در پی آغاز اعتصاب خوراک اسماعیل عبدی، زندانی سیاسی و عضو هیآت مدیره ی کانون صنفی معلمان تهران، گروهی از معلمان ایرانی، در پشتیبانی از عبدی و دیگر کنشگران زندانی اعلام اعتصاب خوراک کردند.
اسماعیل عبدی، که هم اکنون در زندان اوین تهران به سر می برد، از روز 10 اردیبهشت، در اعتراض به سرکوب کنشگران صنفی از سوی رژیم جمهوری اسلامی، دست به اعتصاب خوراک زده است.
متن نامه ی ابراز همبستگی معلمان با اسماعیل عبدی و دیگر کنشگران زندانی:
به نام خداوند جان و خرد
ناله را هرچند می خواهم که پنهان برکشم
سینه می گوید که من تنگ آمدم فریاد کن
یاران !
به همان مواردی که جناب عبدی در اعتراض به آنها در اعتصاب غذا هستند ما هم اعتراض داریم .
آیا تقاضای زیادی است که معلمان عدالت خواهی که به ناروا بازداشت و محبوس کرده اید، مطابق اصل 168 قانون اساسی، درخواست برگزاری دادگاه علنی با حضور هیات منصفه دارند ؟
ما که خود صراحتا می گوییم اعتراض ما بر مرگ عدالت در اين سرزمین است چرا شما درصدد دادن نشانی غلط هستید؟
در کجای جهان فعالیت صنفی و اعتراضات معلمان اقدام علیه امنیت ملی است؟
کجا معلمان عدالت خواه ایران موافق به خطر افتادن امنیت ملی هستند که شما چنين اتهام ناروایی را برآنها وارد می کنید؟ جز اينکه با چنین اتهام ناروایی بخواهید احکام سنگین خود را توجیه کنید.
جای بسی تاسف است که آنچنان به معلمان اطمینان دارید که فرزندانتان را با طیب خاطر به آنها می سپاريد ولی همین که از حق خود دم زدند آنها را که رسولان تنویر افکارند، مشوش کننده اذهان می نامید.
براستی در کجای جهان اعتراض به حق و حقوق صنفی، آن هم توسط فرهیخته ترین قشر جامعه، حتی یک روز زندان دارد که شما سالها معلمان بی گناه را زندانی می کنید؟
این همه ستم قابل تحمل نیست و ما امضا کنندگان این نامه ، روزهای سه شنبه ، چهار شنبه ،پنج شنبه 12و13 و 14 اردیبهشت 96در اعتصاب غذا ، یاران دربندمان را همراهی خواهیم کرد.
معلمان امضاکننده:
1- علی فروتن
2-سارا سیاهپور
3-نسرین بهمن پور
4- لیلا کشاورز
5-محمود بهشتی لنگرودی
6-علی زحمتکش
7-صفیه بسیم
8-الدوز هاشمی
9-علی اکبر پروشی
10- کیومرث فولادی
۱۱-محمد حسن پوره
12-بهنام محمدی
13- مهدی فتحی
14-علی میرزائی
١٥-زهراخادمي
16-سیما سلمانی
17-ولی میرزا سیدی
18- پروین اسفندیاری
19-حامد ابراهیم زاده
20-اسکندر لطفی
21-رحیم امیری
22-مصطفی رباطی
23-صلاح آزادی
24-نادر قدیمی
25-غلامحسین سلامی
26- حبيب بيگى
27- ساره برکاتى
28- اشرف بيگى
29- سيد حسن حسينى
30- محمدرضا رمضانزاده.بجنورد
31- روح انگیز نوشادی مقدم
32- داریوش ترکاشوند
33- حمید پرویز
34-محسن محمدزاده
۳۵-لقمان افضلی
* * * * *
پیام اسماعیل عبدی، در اعلام اعتصاب غذای اعتراضی خود:
به نام خداوند جان و خرد
امروزه کانون توجهات جهانی به آموزش و پرورش معطوف شده است و در تمام کشورهای جهان حق تشکیل اتحادیههای سراسری صنفی،به رسمیت شناخته میشود. نتیجه ی باور به این اصل که «هیچ جامعهای نمیتواند از سطح معلمانش فراتر برود» باعث پیشرفت همهجانبه و تحولات شگرف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این کشورها شده است.
متأسفانه در کشور ما، نگاه واپسگرایانه، و بیدرایتی برخی مسئولان و انحصاری کردن تصمیمات، اختصاص کمترین بودجه به آموزش و پروش و برخوردهای امنیتی با عدالتخواهان در تشکلهای صنفی مستقل، باعث شده که اساسی ترین حقوق معلمان، دانشآموزان و به دنبال آن حقوق قانونی جامعه به شکل وقفهناپذیری پایمال گردد.
نتیجه ی این بی تدبیری ها چیزی جز حقوقهای نجومی مدیران، دزدی های بیسابقه از صندوق ذخیره فرهنگیان، بیانضباطیهای مالی گسترده در تعاونیهای مصرف فرهنگیان، تبعیض در استخدامها، عدم تخصیص حقوق و دستمزدِ شایسته، بیتوجهی به معیشت و منزلت بازنشستگان و مشکلات معلمان حقالتدریس، پیمانی، پیشدبستانی و نیروهای آزاد، رشد بی سابقه کودکان بازمانده از تحصیل و افزایش تعدادِ کودکان کار، پایین آمدن سن فحشا، پایین آمدن سنِ اعتیاد و کشیده شدن آن به مدارس، توزیع نامتوازن امکانات، نابرابری در حقوق دانش آموزان با ایجاد مدارس خاص، پولی سازی آموزش و پرورش، فرسودگی ابنیه مدارس بهویژه در حاشیه شهرها و مناطق مرزی، ایدئولوژیزدگی محتوای کتب درسی، امنیتی کردن فضای آموزش و پرورش، عدم اجرای کامل نظام هماهنگ پرداخت و…
و این همه بیعدالتی در جامعه، موجب آزار ذهنی معلمان، بهعنوان موتور متحرک جنبشهای اجتماعی شده است.
در چنین شرایطی، کانون های صنفی و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور، در چارچوب اساسنامه مصوب ماده ۱۰ احزاب، بارها و بارها از راههای متعدد چون: نامه، تذکر، طومار، دیدار با نمایندگان مجلس و مسئولان آموزش و پرورش، مقالات و یادداشتهای کارشناسانه و صدور بیانیه، تلاش کرد تا دغدغههای خرد و کلان جامعه ی فرهنگیان را به گوش فرادستان برساند، اما گویی مسئولان پنبه در گوش کرده و با فرافکنی و قلب واقعیت، سعی در عادی جلوهدادن وضعیت نابسامان آموزش و پرورش داشتند، آنگاه معلمان آگاه با دعوت کانونهای صنفی و با اراده و خرد جمعی، تجمعات مدنی و قانونیِ گسترده ی “سکوت” تشکیل دادند تا باصدایی رساتر خواسته های خود را این بار فریاد بزنند. همچنین با شرکت در جلسات مجمع عمومی تشکلهای صنفی، برای بازتنظیم و چرخش دموکراتیک اعضای هیأت مدیره و بازرسان و رونمایی از ابتکارات رفورمیستی همچون تشکیل کمپین کشوری پیگیری خواسته ها با بیش از پنجاه هزار عضو و کمپین بودجه عادلانه با بیش از یکصد وده هزار امضا، نشان دادند که اگرچه در تفکرات سیاسی متکثرند ولی در کنش صنفی و عدالتخواهانه متحدند و پیادهنظام منافع هیچ حزب و گروه سیاسی نیستند.
اینک در فضای پسابرجام که فریاد قانونمندی، مردمسالاری، حقوقبشر و آزادیهای مدنی دولتمردان، گوش فلک را کر کرده است، بدون توجه به مقاوله نامههای بینالمللی حقوق مدنی-سیاسی ICCPR و اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی ICESCR و قوانین سازمانهای جهانی ILO و EI که جمهوری اسلامی ایران متعهد به رعایت آنهاست؛ شاهد بازداشت اعضای هیأت مدیره کانونهای صنفی معلمان و تشکلهای مستقل کارگری و تشکیل دادگاههای چند دقیقهای هستیم که همهی افراد با اتهامهای مشخص و یکسانی مثل: «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و…» محاکمه و روانه زندان می شوند.
دستگیری بدون ابلاغِ اجرای احکام و بدون نشان دادن کارت شناسایی، در منزل و در میان ترس و بهت اعضای خانواده، نگهداری در زندان بدون دسترسی به وکیل تا روز دادگاه و عدم تمدید بازداشت نزدیک به یکسال، نشاندهندهی نقض آشکار حقوق شهروندی و بدون شک برهم زنندهی امنیت جامعه است.
اینجانب از سیاست گذاران کشور می پرسم:
– آیا عضویت در تشکل صنفی و برگزاری تجمعات مسالمتآمیز بر اساس اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی جرم است؟
– آیا اعتراض به دزدی و غارت اموال عمومی بهویژه صندوق ذخیره فرهنگیان جرم است؟
– آیا پیادهروی معلمان در پارک، برهم زنندهی امنیت ملی است؟
– آیا حضور بر مزار معلمانی عدالتخواه چون دکتر خانعلی جرم است؟
– آیا جمعآوری امضا برای مکلف کردن دولت به اجرای قانون جرم است؟
– آیا میدانید دو قطعنامهی فوری سازمان جهانی معلمان (EI ) درباره ایران در ۲۶ جولای ۲۰۱۵ به چه دلیلی صادر شد؟
– آیا صرفاً مردم ملزم به رعایت قانون هستند و دولتمردان از اجرای قانون مبری هستند؟
با این اوصاف ، اینجانب ضمن اعلام همبستگی با تمام معلمان و کارگران ، در اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه در ” صدور احکام امنیتی” برای فعالان تشکلهای صنفی معلمان و کارگران و با درخواست صریح ” خروج روند پیگیری پروندهام از حالت امنیتی به عادی” از تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۹۶ اعتصاب غذای خود را آغاز خواهم کرد .
اسماعیل عبدی
تهران، بند ۳۵۰ زندان اوین
دوم اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید