رفتن به محتوای اصلی

ابتذال در انتخابا ت
14.05.2017 - 16:25

                                                                                                     

بی شک اگر رای و مشارکت مردم در انتخابات  در نظام ولایی،   تغییر ، تحول، دگرگونی و هرگونه فرآیند مثبت اجتماعی ، سیاسی  ،اقتصادی و فرهنگی را به هر میزان، برای مردم در پی داشت. نظام جمهوری اسلامی ایران با تمام توان  تلاش می کرد، از راه ها ی مختلف، همچون تشویق ، تهدید ، ترفند ، توحش ، تحکم ، دروغ، تبلیغ ، فریب ، جهل ، التماس ، ترساندن وبه گروگان گرفتن امت اسلامی، مردم در انتخابات شرکت نکنند. دقیقا همانند وضعیت امروز مردم در ایران که نظام دینی با بهره گرفتن از تمام  روش های بالا ( مورد اشاره )  کوشش می کند که مردم در به ابتذال کشاندن انتخابات شرکت کنند. چرا که حاکمیت به خوبی آگاه است ، پروسه انتخابات ،مشارکت توده ها و نتایج بر آمده از آن چیزی جز اسارت ، بندگی ، فقر و نابسامانی را درکنار ده ها بحران اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی و غیره  برای این مردمان در پی نخواهد داشت این همان هدف، سیاست وترفندی که با تمام توان پروژه  اش را به پیش می برد .

این دقیقا همان نتیجه  سیاست و برنامه ریزی کلان و خردی است که حاکمیت در طی چهار دهه استیلای خود بر ایران بدون در نظر گرفتن مسایل جناحی، دنبال می کند و از آن سود خود را می برد و زیان ،بدبختی و هزینه ها می ماند برای ملت.باید  در نظر داشت که حکومت اسلامی از راه و نتیجه منتهی به این وضعیت مورد نظر خود ، به خوبی آگاه است. این همان نقطه مطلوب و مقبول حاکمیت است، چرا که عمر و تداومش اساسا در بحران و ناکارآمدی در داخل و خارج می باشد . مردم در ایران ،امروز در یک وضعیت  طبیعی هابز  می باشند.جنگ همه علیه هم و در شرایط پیشا دولت وبه نوعی بی امنیتی در شاخه های  گوناگون.از سوی دیگر حاکمیت و جمهوری اسلامی با سیاست و استراتژی مداخله جویانه خود در منطقه و ایجاد نا امنی و جنگ در تمام زمینه ها برای مردم و سرزمین های همسایه و منطقه ،  فضای وحشت ، جنگ وویرانی را ترسیم کرده است.

به این شرایط ، ترس و بی انگیزه بودن  در میان مردم برای اعتراض و تغییر که ممکن است به بی امنیتی و جنگ داخلی منتهی شود ، با تمام دسیسه ها دامن زده است. رژیم از این قضیه و پروژه خود در منطقه  نهایت استفاده را در داخل انجام می دهد. با نشان دادن شرایط و جنگ و نا امنی در کشورهای دیگر، سیاست سرکوب ، ترس و خفقان خود را در داخل به پیش می برد. در سوی دیگر طیف ، اصلاح طلبان و اعتدا ل گرا ها ی فرصت طلب در صحنه هستند که با ایجاد ترس مضاعف از جناح مقابل  در صدد بازگشت خود به بدنه نظام و سازش و مماشات با حاکمیت هستند.  اصلاح طلبان و اعتدال گراها با شعارهای کاذب همیشگی خود در صدد تداوم این وضعیت هستند تا بتوانند به نوعی با بهره گرفتن از گفتمان پوسیده و مرده اصلاح طلبی ، به ساختار قدرت برگردند. آنان مردم را در یک ترس دائم قرار داده اند تا از بستر همین ترس و نگرانی عمومی بتوانند برای خود سیاست بیمار و درون نظامی را به پیش ببرند.در نهایت ، وضعیت را برای جناح و وابسته گان خود حفظ کنند. عملکرد ، کارنامه ، سوابق و اقدامات آنان از فردای انقلاب در نهادهای امنیتی ، نظامی ، قضایی و غیره ، سنگ بنا و آغازگر تمام سیاست ها، سرکوب ها ،حذف ها و تخریب در جامعه انقلابی بوده است، که تا به امروز همچون میراث و یادگار عصر طلایی خمینی از آن یاد می شود.  جناح اصولگرا و راست در قدرت و نظام عقیدتی و دینی ، تداوم دهنده همان اندیشه ،عقیده و روش و منش در سیاست دینی و رادیکالیسم اسلامی می باشد . آنان اصلاح طلبی را به ابتذال کشاندند و هیچ راه گریزی هم در این مسیر نخواهند داشت . این طیف و متعلقاتش در قامت رفرمیست های قلابی و مبتذل  در صحنه ظاهر شدند . تداوم این وضعیت که منافع  عده معدودی در قدرت  را تامین می کند، می رود تا تمام نهادها و بنیاد های اجتماعی جامعه را همچون سیلی ویران گر، از بین برد.

 طبق هیچ یک از تئوری های سیاسی،هر چند  با وسیع تر کردن دید ، دامنه و فیلتر قضاوت، هیچ یک ازسه گانه ها و پایه های مشروعیت،حقانیت و مقبولیت شامل این نظام نمی گردد.بر پایه آمار ها ، گزارش ها  و کارنامه  رژیم در تمام عرصه به صورت چشم بسته  و بدون کوچک ترین شک و تردید ، می توان به راحتی و با هزاران مدرک و مستندات ثابت کرد که این نظام دینی از هر جهت فاقد مشروعیت می باشد. اگرمشروعیت از دیدگاه و تعریف سنتی تا مدرن را هم در نظر بگیریم، این نظام در داخل این پرانتز مشروعیت قرا نمی گیرد. بر اساس بررسی عملکرد و پرونده این نظام در حوزه های گوناگون ،  نظام دینی در هیچ زمینه ای کارنامه مناسب و قابل قبولی نداشته است . بلکه یاس، ناامیدی ،فقر ، بیکاری ،فساد، دزدی و صدها معظل اجتماعی و فرهنگی  در جامعه   ثمره  و دست آورد این سیستم می باشد.

تخریب  و از بین بردن اعتماد اجتماعی و مناسبات انسانی جامعه،تخریب و انهدام فرهنگ و سلامت عمومی،چپاول و غارت سرزمینی،تخریت و ویران کردن طبیعت و حیات زیست محیطی،به تاراج بردن منایع  طبیعی و سرمایه های اجتماعی و انسانی و به تباهی کشاندن تمام مناسبات اجتماعی ، فردی و خانوادگی که نتیجه آن جامعه بیمار و سرشار از بحران های  به هم انباشته  در ایران می باشد.به وجود آمدن جامعه ای که از هر جهت مستعد انهدام و انفجار کور می باشد. بازگشت به همان وضعیت طبیعی هابز در سیاست ،  باید صادقانه گفت : این بازگشت در هیچ کشوری به این شکل و گستردگی در هیچ دورانی اتفاق نیفتاده است .تنها در زیر سایه نظام دینی و حکومت فقیهان ، مذهبیون و سپاهی ها بر ایران ، چنین فاجعه انسانی ، هویتی ،اجتماعی و تاریخی شکل گرفته است. تمام این دستا ورد ها برای نظام ولایی که به آنها می بالد از راه مدل  وابزار انتخابات در الگوی  حکومت اسلامی  صورت گرفته است. در این مسیر و برای رسیدن به این نقطه انفجاری ، نظام ولایی سیستم خود سر و بومی خود را به وجود آورده است که از هر جهت به استثنا فرم و ظاهر آن ،  با روح و ماهیت  موضوعی مانند انتخابات در نظام های دموکراتیک و  دموکراسی ها تفاوت دارد. ما در این مدل ولایی تقلیل یک مفهوم اجتماعی و سیاسی را به شکل کامل و بسیار بد می بینیم. به راستی می توان با اطمینان گفت: از تقلیل مفهوم گذشته است ،بلکه مفهوم را توسط عقیده  بیمارخود آبستن کرده است، ولی در عین حال نازاست. در این مسیر و برای تحقق این ویرانی ، با بهره گرفتن ار باورها و اعتقاد دینی مردم و از راه فریب ، ترس، رعب و وحشت ، ابزارهای گوناگون نظامی ، امنیتی، پلیسی، گروهای فشار و بسیجی و سپاهی را بسیج می کند تا در موسم انتجابات ، سیاست ها و اهداف خود را به پیش ببرد.بی شک در این نمایش سیاسی و انتخاباتی ، همواره در کنار عوامل، سرسپردگان ، وابسته گان و مزدوران رژیم ، برخی از تسلیم شدگان و افرادی که فاقد آگاهی و روحیه اعتراض و مخللفت می باشند، درانتخاباتی که ابتذال را به اوج می کشاند، مشارکت می کنند.

این دقیقا همان چهره رژیمی است که با مدل حکومت اسلامی بر اساس تئوری ولایت مطلقه فقیه، کامل ترین و بی عیب ترین استبداد دینی و فقهی را ایجاد کرده است. بر اساس روایات دینی ، آیات قرآنی وتفسیر و نظر بنیان گذارچمهوری اسلامی ایران ، جمهوری اسلامی ایران،  حکومت اسلام است و خدا حاکم بر سرنوشت ماست در تمام امور. قوانین ما بر اساس امر الهی و شریعت نورانی می باشد. پس بر این اساس، هرآنچه که بیرون از این است باطل ، طاغوت و پوچ است. یعنی امر ،امر خدایی  و دینی است که بر سرنوشت ما حاکم است، به این معنی که مدل و فلسفه غرب در خصوص حکومت کردن که از اندیشه انسانی و تفکر انسان محوری بر آمده استف طاغوت است. از نظر فقه اسلامی مردود است، مگر در حالتی که مصلحت ایجاب می کند  و به صورت ابزاری از آن می توان استفاده کرد، همچون ابزار آلات ، تکنیک وتکنولوژی. بر این اساس که یک گفتمان دینی نظام را شکل می دهد و تداوم و هدایت آن بر اساس امری دینی می باشد که به شکلی دیگر در تمام ساختار و بدنه آن تسری پیدا می کند.تا جایی که هرگونه نقش ، تفسیر، جایگاه و اهمیت را برای اراده انسانی و خرد جمعی  نادیده می گیرد. اما همین نظام دینی با قرائت رادیکال و حداکثری از نقش دین و فقه در شکل گیری حکومت و ساختار قدرت ،همواره با بهره گرفتن موضوعی مانند انتخابات استفاده ابزاری می کند. نظام ولایی اساسا نقطه عزیمت خود را ناشی از اراده الاهی و نقش خطیر و اساسی دین و فقها برای هدایت جامعه و حاکمیت امر الاهی می داند. این تفسیر از دین و گفتمان برآمده از آن توسط نهاد های انتصابی و غیر دموکراتیک به تمام بخش های مدیریتی، اجرایی، قانون گذاری،قضایی و خدماتی تسری داده شده است، که تنیجه روشن و بسیار مشخص آن یک استبداد دینی و حکومت پلیسی می باشد که بر تمام شئون زندگی مردمان  ایران سایه افکنده است.

در چنین دستگاه و با این فضای سیاسی که ایدئولوژی دینی واندیشه فقهی واپس گرا در تمام بدنه و نهاد های آن حضوری سنگین و اساسی دارد. بی شک هرگونه نهاد و شیوه دموکراتیک بر اساس اراده و اندیشه انسانی، جایی برای رشد وحضور نخواهد داشت. پس به روشنی می توان نتیجه گرفت ، وقتی از یک نهاد و شیوه و روش دموکراتیک در این نظام صحبت می شود، باید به این درک و یقین رسید که این فقط یک استفاده و بهره برداری سیاسی و ابزاری از مقدمات و کارکردهای دموکراسی می باشد.در یک نظام ایدئولوژیک و غیر دموکراتیک  همچون جمهوری اسلامی ایران ، انتخابات و پروسه دموکراتیک  با تمام مقدمات، ضرورت ها ومفروضات آن هیچ جایگاهی ندارد و اساسا این نظام به این اندیشه و فلسفه سیاسی برای حکومت کردن اعتقاد ندارد و در دستگاه عقیدتی ، دینی و فقهی آن تعریف نشده است.نتیجه این وضعیت در نظام دینی این است که نه تنها به مبانی فکری ،اندیشه جامعه دموکراتیک و پلورالیسم فکری و سیاسی اعتقاد ندارد ، بلکه در بنیاد هم با آن در تضاد می باشد. از این رو است که در ماهیت و عقیده خود به جمهوریت و نقش مردم در حاکمیت اعتقاد نداشته و ندارد.  از همین منظر هم می توان گفت: از ابزارها و اسباب دموکراسی برای تغییر و یا جابجایی قدرت در هیچ سطحی استفاده نمی شود و به روح واقعی و اصیل این مقوله ها باور ندارد، الا در حالتی که بتواند با بهره گیری و استفاده ابزاری ،  رسالت دینی و عقیدتی خود را برای فریب و قدرت به کار بگیرد. به راستی در چنین فضا و بستر آلوه و غیردموکراتیک که استبداد و فساد در تمام وجود آن جا خوش کرده است ، مشارکت و شرکت در انتخابات چه معنا و مفهومی غیر از اسارت و تسلیم را می تواند در پی داشته باشد. اساسا نظام دینی ایران هیچ باور و اعتقادی به ماهیت دموکراسی و حاکمیت مردم ندارد. تا چایی که در دستگاه فکری خود ضدیت و دشمنی عقیتی و ایمانی را با آن در پیش می گیرد. این دشمنی و خصومت تا مرحله ای پیش می رود که رسالت و هدف وجودی خود را نفی و انهدام این نظام های دموکراتیک و غربی می داند، که از دل دموکراسی ها و اندیشه های دموکراتیک و غیر دینی  به وجود آمده اند. با این چنین اعتقاد و پشتوانه فقهی و دینی در یک نظام ولایی ، آیا  ژست و ظاهر انتخابات را به خود گرفتن مسخره و خنده آور نیست؟

این ترفند همیشگی نظام می باشد تا با بهره گرفتن از تمام ابزارها و امکانات ، با نشان دادن حضور توده ها در انتخابات مهندسی شده و نمایشی ، یک مشروعیت دروغین و تکراری را برای خود در نگاه کشورهای غربی کسب کند. در این مسیر از تمام روش های شناخته  و شناخته نشده برای شرکت کردن مردم در انتخابات استفاده می کند. از رمالی و جادو گرفته تا توصیه های سیستم های امنیتی و اتاق های فکری و تبلیغاتی خارجی و داخلی. در بطن و ماهیت این شیوه از انتخابات، از روش های غیر دموکراتیک  تا  تقلب ، دستکاری ها، فیلتر ها، نظارت ها و در نهایت خارج کردن آن چیزی که مورد نظر خود است ، روح و ماهیت انتخابات را تماما  تخدیر و خالی از معنا  و مفهوم می کند.در واقع بدترین جنایت و تجاوز را به مفهوم انتخابات که یک میراث اجتماعی و فرهنگی انسان ها است، انجام می دهد. مهمترین بخش از پروسه انتخابات برای نظام ولایی که به راستی با تمام توان و ابزارها ، درطی این چند ساله بر روی آن کار کرده و از هر جهت سرمایه گذاری نموده است، همان مرحله حضوردر صحنه ،در برابر دوربین و مشارکت در صف ها و در پای صندوق رای می باشد. در اصل هم نظام تنها به این بخش نیاز دارد. این همان قسمت دکوراسیون ،تابلو، ظاهر کنترل شده و قابل دستکاری را نمایش می دهد و پررنگ می نماید، برای کسب مشروعیت و نشان دادن مانور تبلیغاتی و رسانه ای برای به انحراف کشاندن اذهان و مخالفان داخلی و خارجی.

این دقیقا همان بخشی است که نظام ولایی به آن نیاز دارد. در اصل هم این پاشنه آشیل نظام  در موضوع می باشد، که باید به راستی ضربه را از سوی مردم و تحریم کنندگان بخورد. بیشترین ضربه ای را که نظام نیز می تواند از سوی مردم پذیرا باشد همین جاست، تحریم و بایکوت در همین بخش.هرجند که در طی این سال ها  از سوی مخالفان، اپوزیسیون ، شخصیت ها و به صورت پراکنده  و مستقل و سازمان دهی نشده توسط مردم انجام شده است . اما هیچ گاه به دلایل مختلف که می تواند از برنامه ها تا ضعف ها و مشکلات مخالفین را در بر بگیرد ، به صورت یک روش و شیوه کار آ مد، به آن پرداخته نشده است. با این حال، تحریم انتخابات به عنوان حلقه پیوند نیرو های برانداز و سکولار می تواند گفتمانی قوی ،گسترده و  جدید ایجاد نماید. تا آنجا که می تواند سایر گفتما ن های درون نظامی را به صورت جدی به چالش و حاشیه بکشاند. حمایت و همراهی بین المللی ،نهاد های حقوق بشری و نظارتی  در کنار کشورها و شخصیت های جهانی و تاثیر گذار را می تواند به صورت کارا در پی داشته باشد. به نوعی می توان گفت" رای ندان ، بایکوت و تحریم " خود یک نوع رای می باشد.

تا زمانی که هیچکدام از استانداردهای یک نظام آزاد و دموکراتیک در ایران حاکم نباشد، انتظار یک انتخابات بر اساس موازین و استاندارد های جوامع دموکراتیک از نظام ولایت فقیه،یک انتظار بیهوده و عبث است. از آنجا که در هیچ انتخابات و بستر های آن به موضوعات اساسی جامعه که زخم ها ، درد های تاریخی ،هویتی ،اجتماعی ، سیاسی وانسانی که همواره  بر حافظه، روح وجان ما سنگینی می کند،  از سوی حاکمیت دینی پاسخی داده نمی شود. ما حاکمیت را به هر آنچه غیر دموکراتیک در جهان مدرن می باشد و کرامت انسانی از آن بیزار است و جریحه دار می شود ، متهم می کنیم و انتخابات را تحریم می نمایم . انتخابات که بدترین حالت و پروژه رژیم برای اسارت ما و تداوم حاکمیت تاریک خود است ، دوباره تحریم می کنیم و صدایمان را بیشتر از هر زمانی بلند می کنیم و در این راه دست خود را به سوی نیروهای سیاسی مبارز و انسان های آزاد و مبارز در تمام جامعه ایران و میان ملت های تحت ستم ،اما مقاوم و پیشرو در مبارزه با حاکمیت دینی دراز می کنیم. همین تمرکز برحافظه تاریخی ملت و به یاد آوری جنایت ها ،کشتارها و موارد دیگر، در انسجام و تداوم ملت ها برای پی گیری و تحقق ارده اجتماعی و همگرایی سیاسی مهم خواهد بود.

کدام انتخابات ،انتخاب شدن وانتخاب کردن در سایه متحجرترین نظام دینی که در انتظار ظهور است، تا بنیاد تمام نظام ها و اندیشه های دموکراتیک  که تجربه انسان غربی و جوامع توسعه یافته می باشد از ریشه برکند.  چگونه می توان به آن دل خوش کرد و در یک چارچوب فکری و بر اسا س استاندارد جهانی و موازین حقوق سیاسی به آن پرداخت .انتخاباتی که بر اساس قرائت قائلان به اسلام سیاسی و حکومت فقهی صورت می گیرد، هیچگاه یک انتخابات سالم نیست و نمی تواند در آینده نظام دینی در ایران ، تغییر مثبت و نوینی را در جهت رفاه ،امنیت ، توسعه سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جامعه داشته باشد.هیچ مشارکت و انتخاباتی در زیر سایه سنگین و اقتدار عقیدتی و ارتجاعی دستگاه ولایت و عوامل وانصار رژیم منجر به نطقه رهایی و تحول روشن در سرنوشت سیاسی مردم ایران نمی گردد. با یا دآوری غیر دموکرانیک بودن تمام مراحل انتخابات، از گام اول تا خروجی کاندیدای مورد نظر حاکمیت  از صندوق رای ،  ما نظامی را متهم می کنیم که به ابتذال کشاندن  انتجابات  که حق اولیه هر انسان آزاد برای تعیین سرنوشت سیاسی خود می باشد، را به بازیچه ارتجاع خود تبدیل کرده است. بی شک ملت های صاحب جغرافیایی طبیعی و انسانی ایران با بهره گیری از حافظه تاریخی جمعی و فردی خود و نیز کسب شرایط و موقعیت مناسب همچون امروز، این حاکمان را متهم کرده وتلاش می کنند تا صف تحریم انتخابات را پیش از هر زمان فشرده تر کنند                                                                       .

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار
برگرفته از:
ایمیل رسیده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.