از کجا باید نوشت،از هر سو می نگری فساد و ولنگاری در ورزش ایران زمین موج می زند!مشکل به امروز و دیروز هم منتهی نمی شود.
این هم یکی از عجائب هفتادگانه مدیریت کلان در ایران است که صالحی امیری یک روز اطلاعاتی روز دیگر رئیس کتابخانه ملی ایران !فردا کاندید وزارت ورزش و بالاخره قبای ریاست کمیته المپیک را به تن می کند!آن وقت می گویند سناریوی فیلم مرد هزارچهره برگرفته از تخیل نویسده است.در ایران چندین نفر این نقش را سالیان دراز است بخوبی اجرا می کنند.
آن زمان که یک بی خرد که مسئولیت ورزش ایران بر او سنگینی می کرد با طرحی غیر کارشناسی (طرح 27ساله ها)امثال حجازی ها را مجبور به خانه نشینی نمود و دست آخر زنده یاد به اجبار جلای وطن کرد به بنگلادش رفت آن هم برای لقمه نان برای سیرکردن خانواده اش!؟
روسای بعد از داوودی هم اوضاع بهتر از او نداشتند ،و ضعف های مدیریتی شان بر همگان کاملا روشن است !و بازگو نمودن آنها تکرار مکررات است.
اتفاقات انتصابات فرمایشی ریاست فدراسیون دوره نخست علی کفاشیان که توسط سازمان تربیت بدنی آن دوران چنان زشت و مشمئز کننده مهندسی شده بود که کودک 5ساله هم از روز اول ثبت نام اش می توانست حدس بزند ،دوستان احمدی نژاد علی آبادی و سعیدلو نقشه چه پروژه ایی را در سر می پرورانند.خلاصه همین شاهرخ شهنازی مهره بازی آن روزها که دوره ایی ریاست تنیس را عهده دار بود !بایست همین نقش فرمایشی که در انتخابات این دوره کمیته ملی المپیک بازی کرد را آن سال اجرا کند و در روز موعود یا همان روز انتصابات به نفع نفر مورد نظر و حمایت دولت کنارگیری کند.
آن دوره احمدی نژاد خود مستقیما دستورات عزل و نصب ها را صادر می کرد و علی آبادی و سعیدلو تنها اجرا کننده فرامین او بودند.اما در دوران حسن فریدون حال که دیگر فامیل و دوست آشنایی از سرخه از برکت حکومت او بیکار نیست!حسن فریدون بخاطر رابطه نزدیک اش که از دوره اول ریاست جمهوری اش همه تلاش اش را کرد تا او را به عنوان وزیر ورزش منصوب نماید،و نمایندگان حاضر در بهارستان هدف او را ناکام گذاشتند.بالاخره با مهندسی این دوره کمیته ملی المپیک دین خود را به صالحی امیری ادا کرد تا شرمنده رابطه شان نباشد!
اما چقدر سخیف و مصنوعی و بدون تنوع در سناریو ی نمایشی ،حداقل یک مقدار تغییر ایجاد می نمودید و کاندیدا های انصرافی را بیشتر نموده و یا نفرات جدیدی به نمایشنامه اضافه می نمودید.
گند زدن به زمین و زمان کار هر روز این مدیریت معیوب است،زمان رای گیری افرادی که حق رای داشتن گویی به زور تیغ ودشنه به محل کمیته ملی المپیک آمده اند !قطع برق و بدنبال آن عدم دسترسی به اینترنت و آن کنار کشیدن مصنوعی شاهرخ شهنازی بوی گند این خیمه شب بازی را دو چندان کرد.
حال چهار سال دیگر سکان هدایت کمیته المپیک در دستان فردی گماشته شده است ، باید ببینیم در المپیک پیش رو پیشرفتی خواهیم داشت!و یا همانند دوره های پیشین چشم به رشته های مدال آور دل بسته می شود،در خوش بینانه ترین حالت به نفرات و تک ستاره های پدیده در برخی رشته (مانند کیمیا علیزاده که در تکواندو زنان درخشید)جایگاه مدالی ایران نیز دست خوش تغییر شود.
امید است ورزش ایران بدست افراد لایق ،شایسته و آشنا به متد روز مدیریت محول شود تا درسایه برنامه ریزی و تلاش خود ورزشکاران با توجه به نیروی انسانی مستعد و توانمند ایران عزیز در رقابت های آسیایی و المپیک جزوء کشورهای موفق و مدال آور قرار بگیریم.