رفتن به محتوای اصلی

دوم خرداد سرآغاز چالش بنیادگرایی اسلامی ایران از درون
28.05.2017 - 20:50

نظام «اقتدارگرایی رقابتی» در جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز به یمن انقلاب در کنار نهادهای انتصابی، تئوکراتیک و «انقلابی» عناصری از جمهوریت همچون انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با تمام نواقص وجنبه‌های تبعیض آمیز آن همراه داشته است.

امری که انتخابات را دستکم در دودهه اخیر به چالش اقتدار نظام ولایی بدل ساخته است. در نخستین دور انتخابات حتی اپوزیسیون نیز شرکت کرد. با شروع جنگ و سرکوب خونین مخالفان در دهه شصت تا دوم خرداد ۷۶ نزدیک به نیمی از مردم به صندوق رای پشت کرده و انتخابات یکسره جنبه نمایشی و فرمایشی به خود گرفت.

دوران «سازندگی» و ملزومات عصر پساانقلابی و تحت فشار طبقه متوسط و متاثر از فضای جهانی فروپاشی شوروی و انقلاب‌های مخملین، به تدریج گفتمان اصلاحات در بخشی از حاکمیت شکل گرفت. در شرایطی که نه بنیادگرایی اسلامی دیگر توان افسون مردم را داشت و نه انقلابی گری اپوزیسیون سرکوب شده از جذابیت درخوری برخوردار بود، اقبال به گفتمان اصلاحات بالا گرفت. در پی شرکت غیر منتظره ۸۰ درصدی مردم که با رای به خاتمی بزرگترین نه تاریخی خودبه اقتدار ولی فقیه را بانگ برآوردند، نشاط و تحرکی کم نظیر در جامعه ایجاد و فضا بازتر شد.

تب «دمکراتیزه کردن نظام» در میان برخی آنچنان بالا گرفت که «سردار سازندگی» و «عالیجناب سرخپوش» را نیز مانعی در راه توسعه سیاسی همچون پیش شرط توسعه باز اقتصادی دیده و در انتخابات مجلس ششم شکست را نصیب او نیز ساختند.

با این همه جنبش دوم خرداد و دولت اصلاحات برآمده از آن با چالش‌های بسیاری روبرو گشت. در داخل نظام بنیادگرایان اسلامی از هیچ تلاشی برای عقیم ساختن این پروژه کوتاهی نکردند. در میان اپوزیسیون نیز بخشی انتخابات دو خرداد را نمایشی و جنگ زرگری دو جناح خواندند. اپوزیسیون معتدل تر و تحول خواه اما به رغم همسویی با این جنبش بتدریج بیکفایتی دولت خاتمی و گفتمان اصلاح طلبی دینی را به نقد کشید و خواهان «عبور از اصلاحات» به سوی تحولات ساختاری و تعمیق خواست‌های دمکراتیک، رفاهی و سکولاریسم شد.

دولت خاتمی به رغم دستاوردهای معین هشت ساله خود نه پرونده قتل‌های زنجیره‌ای را پی گرفت، نه توانست فساد اقتصادی، دزدی‌ها و شکاف‌های طبقاتی را مهار کند، و نه دربرابر اراده ولی فقیه ایستادگی کرد.

حتی شعارهایی همچون جامعه مدنی به مدینة‌النبی فرو کاسته شد. ناتوانی پیشبرد اصلاحات در ساختار نظام ولایی، سرخوردگی مردم از ناکامی ها، سردرگمی و تشدد در صفوف اصلاح طلبان زمینه عروج پوپولیسم احمدی نژادی را فراهم آورد که با دستاویز قراردادن محرومان و پشیبانی سپاه؛ بیت رهبری ودیگر اصول گرایان، پایان عمر دولت اصلاحات و حذف آنان از قدرت سیاسی را رقم زدند.

«کودتای» انتخاباتی سال ۸۸ و سرکوب جنبش سبز نیز نشان داد نظام مصمم است از بازگشت اصلاح طلبان به حاکمیت جلوگیرد. با این همه خاتمی و اصلاح طلبان محافظه کار با عقب نشینی و خزیدن در زیر پرچم روحانی پراگماتیست و "اعتدالگرا" نشان دادند که تقلیلگرایی در گفتمان اصلاحات را برای بقا برگزیده اند.

پیروزی دوباره روحانی و پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات شوراها شهر و روستادر هفته گذشته به جان گرفتن دوباره آنان در سیاست منجر خواهد شد. جنبشی که در دو خرداد متولد شد، در ۸۸ در خیابان بنیادگرایی را به چالش کشید و با سرکوب به عقب رانده شد، با پیروزی در انتخابات روز جمعه جانی دوباره خواهد یافت.

برای آن دسته از تحول طلبان و ساختار شکن که نه دررویای انقلابی دیگر و نه مداخله نظامی بسر می برند، شاید شرایط امروز در مقایسه با دو خرداد ۷۶ چنگی به دل نزند، اما غیر قابل انکار است با ایستادگی مدنی جامعه و استفاده از روزنه صندوق رای، اراده تازه‌ای در عقب راندن بنیادگرایی اسلامی و پایان بخشیدن به نظام ولایی در دل همه جان گرفته است.

به نقل از رادیو فردا

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دکتر مهرداد درویش پور

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.