با آشفتهشدن اوضاع برق خوزستان به دلیل کاهلی یا « اقدام آگاهانه » برای ایجاد این وضعیت در اثر نشستن خطهای انتقال نیرو ، دروغپردازی ودغلکاری از سوی مسئولین آغاز شد که ادامه هم دارد .
در ماههای پایانی سال 1341 در « دفتر اقتصادی » سازمان برنامه به عنوان کارشناس اقتصادی استخدام شدم . در آن زمان کار ساخت سد سفید رود ، تازه از سوی مهندسین مشاور و پیمانکار فرانسوی به پایان رفته بود . با توجه به کارهای سدسازی که در پیش بود ، از سوی آقای دکتر بهمن آبادیان ( رییس دفتر اقتصادی ) ، به من ماموریت دادند که اقتصادی بودن سد سفید رود را با روش « درآمد ـ هزینه » (Cost-Benefit ) محاسبه کنم . مهندس مشاور فرانسوی ، از روش ِ سرمایهگذاری ـ تولید ( Capital – Output )بهره گرفته بود که روشدرستی برای محاسبهی اقتصادی بودن « سد » نبود .
در اثر این محاسبه ، من ناچار ، مطالعاتِ سد « دز » را که از سوی مهندسین مشاور و پیمانکار ایتالیایی ساخته شده بود مورد بررسی قرار دادم و در مسالهی خط انتقال نیرو از اندیمشک به اهواز ، به مسالهی شستوشوی این خط به دلیل گردوخاک خوزستان برخوردم که برای من تازهگی داشت .
در سال 1356 یک سفر مطالعاتی به اهواز داشتم . در آن هنگام آقای مهندس احمد آلیاسین ، رییس سازمان آب و برق خوزستان بود . مهندس آلیاسین از دوستان هماندیش بود و وی را از دوران دبیرستان و سالهای مبارزه برای ملی شدن صنایع نفت در سرتاسر ایران میشناختم .
در این سفر از وی خواستم که مرا با شستوشوی خطهای انتقال نیرو از نزدیک آشنا کند . از سوی وی به رییس بخش مربوط معرفی شدم و معلوم شد که شستوشوی خطها ، یک کار همیشگی ، همراه با یک برنامهی دقیق است . البته در صورت شدت گرفتن توفان شن ، برنامههای اضطراری به برنامهیهای همیشگی ، افزوده میگردد .
به دنبال فاجعهی قطع برق استان خوزستان که قطع آب را نیز به همراه داشت ، وزیر نیرو با کمال گستاخی تقصیر را به گردن « ریزگرد و شبنم » انداخت و عنوان کرد که چون خطها و مقرهها هنگام زیادی بود که شسته نشده بودند ، با نشستن « شبنم » روی ریزگردهای انباشته شده بر روی خطها و مقرهها ، با عث اتصال و قطع برق شده است .
همهی این ها دروغ است و این حادثه ، تنها و تنها در اثر سهلانگاری ( شاید آگاهانه ) و افزایش ندادن برنامهی شستشوی خطهای انتقال نیرو ، همگام با افزایش ریزگردها در استان خوزستان است که مهمترین عامل ، برخلاف فرافکنی و انداختین تقصیر آن به گردن کشور همسایه ، بر اثر خشک کردن هوزگان ( هورعظیم ) برای اکتشاف نفت از سوی وزارت نفت و سکوت سازمان محیطزیست در این باره میباشد .
از آنجا که فاجعهآفرینان از « ذخایر نظام » هستند ، نباید انتظارِ پیگیری و پیگرد داشت ؟!
سه شنبه 3 اسفند 1395 ـ هوشنگ طالع
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید