ایرانی و ایرانیان امارات متحده عربی ۱۰٪ جمعیت این کشور یعنی (تقریباً «۴۰۰ هزار نفر) را تشکیل می‌دهند. ایرانیان امارات مجموعاً» ۱۰٬۰۰۰ شرکت بزرگ و کوچک را در امارات متحده عربی می‌گردانند. داد و ستد تجاری و مبادله کالا بین ایران و امارات متحده عربی از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۰۹، سه برابر شده است و به سقف ۱۲ میلیارد دلار آمریکا رسیده است. (ویکیپدیا) می‌توان نتیجه گرفت بخش قابل توجه ای از هر دلار معامله با شیخ نشینها و امارات ویا سرمایه گذاری در دبی، در خرید ملک و املاک توسط بورژوازی «ملی» و «مذهبی شیعه اثنی عشری» ایران، برای تبلیغ و گسترش تفکر افراطی «سنی وهابی»، جنگ افروزی در سوریه، لیبی، ایران و سرنگونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران هزینه میشود، این به این معنی است که ملایان با هر قرار داد جدیدی با امارات یا آمریکا با بیل کوچکشان بخشی از خاک قبرشان را بر می دارند و برای به آتش کشیدن کشور شان سرمایه گذاری میکنند، اشتباهی که رهبر سابق لیبی هم آنرا مرتکب شد، تکرار آن اما حماقت است.

امارات مقادیر قابل توجهی از این درآمدها را برای لابیگری در جهان و بویژه آمریکا مصرف میکند، تا محدودیت‌ها و محاصره اقتصادی و نظامی علیه ایران را حفظ و یا افزایش دهد، تا ایران به دلیل این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها معاملات خود با امارات را ادامه دهد، و هر روز برای راه اندازی جنگی جدید در ایران به حساب شیوه عرب خلیج فارس دلارها را واریز کند، این را میگویند دولت «تدبیر»!

هیلاری کلینتون که با همکاری مستقیم فرانسه شخصا نقش مهمی را در سرنگونی دولت مردمی سرهنگ معمر القذافی رهبر سابق لیبی داشت اما هنوز هم نقش چند کشور دیگر را در این نقشه شوم فراموش نمی کند.

فرانسه بیش از هر کشور دیگری از سرنگونی قذافی سود میبرد‍‍ ، (نگاه کنید به مقاله «چرا بایستی قذافی کشته میشد»)، آمریکا خواستار چنگ اندازی بر منابع بسیار مرغوب لیبی بود و می‌خواست از شر مزاحمت‌های قذافی رهائی یابد، اما در کنار کشورهای امپریالیستی غربی، شیخ نشین‌ها و کشورهای حاشیه ای خلیج فارس هم اصرار عجیبی بر سرنگونی و قتل رهبر لیبی داشتند، آنها می‌خواستند دهان سرهنگ را ببندند و به تحقیرهای او پایان دهند، قذافی حاکمان عربستان، امارات، کویت، بحرین و قطر را به وطن فروشی، عرب فروشی و انتشار خرافات مذهبی و نوکری آمریکا متهم میکرد، قذافی حاکمان عرب را یک مشت دست نشانده بی رای می‌خواند که تنها بفکر پر کردن جیب هایشانند و از خود کمترین اراده ای ندارند.

به همین خاطر هنگام سرنگونی دولت لیبی بدست امپریالیستها، لیبی، عربستان و امارات التزام رکاب داشتند و حتی از بمباران شهرهای لیبی هم نگذشتند، تصورش هم مایه ننگ است بمباران اعراب توسط اعراب برای گرفتن انتقام!

کلینتون با مهندسی طرح سرنگونی قذافی با همکاری مستقیم امپریالیستی فرانسه، نه تنها باعث نابودی لیبی شد بلکه موجب ایجاد و گسترش نفوذ جهادیون تروریست که بعدا داعش نام گرفتند هم بود. کلینتون ترتیب سرنگونی قذافی را داد تا کشورهای خلیج فارس را مجبور کند از آمریکا ۱۵۰ میلیارد دلار سلاح بخرند و بحساب خیریه کلینتون میلیونها دلار رشوه واریز کنند. کلینتون دولت لیبی را سرنگون کرد و ارتشش را نابود ساخت تا سلاح‌های سبک و سنگین آنرا از لیبی به سوریه ارسال کند و آغازگر جنگ خانمانسوز جدیدی شوند که جان صدها هزار نفر را تا امروز گرفته است.

دخالت‌های کشورهای فوق در لیبی منجر به نابودی این کشور و پاره پاره شدنش شد، نفت و گازش را آمریکا می دزدد، ذخایر مالی و اندوخته مالی و طلای این کشور را غربی‌ها (بخصوص فرانسه) دزدیدن و وظیفه ویرانی آنرا به مزدوران شیخ نشینشان سپردند.

 سازمان ملل متحد در گزارشی اعلام کرد امارات متحده عربی مدت‌هاست که به نقض جدی تحریمهای این سازمان در رابطه با عدم ارسال اسلحه به کشور جنگ زده لیبی می‌پردازد

امارات عربی با وجود ممنوعیت ارسال اسلحه به لیبی نه تنها مقادیر بسیار قابل توجه ای سلاح و تجهیزات سنگین به لیبی ارسال کرده است بلکه حتی دست به ایجاد یک پایگاه نظامی در «الخدیم» هم زده است و به طور مستقیم به حمایت از ژنرال بدنام و بدسابقه ی لیبیایی «خلیفه حفتر » در جنگ با شورشیان شرق لیبی پرداخته است.

با حمایت نیروی هوائی امارات که خود حکومتی توتالیتر و دیکتاتوری است و از متحدان بسیار نزدیک آمریکا در منطقه محسوب می‌شود، شبه نظامیان حفتر توانسته‌اند دار و دسته‌های رقیب را وادار به عقب‌نشینی از شرق این کشور کنند.

شیخ نشین خلیج‌فارس مدتهاست که دار و دسته حفتر را به جنگندها و تانک و زره‌پوش های نظامی مجهز میکند و نقش تعیین کننده ای در ایجاد هرج و مرج در این کشور دارد. درخواست رسمی سازمان ملل برای روشن کردن نقش ویرانگر دبی و ابوظبی در این درگیری‌ها تا باحال از سوی این شیخ‌نشین بی پاسخ مانده است.

سلیمان الفکیه عضو کمیسیون گفتگو در لیبی با خشم و ناراحتی تاکید می‌کند زیر پا نهادن تصمیمات بین المللی و مصوبات سازمان ملل توسط امارات عربی یک جرم بسیار سنگین محسوب می‌شود.

فکیه از نهاد ریاست‌جمهوری لیبی می‌خواهد از این کشور بدلیل زیر پا نهادن مصوبات بین المللی به شورای امنیت سازمان ملل شکایت برده چرا که این رفتار استقلال لیبی را بخطر می‌اندازد، که البته درخواست بی فایده خواهد بود.

در گزارش سازمان ملل همچنان می‌خوانیم که رد پای خرید سلاح به جمهوری روسیه سفید (بلاروس)می‌رسد، این کشور در گزارشی رسماً تائید کرده است که تعدادی هلیکوپتر نظامی به امارات فروخته است که از پایگاه نظامی الخدیم سر در آورده. در این پایگاه نظامی که ۱۰۵ کیلومتری شرق بنغازی قرار گرفته مقادیر زیادی جنگنده‌های نظامی، پهپاد و خودروهای زرهی مشغول فعالیتند که بنظر متخصصان این فعالیت‌ها زیر نظر اماراتی ها صورت می‌گیرد، اماراتی ها از وضعیت هرج و مرج در لیبی برای آموزش نیروهای نظامی خود بهره جسته تا آنها را برای یک حمله احتمالی به ایران در التزام رکاب آمریکا و بریتانیا آماده سازند.

با توجه به حجم معاملات امارات با ایران چه مبادلات قانونی و چه غیر قانونی یعنی قاچاق اجناس و با توجه به اینکه سرمایه گزاران ایرانی و ایرانیان امارات متحده عربی ۱۰٪ جمعیت این کشور یعنی (تقریباً «۴۰۰ هزار نفر) را تشکیل می‌دهند. ایرانیان امارات مجموعاً» ۱۰٬۰۰۰ شرکت بزرگ و کوچک را در امارات متحده عربی می‌گردانند. داد و ستد تجاری و مبادله کالا بین ایران و امارات متحده عربی از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۰۹، سه برابر شده است و به سقف ۱۲ میلیارد دلار آمریکا رسیده است. (ویکیپدیا) می‌توان نتیجه گرفت بخش قابل توجه ای از هر دلار معامله با شیخ نشینها و امارات ویا سرمایه گذاری در دبی، در خرید ملک و املاک توسط بورژوازی «ملی» و «مذهبی شیعه اثنی عشری» ایران، برای تبلیغ و گسترش تفکر افراطی «سنی وهابی»، جنگ افروزی در سوریه، لیبی، ایران و سرنگونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران هزینه میشود، این به این معنی است که ملایان با هر قرار داد جدیدی با امارات یا آمریکا با بیل کوچکشان بخشی از خاک قبرشان را بر می دارند و برای به آتش کشیدن کشور شان سرمایه گذاری میکنند، اشتباهی که رهبر سابق لیبی هم آنرا مرتکب شد، تکرار آن اما حماقت است.

امارات مقادیر قابل توجهی از این درآمدها را برای لابیگری در جهان و بویژه آمریکا مصرف میکند، تا محدودیت‌ها و محاصره اقتصادی و نظامی علیه ایران را حفظ و یا افزایش دهد، تا ایران به دلیل این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها معاملات خود با امارات را ادامه دهد، و هر روز برای راه اندازی جنگی جدید در ایران به حساب شیوه عرب خلیج فارس دلارها را واریز کند، این را میگویند دولت «تدبیر»!

امارات در این فعالیت‌های غیر قانونی و جنگ افروزانه تنها نیست، حکومت کودتاچی و نوکر منش مصر آشکارا و علنی در کنار امارات به دخالت در جنگ لیبی مشغول است و نیروی هوایی این کشور با حمایت مالی امارات جنگ افروز هر چندگاهی به بهانه هایی واهی به شبه نظامیان مخالف ژنرال حفتر حمله می‌کند.

با وجود این ناظران منطقه اعتقاد جدی دارند که امارات توسط دیگر کشورها حمایت پنهانی میشود، این کشور به تنهائی قادر به چنین بلندپروازیهائی نیست، عربستان سعودی برخلافش تصور عموم نقش بسیار بزرگی در جنگ لیبی داشته و دارد.

برخلاف امارات اما عربستان اصرار به پنهان ماند نقش خود در لیبی دارد.

تصاویر ماهواره‌ای نشان‌دهنده تمرکز مقادیر زیادی وسایل نظامی در این پایگاه است، دولت السیسی در نقل و انتقال و ارسال تانکها و زره‌پوشهای ارسالی از بندر سعید به تبورک نقش اصلی را ایفا می‌کند. تانکها و زره پوشها از امارات و عربستان به مصر و از آنجا به لیبی فرستاده میشوند در گزارش سازمان ملل همچنین تاکید شده که کشتی‌ها مصری وانت‌های تویوتا ارسالی عربستان را به دست شبه نظامیان می‌رسانند از همان وانت‌های که در جنگ های امپریالیستی آمریکا در عراق و سوریه همه جا زیر پرچم داعش و القاعده قابل مشاهده هستند.