پاینده ایران
اعلامیه حزب پانایرانیست
به انگيزه ي شصت و پنجمین سالگشت خیزش پیروزمند سيام تيرماه 1331
ياد سي ام تيرماه، سالروز قيام ملت ايران پر شكوه باد
در بامداد سي ام تيرماه 1331، تهران و ديگر شهرهاي بزرگ ايران، چهره ي ديگر داشتند. با اينكه از شب پيش نيروهاي زرهي در مواضع حساس مستقر شده بودند، هنوز در بامداد سي تير، جابهجایی واحدهاي زرهي و ديگر يگانهاي نظامي در جريان بود.
بامداد گرمي بود. سكوتی هراسآور بر شهر تهران سنگيني ميكرد. اين سكوت را تنها صداي زنجير تانكها و حركت خودروهاي نظامي درهم ميشكست ؛ اما اين سكوت، سكوت پيش از توفان بود. توفاني سهمگين و توفنده. توفاني به كوبندگي و نيرومندي خشم همهي مردم ايران.
بر پايهي سنت مشروطيت، اين بار نيز آوردگاه اصلي، ميدان بهارستان بود. «بهارستان» تا آن روز، با وجود كوتاهي عمرِمشروطيت، بارها شاهد زورآزمايي ملت با قلدران و قدارهبندان و عناصر فاسد حاكمه بود.
اين بار نيز سرنوشت مبارزه ملت ايران با عناصر فاسد حاكمه و جناح «توده ـ نفتي» در ميدان بهارستان، رقم ميخورد. البته اين امر، از ارزش مبارزات مردم در دهانهي بازار و ميدان ارگ و ميدان توپخانه و ديگر شهرهاي ميهن ما،چيزي نميكاهد...
با انبوه شدن مردم و سردادن اولين شعارها در حمايت از «مصدق» و «ملي كردن صنايع نفت در سرتاسر كشور»، تفنگها آتش كردند و تانكها به حركت درآمدند. چند نفري افتادند و مردم سرآسيمه عقب نشستند ؛ اما جوانان و نوجوانان پانايرانيست، با سر دادن بانگ «ايران پيروز» و «مصدق پيروز است». مردم را دوباره براي نگاهبانی از ميدان بهارستان، ارگ و سبزه ميدان، به حركت درآوردند.
هربار، همزمان با حركت مردم، صداي خشن «فرمان آتش» به گوش ميرسيد. تني چند از پاي ميافتادند و مردم عقب مينشستند. دوباره فريادهاي «ايران پيروز» و «مصدق پيروز است» از ميان جمعيت اوج ميگرفت و دوباره مردم به سوي سنگر نظاميان به حركت درميآمدند.
بايد گفت كه نظاميان نيز از رگ و ريشه ي ما بودند. بيشتر فرماندهان، از روي ناچاري فرمان آتش ميدادند و بسياري از نظاميان به طور مستقيم بر روي مردم آتش نميگشودند.
سرانجام به دنبال ساعتها آتش و خون، فريادهاي «ايران پيروز» و «مصدق پيروز است»، رساتر شده و آهنگ آن مقطعتر گرديد. اين بار، اين شعارها، از گلوي مردم پرطنينتر خارج ميشد. گويي همه احساس ميكرديم كه لحظه ي پيروزي نزديك شده است. وقتي فرياد «ايران پيروز» و «مصدق پيروز است» به اوج رسيد، جمعيت توفندهتر از هر بار، از ژاله، شاهآباد و بهارستان و سرچشمه، به سوي ميدان بهارستان به حركت درآمد. بيشتر پرچمهاي سه رنگي را كه مردم بر دوش ميكشيدند، با خون شهيدان مزين بود.
اينبار باوجود به حركت درآمدن تانكها و رگبار گلولهها، سيل خروشان جمعيت از پاي نايستاد و ميدان بهارستان را درنورديد. تانكها از حركت افتادند و تفنگها خاموش شدند: «ملت» پيروز شده بود.
در آن روز تاريخي براي تداوم مبارزات ملت ايران در جهت درهم كوبيدن همهي مظاهر استعمار و استثمار بيگانه، گروهي از همميهنان ما در شهر تهران، جان باختند. ملت ايران با تجليل ويژه پيكر آنان را در آرامگاه شهيدان سيام تير ماه در ابنبابويه به خاك سپرد. براي ارجگذاري و فرود آوردن سر تعظيم برابر فداكاري بزرگ آنان، مجلس شوراي ملي، عنوان پرافتخار «شهيد راه وطن» به آنان اعطا كرد. ما نام آن دليرمردان را با احترام ويژه (بر پايه ي شماره آرامگاه آنان) در زير ميآوريم
1- شهيد راه وطن اسماعيل عينكچي [فرزند عليمحمد]
2- شهيد راه وطن جبار سفيدگر رشيدي [فرزند آقابالا]
3- شهيد راه وطن محمد ابراهيم قاسمي [فرزند يارعلي]
4- شهيد راه وطن رستمي كلخوران
5- شهيد راه وطن اصغر اسكندريان [فرزند قاسم]
6- شهيد راه وطن [بدون نام]
7- شهيد راه وطن رستم زينعلي تهراني
8- شهيد راه وطن محمدسرندي نژاد
9- شهيد راه وطن عباس لوءلوء
10- شهيد راه وطن نوروز كفايي [فرزند مبارك]
11- شهيد راه وطن پرويز رجالي [فرزند محمد]
12- شهيد راه وطن [بدون نام]
13- شهيد راه وطن علياكبر جهانفر
14- شهيد راه وطن حسن نيكوسخن [فرزند حسين]
15- شهيد راه وطن محمود يموتي
16- شهيد راه وطن اسماعيل صلواتي
17- شهيد راه وطن كاظم محبي
18- شهيد راه وطن سعدي اسكندري ميرحسيني [فرزند سعيد]
19- شهيد راه وطن ابوالقاسم بنكدار [فرزند محمدجعفر]
20- شهيد راه وطن [گمنام]
21- شهيد راه وطن قدرت ا لله سليمي [فرزند نصرالله]
22- شهيد راه وطن [گمنام]
23- شهيد راه وطن [گمنام]
24- شهيد راه وطن رضي دستخوش [فرزند حسين]
25- شهيد راه وطن هوشنگ رحمتالله رضيان [فرزند مهدي]
پاینده ایران
سیام تیرماه 1396
دفتر مرکزی حزبپان ایرانیست
( هیات اجرایی / هاج )
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید