند. حافظه ى تاريخى ما گوشزدمان مى كند كه مواظب حركات اپورتونيستى مخالفان آزربايجانچيليق باشيم. طرفدار كسانى هستيم كه در انديشيدن به آزربايجانچيليق برنامه مى چينند. راويان انديشه هاى بى بديل آزربايجانچيليق را مى ستاييم. من يكى كوچك از اينهمه " ما" هستم. عاشق آزربايجانچيليق هستم. وابسته به هيچ تشكيلات و نهادهاى دولت ها نيستم. انتظار ندارم كسى مرا بشنود و بخواند و ببيند. از كلماتى همچون رهبريت و راهبردى و ...بيزارم چون براى ادعا ساخته شده اند نه براى انديشيدن. اعتقاد دارم بايد مدام در جستجوى راهى براى انديشيدن به آزربايجانچيليق باشيم.
ما از عمودى نويسى و عمودى خوانى مى گريزيم. عمودى نويسى و عمودى خوانى خاصيت سيطره و سلطه و ديكتاتورى است. متونى كه به آزربايجانچيليق مى انديشند افقى خلق مى شوند چون ماهيت آنها رد سلطه و سيطره است. عمودى نويسى آمريت و حكم دادن است. يعنى در متن هاى عمودى نويسان به راحتى مى توان انواع و اقسام انگ زنى ها و توهين ها و سركوب را مشاهده كرد. در متن عمودى نويسان، به جاى پردازش به انديشه هاى افراد، افراد را مى كوبند. عمودى نويسى از فهم انديشه ى مخالف عاجز است و از روى همين عجز به مخالف خوانى و انكار مخالف بر مى خيزد. يكبار ديگر بايد يادآورى كرد كه ما ( به زعم خودمان ) افقى مى انديشيم. يعنى فقط و فقط طالب نقد انديشه ها هستيم نه تخريب صاحبان انديشه.
عمودى نويسان اعتقاد دارند براى آنكه اثر را محو كنى صاحب اثر را بايد كوبيد. و روى اين اصل مانور مى دهند.
واضح و بى پرده بايد فهم كرد كه اكنون جدال دو گزاره ى ايرانيّت و آزربايجانچيليق به نقطه هاى حساس رسيده است. در اين راه طرفداران گزاره ى آزربايجانچيليق انواع و اقسام سختى ها را بايد تحمل كنند چون زبان مخالفان، زبان عمودى نويسى است. ذكر اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه بر اساس گزاره ى آزربايجانچيليق، اصلاح طلبى و اصولگرايى تابع گزاره ى ايرانيّت اند.

بنابراين حركت ما حركتى است كه افقى مى انديشد. من در درون اين " ما " به همه ى كسانى كه در اين حركت فعاليت مى كنند، زندانى مى شوند، تبعيد مى شوند و متحمل سختى هاى فراوانند حرمت مى نهم. خارج از گود قدرت و قيوميت به عنوان يك شخص عادى( عارى از القاب و تعارفات عمودى نويسى ) دوست دارم كه به آزربايجانچيليق بينديشم. تا جايى كه امكان دارد و توانايى اش را دارم به آزربايجانچيليق خواهم انديشيد. هر كجا هم كه توانم تمام شد در درون همين " ما "، گوشه اى سبز گير خواهم آورد و كسانى را كه به آزربايجانچيليق مى انديشند خواهم ستود.

 

يادداشت دوم

 

" پيشبرد اهداف هويتى در چهارچوب هاى شناخته شده ى حاكميت؟ " هنوز ابتدايى ترين شكل مبارزه ى مدنى را، مبارزه ى بى خشونت را نمى توانند ترسيم كنند. مبارزه ى مدنى مبارزه اى بدون خشونت است اما نه در تاييد خشونت. مبارزه ى مدنى مردم آزربايجان پيشبرد اهداف خويش در چهارچوب هاى شناخته شده ى آزربايجانچيليق مى باشد نه در چهار چوب هاى شناخته شده ى حاكميت. ما مى توانيم مبارزه ى مدنى كنيم اما براى مدنيت و آزادى و دموكراسى نه براى استحكام استبداد و استعمار. من اعتقاد دارم راى دادن به حاكميت و در كل، اشتراك در راى گيرى براى نظام در حقيقت مبارزه اى است براى حاكميت نه بر حاكميت. تحليل هاى بعضى از دوستان در داخل به كلى بر عليه مبارزه مدنى است. مبارزه ى مدنى در شرايط حركت ملى راى دادن به نظام نيست بلكه راى ندادن به نظام است. شيوه هاى مبارزات مدنى بر اساس رد استعمار و استبداد طرح ريزى مى شود. ما دنبال اين هستيم كه ثابت كنيم اين حكومت و در اساس، استيلاى پانفارسيسم براى ما مشروعيت ندارد. حالا چرا بايد كارى كنيم كه بر آن مشروعيت مى بخشد؟ مبارزات مدنى نه گفتن است با راه حل هاى بدون خشونت. مطالبى مى خوانم كه بله گفتن بدون خشونت را تاييد مى كنند. واقعاً حيرت مى كنم از خالى بودن انديشه ى درست مبارزاتى در نوشته ى بعضى دوستان. چيزى كه در اين نوشته ها نمايان است تعريف غلط از مبارزه ى مدنى مى باشد. يك جامعه ى مدنى خارج از تشكيلات هاى دولت شكل مى گيرد اگرچه بعضى از نهاد هاى دولتى هم مى توانند جزء جامعه ى مدنى باشند. مهم اين است كه شكل گيرى جامعه ى مدنى و مبارزات مدنى كاملاً مردمى و بر پايه ى تفكراتى خارج از دولت است.
لازمه ى مشروعيت بخشى به فرهنگ و هويت تركى مشروعيت بخشى به نظام سلطه نيست. تناقض كردارى و گفتارى دوستان آشكار است. آيا ما با مركزگرايى مى ستيزيم يا به آن مشروعيت مى بخشيم؟ مركزگرايى سعى دارد مبارزات مدنى مردم را در چهارچوب نهادهاى خويش قالب بندى كند. در اين صورت نمى توان به آن مبارزه ى مدنى گفت. مى شود گفت مبارزه ى مدنى غصب شده. نبايد فراموش كرد كه مركزگرايىِ سلطه در اشغال و غصبِ شيوه ها و شكل هاى مبارزاتى مردم آزربايجان تجربه ى فراوان دارد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محمدرضا لوایی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.