رفتن به محتوای اصلی

بایکوت کنندگانِ انتخابات، تنها اپوزیسیونِ راستین نظام جمهوری اسلامی
24.05.2017 - 22:43

 

بار دیگر نظام ولایت فقیه، خیمه شب بازی دیگری را بنام انتخابات ریاست جمهوری به صحنه آورد و شورای نگهبان تحت فرماندهی او شش عروسک پرورش یافته و رنگ آمیزی شدهء کارخانهء ولایت فقیه را به میدان دلقک بازی فرستاد. رفتار و سیاست هایِ ضد ایرانی و ضدِ منافعِ ملّی این حکومتِ خلیفه گری و شیعه گری صفوی و قاجاریِ قرون وسطایی، بر همگان و بر جهانِ امروز شناخته شده است و انتظاری از چنین دم و دستگاهی در جهتِ بازنگری  و تصحیحِ سیاست و رفتار خود در جهان امروز نرفته و در آینده هم تا زمانیکه این نظام آخوند سالار سنتّی بر مسندِ قدرت اسلام سیاسی حوزه ای تکیه دارد و شاهرگِ اقتصاد کشور را در چنگ خود قبضه کرده است امیدی به تغییر و تحوّلی مثبت در راستایِ دمکراسی و سربلندیِ ملّتِ ایران و در تآمین منافع ملّیِ آن نیست.

بنا بر این انگیزهء این یادداشت مخاطب قرار دادن ایرانیان، بویژه گروهی از ایرانیان خارج از کشور است که با برداشتی غلط خود را اپوزیسیون نامیدند و بی شرمانه به پای صندوقهای رأی رفتند و با پیروزی حسن روحانی شادمانی کردند. بودند افرادی  که با نوشتن مقالاتی مانند: "شکست مفتضحانهء اپوزیسیون در انتخابات" خواسته و یا ناخواسته با نظام جمهوری اسلامی همسو شدند تا شاید ضربه ای بر روحیّهء اپوزیسیون تیزبین و واقعیِ نظام جمهوری اسلامی وارد آورند،

غافل از اینکه این قشر ایرانیان بایکوت کننده بر اساس شناختی عمیق و علمی و با پرسپکتیوِ آینده نگریِ با افقی موازی با زمان، به مسائل مینگرند و شعارهایِ رژیم و هواداران آن در روحیّه سترگ و در عزمِ راسخ آنها کوچکترین اثری نخواهد گذاشت، ولی  از هر گونه رفرم و اصلاحات هم استقبال خواهند کرد. برندهء اصلی در میدان سیاست ورزی ایران در نیم قرن گذشته تا برکناری این نظام متحجر قرون وسطایی را به گذشتِ زمان و به داوری نسلهای آینده می سپاریم.

سال 2008 میلادی طی شش ماه تحقیق در مورد اپوزیسیون سیاسی و با پرداختن  به جایگاه و پایگاهِ اپوزیسیون سیاسی در 5 کشور غربی که ساختارهای مختلف و نمادین در تئوریهای دمکراسی جهان امروز را دارند، در نهایت با این نتیجهء قطعی رسیدم که در ساختار نظام جمهوری اسلامی بطور کلی اپوزیسیون کلاسیکی بر اساس تئوری های شناخته شدهء دمکراسی و مرسوم درساختارهای دمکرایتک و نیمه دمکرایتک وجود ندارد و نخواهد داشت.

اگر تنها اپوزیسیونی در مقابل نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، همان اپوزیسیونی هست که خارج از ساختار قدرت سیاسی و بدور از چرخش اقتصادیِ نظام جمهوری اسلامی و خارج از مجلس شورای اسلامی آن و بدونِ وابستگی به دستگاهِ ولایت فقیه و زیر مجموعه های این نظام میباشد که در هیچکدام از انتخابات نمایشی آن شرکت نخواهند کرد. در تئوریهای دمکراسی این نوع اپوزیسیون را * اپوزیسیون. فوندامِنتال* مینامند که در اساس با کل نظام سیاسی و حکومتی مخالف است و در صدد انحلال آن میباشد.

Fundamentale- Opposition به گروه و حزب و سازمانی میگویند، که اگر در پارلمان حضور داشته باشد تحت هیچ شرایطی با حکومتِ در قدرت، همسو و سازگاری ندارد، و هدف آن تنها برکناری کابینهء حکومت و جایگزین کردن اهداف خود است. شکل دیگر این *اپوزیسیون فوندامنتال* این هست که بنا به دلایل مختلف بطور کلی در پارلمان و مجلس حضور ندارد، و در بیرون از ساختار حکومت و نظام، با مردود شمردن تمامی سیاستهای آن هدف برکناری آنرا دارد تا خود جایگزین آن شود.

Außer parlamentarische – Opposition   *اپوزیسیون بیرون از مجلس و پارلمان*. این شکل از اپوزیسیون یا به علّت کسب نکردن 5 درصد آرا از سوی مردم در انتخابات به اجبار از پارلمان بیرون افتاده است که تلاش دارد در دور بعدی به پارلمان راه یابد، و یا بطور دلخواه تا زمانیکه سیسم سیاسی و اقتصادی و قانون اساسی کشور تغییر نکند مایل نیست در پارلمان و در انتخابات حکومت وقت مشارکتی داشته باشد، و شانس هر گونه  تغییر و تحول را فقط  خارج از ساختار و پارلمان با کانالیزه کردن تضادهای طیقاتی  و با سامان دادن جنبشهای مطالباتی و نهادهای مدنی ارزیابی میکند.

Kooperativer – Opposition  * اپوزیسیون همسو با حکومت*  که در مجلس و پارلمان حضور دارد و سعی بر آن دارد که دیدگاه و برنامه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خود را در چهارچوب و ساختار حکومت وقت جا دهد و بنشاند، تا در تدوین و تکوین قوانین و شکل گیری برنامه های زیربنایی دولت وقت، مشارکت و نقشی را به نفع خود بازی کند، باشد که امکان عملی ساختن مجموعه ای یا حداقل چشم اندازی برای نایل آمدن به بخشی از اهداف سیاسی خود را امکان پذیر سازد، مشروط بر اینکه ساختار حکومت و نحوهء انتخابات کاملأ دمکراتیک باشد.

سئوال اساسی به شرکت کنندگان در این انتخابات اینجاست که شما کدامیک از اپوزیسیون های در بالا مذکور نظام جمهوری اسلامی هستید: 1- اپوزیسیون فوندامنتال  2- اپوزیسیون خارج از پارلمان و حکومت  3- یا *اپوزیسیون همسو با حکومت* که در پارلمان در تهران حضور دارید و در قدرت سیاسی و در چرخش اقتصاد و توزیع ثروت و در تصمیم گیریهای کلان شریک میباشید ؟،

آیا میشود بطور کلی نام اپوزیسیون را بر شما گذاشت ؟ شماها که در مجلس شورای اسلامی ولایت فقیه حضور ندارید، اجازهء کاندید شدن را نداشتید و ندارید، از درگاه راندهء همین نظام هستید و در کشورهای انگلستان و اروپا، اسکاندیناوی و آمریکا و سایر نقاط دنیا پناهنده میباشید و زندگی میکنید، چگونه میتوانید نام اپوزیسیون را بر خود بگذارید و در انتخابات شرکت کنید تا یک آخوند اهداف سیاسی شما را برآورده کند ؟

مگر انتخابات دست آورد عصر مدرنیته و نتیجهء دوران روشنگری با پایانی بخشیدن به حکومت الهی و دینی با جایگزین کردن حکومت این جهانی زمینی با پلورالیسم حزبی و فرهنگی و سیاسی نیست، پس شما طبق کدام استدلال در انتخاباتی شرکت میکنید که بر اساس قانون آسمانی تنظیم و رهبر انقلاب آن نمایندهء خدا و پیامبر و امامان شیعه است و کوچکترین ارزشی برای رأی انسانها قائل نیست ؟ در انتخاباتی که علیرغم شرایط بد ایران 17 میلیون زن و مرد آزادمنش ایرانی در آن شرکت نکردند، آیا شما در مقابل این آزاد اندیشان احساس شرم و حقارت نمیکیند ؟

متأسفانه هنر روشنفکران و پیشتازان سیاسی ایرانی تا کنون این بوده است که واژنامه های سیاسی و جهان بینی های راسیونال و علمی را که مردمان سایر کشورهای دیگر در آفرینش آنها زحماتی را متحمل شده اند، از محتوا و مفهوم خالی کنیم و آنقدر از شاخ و برگ آن زده ایم و  آنرا فرسایش و فرسوده کرده و میکنیم که بی خاصیّت شده اند و دیگر کاربردی ندارند، واژه های مانند اپوزیسیون، سکولاریسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، لیبرال دمکراسی، سوسیال دمکراسی، حزب، سازمان، و غیره،... در جامعهء ایرانی دیگر خریداری ندارند. چون از سوی افرادی که خود را نخبهء می پندارند، اشتباه و غلط به معرض فروش و حراج گذاشته  شده اند، و رسانه های گروهی ایرانیان هم در خارج از کشور در این قشری گری نقش مؤثری را داشته اند.

عامل بیشتر بدبختی های جهان شرق همین طبقهء پیشتاز جامعه خارج نشین بوده و هست که بجای اینکه از فرانسه سکولاریسم و لائیسیته را به ایران ببرد، مبلغ شیعه گری و تاسو و عاشورایی شده است،

ترکیه امروز را مشاهده کنید، تمامی مشاوران رجب طیب اردوغان تحصیل کرده در اروپا هستند، و در اروپا زندگی میکنند، ولی برای مردم ترکیه نسخهء دیکتاتوری می پیچند. این طیف از نخبگان کسانی هستند که از پشت به ملّتهای خود خنجر میزنند، افراد سیاسی ایرانی که در انتخابات شرکت کردند، دشمنان قسم خوردهء ملّت ایران هستند.

 از این طیف باید پرسید، تا کنون نظام جمهوری اسلامی  کدامیک از مطالبات سیاسی شما را در مدّت این چهل سال برآورده کرده است که اکنون با مشارکت و با رآی خود در نداوم و استحکام آن میکوشید ؟ مگر شما ها وضع زندگی و روزگار هم میهنان خود در ایران را نمی بنید که به چه بدبختی و فلاکتی گرفتارند و بیش از 50 درصد ایرانیان زیر خط فقر بسر میبرند ؟

اگر در درون کشور مردم کوچه و بازار در انتخابات شرکت کردند فضای حاکم بر کشور، شاخص ها و برداشت دیگری است که میشود آنرا عدم شناخت و نا آگاهی عمومی از جهان پیرامونی و یا از روی اجبار و مصلحت و تحت عناوین مختلف دیگر رده بندی کرد، امّا شما در خارج از کشور در فضایی آزاد و دمکراتیک، بخوبی می بیند که نظام جمهوری اسلامی چگونه طی چهار دهه این سرزمین و ملّت را در سراشیبی و نابودی کامل هدایت میکند، پس چرا به آن رآی میدهید ؟  چرا در این سقوط ملّی میخواهید سهمی داشته باشید ؟

آیا غیر از این هست که میخواهید دستگاه لرزان نظام ولایت فقیه را چند صباحی دیگر سر پا نگهدارید ؟ غیر از این که میخواهید همچنان هم از توبره بخورید و هم آز آخور ؟ آیا با بی سر پناهانِ لندن و سایر کشورهایی که در آنها پای صندقهای رآی رقتید، در زیر پُل ها و در کنجی از پارکهای آنها روی کارتن خوابیدن ها هزاران بار شرافتمندانه تر از زندگی خفت بار و انگل وار دیروز و کنونی شماهای دلال ها و رمالهای سیاسی نیست؟

پیشتازان تشویقِ به مشارکت در انتخابات اغلب همان طیف حزب توده و سازمان فدائیان اکثریت هستند که این بار هم ورق سیاه دیگر را در دفتر کارنامهء سراسر سیاه و تباه خود اضافه کردند.

اگر این گروه توده ای و اکثریتی بعد از انقلاب با شعار راه رشد غیر سرمایه داری و مبارزه با امپریالیسم تحت فرماندهی خمینی انقلابیون و مبارزین آزادی و دمکراسی را روانهء زندان و به کشتارگاه نظام ولایت فرستادند و پایه های این نظام را محکم کردند،

امروز با شعار های خطر فروپاشی و تجزیه کشور، وجود بحران و جنگ در خاورمیانه، و یا برای جلوگیری از انتخاب شدن رئیسی و انتخاب شدن حسن روحانی است، مگر بین این دو نفر آخوند تفاوتی هست و یا در مقابل مقام رهبری از خود اختیاری دارند ؟ مگر این موش صحرایی بنام حسن روحانیِ خیانتکار ضدِ ایرانی در چهار سال گذشته کدام رفُرم و اصلاحات را در پیش بُرده است که در آینده به عملکردِ او دل بسته اید ؟

اگر هنوز امیدوار هستید که از درون این نظام جمهوری اسلامی واپسگرا دمکراسی و مردم سالاری را بیرون خواهید آورد تا بر اشتباه جبران ناپذیر همکاری و همسویی خود با نظام ولایت فقیه از بعد از انقلاب تا به امروز پرده بیندازید، نه اینکه موفق نخواهید شد، تازه بر گناهان و بر جرایم سنگین خود خواهید افزود.

 بزرگترین خطری که سرزمین و ملّت ایران را تهدید میکند وجودِ همین نظام جمهوری اسلامی مافیاییِ اقتصادی و نظامی و رانتخواری است که سرزمین و ملّت ایران را منزوی و در مقابل سایر جهان قرار داده است، حال طبق کدام تحلیل مستند شما اکنون همین نظام اسلامی را ضامن برقراری تمامیّت ارضی و امنیّت ملّی به حساب می آورید و در انتخابات آن شرکت میکیند؟

نظام جمهوری اسلامی تنها با نام اسلام شیعه گری صفوی و قاجاری قزلباش، ملّت ایران را در مقابل نزدیک به یک و نیم میلیارد مسلمان سنّی قرار داده است، چرا بجای شرکت در انتخابات فرمایشی شعار سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را محور سیاست ورزی خود قرار نمیدهید؟ 

نظام جمهوری اسلامی ولایت، سرمایه های ملّی ایران را در سوریه و عراق، در لبنان و فلسطین و یمن در جاهای دیگر برباد داد و میدهد دلیل و برهان شماها که از نظام جمهوری اسلامی پاسداری میکنید، این بر باد دادن سرمایه های ملّی ایران از سوی نظام ولایت فقیه، برای کدام هدف سیاسی و در راستای تأمین کدام منافع و امنیّت ملّی ایرانیان است ؟

سیاست گذاری غلط همین نظام جمهوری اسلامی باعث شده است که لیگ عربی و اسرائیل و آمریکا و اغلب کشورهای منطقه و جهان و کشورهای عربی حوزهء خلیج فارس را بر علیه سرزمین و ملّت ایران در یک جبهه قرار دهد، همین رهبران نظام اسلامی خود بزرگترین خدمت را به عربستان سعودی کرده اند و میکنند و عربستان را قبله گاه ایرانیان قرار دادند همین عربستانی که امروز برای ایران شاخ و شانه میکشد!

انقلاب 57 و برپایی نظام جمهوری اسلامی خود محصول تشنج و بحران است و با این روندها تغذیه میشود  حال شرکت کنندگان در انتخابات فرمایشی از همین نظام بحران آفرین و جنگ افروز و بنیاد گذار تروریسم انتظار دارید که سرزمین و ملّت ایران را از سیل بحران در خاورمیانه مصون و محفوظ نگهدارد ؟

در کل دشمنی نظام ولایت فقیه جمهوری اسلامی با دولت و ملّت آمریکا، با کشورها و ملّتهای اروپا و با مردم یهودی اسرائیل، با لیگ عربی با شورای کشورهای حوزهء خلیج فارس، در کل با جهان شرق و غرب برای چیست ؟ ملّت ایران در جهان به عنوان مردمی با تمدن و فرهنگ و صلح دوست  شناخته شده است و با هیچ کشوری و ملّتی بنای دشمنی ندارد. بنا بر این هر گونه ضربه و زخمی که بر پیکر تمامیّت ارضی و امنیّت ملّی ایران وارد شود، مقصر اصلی آن همین نظام جمهوری اسلامی و حامیان درون و برونمرز آن است.

راه حلّ  برون رفت از بحرانهایی که امروز کشور ما با آن روبرست، مشارکت در انتخابات به منظور تقویت و تداوم نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه فاصله گرفتن و به حاشیه پرتاب کردن مسلک شیعه گری و اساس دین اسلامی است که هر روز در گوشه ای جوانان و مردم بیگناه جهان متمدن را به خاک و خون میکشد و  اکنون این دین اسلام در سراسر جهان مورد نفرت و کینه قرار گرفته است،

راه حلّ بایکوت کردن تمامی انتخابات و زیر فشار قرار دادن و بی اعتبار کردن مشروعیّت این نظام خلیفه گری اسلامی است، تقویت نهادهای خود جوش مدنی، سازمان دادن سرپیچی های مدنی، طرح مطالبات روزمره و کلان در عرصه های درونی و در سیاست خارجی، تقویت جنبشهای کارگری، مطرح کردن حقوقهای مدنی، فردی و شهروندیِ قانونمند در چهار چوب سیستم جمهوریّت، زیر سئوال بردن نهاد رهبر انقلاب و بی مصرفی آن در  ایران امروز و بسیار مسائل دیگر میباشد.

 وجود نظام جمهوری اسلامی در ایران هیچ امری رادر کوتاه و در دراز مدّت تضمین نخواهد کرد، جز گسترش: فقر، فساد، بیکاری، سرخوردگی جوانان کشور، عقب ماندگی در همهء عرصه ها، رانتخواری، دزدی، رونق بیشتر ریا و تزویر، از بین بردن ارزشهای سکولار، از هم گسیختگی وحدت ملّی، اقتصاد امامزاده سازی و بیگانه پرستی، لکه دار کردن هرچه بیشتر تمدن و تاریخ ایرانی، و در نهایت آنارشیسم و فروپاشی جغرافبای سیاسی ایران و از بین رفتن امنیّت ملّی ایرانیان است.

   24.05.2017     آلمان

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناصر کرمی
آرشیو نویسنده

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.