دوران " رو به رويى " تمام شد. اكنون وارد دوره ى جديدى از " رو در رويى " هستيم. ترامپ فرمان لشگرآرايى داده است. روسيه و چين و ايران دارند با احتمالات " رو در رويى " ور مى روند.
دوران اوباما، دوران احتمالات " رو به رويى " و مذاكرات بود. ترامپ اما اين دوران را دوره ى نزول مى داند، براى همين در صدد احياى چهره ى آمريكاست.
در ايران اصلاح طلبى و اعتدال دوباره به انزوا در خواهند غلتيد و اصولگرايان قدرت خواهند گرفت. اصولگرايان عاشق فرصت هاى " رو در رويى " و درگيرى اند.
رو در رويى اما بيشتر بر عصبيت دينى پا مى فشارد. مسيحيت در برابر اسلاميت. سايه ى دين مشترك باز هم بر زواياى مبارزات هويتى لنگر خواهد انداخت. دولت ها سعى خواهند كرد مدار مبارزات هويتى را در مدار برخورد اديان هضم كنند.
آيا تفاوت هاى مذهبى قدرت هاى درگير، دوباره همه ى محورهاى درگيرىِ داخل را حول يك محور جمع خواهد كرد؟ ( خواست اصولگرايان و شاهنامه خوان ها و ايرانيّت همين است. )
توركچولوك و آزربايجانچيليق دوباره وارد فاز جديد چنين برخوردى شده است.
در چنين شرايطى احتمالات ما كدامها هستند؟
ما كه خارج از بازيهاى ايرانيّت استعمار به استقلال مبانى آزربايجانچيليق مى انديشيم در اين " رو در رويى " چه بايد بكنيم؟
شكى نيست كه در درون خود ما نيز، مواضع طرفداران رو در رويى با استعمار داخلى تقويت خواهد شد.
واضح است كه ما از " رو به رويى " با استعمار داخلى تا به حال نتيجه نگرفته ايم. مواضع و مواقع، شكل جدى تر به خود مى گيرند.
ما بايد خويشتن را جمع و تفريق كنيم و تعريفى دقيق از حركت خويش در درون اين رو در رويى و در مواجهه با اين رو در رويى ارائه دهيم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید