آینده نگری در فرانسه، آلمان و کلاً اروپا، بعد از جنگ جهانی دوم مورد توجه صاحب نظران سیاسی و اجتماعی قرار گرفت چرا که دیدند راه هایی که رفته اند عملاً آنها را به ایده آلهایی که داشتند نرسانده و به دو جنگ جهانی خانمانسور منجر شده است. در آمریکا در سالهای جنگ ویتنام انجمن جهان آینده که بزرگترین تشکیلات آینده نگر در تاریخ بود تأسیس شد وقتی کسانی نظیر دنیل بل نشان دادند که نه سوسیالیسم و نه سرمایه داری نمی توانند ایده آل بشریت باشند و کلاً جامعه صنعتی که مبنای هر دو سیستم است پایان یافته و ما وارد جامعه فراصنعتی شده ایم. اما برای ایرانیان دو سال بعد از انقلاب 1357 نه تنها روشن شد که این انقلاب جامعه ایده آلی برای مردم به ارمغان نیاورده، بلکه با مشاهده کشورهایی نظیر کامبوج که پس از انقلاب به حکومت خمرسرخ انجامید و پس از خیزش علیه خمرسرخ دوباره راه حل های گذشته انتخاب شد، نتیجه بدتر از گذشته شد، و امروز که به کامبوج نگاه می کنیم کشوری است که در آن بیش از هرجای دنیا، کودکان پسر و دختر برای سوء استفاده جنسی به فروش میروند و پایتخت کشور را باید پایتخت پدوفیلهای دنیا خواند که برای خرید کودکان به آنجا میروند. در نتیجه معلوم است که راه کامبوج و امثالهم نمی تواند ایده آل برای کسی محسوب شود. این است که ایرانیان در 40 سال گذشته بر آینده نگری تأکید کرده اند چرا که دوباره اگر همان کاری را کنیم که کرده ایم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم نتیجه کار بهتر شود و در واقع بدتر را باید انتظار داشته باشیم
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید